| امروز شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

محسن الویری در گفتگو با طلیعه:


مناسک‌گرایی، آفت ظرفیت تمدن‌سازی اربعین است

اگر اربعین محدود به مناسک بشود یعنی آن هدفی که مناسک می‌خواهد به آن توجه کنیم را از یاد ببریم و از روح و هدف و جهت­ گیری مطلوب مناسک غافل بشویم و فقط به ظاهر این مناسک توجه بکنیم، این یک نوع بیراهه رفتن و ضد کارکرد اصلی مورد انتظار است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، گردهمایی پیاده روی اربعین، هرساله و پس از گذشت چهل روز از سالگرد شهادت امام حسین (ع) برگزار می‌شود؛ در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین محسن الویری، پژوهشگر تاریخ و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، مصاحبه ای درباره نقش موثر و تمدن ساز مناسک اربعین انجام شده که متن آن از نظر شما می گذرد.

*به نظر شما پدیده راهپیمایی اربعین را چگونه می‌توان تحلیل کرد و ریشه آن چیست؟

ضمن تشکر از پایگاه اطلاع‌رسانی طلیعه که به بحث‌های بنیادین مورد جامعه امروز می­ پردازد و این فرصت را در اختیار بنده قرار داده، من بحثم را این‌طور شروع می‌کنم که این پدیده را از منظرهای متفاوت می‌توان نگاه کرد؛ منتها فکر می‌کنم که آن چارچوبی که می‌تواند بستری برای بیان مسائل اربعین را مطرح نماید، نگاه کردن به اربعین به‌مثابه یک مناسک مذهبی است.

بنده میان این مناسک به‌عنوان یک مناسک دینی با مناسک قومی و اجتماعی تفاوت قائل می‌شوم. تعبیری که از مناسک در متون جامعه‌شناسی وجود دارد این است که مناسک مجموعه‌ای از رفتارهایی است که به‌گونه‌ای خاص و منظم از سوی باورمندان یک مذهب خاص به همراه الفاظ ویژه‌ای در یک‌زمان و مکان ویژه‌ای برای رسیدن به معنای موردنظر آن‌ها ارائه می‌شود.

اگر این تعریف از مناسک را بپذیریم، این مناسک می‌تواند ریشه‌های مختلفی داشته باشد، گاه از قومیت نشأت می‌گیرد، گاهی از پدیده‌های سیاسی و گاهی از دین؛ در اینجا مناسک اربعین از یک مذهب خاص به نام مذهب و مکتب اهل‌البیت (ع) الهام گرفته است.

*این مناسکی که ریشه در مذهب اهل‌البیت (ع) دارد، آیا می‌تواند کارکرد تمدن‌سازی برای جامعه ایفا کند؟

هر تمدنی دارای شاخصه‌ها و مؤلفه‌هایی است، لذا برای فهم اینکه یک مناسک خاص چگونه کارکرد تمدن‌سازی دارد باید ابتدا به آن شاخصه‌ها اشاره کرد.

ریشه مناسک اربعین آموزه‌های مکتب اهل‌بیت (ع) است، یعنی این مناسک خاستگاهی دارند و از جایی شروع می‌شوند، این پدیده اربعین برآمده از آموزه‌های مکتب اهل‌بیت (ع) است و شناخت آموزه‌های اولیه که در شکل‌گیری اربعین مؤثر است، به ما خیلی کمک می‌کند که نحوه مواجهه با این پدیده و تحلیل آن را بیابیم. بررسی آن دسته از آموزه­ های دینی که موجب پیدایش این پدیده شده است به ما نشان می‌دهد که جهت‌گیری مطلوب این حرکت بزرگ چیست و به استناد آن با اطمینان می­ توانیم حکم کنیم که این راهپیمایی یک ظرفیت بزرگ تمدنی دارد. این حقیر سال قبل در یک سخنرانی ظرفیت های تمدنی اربعین را در هفت مؤلفه هویت ­بخشی، انسجام بخشی، تربیت اخلاقی، تعمیق معنویت، افزایش دامنه معرفت، کلان نگری و اقتدار آفرینی مورد بررسی قرار داده­ ام که نیازی به تکرار آنها نیست.

