| امروز شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

بررسی آراء شهیدآوینی در مورد هنر و سینما؛


خصوصیت هنر غربی و علت ایجاد سینما از نظر شهید آوینی

متن پیش رو بخشی از جزوه از خود یافتگی اسلامی تا خودباختگی غربی در سینما است که با موضوع خصوصیت هنر غربی و علت ایجاد سینما از نظر شهید آوینی حاصل درس گفتار دکتر مجید شاه حسینی پیرامون هنر و سینما از مجموعه درس گفتارهای سطح ۱ یازدهمین دوره ی آموزشی – تربیتی «والعصر »می باشد که در تابستان سال ۱۳۸۹ برگزار شده است.

به گزارش طلیعه؛نکتۀ مهمی که در ساحت فرهنگی- هنری غرب وجود دارد، اصالت تصویر است. غربی­ ها به دلیل ساختار تمدنی و آیینی خود، به شدت تصویرمحورند و تصورات خود را تصویری می­ پسندند؛ به عنوان مثال هنرهایی مانند نقاشی، پیکرتراشی و مجسمه­ سازی در غرب به میزان زیادی پیشرفت کرده است. این نکته را می­توان با مقایسۀ تعداد، نوع و مدل نقاشی نقاش­های زبردست و چیزه­ای که در تاریخ هنر اروپا و دایره­المعارف­های سینمایی هستند درک کرد.

نقاشان شرقی و نقاشی­ های آن‌ها عمدتاً به سمت انتزاع، تمثیل و نماد گرایش پیدا می­ کند، اما اصالت ظاهر را در مکاتب نقاشی غربی­ ها به خوبی می­ توان دید. البته گروهی هم مانند سورئالیست‌ها و سمبولیست­ها هستند که سراغ باطن می­ روند، اما اصالت ظاهر را انکار نمی­ کنند. این نگاه ظاهری غرب را حتی در ادوار قدیم مثل ادیان پیش از اسلام که بسیاری از معجزات آن‌ها تصویری است می­ توان مشاهده کرد. به عنوان مثال حضرت عیسیعلیه‌السلام باید مرده زنده کند، حضرت موسیعلیه‌السلام باید عصا را به اژدها تبدیل کند، ید بیضا داشته باشد و حضرت صالحعلیه‌السلام باید از دل کوه شتر بیرون بیاورد.

بشر دنیای غرب در دوران کودکی ذهنی به سر می­ برد و میزان درک، شعور و فهمش در این حد است که باید معجرات تصویری ببیند تا ایمان بیاورد. تنها پیامبر آخرالزمان است که معجزۀ اصلی او کتاب قرآن است که یک معجزۀ شفاهی و غیرتصویری است. مفاهیم قرآن برای ما شأن اعجاز دارد و به دلیل همین غیرتصویری‌بودن است که معجزۀ پیامبر خاتمصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ماندگار شده است و هم­چنان در دسترس ما است و برکاتش تا آخرالزمان جاری و ساری است.

با این توضیحات مشخص می­ شود که چرا غربی­ها در تصویر پیشرفت کردند و میل و گرایش آن‌ها به سمت هنرهای تصویری از ما بیشتر است. سینما در غرب نیز به همین دلیل ابداع می­ شود. شهید آوینی نیز علت اختراع سینما را در غرب، وجود یک جهان­ بینی تصویری می­داند که چنین نیازی را در مخاطب ایجاد کرده است. در غرب، تئاتر، عکاسی، سینما، نقاشی و… شکل گرفت، اما در شرق، هنرهایی به مراتب انتزاعی­ تر مثل شعر، ادبیات، موسیقی و… که خیلی تصویری نیستند.

در ملل غربی به دلیل برخی از تفاوت­های قومی، استثنائاتی هم وجود دارد که مدل دیگری از هنر را طلب می­ کند. به عنوان مثال، آلمانی­ها به فلسفه که علم انتزاعی است بیشتر بها می­ دهند. شهید آوینی می‌گوید وقتی اساس رسانه­ای، تصویر و ترسیم است، بیشتر در خدمت تفکر و جهان­ بینی تصویری می­ تواند باشد و بیان مفاهیم انتزاعی با این رسانه دشوارتر می­ شود.

سینما ابزار خوبی برای نشان دادن خشونت، التذاذهای جسمانی و مادی و هر چیزی که ریشۀ ظاهری و مادی دارد می­ باشد که در پوزیتیویسم امروز غرب نیز تعریف می ­شود، اما اگر بخواهیم به سینما بگوییم توکل، توسل، استعاذه، خوف و رجا را نشان بده، کار سختی می­ شود و ناگزیر می­ شویم به سمت چندلایه‌صحبت ­کردن، نماد، استعاره، ایهام و اشاره برویم و به همان میزان پیاممان را دشوارتر منتقل خواهیم کرد. انسان غربی عین باور خودش را با این رسانه نشان می­ دهد، اما ما باید اجتهاد بیشتری به خرج دهیم تا بتوانیم این اسب سرکش را رام کنیم.

کد خبر : 1004
تاريخ ثبت خبر : 18 شهریور 1393
ساعت بارگزاری خبر : 21:55

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)