| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

معرفی پایان نامه؛


روندها و چشم اندازهای اسلام سیاسی در مصر؛ ارزیابی آینده پژوهانه

این پژوهش، با این پرسش آغاز گشته است که آینده ی اسلام سیاسی در مصر در دهه ی پیش رو چگونه خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش، در طول فرآیند پژوهش با کاربست روشی آینده پژوهانه به بررسی اسلام سیاسی پرداخته شده است.

عنوان پایان نامه: روندها و چشم اندازهای اسلام سیاسی در مصر؛ ارزیابی آینده پژوهانه
دانشجو: محمد صیادی
استاد راهنما: دکتر علی اشرف نظری
رشته تحصیلی: علوم سیاسی (گرایش اندیشه ی سیاسی)
مقطع: کارشناسی ارشد


به
گزارش «خبرنگار پایگاه تحلیلی طلیعه» محمد صیادی؛جهان اسلام و به ویژه منطقه ی خاورمیانه از سال ۲۰۱۱م به عرصه «پیچ تاریخیِ» سرنوشت سازی وارد شده است که با بیداری اسلامی در تونس آغاز شد و در کشورهای مصر و بحرین تأثیرات عمیقی بر جای گذاشت. بیداری اسلامی در واقع محصول بیش از یک قرن تلاش فکری و عملی اسلام گرایان در عرصه ی سیاسی جهان اسلام است. هر چند آغاز بیداری اسلامی با خودسوزی «بوعزیزی» شهروند تونسی رقم خورد اما امواج آن سراسر خاورمیانه را فرا گرفت و زمینه را برای ورود عملی اسلام گرایان به عرصه ی قدرت سیاسی از خلال روندهای دموکراتیک در کشورهای تونس و مصر فراهم ساخت. از این رو، بیداری اسلامی به مثابه ی کنش جمعی آگاهانه ی ملت های مسلمان منطقه، نیازمند تبیین روندهای کنونی و چشم اندازهای پیش رو است. از این رهگذر، پژوهش حاضر تلاش نمود با روندپژوهی بیداری اسلامی مصر، زمینه را برای فهم عمیق تر معادلات سیاسی در کشورهای انقلابی منطقه و نظم منطقه ای در حال شکل گیری فراهم سازد.

در
این میان، علاوه بر آن که پرداختن به خود بیداری اسلامی، چیستی و روندهای پیش روی آن، به عنوان یک «کلّ»، اجتناب ناپذیر است، نمی توان از برخی تفاوت های کشورهای انقلابی چشم پوشید. بنابراین، پژوهش حاضر، علاوه بر تلاش برای بررسی بیداری اسلامی به مثابه ی یک کلّ، به واکاوی روند بیداری اسلامی در کشور مصر پرداخت. آشکار است که انتخاب مصر به عنوان مطالعه ی موردی این پژوهش، به سبب پیشتازی آن در بیداری اسلامی انجام شده است. این کشور علاوه بر اینکه از نظر سابقه ی تمدنی و تأثیرگذاری در جهان اسلام برجسته است، یکی از پایگاه های اصلی جنبش های اسلامی در جهان اسلام نیز محسوب می شود که بیش از همه نام «جماعت اخوان المسلمین» در این زمینه اهمیت یافته است.

اگر
چه تونس نقطه ی آغاز بیداری اسلامی بوده است اما مصر تاثیرات مهمی از تونس پذیرفت که در آغاز اعتراضات مردمی علیه «حسنی مبارک» نمایان شد و از سوی دیگر، شاید بتوان اصلی ترین دلیل تداوم بیداری اسلامی را در پیروزی آن در مصر یافت زیرا این کشور به دلایل متعددی به ویژه سابقه ی تمدنی و فرهنگی خود، دانشگاه الازهر و جایگاهی که پس از «ناصریسم» در جهان عرب یافته است، از اهمیت ویژه ای در معادلات سیاسی خاورمیانه و جهان عرب برخوردار است و بیداری اسلامی پس از امواج خود در مصر شدت بیشتری در خاورمیانه پیدا کرد. از این رو، اختصاص مطالعه ی موردی این پژوهش به مصر ضرورت یافت. پژوهش حاضر تلاش کرد با روندپژوهی جنبش های اسلامی در مصر، پرتوی بر چشم انداز اسلام گرایی در این کشور بیندازد.