ریشه مناسک اربعین آموزه‌های مکتب اهل‌بیت (ع) است، یعنی این مناسک خاستگاهی دارند و از جایی شروع می‌شوند، این پدیده اربعین برآمده از آموزه‌های مکتب اهل‌بیت (ع) است.

*چه مؤلفه‌هایی دلیل شکل‌گیری پدیده اربعین است؟

مثلاً عده‌ای اربعین را به‌مثابه سالگرد رفتن جابر بر سر مزار سید‌الشهدا (ع) تحلیل می‌کنند که بدون تردید چنین نیست، بلکه اربعین از یک اصالت دینی خیلی عمیق‌تری برخوردار است. به روایت مشهور از امام حسن عسکری (ع) یکی از شاخصه‌های هویتی شیعیان زیارت اربعین است. این اصالت ذاتی اربعین و نه اینکه سالگرد یک مراسم باشد، به ما اجازه می‌دهد که خاستگاه اولیه آن را به‌منزله یک رفتار دینی تابع آموزه‌های دینی بدانیم و به استناد همان آموزه­ ها هم از ظرفیت های آن آگاه شویم و هم معیاری برای ارزیابی به دست آوریم.

به روایت مشهور از امام حسن عسکری (ع) یکی از شاخصه‌های هویتی شیعیان زیارت اربعین است.

انگیزه اولیه اربعین تعظیم شعائر است. لذا ما بلافاصله به آنچه در مورد تعظیم شعائر وجود دارد منتقل می‌شویم برای مثال آنچه در قران برای تعظیم شعائر وجود دارد مثل آیه سی و دوم سوره مبارکه حج، «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» (هر کس شعائر خدا را (نشانه­ های حج او و یا هر نشان دینی را) بزرگ شمارد بی‌تردید (تعظیم شعائر الهی) نشأت یافته از تقوای دل‌هاست.)، به‌عنوان یک شاخص تحلیل در برابر ما رخ می‌نماید بر این اساس زیارت اربعین به مثابه گونه‌ای از تعظیم شعائر طبق این آیه شریفه باید در پیوند با پارسایی درونی و تقوی باشد، آیه شریفه می‌فرماید هرکس شعائر الهی را تعظیم کند و بزرگ بشمارد این رفتار از تقوای دل‌ها و پروای دل‌هاست.

خب این نشان می‌دهد که اگر من این رفتار تعظیم را می‌خواهم انجام دهم باید پیوند آن را با نیک سرشتی و پارسایی مدنظر قرار داده باشم و هر وقت از این دایره خارج بشوم می‌توانم بگویم از دایره این خاستگاه خارج‌شده‌ام و به هدفی متفاوت از آن چه از این مناسک انتظار می­ رود گرایش پیدا کرده ­ام.

*آیا به غیر از این موارد بازهم مؤلفه‌های دیگری برای تمدن‌سازی اربعین می‌توان برشمرد؟

بله، مثلا در زیارت‌های مربوط به معصومین و مشخصاً در زیارت اربعین چنین می‌خوانیم که «لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ وَحَیْرَهِ الضَّلالَهِ» ما نزد خداوند شهادت می­ دهیم که امام حسین (ع) جان خویش را فدا کرد تا بندگان خدا را از جهالت و سردرگمی و نادانی نجات دهد. این مضمون نیز نشان می‌دهد که جهت‌گیری این مراسم و مناسک دوری از جهالت و سردرگمی و دور شدن از گمراهی است، اگر با این دیدگاه به این مناسک نظر کنیم می‌توانیم به این شکل برداشت کنیم که هدف از انجام این مناسک دور کردن ما از جهل و نادانی بوده است؛ و اگر هر وقت این مناسک این خواسته را تأمین نکند و در مسیر این خواسته نباشد می‌توان گفت که رفتاری است که این مناسک را از روح خودش خالی می‌کند.

