| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

محمدعلی فتح اللهی:


سیاست فاطمی، معیار سیاست اسلامی است

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ابراز کرد: حفاظت از ایمان دینی مردم، عمق بخشیدن به آن و ایجاد مدینه ایمانی، این سیاست را راه می برد و وجود مقدس حضرت زهرا(س) قوام بخش چنین سیاست در عالم اسلامی است.

محمدعلی فتح اللهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، با بیان اینکه سیاست در اسلام مبتنی بر ایمان است و سیاست عمیق و واقع بینانه ای است که متمایز از سیاستهای سطحی می باشد، گفت: حفاظت از ایمان دینی مردم، عمق بخشیدن به آن و ایجاد مدینه ایمانی، این سیاست را راه می برد و وجود مقدس حضرت زهرا(س) قوام بخش چنین سیاست در عالم اسلامی است.

وی افزود: ایجاد مدینه نبوی و سپس حفاظت از آن پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام، متکی بر شخصیت آن حضرت بود. سخت ترین دوران تاریخ بشر شاید همین مدت محدود پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س) می باشد. در جایگاه امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) در آن نود روز پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، اتفاقاتی افتاد که سرنوشت همه تاریخ انسان تا آخرالزمان را بنیان گذاری و طراحی کرد.

فتح اللهی در ادامه سخنانش اظهارداشت: این مدت هفتاد یا نود روز و این سخت ترین دوران با وجود حضرت زهرا(س) طی شد و وجود ایشان بود که جامعه را از این بحران عبور داد و جامعه در یک مسیر طبیعی و عادی قرار گرفت که دین مردم حفظ شود. مردم از اسلام برنگشتند و روز به روز خواستند که اسلام را بیشتر یاد بگیرند. جامعه در مسیری افتاد که روز به روز عظمت پیغمبر اسلام(ص) را بیشتر متوجه شوند، اما در آن لحظه بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص)، امکان داشت که پیامبر(ص) به کلی به فراموشی سپرده شود.

سخت ترین دوران تاریخ بشر شاید همین مدت محدود پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س) می باشد. در جایگاه امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) در آن نود روز پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، اتفاقاتی افتاد که سرنوشت همه تاریخ انسان تا آخرالزمان را بنیان گذاری و طراحی کرد

وی در پاسخ به این سؤال که وقتی می گویند که ارتدالناس الا ثلاث، یعنی چه؟ برای چه باید با رحلت پیامبر اسلام(ص)، ارتدالناس اتفاق بیفتد و فقط چند نفر همچون سلمان، ابوذر و مقداد، دلشان محکم باشد. همه در دلشان شک جاری شد، گفت: در صدر اسلام مردم از لحاظ ایمان ضعیف بودند و از لحاظ تجربیات سیاسی و دینی که یک ملت را پخته می کند، در سطح پایینی قرار داشتند. این بحران و سنگینی قضیه با وجود حضرت زهرا(س) عبور داده شد. پیامبر اسلام(ص) به هنگام هجرت اصرار داشتند که ورودشان به مدینه به همراه اهل بیت(ع) باشد و مردم مدینه وقتی حضرت را می بینند همراه با اهل بیت(ع) ببینند. پیامبر اسلام(ص) می خواستند نظام سیاسی اسلامی و سبک زندگی جدید اسلامی را بوجود آورند که صرفاً با امر و نهی درست نمی شد و ادراک وجودی لازم داشت.

وی تأکید کرد: لازم بود که علی (ع) و حضرت زهرا(س) حضور داشته باشند و بدون آنها نمی شد حکومت و زندگی جدید را درست کرد. از آنجا که نقش تعیین کننده زنان در شکل گیری حیات اجتماعی و معنوی بیشتر از مردان می باشد و اگر زنان جامعه همراهی لازم را در این جهت نداشته باشند، تأسیس جامعه جدید ناممکن می شود، لذا حضور شخصی که حقیقت پیام اسلام را در شخصیت خود منعکس کند و مورد ادراک جامعه زنان قرار گیرد ضروری بود. زنهای مدینه، سبک زندگی جدید اسلامی و تآثیر خود در زندگی سیاسی را در شخصیت حضرت زهرا(س) می یافتند و نقش خود را در تأسیس جامعه نوین اسلامی ایفا می کردند.

