| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت؛


عوامل گفتمانی تحول علوم انسانی با توجه به اندیشه‌ مقام معظم رهبری

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی‌های مختلف و بر حسب حضور مخاطب، از «گفتمان‌سازی» به‌مثابه‌ی یک مطالبه‌ی مهم یاد کرده‌اند. «گفتمان‌سازی» به یکی از واژگان فقه حکومتی تبدیل شده است

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، مقاله عوامل گفتمانی تحول علوم انسانی با رویکرد به اندیشه‌ رهبر انقلاب اسلامی نوشته سعید اشیری در اولین همایش ملی «چیستی و چگونگی تحول در علوم انسانی از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای» در دانشگاه شیراز ارائه شد.

بخشهایی از این مقاله را با هم می خوانیم: سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی از سویی به عنوان یک رهبر دینی، مرجع طیفی وسیع از مؤمنان در سراسر جهان ـ به ویژه از شیعه‌ی امامیه ـ است و از سوی دیگر و به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران، سرلوحه‌ی همه‌ی سیاست‌گذاری‌ها و راهبردهای حکومتی در ایران است؛ این نکات، جنبه‌های گفتمانی در تحول علوم انسانی را با رویکرد به اندیشه‌ی رهبر انقلاب اسلامی بیان می‌کند:

۱- برای تعمق در سخنان رهبر انقلاب و استفاده از بیانات و مکتوبات ایشان، به‌مثابه‌ی «یک ذخیره‌ از سخنان ارزشمند» در ایجاد تحول در علوم انسانی، یکی از بایسته‌های مهم، زنده نگاه داشتن سخنان ارزشمند در محیط حیاتی خود است و این مهم، تنها با پردازش امکان‌پذیر است. این پردازش از سویی ناظر به روابط درونی سخنان با یکدیگر است که رابطه‌ی انداموار موجود میان سخنان را استوار نگاه می‌دارد و از سوی دیگر، به روابط بیرونی ـ اعم از رابطه این سخنان با سخنانِ دیگر گویندگان و رابطه سخنان با وقایع و رخدادها ـ مربوط می‌شود که در عمل بافت شکل گیری آن سخنان هستند و سخن با بافت خود معنا می‌یابد یا معنایش کامل می‌شود.

۲- به طور کلی، سخنان رهبر انقلاب، عمدتاً بنا به یک یا ترکیبی از معیارها، ضوابط و دلایل زیر از زمره‌ی «معارف و گزاره‌های دینی» هستند: (۱) برداشت‌شده از مبانی و منابع دین است؛ (۲) موضوع یا محمول گزاره‌ها دینی است؛ (۳) غایت (هدف) یا فایده (کارکرد) سخنان دینی است (و عمدتاً متوجه به سمت تحقق تمدن نوین اسلامی و حرکت فرد و جامعه به‌سوی تعالی و کمال و قرب الهی است)؛ (۴) بر اساس روش اجتهادی و ملکه‌ی اجتهاد است.

۳- رهبر انقلاب در سخنرانی‌های مختلف و بر حسب حضور مخاطب، از «گفتمان‌سازی» به‌مثابه‌ی یک مطالبه‌ی مهم یاد کرده‌اند. تاکنون این مطالبه را در جمع دانشجویان، استادان حوزه و دانشگاه، مبلغان دینی و هنرمندان و شاعران، مدیران فرهنگی و اعضای محترم مجلس خبرگان بازگفته‌اند و «گفتمان‌سازی» به یکی از واژگان فقه حکومتی تبدیل شده است.

۴- اما عطف به بند پیشین، این پرسش مطرح است که گفتمان چیست و مهم‌ترین مؤلفه‌ها برای گفتمان‌سازی برای تحول در علوم انسانی کدامند؟ پاسخ به این دو پرسش مبنایی را بر اساس پژوهش‌های اخیر خود با عنوان «گفتمان فرهنگ‌ساز» (معناکاوی گفتمان و سازوکارهای گفتمان‌سازی در سپهر اندیشه‌ی رهبر معظم انقلاب اسلامی) ارائه می‌کنم.