پس می‌توان اینطور نتیجه گرفت که مناسک اربعین، با ایفای نقش هویتی، تعظیم شعائر الهی به منظور پارسایی درونی و هدایت از جهالت، می‌تواند تمدن‌ساز باشد؛

*حال سؤال اینجاست که اربعین چگونه می‌تواند تمدن‌سازی کند؟ به بیان دیگر صرف انجام این مناسک به ایجاد این تمدن کمک می‌کند؟

در تمام مناسک مذهبی، هدف آن است که امتداد اجتماعی آن رویداد بزرگ و خاستگاه اولیه آن را نشان بدهیم لذا این مناسک بازتولید پدیده‌ای است که در اربعین اتفاق افتاده است و ما هم سعی می‌کنیم در آن شرکت داشته باشیم. اگر جوهره پدیده اصلی و پشتوانه­ های معرفتی آن تمدن­ ساز باشد امتداد تاریخی آن هم مشروط به مبتلانشدن به کژکارکردها تمدن­ ساز خواهد ماند.

اگر جوهره پدیده اصلی و پشتوانه­ های معرفتی آن تمدن­ ساز باشد امتداد تاریخی آن هم مشروط به مبتلانشدن به کژکارکردها تمدن­ ساز خواهد ماند.

اینکه وقایع مربوط به قیام امام حسین (ع) محدود به عاشورا نیست و روز چهلم شهادت ایشان نیز به نحوی بزرگداشت می‌شود به صورت نمادین نشان‌دهنده امتداد و پویایی و استمرار این واقعه بزرگ است و این نخستین روش کمک اربعین به تداوم پیام تمدن­ ساز عاشوراست.

وقتی این مراسم را احیا می‌کنیم و امتداد و جاری بودن آن را نشان می ­دهیم خودمان را در مسیر آن پیام‌ها و رفتارهای امام قرار می‌دهیم و از طریق بازتولید روح و هدف و جهت­ گیری آن مناسک پیام آن را زنده نگاه می­داریم.

*بازتولید مناسک به منظور احیا و استمرار پیام به چه معناست؟

حسب تعریفی که از مناسک ذکر شد، رفتارهای باورمندان یک مذهب معنای خاصی را دنبال می­ کند و پیام خاصی دارد. اگر بخواهیم احیا و جاری بودن این مراسم را نشان دهیم باید خود را در مسیر و در جهت این پیام و رفتارها قرار دهیم که در راهپیمایی اربعین این معنی و محتوی در رفتار و پیام‌های امام حسین (ع) خلاصه می‌شود. راهپیمایان اربعین با حضور خود در این پیاده­ روی و خواندن زیارت­نامه و نوحه­ خوانی و عزاداری پیام اصلی اربعین را بازتولید می­ کنند و با این روش خود را هم در شمار یاران امام حسین (ع) قرار می­ دهند و تا حدی حسرت در کنار امام نبودن در سال ۶۱ قمری را جبران می­کنند. این پدیده یعنی احیاء و استمرار پیام و بازتولید آن در قالب مناسک اربعین.

تأکید می­کنم اگر قرار است مناسک قالب و روشی برای بازتولید پیام‌ها و خاستگاه‌های اولیه باشد و من مخاطب را در خود شرکت بدهد، لزوم آگاهی از آموزه­ های نخستین شکل­ دهنده این مناسک و پایبندی به پیام‌های اولیه اهمیتی مضاعف می­یابد.

اگر قرار است مناسک قالب و روشی برای بازتولید پیام‌ها و خاستگاه‌های اولیه باشد و من مخاطب را در خود شرکت بدهد، لزوم آگاهی از آموزه­ های نخستین شکل­ دهنده این مناسک و پایبندی به پیام‌های اولیه اهمیتی مضاعف می­ یابد.

