| امروز سه شنبه, ۲۹ اسفند , ۱۴۰۲ |
سرخط خبرها:

مروری بر یک کتاب؛


مطالعه علمی شناخت در کتاب «فلسفه علمِ شناختی»

کتاب «فلسفه علم شناختی» نوشته مارک جی کین و ترجمه مصطفی تقوی توسط نشر ترجمان علوم انسانی منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، کتاب «فلسفه علم شناختی» کتابی است درباره فلسفه علم شناختی. این عنوان بلافاصله دو پرسش را برمی انگیزد: علم شناختی چیست و فلسفه علم شناختی چیست؟ از جهتی پاسخ به این پرسش ها بسیار واضح است: علم شناختی یعنی مطالعه علمی شناخت و فلسفه علم شناختی آن شاخه از فلسفه است که به مسائل فلسفی برآمده از مطالعه علمی شناخت می پردازد.

اما این پاسخ ها چندان روشن گر نیستند و خود به پرسش هایی فرعی می انجامند. شناخت چیست؟ کسانی که به مطالعه علمی شناخت می پردازند چه روش ها و مفروضات کلیدی ای دارند؟ ارتباط علم شناختی با دیگر علوم و با فهم متعارف ما از خویشتن به عنوان عاملان دارای ذهن چگونه است؟ کی و چگونه علم شناختی به عنوان یک رشته تحقیقاتی مستقل ظهور کرد؟ ارتباط فلسفه علم شناختی با دیگر شاخه های فلسفه نظیر فلسفه ذهن و فلسفه علم چگونه است؟

کتاب فلسفه علم شناختی دارای ۶ بخش است: بخش اول علم شناختی و فلسفه علم شناختی، بخش دوم بازنمایی و محاسبه، بخش سوم فرضیه پیمانه ای، بخش چهارم مفاهیم، بخش پنجم زبان و بخش ششم مغز و شناخت.

نویسنده در فصل اول تبیینی کلی از ماهیت علم شناختی و چگونگی ظهور آن در اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ داده و نشان داده علم شناختی در صور نخستین خود مبتنی بر پایبندی به این اندیشه بود که شناخت، شکلی از محاسبه است.

در فصل اول این نکته مطرح می شود که علم شناختی از فهم متعارفی از آدمیان برخواسته اما نمی باید انتظار داشت که علم شناختی به این فهم پایبند باشد یا سرانجام آن را تایید کند. این بدان خاطر است که علوم اغلب نیاکان عامیانه خود را نقض می کنند. این امر این پرسش را برمی انگیزد که علم شناختی تا چه اندازه فهم متعارف ما از خودمان را نقض کرده است.

در فصل دوم نظریه های کلی و غالب شناخت در حوزه علم شناختی بررسی شده است. محاسبه گرایی کلاسیک و پیوندگرایی دو نظریه بدیل اصلی هستند. هر دو دیگاه نسخه هایی از نظریه محاسباتی راجع به ذهن هستند و لذا بازنمایی های درونی را برای تبیین شناخت مفروض می انگارند.

در رابطه با فصل دوم ماهیت و نقش بازنمایی ها در شناخت موضوعات روز این مسائل هستند: نقش پیش داوری ها و اصول راهنما در شناخت چیست و ما تا چه اندازه در تفکرمان عقلانی هستیم؟ آیا سیستم های مجزایی در تعقل سطح فردی دخیل اند؟ آیا تفکر مرتبط با زبان از تفکر غیرزبانی متمایز است؟ آیا مدل های پیوندگرا و غیربازنمایانه موفق سیستم های ساده و توانایی های شناختی بنیادی را می توان به نحوی توسعه بخشید که تبیین هایی موجه از شناخت انسانی سطح بالا به دست دهند؟ و تا چه اندازه فرآیندهای شناختی واقعی ما به فراسوی جمجمه توسعه می یابد؟

در فصل سوم نسخه های مختلف فرضیه پیمانه ای بررسی شد که مهم ترین شان عبارت است از ایده فودور مبنی بر اینکه سیستم های ورودی دخیل در ادراک پیمانه هستند و دوم فرضیه پیمانه ای عام است که طبق آن حتی شناخت سطح بالاتر مبتنی بر عملکرد پیمانه هاست که تعداد زیادی از آنها ذهن انسان را تشکیل می دهد.

