| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

زینب برخورداری:


فلسفه برای کودک، زیست خردمندانه در جامعه را به او یاد می دهد

عضو هیات علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران ابراز کرد: فلسفه برای کودکان در بازه سنی ۴ تا ۱۸ سال تعریف شده است. در خود آموزش ها طبقه بندی هایی صورت گرفته است. به طور طبیعی آموزش هایی که به کودک چهار تا هفت ساله داده می شود با آموزش های یک نوجوان متفاوت است.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شبستان، فلسفه برای کودکان، عنوان طرح آموزشی است که چندسالی است در کشور ما نیز مطرح شده است و بسیاری از گروه های آموزشی مدارس در صدد آن هستند تا بتوانند مبتنی بر این روش آموزشی با دانش آموزان مباحث مختلف را مطرح کرده و در واقع مهارت استدلال و فکر کردن صحیح را آموزش دهند. البته هرچند که به شکل رسمی این برنامه در سیستم آموزشی کشور وجود ندارد اما با این حال با استقبال مواجه شده است. وقتی به خوبی نگرش این برنامه آموزشی را بررسی کنیم می بینیم که در دین مبین اسلام نیز نسبت به مساله تربیت کودک و نگرش مستدل در ذیل تعلیم و تربیت او توجه شده است. بر آن شدیم تا نگاه تربیتی اسلام و نگرش برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان را در گفت وگو با دکتر زینب برخورداری، عضو هیات علمی گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه تهران به گفت وگو بنشنیم. وی در حوزه فلسفه برای کودکان از صاحبنظران است.

*شما ذیل سخنرانی خود در سالروز بزرگداشت ملاصدرا، اشاره به اهمیت بحث معنویت برای کودکان در برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان داشتید. اساسا جنس این معنویت چیست؟ زمانی که از معنویت در فلسفه برای کودک سخن به میان آید مراد چیست، چراکه عمدتا این برنامه آموزشی را به نام طرحی برای پرسشگر بار آوردن کودکان می دانند نه برنامه ای برای ارتقاء رشد معنوی آنها. برای مخاطبان ما (معنویت) را در این گستره تحلیل بفرمایید.

دو حوزه وجود دارد. یکی معنویت برای کودکان (spirituality for kids) و دیگری فلسفه برای کودکان(philosophy for children) در سالروز بزرگداشت ملاصدرا بنده درباره معنویت برای کودکان صحبت کردم و نه فلسفه برای کودکان.

بنابر این معنویت ربطی به فلسفه برای کودکان ندارد و مفهوم آن در سبک مورد نظر کارن برگ(بنیانگذار بین المللی آن) توجه به امور کلی و غیر مادی حاکم بر جهان است. که البته در برای تدقیق این معنا پژوهش هایی در دست داریم. لطفا دقت فرمایید دو حوزه خلط نشوند.

*مشکل امروز جامعه ایران، عدم نقدپذیری است. بسیاری از مردم جامعه (در سطح اقشار مختلف) تحمل شنیدن صدای مخالف را ندارند. هر اظهارنظری که به نظرمان خوش نیاید سریع با واکنش منفی پاسخ می دهیم. برخی معتقدند این سبک رفتاری جامعه ما منبعث از شیوه تربیتی غلطی است که در کودکی داشته ایم. آموزش و تربیت کودکان ایرانی عمدتا مبتنی بر روش دستوری از سوی والدین است تا تجربه و پرسش گری از سوی کودک. فکر می کنید برنامه فلسفه برای کودکان چه قدر بتواند بدنه جامعه یا همان نسل آینده را نسبت به این مساله اصلاح کند؟

در خاطراتی که متیو لیپمن بنیانگذار فلسفه برای کودکان نقل می کند مشابه چنین تجربیات نامطلوبی از نقد ناپذیری و انعطاف ناپذیری که در سوال شما مطرح شده، توسط افراد دیده می شود. این تجارب منجر شد لیپمن به فکر چاره ای بیفتد و چون قطعا تاثیر آموزش ها در کودکی و از کودکی به لحاظ کیفی و کمی بیشتر خواهد بود، برنامه فبک (فلسفه برای کودکان) را پیشنهاد داد. منطقی کردن افراد و آموزش تفکر صحیح به آنها از دوران کودکی سهم بسزایی در بخردانه زیستن در جامعه دارد.