یکی از زیارات امام حسین (ع) در نیمه شعبان عبارت زیبا و بسیار قابل‌توجهی دارد: «أَشْهَدُ أَنَّکَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ بَلْ بِرَجَاءِ حَیَاتِکَ حَیِیَتْ قُلُوبُ شِیعَتِکَ وَ بِضِیَاءِ نُورِکَ اهْتَدَى الطَّالِبُونَ إِلَیْکَ‏» (شهادت می‌دهم که تو اى بزرگوار کشته شدى اما نمردى بلکه به امید پیوند با زندگی تو دلهای شیعیانت زنده شد و به مدد پرتو نور تو (حق)خواهان به سوی تو هدایت شدند.

به نظر من این تعبیر نقش حماسه عاشوراء و بازتولید آن پیام‌های اولیه‌ را که چیزی جز پیام وحی و قرآن و پیامبر نیست به زیبایی تمام نشان می‌دهد. بازتولید حماسه عاشورا در قالب راهپیمایی اربعین از طریق زنده ماندن دل های شیعیان و پیوند این دلها با زندگی جاوید امام (ع) محقق می­ شود. هدایت یافتن به سوی امام حسین(ع) در قالب این راهپیمایی هم به یمن و برکت پرتو نورانی خود امام حسین(ع) است. نور هدایت امام است که در قالب عزاداری ها و مناسک اربعین در تاریخ جاری است.

نور هدایت امام است که در قالب عزاداری ها و مناسک اربعین در تاریخ جاری است.

*آیا می‌توان مناسک اربعین را به مثابه یک مناسک نمادین در نظر گرفت؟

یکی از وجوهی که می‌شود به مناسک اربعین اشاره کرد وجه نمادین آن است که در ادیان آسمانی معمولاً به این وجه از مناسک توجه ویژه‌ای می‌شود.

ما وقتی در چهلمین روز شهادت امام حسین (ع) چنین باشکوه برای ایشان اقامه عزا می‌کنیم در حالی که شهادت آن امام در روز عاشورا اتفاق افتاده است، امتداد پیام عاشورا در تاریخ را به‌صورت نمادین بیان و بر آن تأکید می‌کنیم، به‌صورت نمادین برای ما بیان می‌کند که پیام عاشورا و پیام امام حسین (ع) یک پیام ایستا نیست و پویایی و تحرک و بسط و امتداد داشتن در جوهره آن نهفته است.

پیام عاشورا و پیام امام حسین (ع) یک پیام ایستا نیست و پویایی و تحرک و بسط و امتداد داشتن در جوهره آن نهفته است.

*یعنی علاوه بر اینکه اربعین یک مناسک نمادین است، بازهم پویایی و استمرار پیام اصلی را در بر دارد؟

دوباره تأکید می­کنم که اربعین سالگرد یک مراسم نیست بلکه خودش از اصالتی برخوردار است که هرسال بازتولید خودش را دارد، اگر بخواهیم مثال بزنیم شبیه شب قدر است، شب قدر درست است که سالگرد نزول قران است اما «تنزل الملائکه و الروح» در هرسال شب قدر اتفاق می‌افتد. توجه به این بعد و جنبه از اربعین افق جدیدی را روی پیش ما باز می‌کند

*اگر موافق باشید، برگردیم به بحث اصلی تمدن‌سازی از طریق مناسک اربعین، به نظر شما می‌توان برای این تمدن رویکرد جهانی و اساسا غیرشیعی قائل شد؟

ما وقتی‌که در زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین می‌خوانیم که «أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ» و نزد خداوند متعال اقرار می­کنیم که میراث‌های پیامبران را به او عطا فرمودی و امام حسین (ع) میراث دار انبیا و پیامبران گذشته تلقی می‌شود و وارث کتاب‌های آسمانی برشمرده می‌شود این امر به روشنی نشان‌دهنده بعد جهانی و فرامذهبی و فرادینی این پدیده است. پیامد چنین آموزه­ای این است که امام حسین (ع) را نباید برای دین خودمان بدانیم، پیام عاشورا پیامی برای همه انسانها و همه پیروان آئین‌ها و ادیان پیشین هم هست.

