| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت؛


زیباترین نمایش بندگی/ نقش گریه در خودسازی

گريستن، انكسار دل و خضوع، زيباترين نمايش بندگى است. گريه و زارى، اذعان به فقر و ندارى است: «ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ».

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شبستان، به مناسبت فرا رسیدن آخرین روز از ماه مبارک رمضان دکتر محمد فنایی اشکوری، استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در مورد نقش گریه در حال دعا و خودسازی یادداشتی در اختیار ما قرار داده که در ادامه از نظرتان می گذرد:

گریه از خوف خدا، گریه از قصورها و تقصیرها در زندگى، گریه از عذاب و عقوبت، سرانجام گریه از فراق محبوب ازلى، اوج نجواى قدسى عبد با مولا است.

آنچنان در هواى خاک درش  مى رود آب دیده ام که مپرس

گریستن، انکسار دل و خضوع، زیباترین نمایش بندگى است. گریه و زارى، اذعان به فقر و ندارى است: «ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْیَهً إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»(اعراف: ۵۵)؛ «پروردگار خود را به زارى و نهانى بخوانید که او از حد گذرندگان را دوست نمى دارد.» با گریستن، کبر و غرور و قساوت و غفلت و منیت فرو مى ریزد. باران گریه است که سرزمین دل را مستعد رویش درخت نیکویى ها و گلستان فضایل مى سازد.

غسل در اشک نما کاهل طریقت گویند              پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز

چشم گریان خود نشان عنایت خدا است. به قول آگوستین قدیس، سیلاب اشک، قربانى مقبول خدا است.

سوز دل، اشک روان، آه سحر، ناله شب            این همه از اثر لطف شما مى بینم

کس ندیده است ز مشک ختن و نافه چین       آنچه من هر سحر از باد صبا مى بینم

عبودیت مقتضى تواضع و تضرع است.

در کوى عشق شوکت شاهى نمى خرند     اقرار بندگى کن و اظهار چاکرى

آرى اینجا چشم گریان و دل بریان مى خرند و بس.

اینجا تن ضعیف و دل خسته مى خرند       بازار خودفروشى از آن سوى دیگر است

در احادیث بسیارى این مضمون آمده است که اشک مؤمن از خوف خدا آتش جهنم را خاموش مى کند. رسول خدا(ص) فرمودند: «من خرج من عینیه مثل الذباب من الدمع من خشیه اللّه آمنه اللّه به یوم الفزع الأکبر؛ هر کس از دیدگانش از خوف خدا به اندازه پشه اى اشک آید، بدان خاطر خداوند در روز قیامت او را ایمنى دهد

امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هیچ چشمى نیست جز این که در قیامت گریان است؛ مگر چشمى که از خوف خدا گریسته باشد، و هیچ چشمى نیست که از خوف خدا با اشکش پر شود، مگر این که خداوند همه آن بدن را به آتش دوزخ حرام گرداند…؛ هیچ چیزى نیست، مگر این که پیمانه و وزنى دارد، جز اشک که خداوند به اندکى از آن دریاهایى را خاموش گردند؛ پس اگر بنده اى در میان امتى بگرید، خداى ـ عزوجل ـ به همه آن امت رحمت آورد

 امام باقر(علیه السلام) فرمود: «هیچ قطره اى نزد خدا محبوب تر از قطره اشکى نیست که در تاریکى شب از خوف خدا بریزد و قصدى جز خدا براى آن نباشد.» نقل است که حضرت موسى(ع) عرض کرد: «خدایا پاداش کسى که از خشیت تو بگرید، چیست؟» فرمود: «صورتش را از سوزش آتش حفظ مى کنم و در روز قیامت به او ایمنى مى بخشم

قطره اى زان زین دو صد جیحون به است            که بدان یک قطره جن و انس رست

بدکاران باید کمتر بخندند و بیشتر بگریند تا مگر اندکى از آنچه را که کرده اند، جبران کنند: «فَلْیَضْحَکُواْ قَلِیلاً وَلْیَبْکُواْ کَثِیراً جَزَاء بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ» (توبه: ۸۲)، «از این پس کم بخندند و به جزاى آنچه به دست مى آورند، بسیار بگریند

گریه در عبادت، گاه از خوف خدا است و گاه از شوق به او، نه براى امور دنیا. امور دنیا ارزش گریستن و حسرت خوردن ندارد. مومن نه براى از دست دادن دنیا غمگین مى شود و نه براى به دست آوردنش طربناک مى گردد: «لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ» (حدید: ۲۳)؛ «تا بر آنچه از دست شما رفته، اندوهگین نشوید و به ]سبب[ آنچه به شما داده است، شادمانى نکنید.» غم و شادى و گریه و خنده او جایى دیگر است. تقواپیشگان بر خطاهاى خود مى گریند.

امیرالمومنین امام على(علیه السلام)در وصیت به فرزندشان فرمودند: «فالزم بیتک وابک على خطیئک» گریه هاى امیرالمؤمنین در خلوت، گاهى چنان شدید بود که او را از حال مى برد. او فراتر از گریه، ضجه مى زد: «و لما منها اضجّ و ابکى». گریه نیز جانشین و جایگزین عمل نیست. با این که امیرالمومنین امام على(علیه السلام) بسیار مى گریستند، اما شغلش فقط گریستن نبود، بلکه اهل جهاد و انفاق و عمل نیز بود.

هو البکاء فى المحراب لیلا

هو القتال اذا اشتد الضراب

آرى، کسى که در دنیا از خدا خائف باشد، در آخرت ایمن است، و دیده اى که در دنیا از خوف خدا بگرید، در آخرت نخواهد گریست.

گریه بر هر درد بى درمان دواست                        چشم گریان چشمه فیض خداست

تا نگرید ابر، کى خندد چمن                              تا نگرید طفل کى نوشد لبن

تا نگرید طفلک حلوا فروش                                دیگ بخشایش نمى آید بجوش

گریه کملین از اولیاى خدا، گریه عشق و شوق است.

بلبلى برگ گلى خوش رنگ در منقار داشت            و اندر آن برگ و نوا صد ناله هاى زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست        گفت ما را جلوه معشوق بر این کار داشت

آن معشوق آن قدر عزیز و گرامى است که اگر دریا دریا گریه در شوق او بگرییم، کم است.

انتهای پیام/

کد خبر : 48602
تاريخ ثبت خبر : 4 تیر 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:42
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)