به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از منا، در این نشست هدی مرتضوی کارشناس ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی (ره) به ارائه ایده خود پرداخت و گفت: اندیشه پسامدرن در عصر حاضر به مثابه موجی در تفکر بحث و مناظرات گوناگون در حوزه های مختلف از هنر، معماری و ادبیات گرفته تا فلسفه، سیاست و حقوق را دامن زده است و اکنون همه این حوزه ها خواه ناخواه از این نحله فکری متأثر هستند.
مرتضوی در ادامه گفت: قدرت از جمله مفاهیم مربوط به حوزه فلسفه سیاست و مبانی حقوق عمومی است که با چرخش پسامدرن، فهم جدیدی از آن خصوصاً در آرای میشل فوکو مطرح گردید. در واقع پاردایم مدرن مفهوم قدرت بر محور اندیشه هابز شکل گرفته که در آن قدرت بر مبنای مفهوم حاکمیت و در ارتباط با دولت فهم میشود و همین مفهوم از قدرت نیز در اندیشه سایر اندیشمندان این حوزه استمرار یافته است در حالی که در پسامدرنیسم طرح اندیشههای فوکو نوعی گسست معرفت شناختی در مفهوم قدرت را سبب گردید که بر اساس آن قدرت و روابط آن متمرکز در نهاد دولت نیست بلکه متکثر در جامعه است و به صورت منفی عمل نمیکند بلکه مولد و مثبت است و در نهایت سوژه های انسانی را در روابط اجتماعی شکل میدهد.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: در پژوهش حاضر سعی میگردد تا مفهوم قدرت و مولفههای آن از منظر اندیشه پسامدرن به مثابه رویکردی انتقادی در نسبت با پاردایم مدرن حاکم بر مفاهیم بنیادین حقوق عمومی تحلیل گردد. تحلیل انتقادی مفاهیم بنیادین حقوق عمومی مدرن و چالشهای آن زمینه معرفتی امکان پرداختن به این مفاهیم را در افقهای نظری جدید فراهم میکند.
در ادامه نشست مجتبی جاویدی عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز و نماینده مَنا در استانهای فارس و هرمزگان به عنوان استاد داور، پیشنهادات خود را در رابطه با بهبود و اصلاح مقاله مطرح کرد: موضوع قدرت بیشتر مرتبط با علم سیاست است. از اصطلاحاتی چون «حاکمیت» استفاده شود که بیشتر جنبه حقوقی دارد. یا موضوع محدود به «فوکو» شود یا بدون تأکید بر «فوکو» قدر متیقنهای پست مدرن بیان شود. سیر بحث در مقدمه مقاله توضیح داده شود.
وی افزود: بیان شود چرا در بیان نظریه حاکمیت مدرنیسم، فقط به هابز اشاره میشود و از نظریه های قرارداد اجتماعی لاک (قدرت مشروطه) غفلت میشود. بحث پراکنده است. به صورت خاص بعضی از گزارههای پست مدرنیسم در تقابل با مدرنیسم بیان و طرح شود. تجلیات موضوع در علم حقوق و دلالتهای حقوقی بحث روشن تر شود. موضوع با اتکا به مبانی فلسفی بنیادین طرح و بحث شود.
در ادامه سید سعید موسوی اصل مدیر گروه پژوهشگاه قوه و معاون گروه فلسفه دانشگاه باقرالعلوم «علیه السلام» به عنوان یکی دیگر از اساتید داور نشست، گفت: با توجه به دغدغه نشستهای ایدهپردازی بر تأکید تحول علوم انسانی مبتنی بر اندیشههای اسلامی، به نظر میرسد این ایده، ملاحظات سلبی قابل تأملی دارد ولی به حیث ایجابی نسبت مناسبی با اندیشه اسلامی برقرار نمیکند. از این جهت پست مدرنیست به عنوان برخی از نظریات چندان زمینه مناسب مباحث را فراهم نمیکند، بلکه پست مدرنیست از حیث وجودی (onto logic) میتواند زمینهی استفاده از ادبیات پست مدرن برای طرح مباحث اسلامی را در جهان تاریخی فعلی ایجاد نماید.
وی افزود: با توجه به اولویتهای موجود در رشتهی حقوق عمومی در کشور و غربزدگی در محدوده تفکرات قرن ۱۷ و ۱۸ اروپا در دانشکدههای حقوق، به نظر میرسد که طرح ادبیات پست مدرن در پژوهشهای حقوقی باعث گسست جدی در فضای معرفتی موجود میگردد. از آنجا که ادبیات سکولار به هیچ عنوان ظرفیت جمع با رویکردهای دینی را ندارد تا زمانی که اندیشهی سیاسی آموزش و پرورش کشور متأثر از اندیشه مدرن باشد، امکان فهم حکومت دینی و مبانی فلسفی و کلامی آن وجود ندارد. از این حیث مزیت نسبی ایدهی ایشان در طرح اندیشهی پست مدرن در مفهوم قدرت و حکومت، زمینهی بهتری را برای میاحث بومی فراهم مینماید.
وی ادامه داد: از طرف دیگر اگر ایشان بخواهند از ادبیات پست مدرن برای هدف فوق استفاده نمایند با توجه به وجود دو نگاه در تحلیل پست مدرن (به مثابه برخی نظریات نسبیانگاره متکثرگرا و ساختارشکن. به مثابه نقد و امکان پرسش بنیادین به حیث وجودی از نسبت وجودی مدرن)، نباید از رویکرد اول استفاده نمایند، چرا که معطوف به تأثیر ضمنی نظریات پست مدرن میباشد. حال آنکه این نظریات هیچ نسبت بنیادینی با ادبیات دینی ندارند. برای بهتر شدن کار، ایدهپرداز محترم می بایست طرح نظریهی فوکو در باب قدرت را در زمینه جهتگیری بوم انجام دهنده بدون تأثیر ضمنی تکثرگرایی و نسبی گرایی مطرح کند و پس از این نقد صرفاً مناط وضع نسبت انگار مدرن را از اندیشهی فوکو نتیجه بگیرد و پس از آن با توجه به سنت اسلامی مبتنی بر اندیشهها و معارف اسلامی به طرح مبانی حقوق عمومی بپردازد.
وی افزوود: بنابراین این ایده، ایدهای قابل تأمل است و ظرفیت ارتقا و تکمیل را دارد. به شرطی که از پارادوکس پرداختن به اندیشه پست مدرن به عنوان مقدمه طرح اندیشهی اسلامی بپرهیزد. طرح این ایده صرفاً توصیفی است و امکان طرح به مثابه ایده و نوآوری را ندارد و در نسبت با مسائل بومی و دینی مطرح گردد. البته با در نظر گرفتن نکته قبلی، جنبه تحلیلی ایده تقویت میشود.
انتهای پیام/