این امر نیز همانند ضرورت حفظ نقش هویت­ بخشی اربعین، ضرورت همراهی راهپیمایی اربعین با تقوی و پارسایی درونی و ضرورت حفظ رویکرد جهل­ ستیزی و گمراهی گریزی آن که هر دو را مستند به قرآن و متن مأثور زیارت­نامه بیان کردیم اهمیت، ضرورت و الزام حفظ رویکرد جهانی در پدیده اربعین حسینی را مستند به آموزه­ های دینی و نه یافته­ های شخصی نشان می‌دهد. زیارت­نامه ­ها چنین می­ گویند که هدایتگری امام حسین (ع) برای یک عده مشخصی نیست، بلکه امام (ع) نه فقط برای شیعیان اثنی عشری بلکه برای همه شیعیان و نه فقط برای شیعیان بلکه برای همه مسلمانان و نه فقط برای همه مسلمانان بلکه برای همه پیروان ادیان آسمانی و نه فقط برای همه پیروان ادیان آسمانی بلکه برای همه حق­ جویان و بلکه برای همه انسان ها هدایت­گر و الگو و اسوه هستند. و چه ظرفیت تمدنی بالاتر از این؟

*آیا ممکن است مناسک اربعین آسیب‌زا و ضد تبلیغ باشد؟

اگر به اربعین از منظر مناسکی نگاه کنیم؛ فرصتی فراهم خواهد شد که بتوان تأملاتی که  از این زاویه در باره این پدیده بزرگ و سرنوشت‌ساز وجود دارد را مطرح کنیم. این مناسک مذهبی را می‌توان از منظرهای مختلف موردتوجه قرارداد و دید که چه آورده‌هایی را برای ما به همراه دارد یا همزمان چه آسیب‌ها را به می‌تواند داشته باشد که بی‌تردید باید نسبت به از بین بردن این آسیب‌ها اهتمام بیشتری بورزیم و سعی در کمتر کردن صدمات بنماییم.

*مثلا چه آسیب‌هایی ممکن است مناسک اربعین را تهدید کند؟

بی‌توجهی به روح بایسته حاکم بر مناسک و پیام اصلی آن مهمترین آسیبی است که در کنار آسیب‌های خرد و جزئی چه با منشأ درونی و چه با منشأ بیرونی می‌تواند کارکردهای تمدنی اربعین را با مشکل مواجهه کند. مناسک خالی از روح دچار کژکارکرد خواهد شد. اگر ما اربعین را محدود به مناسک کنیم یعنی آن هدفی که مناسک می‌خواهد به آن توجه کنیم را از یاد ببریم و از روح و هدف و جهت­ گیری مطلوب مناسک غافل بشویم و فقط به ظاهر این مناسک توجه بکنیم، این یک نوع بیراهه رفتن و ضد کارکرد اصلی مورد انتظار است.

اگر ما اربعین را محدود به مناسک کنیم یعنی آن هدفی که مناسک می‌خواهد به آن توجه کنیم را از یاد ببریم و از روح و هدف و جهت­ گیری مطلوب مناسک غافل بشویم و فقط به ظاهر این مناسک توجه بکنیم، این یک نوع بیراهه رفتن و ضد کارکرد اصلی مورد انتظار است.