این
پژوهش با دیدگاهی متأثر از بیداری اسلامی در خاورمیانه، برجسته شدن جنبش های اسلامی مصر را نه تنها در امتداد پاسخ به ناکارآمدی هایی می بیند که سایر گفتمان های حاکم بر این کشور در نظام های پیشین به ویژه گفتمان «ملی گرایی» از خود نشان داده اند بلکه گفتمانی می بیند که برآمده از فرهنگ و جامعه ی مصر است. این، از آن رو است که مصر علی رغم فرهنگ مذهبی خود همواره با حکومت هایی سکولار روبرو بوده است و دغدغه های اجتماعی ناشی از ضدیت حکومت ها با اسلام، بر توانایی های اسلام گرایان برای برساختن گفتمان خود موثر بوده است. بدین ترتیب اسلام گرایی با بهره گیری از ظرفیت های اجتماعی و فرهنگیِ جامعه ی مذهبی مصر در پی ارائه بدیلی برای نظام های سیاسی گذشته است.

مهمترین نکات نظری و روشی:

این پژوهش، با این پرسش آغاز شد که آینده ی اسلام سیاسی در مصر در دهه ی پیش رو چگونه خواهد بود؟ برای پاسخ به این پرسش، در طول فرآیند پژوهش با کاربست روشی آینده پژوهانه به بررسی اسلام سیاسی پرداختیم. برای آینده پژوهی اسلام سیاسی نیاز بود روشی به کار گیریم که امکان مطالعه ی تمامی جنبه های موضوع را برای ما فراهم سازد. از همین رو، روش تحلیل لایه لایه علت ها که یکی از روش های شناخته شده ی آینده پژوهی است، انتخاب شد. این روش که توسط «سهیل عنایت الله» استاد علوم سیاسی، ابداع شده است از چهار لایه ی لیتانی (سطح ظاهری مسأله)، ساختارها و علل نظام مند اجتماعی، گفتمان/ جهان بینی و اسطوره/ استعاره تشکیل می شود، این امکان را فراهم ساخت که به تعمیق فهم خود از اسلام سیاسی در مصر بپردازیم تا امکان تدوین سناریوهای مختلف برای آینده ی اسلام سیاسی فراهم آید.

از
همین رو، در فصل اول پس از بیان کلیات پژوهش؛ ضمن بررسی ادبیات موجود، دو مفهوم اسلام سیاسی و آینده پژوهی بررسی شدند. در این بخش به ارائه ی تعاریف مختلفی پرداختیم که پژوهشگران درباره ی مفهوم اسلام سیاسی ارائه کرده اند. پس از آن با تبیین مفهوم آینده پژوهی نشان دادیم که روش های مبتنی بر آن چه تفاوت هایی با روش های مرسوم دارند. در توضیح روش تحلیل لایه لایه ی علت ها لازم است اشاره شود که روش تحلیل لایه لایه ی علت ها به مثابه ی روشی پساساختارگرایانه، از چهار سطح تحلیل به منظور آینده پژوهی بهره می برد:

۱-
«لیتانی» یا نمود ظاهری و آشکار مسأله
۲- «نظام اجتماعی و ساختارها» که به علل نظام مند اجتماعی و ساختارهای تأثیرگذار اشاره دارد.
۳- «جهان بینی/ گفتمان» که به شناختی عمیق تر از مسأله ی مورد پژوهش منجر می گردد.
۴- «اسطوره/ استعاره» که به تأثیرات افکار اسطوره ای و استعاره های پنهان بر مسأله می پردازد.

در
فصل دوم، به کاربست روش پژوهش در موضوع مورد مطالعه؛ اسلام سیاسی پرداختیم. در لایه ی لیتانی با توصیف وضعیت کنونی اسلام سیاسی در مصر نشان دادیم که اسلام گرایان چه تصوری از خود و عملکردشان برای ناظران بیرونی به وجود آورده اند. در این لایه نحوه ی مواجهه ی اسلام گرایان با انقلاب ۲۵ ژانویه و عملکرد آنان پس از به قدرت رسیدن در مصر مورد توجه قرار گرفت و روابطی که آنان با سایر جریان های سیاسی ایجاد کرده بودند، بررسی شد. در این لایه به مخدوش شدن اعتبار سیاسی اسلام گرایان پس از دوره ی یک ساله ی مرسی اشاره کردیم و ضمن توجه به وزن اجتماعی آنان در عرصه¬ی سیاسی مصر، میزان موفقیت آنان در سازماندهی و رهبری بدنه ی اجتماعی خود را ارزیابی کردیم و از تیرگی روابط اسلام گرایان با نظامیان سخن گفتیم.