*در دین مبین اسلام نسبت به مساله تربیت کودکان سفارشات فراوانی وجود دارد. از جمله این موارد می توانیم به سه دوره تربیتی کودک اشاره داشته باشیم که پیامبر اکرم(ص) فرمودند. آیا در برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان به این سه مرحله اشاره شده است؟ نه از آن باب که این مباحث در دین ما آمده است بلکه می خواهیم بدانیم آیا وحدت رویه ای به لحاظ ذاتی میان سبک تربیتی که انسان به ما هو انسان در جامعه شرق و غرب ارایه کرده است وجود دارد یا خیر؟ 

فلسفه برای کودکان در بازه سنی ۴ تا ۱۸ سال تعریف شده است. در خود آموزش ها طبقه بندی هایی صورت گرفته است. به طور طبیعی آموزش هایی که به کودک چهار تا هفت ساله داده می شود با آموزش های یک نوجوان متفاوت است.

به این مطلب در برنامه فبک توجه شده است هرچند اختلاف نظرهایی وجود دارد. اما در مباحث تربیتی اسلامی نیز به این تفاوت سن در برخورد آموزشی توجه شده است. پاسخ به این پرسش نیازمند مطالعات تطبیقی و گذار از مواضع خلاف و وفاق ظاهری این دو حوزه و دستیابی به مواضع خلاف و وفاق واقعی، است.

پژوهش هایی در این زمینه در دست اجرا است. به عنوان مثال آموزش خردورزی به کودکان نزد اخوان الصفا از آن جمله است. نتیجه این پژوهش ها می تواند تفاوت ها و شباهت های واقعی حوزه های مورد بحث را مشخص کند. همچنین در این میان نفکیک دو حوزه علوم تربیتی و فلسفه برای کودکان ضروری است.

*به عنوان بخش پایانی این مصاحبه، به عنوان یک پژوهشگر که درحوزه فلسفه برای کودکان کار کرده و قلم زده اید، کاستی های این برنامه را در مقام اجرا در ایران چه مواردی می بینید و چه پیشنهادی برای اصلاح دارید؟ 

به هر روی این قبیل آموزش ها خالی از فایده نیست ولی این مطلب به معنای پیاده سازی عینی که در غرب صورت گرفته نیز نیست. در کشورهای دیگر هم همینطور است. پس از ورود برنامه فبک متخصصین این حوزه حذف و اضافه هایی روی آن انجام داده و سپس اجرا کرده اند. بهعنوان مثال حتی در فلسطین اشغالی با وجود اینکه لیپمن خود یهودی بوده(اشاره ام به این مطلب است این مباحث الزاما به دین وابسته نیست) تغییراتی در برنامه صورت پذیرفته و بعد عملیاتی شده است.

قاعدتا در ایران با توجه اقتضای جامعه، متخصصان برای اجرایی سازی باید بررسی های انتقادی انجام دهند که این به هیچ وجه به معنای نپذیرفتن یا حذف نیست. البته موانع اجرایی سازی خود بسیارند. اینکه عرض کردم تا رسیدن به مرحله ای است که قابلیت اجرا باشد.

و سخن پایانی…

روی این مساله تاکید دارم که بین فلسفه برای کودکان و معنویت برای کودکان خلط بحث نشود. دو زمینه مجزا هستند.

انتهای پیام/

کد خبر : 39469
تاريخ ثبت خبر : 2 بهمن 1395
ساعت بارگزاری خبر : 10:48
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)