*یعنی اگر مناسک اربعین را به ماهو مناسک برگزار کنیم،دچار آسیب می شود؟

دقیقا همین طور است، بزرگ‌ترین تهدید ظرفیت‌های تمدنی اربعین، مناسک‌گرایی است. مناسک­ گرایی یعنی بسنده کردن به مناسک بدون توجه به هدف و روح آن، یعنی پای­بندی به ظواهر مناسک و بی‌مهری نسبت به آرمان های آن، یعنی جا به جا کردن راه و مقصد و محدود کردن خود به راه و غفلت از مقصد، یعنی جا به جا کردن ابزار و کارکرد و دل­ مشغول داشتن به ابزار و فراموش کردن کارکرد آن.

مناسک اربعین روح و هدف و مقصد و آرمان و کارکردی دارد که باید مراقب بود از آن فاصله نگیریم. هرزمانی که این مناسک از آن روح و آرمان خود که همان کارکرد هویت بخشی، آگاهی بخشی، جهل ­ستیزی، ضلالت­ گریزی و مانند آن باشد فاصله بگیرد و به جای هویت­ بخشی واگرایی هویتی ایجاد کند و معرفت ­افزا نباشد و پرده­ های جهل را کنار نزند و راه را از بیراهه نشان ندهد، عملا به مناسکی خشک و مجموعه رفتاری تبدیل شده است که قابل دفاع به نظر نمی‌آید.

هرزمانی که این مناسک از آن روح و آرمان خود که همان کارکرد هویت بخشی، آگاهی بخشی، جهل ­ستیزی، ضلالت­ گریزی و مانند آن باشد فاصله بگیرد و به جای هویت­ بخشی واگرایی هویتی ایجاد کند و معرفت ­افزا نباشد و پرده­ های جهل را کنار نزند و راه را از بیراهه نشان ندهد، عملا به مناسکی خشک و مجموعه رفتاری تبدیل شده است که قابل دفاع به نظر نمی‌آید.

*با توجه به اینکه افراد بسیاری از نقاط مختلف جهان در این مراسم مذهبی شرکت می‌کنند، آیا ممکن است آسیب‌‌های در این حوزه متوجه کارکرد تمدن‌سازی این گردهمایی باشد؟

عده‌ زیادی که در مراسم اربعین شرکت می­ کنند و از جاهای مختلف نه‌ تنها ایران و کشورهای عربی بلکه از همه کشورهای جهان به عراق می­ آیند و نه فقط شیعیان بلکه عزیزان اهل سنت و حتی مسیحیان و پیروان دیگر ادیان هم در این مراسم حضور دارند، همه آنها در بازتولید پیام این مناسک مشارکت دارند، لذا باید توجه داشت هر تلاشی برای متناسب­ سازی این مراسم با خواسته­ های ملی و یا درون­ مذهبی یک گروه از شرکت­ کنندگان در مراسم به بهای نادیده گرفتن دیگران و یا خدای ناکرده بی احترامی به دیگران قطعا به واگرایی خواهد انجامید و نقش انسجام­ بخشی این مراسم بزرگ را از بین خواهد برد.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که این مناسک در کشور دیگری برگزار می‌شود و حتما باید مقررات و خواسته‌ها و قوانین و مقررات کشور میزبان را رعایت کرد. بی­ توجهی به این نکته نیز می­ تواند به حس احترام متقابل بین ملتها لطمه وارد کند. به همین خاطر تلاش برای ایرانی­ سازی این مناسک و اصرار نسنجیده و تدبیرنشده برای برپاساختن آن، آن گونه که ما می ­پسندیم، می­ تواند زمینه­ ساز آسیب ها باشد.

تأکید می­کنم که اگر اربعین مطابق آموزه­ هایی که به صورت مستند ذکر کردم باید نقش هویت­ بخشی، تعظیم شعائر، ستیز با نادانی و حیات­ بخشی داشته باشد هر حرکتی بر خلاف اینها یک کژکارکرد به حساب می ­آید.

انتهای پیام/

کد خبر : 34330
تاريخ ثبت خبر : 24 آبان 1395
ساعت بارگزاری خبر : 11:24
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)