۵- با روش تحلیل مضمون، به دست می‌آید که تعریف گفتمان در اندیشه‌ی رهبر انقلاب، ناظر به شرایط مفاهمه در جامعه است. گفتمان در جامعه، مثل هوا است و بدون هوا، امکان تنفس نخواهد بود و با وجود هوا است که شرایط و وضعیت نفس کشیدن فراهم می‌شود. گفتمان در جامعه، شرایط و زمینه‌هایی واقعی و توافق‌شده در جامعه است که امکان باور و فهم مشترک و مقبول عمومی را به وجود می‌آورد؛ گفتمان، شعار، سیاست، تدبیر، برنامه و از این قبیل نیست، همه‌ی این موارد در گفتمان انسجام و معنای گفتمانی می‌یابند؛ گفتمان، شرایط و وضعیتی است در سطحی از جامعه که مضامین، شعارها، انتخابها، برنامه‌ها متناسب با آن معنا و جهت می‌یابند و این معنایابی بر اساس تفاهم و توافقی است که به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه در جامعه رخ می‌دهد؛ بنابراین اگر امکان و شرایط فهم مشترک در جامعه وجود نداشته باشد، هر اقدام و گفتگو و ارتباطی بی‌معنا خواهد بود؛ از این رو گفتمان را باید شرایط مفاهمه در جامعه بدانیم. تعین و تحقق گفتمان‏ در باور عمومى است؛ یعنى آن‏ وضعیتی که یک سخن (یک آرمان، یک معرفت و…) مورد تفاهم، قبول و پذیرش عموم مردم تلقى بشود و مردم به آن توجه کنند؛ بر این اساس، می‌توانیم بگوییم گفتمان‏ جامعه، مفهوم و معرفتی است که در برهه‏اى از زمان در یک جامعه همه‏گیر بشود؛ از همین‌جا گفتمان با دو بعد «زمان» و «مکان» نیز ارتباط پیدا می‌کند.

۶- با تحلیل سخنان رهبر انقلاب، بیش از چهل عامل و مؤلفه، به‌عنوان متغیرهایی که هرکدام در موفقیت یا شکست فرآیند گفتمان‌سازی در جامعه مؤثرند، به‌دست‌آمده است. این عوامل، از جهات مختلفی قابل طبقه‌بندی و مقوله‌بندی هستند. از جهتی، برخی از این عوامل با شرایط و زمینه‌های جامعه تناسب دارند و عمدتاً خاستگاه و منشأ آنها در درون گفتمان نیست و در فضای عام فرهنگی جامعه، حاضر و منشأ تأثیرند؛ و بعضی دیگر عواملی هستند که ریشه و خاستگاه آنها درون‌گفتمانی است و اساساً از ویژگی‌های هویتی یک گفتمان محسوب می‌شوند؛ این قبیل عوامل را در دو مقوله‌ی «عوامل فراگفتمانی» و «عوامل درون‌گفتمانی» جانمایی می‌کنیم. اما بر اساس نسبت‌ها و روابط میان گفتمان‌ها، می‌توانیم از شرایط و «عوامل بیناگفتمانی» نیز سخن بگوییم.

۷- در فرآیند گفتمان‌سازی و پی‌جویی از شرایط موفقیت گفتمان‌سازی، فراگیرترین عامل فراگفتمانی، فرهنگ جامعه است. حیات و مرگ گفتمان‌ها در فضای فرهنگی جامعه است و همچنان در تحلیل مضامین ذکر شد، «ماهیت گفتمان‌ها، ماهیتی فرهنگی است و گفتمان‌ها – ناظر به دیدگاه «فرهنگ مثل هواست»- در فضای فرهنگی جامعه متولد می‌شوند.سنخیت و تناسب میان گفتمان‌ها با فرهنگ‌ها اصلی اساسی و فراگیر در فرآیند گفتمان‌سازی است.

در فرآیند گفتمان‌سازی و پی‌جویی از شرایط موفقیت گفتمان‌سازی، فراگیرترین عامل فراگفتمانی، فرهنگ جامعه است. حیات و مرگ گفتمان‌ها در فضای فرهنگی جامعه است و همچنان در تحلیل مضامین ذکر شد، «ماهیت گفتمان‌ها، ماهیتی فرهنگی است و گفتمان‌ها – ناظر به دیدگاه «فرهنگ مثل هواست»- در فضای فرهنگی جامعه متولد می‌شوند.سنخیت و تناسب میان گفتمان‌ها با فرهنگ‌ها اصلی اساسی و فراگیر در فرآیند گفتمان‌سازی است.