در
لایه ی ساختارها و علل نظام مند اجتماعی، به تأثیر ساختارها بر رفتار سیاسی اسلام گرایان و ایجاد محدودیت برای آنان اشاره کردیم. در این لایه، ناتوانی اسلام سیاسی در مقابل مشکلاتی که اقتصاد سیاسی مصر برای کنش سیاسی آنان ایجاد کرده است، مورد توجه قرار گرفت. علاوه بر آن با تأکید بر تکثر فرهنگی جامعه ی مصر، از مشکلاتی سخن گفتیم که شکاف های اجتماعی برای اسلام سیاسی ایجاد کرده اند. از این رو، بر این نکته تأکید شد که اسلام سیاسی مجبور به کنش سیاسی، درونِ ساختاری است که هر چند محدودیت هایی برای آن ایجاد می کند اما وزن اجتماعی مشخصی را برای اسلام گرایان لحاظ می کند. این در حالی است که ساختار سیاسی مصر بخشی از توان سازماندهی، رهبری و بسیج اجتماعیِ اسلام سیاسی را محدود می کند و به تشدید روابط تیره با نظامیان یاری می رساند.

در
بخش سوم از فصل دوم، با ورود به لایه ی گفتمان/ جهان بینی، بررسی اسلام سیاسی از حوزه ی جامعه شناسی سیاسی به حوزه ی اندیشه ی سیاسی وارد شد. در این لایه از گزاره هایی سخن گفتیم که وجوه تئوریک اسلام سیاسی را تنظیم می کنند. از این رو، به تفاوت های موجود میان گفتمان های اخوانی، سلفی و دموکراسی خواهی اشاره و تفاوت های تفسیری موجود میان اخوانی ها و سلفی ها را برجسته کردیم. از پروبلماتیک تأویل به مثابه ی نقطه ی عطف تفاوت میان آن ها استفاده کردیم و کار ویژه ی آن را در ترویج دموکراسی اسلامی نشان دادیم. در این لایه، اسلام سیاسی به مثابه ی یک جهان بینی سیاسی موثری تلقی شد که توانایی جذب پایگاه های طبقاتی مختلف را دارد و به دلیل استفاده از «زبان مذهبی در سیاست» همواره رقیبی برای سایر نیروهای سیاسیِ خواهان قدرت است و می تواند از دیدگاه تئوریک، به جذب اقشار اجتماعی بپردازد. این در حالی است که نظامی گری جایگاه خود را در جهان بینی اسلام گرایان از دست داده است و بنابراین زمینه ی تنش میان اسلام سیاسی و نظامیان از این منظر کاهش یافته است.

در
لایه ی اسطوره/ استعاره، از تصویر استعاری اسلام برای اسلام گرایان سخن گفتیم. از این منظر اسلام برای هواداران اسلام سیاسی به مثابه ی استعاره ای سیاسی تلقی شده است که به توجیه نقش آفرینی آنان در سیاست می پردازد. اسلام به مثابه ی راه حل سیاست، از گذشته ی تاریخی به جایگاه فرازمانی و فرامکانی منتقل شده است که نیاز کنونی اسلام گرایان را در عرصه ی سیاست تأمین می کند. از این رو هویت سیاسی اسلام گرایان به اسلام گره خورده و اسطوره سازی از صدر اسلام، به تشدید فرضیه های آنان درباره ی تحقق دولت اسلامی در عصر مدرن منجر شده است. خصلت استعاری «الاسلام هو الحل» با نادیده گرفتن وجه تاریخی اسلام، زمینه ی باز تولید اسلام تاریخی را در سیاست فراهم می کند و بدین ترتیب اشاره کردیم که کاربست اسلام در سیاست، نه تنها از منظر هویتی برای ناخودآگاه اسلام گرایان احساس رضایت درونی تولید می کند بلکه پایبندی آنان به کهن الگوهای جمعی با توجه به خصلت مذهبی جامعه ی مصر، رضایت اجتماعی نیز به دنبال می آورد. از این رو، اعتبار سیاسی اسلام سیاسی تقویت می شود، اسلام به مثابه ی کانون مرکزی سیاست همچنان به حضور خود ادامه می دهد، با توجه به اسطوره های اسلامی در رهبری جامعه، قهرمان سازی اسلام گرایان را ممکن می کند و نظامی گری در ناخودآگاه اسلام گرایان با توجه به اسطوره ی جهاد، همچنان پر اهمیت باقی می ماند.

