به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی با عنوان «حکمت متعالیه و بیان چگونگی کاربرد آن در تفسیر قرآن ملاصدرا» توسط حسین علی رمضانی مقدم نگاشته شده است.
ناصر محمدی و مهدی زمانی، استاد راهنما و استاد مشاور این پایاننامه در دانشگاه پیام نور تهران دانشکده علوم انسانی بودند.
چکیده:
قرآن کریم معجزه پیامبر اکرم(ص)، همواره در طول تاریخ اندیشمندان و محققان بزرگی را بر آستان حقایق خود به تعظیم وا داشته است.
تلاش برای فهم حقایق راستین کلام الهی از همان بدو نزول آن تابه امروز، سبب پدید آمدن تفاسیر با ارزشی از این کلام الهی گردید.در این میان ، تفسیر صدرالمتألهین یکی از تفاسیر برجسته و ممتاز امامیه به شمار میرود.
این تفسیر در بردارنده تمامی آیات وسور قرآن نیست، اما به لحاظ محتوا ومعنا از پرمایهترین و ژرف ترین و به لحاظ روش،از جامعترین تفاسیر به حساب میآید.
این نوشتار که با هدف شناخت، شناسایی تفسیر و اندیشههای تفسیری ملاصدرا تدوین گردیده است در دو بخش به چگونگی کاربرد حکمت متعالیه در تفسیر قرآن ملاصدرا میپردازد.
بخش نخست این نوشتار به دوفصل تقسیم میشود . در فصل اول به معرفی حکمت متعالیه ، چگونگی شکل گیری آن و بیان روش حکمت متعالیه در شناخت حقایق پرداخته شده است.
ملاصدرا با بهرهگیری از سه منبع عقل، وحی و شهود توانست حکمت متعالیه را پی ریزی کند. وی با آگاهی از روش مکاتب پیش از خود، طریقه هر کدام از آنها را به تنهایی برای رسیدن به مطلوب و مقصود کافی نمیداند و برآن است تا با تلفیقی از روش مکاتب پیشین راهی نو و بدیع در رسیدن به حقیقت ارائه دهد.
فصل دوم از این بخش به بیان تفسیر وروشها وگرایشهای تفسیری و همچنین به بیان روش وگرایش ملاصدرا در تفسیر قرآن پرداخته شد. بخش دوم این نوشتار که هدف اصلی از نوشتن این پایاننامه را در بر دارد به بیان شواهد و نمونههایی از تفسیر ملاصدرا میپردازد که ضمن آن چگونگی کاربرد اصول حکمت متعالیه درتفسیر روشن میشود.
این بخش به چند فصل تقسیم میشود. که در هر فصل ابتدا توضیح مختصری از آن مبانی واصول داده شده است و سپس به بیان شواهد و نمونههایی در تفسیر ملاصدرا، که ایشان با بهرهگیری از آن اصل به تفسیر آن آیه مبادرت ورزید، پرداخته شده است.
از جمله اصول و مسائلی که در این بخش از نوشتار در طی فصول جداگانه به آن پرداخته شد، عبارتنداز: حرکت جوهری ونتایج آن، بسیط الحقیقه کل الاشیاء ، مثل افلاطونی، مسأله علم باریتعالی ومراتب آن، معاد جسمانی، خلود کفار در عذاب، اصالت وجود، وحدت وجود و وحدت تشکیکی آن.
انتهای پیام/