این استاد و پژوهشگر بیان کرد: در ۱۰ سالی که پیامبر اسلام(ص) در مدینه بودند، بار اصلی ساختن جامعه جدید بیشتر بر دوش حضرت زهرا(س) بود. نه اینکه خود پیامبر اسلام(ص) یا علی(ع) در این جهت فعال نبودند بلکه نوع نقش به گونه ای است که یک زن می تواند این کار را انجام دهد. اینکه رفتار و خلقیات جامعه تغییر کند و مردم صفات ناشایست خود را تغییر بدهند و تخلّق به اخلاق حسنه داشته باشند، زنان و مادران باید پیش قدم شوند. پیامبر اسلام(ص) هم که توانستند در این ۱۰ سال، مدینه و انسان های جدیدی را درست کنند، در همه اینها حضرت صدیقه طاهره(س) نقش بنیادی و واقعی داشتند. بنابر این وقتی که پیامبر اسلام(ص) رحلت کردند و فضایی به وجود آمد که ممکن بود همه آن دستاوردها یک مرتبه از بین برود و مردم به فضای قبل از اسلام رجعت کنند، کما اینکه اینگونه هم شد؛ کسی مثل حضرت زهرا(س) که خود در تأسیس این جامعه جدید نقش بسزا داشتند، نمی توانست بی تفاوت باشد.

فتح اللهی با اشاره به اینکه در ۱۰ سال دوران پیامبر اسلام، درِ سقیفه بسته بود، تصریح کرد: اما فردای رحلت پیامبر اسلام(ص) دوباره باز شد و به جای مسجد، در سقیفه مجتمع شدند. مناسبات جاهلی دوباره زنده شد. به گونه ای که نتیجه همه زحمات پیامبر اسلام(ص)، داشت از بین می رفت. پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، حتی در مسجد پیامبر هم کسی از معارف اسلامی صحبت نمی کرد و سیاست زدگی افراطی و مناسبات قدرت بر همه چیز غلبه کرده بود. فضای مدینه داشت به سرعت از فضای دوران پیامبر اسلام(ص) فاصله می گرفت که مد نظر سیاست بازان هم بود. اینکه در مسجد پیغمبر، دیگر معارف دینی بیان نمی شد، مبنای قدرت عده ای شده بود. در این شرایط، برگرداندن فضا و برقراری ارتباط دوباره با پیام نبوی کاری بود که جز حضرت زهرا(س) کسی نمی توانست انجام دهد. هم به دلیل اینکه در آن ۱۰ سال جزء سازندگان اصلی جامعه نبوی بودند و هم به دلیل آنکه بحران بوجود آمده بیشتر روانی، اجتماعی و اعتقادی بود تا آنکه صرف سیاسی باشد، لذا وقتی ایشان قضیه فدک را به گونه شکایت حقوقی مطرح می کنند، در واقع فضای سیاسی و روانی و عقیدتی جامعه را کنترل و مدیریت می کنند.

پس از رحلت پیامبر اسلام(ص)، حتی در مسجد پیامبر(ص) هم کسی از معارف اسلامی صحبت نمی کرد و سیاست زدگی افراطی و مناسبات قدرت بر همه چیز غلبه کرده بود. فضای مدینه داشت به سرعت از فضای دوران پیامبر اسلام(ص) فاصله می گرفت که مد نظر سیاست بازان هم بود

