به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، یکصد و چهل و نهمین جلسه گروه علمی فلسفه مجمع عالی حکمت اسلامی با موضوع سبک زندگی از دیدگاه ملاصدرا با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمد محمدی پیرو، برگزار شد.
خلاصه ای از این نشست ارائه می شود:
سبک زندگی عبارت است از مجموعه کنشهای انسان در ارتباط با خدا، خود، انسانهای دیگر و محیط اطراف در جهت غایت معین که متأثر از ذات و صفات انسانی، باورها، ارزشها و نگرشهای پذیرفته شده و همچنین متناسب با امیال و خواستههای انسان و وضعیت محیطی اوست.
نوع نگرش ملاصدرا به سبک زندگی در چند امر خلاصه میشود: نگرش جامع و کلان به مقوله سبک زندگی، توجه به سبک زندگی مطلوب، رویکرد انسانشناسانه و فلسفی، توجه به محتوای سبک زندگی به جای شکل آن و نگاه ابزاری و آلی به سبک زندگی.
سبک زندگی ویژگیهای متعددی دارد: یکی اینکه بیانگرانه است؛ دوم اینکه ذاتگرایانه است؛ سوم اینکه انتخابگرانه است؛ چهارم اینکه عامل تمایز است و پنجم اینکه انسجامگرایانه است.
سبک زندگی به دو گونه متدانی و متعالی تقسیم میشود. سبک زندگی متدانی نیز به سبک زندگی پروانهوار، پرندهوار، رقابتمحور و معیشتاندیش تقسیم میشود.
سبک زندگی متعالی به سبک زندگی اسلامی، ایمانی، عقلانی و الهی تقسیم میگردد.
کنشگران در همه انواع سبک زندگی متدانی از حیث سطح ادراک در حد بسیار پایینی هستند. این سبک به جهت انقطاع از علوم حقیقی، مبتنی بر عقایدی خرافی است. مطلوب نهایی نیز، لذتهای حسی، خیالی و وهمی است. کارهایی که در این نوع زندگی انجام میشود دوام و پایداری نداشته و هر چه انجام میشود در معرض نابودی و زوال است.
سبک زندگی طی فرآیندی شکل میگیرد که نقطه آغاز، میانی و نهایی دارد. نقطه آغاز همان ریشههای سبک زندگی، نقطه میانی گزینشهای افراد و نقطه پایانی اهداف زندگی است.
ریشههای سبک زندگی چند چیز است: طینت و مزاج انسان، وضعیت والدین از حیث صلاح و فساد، اختلاف در چیزی که نطفه از آن تکون پیدا میکند، اختلاف در تغذیه و شیری که میخورد، اختلاف احوال والدین در تأدیب، تلقین و عادت دادن فرزندان به نیکیها یا بدیها، مربی اختصاصی شخص و اختلاف در میزان تلاش در تزکیه نفس با علم و عمل؛ هنگام استقلال فکری.
نقطه میانی در فرآیند سبک زندگی نظام گزینشهای انسان است. ملاصدرا افعال را بر اساس اندازه تأثیر آنها در اصلاح و تصفیه قلب و به میزان زمینهسازی برای فیضان علوم و معارف حقیقی طبقهبندی میکند. هرچه واسطه بین عمل و اصلاح و تزکیه قلب کمتر باشد آن عمل برتر و مقدم خواهد بود.
اصل اختلاف شغلها قابل پذیرش و دارای حکمت است. این حکمت در هیئت و شکل بدنها نیز بروز و ظهور یافته است، البته شغلهایی که با جان انسان مرتبط است اولویت بر شغلهای مربوط به بدن دارند.
ملاصدرا موانع گزینش صحیح را در سه امر خلاصه میکند: انگیزههای طبیعی و شهوانی، وسوسههای عادت و تبعیت از گمراهان و تقلید از افراد مشهور.
در نقطه پایانی مسئله هدف زندگی مطرح است. غایت یا هدف یک شیء چیزی است که شیء میتواند به آن دست یابد؛ به گونهای که به نحوی با آن متصل و متحد شود؛ مگر اینکه امری خارجی مانع آن شود.
از دیدگاه ملاصدا، از حیث مصداقی، هر وجودی، خیر و سعادت، و درک آن نیز خیر و سعادت است.
کمال نهایی شیء به این است که سبب و مقوم خود را درک کند، چون مقوم شیء در حقیقت وجود خود آن شیء در مرتبه بالاتر است.
ملاصدرا علاوه بر سعادت خود انسان به سعادت هر یک از قوای انسانی و درجات آنها نیز پرداخته است. از نظر او، سعادت هر قوهای به نیل به مقتضای ذات آن قوه و حصول کمال آن قوه بدون هیچ آفتی است.
انتهای پیام/