موضوعات روز در رابطه با فصل سوم فرضیه پیمانه ای چنین است: نقش عوامل بالا به پایین و توجه در ادراک چیست؟ آیا استفاده از اصول  راهنما تعقل سطح بالا را از نظر محاسباتی قابل مطالعه می سازد؟ ملاحظات تکاملی تا چه اندازه فرضیه پیمانه ای عام را تایید می کند؟ چگونه چارچوب اجتماعی به شناخت مرکزی کمک می کند؟ و نقش نظریه های با دامنه خاص در توسعه شناختی چیست و آن ها تا چه اندازه با یادگیری با دامنه کلی تکمیل می شود؟

در فصل چهارم برجسته ترین نظریات معاصر راجع به مفاهیم بررسی شد. این نظریات عبارتند از نظریه نمونه اولیه، نظریه نمونه بارز، نظریه نظریه، اتمیسم اطلاعاتی و نظریه نمونه جایگزین.

موضوعات روز درباره با فصل چهارم و مفاهیم عبارتند از: بازنمایی های ادراکی چه نقشی در مفاهیم ما بازی می کنند؟ آیا نظریه های ادراک بنیاد مفاهیم می تواند مفاهیم انتزاعی را تبیین کند؟ آیا فلاسفه و روان شناسان هنگام نظریه پردازی در مورد آنچه مفاهیم می نامند، درگیر پروژه هایی قیاس ناپذیر هستند؟ ما تا چه اندازه دارای مفاهیم مشترک هستیم؟ رابطه بین پیشرفت مفهومی در کودکان و پیشرفت علمی چیست؟ رابطه بین مفاهیم و زبان چیست؟ ما تا چه اندازه به ذات گرایی پایبندیم و اهمیت و معنای این پایبندی چیست؟

فصل پنجم به برخی از مهم ترین رهیافت ها در علم شناختی، درباره پرسش های مربوط به ماهیت دانش به زبان و چگونگی فراگیری این دانش پرداخته شده است.

در فصل پنجم موضوعات روز در رابطه با زبان شامل این موارد است: آیا عناصر جهان شمول زبانی معنادار و مهمی وجود دارد؟ نقش مکانیسم های یادگیری آماری با دامنه کلی در فراگیری زبان چیست؟ با فرض اینکه زبان مختص آدمی است دلیل این امر چیست؟ تجارب زبانی کودک تا چه اندازه کم مایه است؟

در فصل ششم چگونگی فهم روزافزون از سازوکارهای مغز همراه با توسعه تکنولوژی تصویربرداری از مغز که موجب شده است عصب پژوهی در حوزه علم شناختی در طول دو دهه گذشته نقشی برجسته تر ایفا کند، توضیح داده شده است. 

موضوعات روز درباره فصل ششم شامل این سوالات می شود: مغز تا چه اندازه یک ماشین بیزی است؟ مغز چقدر انعطاف پذیر است؟ آیا پدیده های شناختی به پدیده های عصبی فروکاسته می شود؟ آیا فرآیندهای شناختی نظیر ادراک در مغز رخ می دهند یا از نظر ساختی با کنش بدنی مرتبط اند؟ رابطه بین آگاهی پدیداری و مغز چیست؟

کتاب «فلسفه علم شناختی» نوشته مارک جی کین و ترجمه مصطفی تقوی در ۳۴۲ صفحه توسط نشر ترجمان علوم انسانی در سال ۹۶ به بهای ۲۷۰۰۰۰ ریال منتشر شده است.

انتهای پیام/

کد خبر : 70100
تاريخ ثبت خبر : 30 خرداد 1397
ساعت بارگزاری خبر : 14:44
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)