وی افزود: دوباره پیامبر(ص) را به یادها می آورند و دوره کاملی از معارف اسلامی را یادآور می شوند و مجدداً مردم را با دوران طلایی حضور پیامبر اسلام(ص) مأنوس می سازند. از خلقت و از ارسال رسل تا بیان احکام دین صحبت می کنند و  دوره ای کامل از معارف را دوباره یاد مردم می آورند. مردم یادشان آمد که تا دیروز از این بحثها لذت می بردند، الآن همه اینها قطع شده است و فقط این دعواها مانده است که با اهل رده چه کار کنیم و با دیگری چه کار کنیم؟ درواقع تعریف درستی از مسجد پیغمبر ارائه نمودند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: بعد از ایشان بود که دوباره قُرّاء و اهل علم، میدان پیدا کردند و باب بحث معارف دینی مجدداً باز شد. این کار، بنیان حکومت و جامعه را اصلاح می کرد. حضرت می خواستند ایمان مردم را بازسازی کنند که اگر ایمان مردم دوباره سرجایش بر می گشت، بستر لازم برای سیاست اسلامی فراهم می شد. بنیان سیاست اسلامی وقتی درست می شد که ارتباط با پیغمبر، ارتباط با جامعه ای که پیغمبر ساخته بود، ارتباط با سنت پیغمبر قطع نشود. مردم احساس کنند که دوباره می شود مثل دوران پیغمبر زندگی کرد. دوباره ما می توانیم مدینه النبی را داشته باشیم و دوباره می توانیم آن را بازسازی کنیم. این روحیه را در مردم به وجود آوردند که بنیان سیاست اسلامی بود. آن قطع ارتباطی که آقایان با دوران پیامبر اسلام(ص) کرده بودند را مجددا برقرار نمودند و آنها مجبور شدند در ظاهر هم که شده است نسبت خودشان با پیغمبر اسلام(ص) را برقرار نگاه دارند.

وی افزود: ایفای نقش سیاسی حضرت زهرا(س) علیها باعث شد که علی(ع) هم فضای لازم را برای ورود سیاسی پیدا کنند. فضا آن قدر سنگین بود که اجازه هیچ حرکت سیاسی، اجتماعی و حتی علمی را به علی(ع) نمی داد، اما جایگاه صدیقه طاهره(س) توانست به تدریج محیط سیاسی لازم را برای امام(ع) فراهم نماید. وقتی خطاب به علی(ع) می فرمایند: ای پسر ابیطالب مثل جنین در شکم مادر، پرده نشین شده ای و البته این سخن را در شرایطی می گویند که دیگران هم بشنوند؛ درواقع فضای روانی برای اثر گذاری حضرت امیر(ع)فراهم می کنند که اتفاقا پاسخ علی(ع) هم نشان می دهد که فضا برای سخن گفتن حضرت مهیا شده است، حتی وقتی آن دو نفر که آمدند و به عنوان عیادت درخواست ملاقات کردند، حضرت زهرا(س) اجازه ملاقات ندادند. آنها علیرغم میل شان مجبور شدند سراغ علی(ع) بروند و ایشان را واسطه قرار دهند تا ملاقات صورت گیرد. کسانی که علی(ع) را با آن وضع به مسجد بردند تا از ایشان بیعت بگیرند، مجبور شدند که به سراغش بروند و درخواست داشته باشند.

وی افزود: بعد از شهادت حضرت، وقتی خلیفه دوم تصمیم گرفت که همه قبرها را نبش کند، نقل است که علی(ع) لباس نظامی پوشیدند و شمشیر به دست گرفتند. بگونه ای که به خلیفه دوم گزارش دادند که حالِ علی علیه السلام به نحوی است اگر بخواهی کمترین کاری انجام دهی، دیگر کسی زنده نمی ماند. این صحنه نشان داد که امام(ع) همان مرد میدان های بدر، احد، خیبر و خندق است و اگر سکوت کرده است و او را کشان کشان به مسجد برای بیعت می برند؛ نه اینکه جنگیدن را فراموش کرده است، بلکه به خاطر عظمت اسلام و حفظ ایمان مردم است. اینکه در بیست و پنج سال دوران سکوت حضرت، حداقل این موقعیت برای علی(ع) وجود داشت که مورد مراجعه دینی قرار گیرند و خلیفه دوم مجبور شود بگوید «لولا علیٌ لهلک عمر». در نتیجه نقش سیاسی حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) بود.