علاوه بر فرهنگ جامعه، عوامل دیگری از جمله سیاستگذاری فرهنگی، جامعه‌پذیری، رسانه، هنجارهای جامعه، سبک زندگی و نگرش و گرایش تمدنی بسیار مؤثر خواهند بود. شرح‌وبسط این عوامل، مجال موسعی می‌طلبد، اما صرفاً به توضیحی درباره‌ی عامل اخیر می‌پردازم. نگرش تمدنی، ناظر به بینش (و آگاهی) و انگیزه (و گرایش) جامعه نسبت به وضعیت آرمانی خود است؛ اینکه جامعه در چشم‌اندازهای بلند و دوردستِ خود، چه چیزی را برای خود می‌خواهد؟ این مهم، در نظام اسلامی با مقوله‌ای مهم و گسترده به نام «پیشرفت اسلامی- ایرانی» تعیین گردیده است. چراکه «آن مفهومی که میتواند اهداف نظام اسلامی را تا حدود زیادی در خود جمع کند و به ما نشان دهد، مفهوم پیشرفت است.» (23/7/1391؛ بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی) نگرش و گرایش تمدنی در ایران با پنج گام بلند پیگیری می‌شود: (۱) نضج و شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سال ۴۲ تا ۵۷؛ (۲) پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷؛ تأسیس نظام جمهوری اسلامی از سال ۵۷ تاکنون و همه‌پرسی و توافق اکثریت قاطع مردم در سال ۵۸؛ (۳) شروع به تحقق دولت اسلامی از سال ۵۷ تاکنون؛ (۴) تحقق کشور اسلامی؛ (۵) تحقق جهان اسلام.( نک‍ : 12/9/1379، بیانات در دیدار کارگزاران نظام؛ ۲۱/۹/۱۳۸۰، بیانات در دیدار کارگزاران نظام؛ ۶/۸/۱۳۸۳، ‌بیانات در دیدار کارگزاران نظام) عمق و گستره‌ی نگرش و گرایش تمدنی، گفتمان‌ساز است و جوامعی که بنابر وضعیت استعماری یا ضعف در خودآگاهی، چنین نگرشی در آنها ضعیف مانده است، امکان و ظرفیت‌گفتمان‌سازی برای پیشرفت خود را از دست می‌دهند.

۸- عوامل بیناگفتمانی، ناظر به این نکته است کههر گفتمانی، در مرحله‌ی پیدایی با گفتمان‌های پیش از خود در ارتباط است و گفتمان‌ها در فضای خلأ به وجود نمی‌آیند؛ برخی گفتمان‌ها، در درونِ خود گفتمان‌هایی را به وجود می‌آورند؛ و در میان گفتمان‌ها، روابط همراهی و معاضدت (مثل گفتمان انقلاب اسلامی ایران و گفتمان بیداری اسلامی) و تقابل و عداوت (مثل گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان استکبار جهانی) وجود دارد. تبادل فرهنگی، تهاجم فرهنگی، هم‌ریختی فرهنگی، گفتگوهای میان‌فرهنگی، قدرت درونی، تعامل حاشیه‌ای، زبان مشترک، ترجمه‌ی فرهنگی و همدلی و همزبانی مهم‌ترین مؤلفه‌ها و عوامل بیناگفتمانی محسوب می‌شوند.

۹- عوامل درون‌گفتمانی نیز (به ترتیب الفبا) شامل این عناوین است: استدلال، اقتدار و قدرت نرم (منابع قدرت گفتمان: هویت، باورهای بنیادین، آرمان، انسجام و همدلی، ایمان و استقامت، خودآگاهی، قدرت خواص جامعه)، الگوسازی، پاسخگویی، تبلیغ و بلاغت، تبیین، تکرار، توسعه‌پذیری، جذابیت، هسته‌ی درونی، دسترس‌پذیری، شاخص‌سازی، همه‌فهم بودن، کنشگران، مترجمان فرهنگی، مقبولیت، متقاعدسازی و اعتمادبخشی است.

۱۰- در جمع‌بندی از عوامل موفقیت‌آفرین در فرآیند گفتمان‌سازی (در سپهر اندیشه‌ی رهبر انقلاب) این نکته را باید در نظر داشت که لحاظ برآیندی از این مجموعه عوامل، مایه‌ی نضج و بالندگی گفتمان‌ها خواهد بود و گفتمان تحول در علوم انسانی، اگر صرفاً در حد طرح بحث‌ها و ایده‌ها باقی بماند، هرگز تبدیل به یک گفتمان پرطنین و مؤثر نخبگانی در جامعه‌ی حوزویان و دانشگاهیان نخواهد شد.

۱۱- شایسته بود در این سخنرانی (یادداشت) به یک موضوع مهم دیگر هم بپردازیم و آن، بایسته‌ها و اخلاقیات گفتمان تحول در علوم انسانی است که خود فهرستی بلند خواهد بود. در این مجال کوتاه، صرفاً به این نکته بسنده می‌کنم که «آزاداندیشی» و «نقادی» اصلی مهم برای برای هر سطحی از اندیشه‌ورزی و تحول علمی است. فراتر رفتن از چهارچوب‌های متصلب انگاره‌ای و روش‌شناختی غربی و سکولار، بازاندیشی در استفاده از ذخایر ارزشمند علمی در سنت تفکر اسلامی (در چهارده قرن کذشته) و شرح صدر بیشتر برای نقادی و توسعه‌ی گفتگو و مباحثه‌ی علمی روشمند و همدلانه، جزئی از آن فهرست بلند است.

انتهای پیام/

کد خبر : 60826
تاريخ ثبت خبر : 7 بهمن 1396
ساعت بارگزاری خبر : 11:02
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)