یافته های پایان نامه:

در فصل سوم به سناریوهایی پرداختیم که تصویری از آینده¬ی اسلام سیاسی در مصر به ما می دهند. در نخستین سناریو از سناریوهای سه گانه ی پژوهش، به احتمال تداوم وضع موجود در قالب مواجه ی اسلام سیاسی با قدرت مستقر سخن گفتیم که در آن اسلام سیاسی اخوانی ضمن حفظ تفاسیر دموکراتیک خود از اسلام، در کنش سیاسی خود یکی از راه های مواجه ی مدنی یا فعالیت های زیرزمینی را برمی گزیند. در چنین حالتی اعتبار سیاسی آنان همچنان مخدوش خواهد بود، وزن اجتماعی آنان ثابت خواهد ماند، در زمینه ی سازماندهی و رهبری با شکاف روبرو خواهند شد و روابط شان با نظامیان تیره خواهد ماند.

در
سناریوی دوم، با اشاره به احتمال بازگشت اسلام سیاسی به فرآیند رسمی و قانونی قدرت، از حفظ ادعای سازگای اسلام و دموکراسی در وجه تئوریک سخن گفتیم. این سناریو، با پذیرش دو جانبه ی ساختار سیاسی از سوی اسلام گرایان و پذیرش اسلام گرایان از سوی حکومت برای مشارکت در فرآیند سیاسی همراه خواهد بود. از همین رو، اسلام سیاسی فعالیت های سیاسی خود را بر مبنای کنش دموکراتیک معطوف به کسب قدرت سیاسی از طریق مشارکت در فرآیند سیاسی تنظیم خواهد کرد. در چنین وضعیتی بخشی از اعتبار سیاسی آنان در میان مصریان باز خواهد گشت، هر چند ممکن است بخشی از هواداران دچار سرخوردگی شوند. این در حالی است که امکان رهبری اسلام سیاسی و سازماندهی نیروهای اجتماعی به وجود خواهد آمد و روابط با نظامیان بهبود خواهد یافت.

در
سناریوی «بازگشت به زندگی» اشاره کردیم که اسلام سیاسی وجوه سیاسی خود را از دست خواهد داد و محوریت سیاست جای خود را به زندگی خواهد داد. در این سناریو، دیگر چالش تئوریک درباره ی سازگاری یا عدم سازگاری دموکراسی با اسلام، جزء مسائل اسلام گرایان نخواهد بود و آنان کنش سیاسی معطوف به زندگی خود را بر مبنای مقتضیات ساختار سیاسی سامان خواهند داد. در این وضعیت اسلام گرایان از اعتبار سیاسی و وزن اجتماعی مناسبی برخودار خواهند بود، نیاز به سازماندهی و رهبری متمرکز نیروها از میان خواهد رفت و روابط با نظامیان همراه با اعتماد و خوش بینی خواهد بود.

ارائه
ی سناریوهای سه گانه درباره ی اسلام سیاسی به معنای تصوری از آینده است که بر مبنای داده های موجود صورت گرفته است. ممکن است همه ی آنچه که در قالب سناریوها تدوین شده اند، تحقق نیابند اما مبنایی برای فهم آینده ی اسلام سیاسی به دست می دهند که می تواند در پژوهش های بعدی مورد استفاده قرار گیرد.

*
لازم به ذکر است، مقالات زیر توسط نویسنده پایان نامه به نگارش درآمده است:

– ظرفیت ها و موانع حکمرانی خوب در خاورمیانه؛ مطالعه ی موردی مصر، همایش ملی «حکمرانی، سیاست و دوستی»، بهار ۱۳۹۲
– اسلام گرایی، پراگماتیسم و کنش سیاسی در مصر پساانقلابی سال های ۲۰۱۴- ۲۰۱۱ م، فصلنامه ی پژوهشنامه ی علوم سیاسی (علمی-پژوهشی)، در دست انتشار

کد خبر : 5267
تاريخ ثبت خبر : 2 خرداد 1394
ساعت بارگزاری خبر : 11:30
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)