بعد از شهادت حضرت، وقتی خلیفه دوم تصمیم گرفت که همه قبرها را نبش کند، نقل است که علی(ع) لباس نظامی پوشیدند و شمشیر به دست گرفتند. بگونه ای که به خلیفه دوم گزارش دادند که حالِ علی علیه السلام به نحوی است اگر بخواهی کمترین کاری انجام دهی، دیگر کسی زنده نمی ماند

فتح اللهی در مورد بهره گیری حضرت زهرا(س) از توانمندی سیاسی زنان گفت: وقتی مردان مدینه، درخواست عیادت از حضرت زهرا(س) می کنند، با مخالفت حضرت روبرو می شوند. اما زنها که برای ملاقات می آیند، اجازه می دهند و آنها را در جهت اعتراض سیاسی خود بسیج می نمایند. در شرایط پیچیده آن روز، مدیریت افکار عمومی زنان را مؤثّرتر و نقش آنها را تعیین کننده تر دانستند و از این طریق نقد سیاسی وضع پیش آمده را نهادینه کردند. حضرت با اهمیت دادن به نقش سیاسی زنان و فعال کردن آنها توانستند تأثیرگذاری مدنی آنها را تثبیت کنند و سبک زندگی اسلامی و نبوی را تداوم بخشند. اتفاقی که به هیچ وجه از طرف کسانی که پس از پیامبر اسلام(ص) متصدی امور شده بودند، قابل پیش بینی نبود.

وی در مورد نقش گریه های حضرت هم گفت: گریه های حضرت زهرا(س) در فراق پیامبر گرامی اسلام(ص) باعث می شد که ارتباط جامعه با پیامبر اسلام(ص) برقرار بماند. یک عده اجازه نمی دادند که بر پیغمبر(ص) گریه کنند. فضا را جوری کرده بودند که با مقدس کردن پیامبر، ایشان را به فراموشی بسپارند و به یک خاطره صرف تبدیل کنند. تقدس ملائکه را به پیامبر(ص) می دادند؛ اما عملا پیامبر اسلام(ص) را از زندگی روزمره مردم حذف می کردند. نمی خواستند که مردم بر حضرتش گریه کنند که هیچ وقت کسی بر ملائکه گریه نمی کند، ولی گریه های حضرت زهرا(س) نشان می داد که پیامبر اسلام(ص) در متن زندگی مردم حضور و جریان دارد. این گریه ها مجدداً مردم را با پیامبر اسلام(ص) مأنوس می کرد و حقیقت زندگی مردم را یادآور می شد. اینکه حضرت کنار قبر حضرت حمزه در اُحُد می رفتند و گریه می کردند؛ بزرگان را به یاد می آوردند که کسانی مثل حضرت حمزه، هر چند که پیغمبر(ص) نبودند ولی شبیه پیغمبر زندگی می کردند و این کار شدنی است.

فتح اللهی در مورد تشخص اجتماعی زنان و هویت پیدا کردن آنها گفت: تشخص اجتماعی، معنوی و اخلاقی زنان و هویت و فردیت پیدا کردن آنها موجب می شود که احساس مساوات و برابری در جامعه پدید آید. همین امر به نوبه خود قانونمندی و قراردادی شدن زندگی را باعث می شود و حاکمیت قانون را محقق می سازد. با حاکمیت قانون، وحدت و انسجام عمومی جامعه علیرغم وجود اختلافات میسر می‌گردد. از آنجا که حاکمیت قانون، فلسفه اصلی نظام ولایت فقیه است؛ بنابر این حضور سیاسی زنان به تحقق نظام ولایت فقیه کمک می کند. به میزانی که اهمیت قانون در اجتماع بیشتر گردد، حضور سیاسی زنان هم بیشتر می شود و همگانی شدن سیاست را موجب می گردد، البته این حضور، صیانت از خانواده را هم به دنبال دارد. تشخص حقوقی زنان، نشانه تعین اجتماعی ایمان است و باعث تقویت دین در جامعه می گردد و حکومت را دینی می کند.

انتهای پیام/

کد خبر : 43578
تاريخ ثبت خبر : 29 اسفند 1395
ساعت بارگزاری خبر : 10:40
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)