| امروز شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

مصطفی تقوی در نشست شیخ فضل‌الله نوری؛ حدیث نامکرر:


جریان‌های حامی نهضت مشروطه خواسته‌های متناقض داشتند

مصطفی تقوی گفت: در جریان نهضت مشروطه در درون کشور دو گفتمان متناقض رهبری را به عهده گرفتند: یک گفتمان جریان تجددگرا که از فرق سر تا نوک پا غربی شدن را مطرح می کرد و دوم گفتمان مبتنی بر هویت بود که از سوی جریان اسلامی و دینی بیان می شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، نشست «شیخ فضل‌الله نوری؛ حدیث نامکرر» با حضور موسی حقانی، محمدحسن رجبی و مصطفی تقوی امروز ۱۰ مردادماه در مسجد حضرت خدیجه(س) برگزار شد.

مصطفی تقوی محقق موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در این نشست گفت: ایران در زمان قاجار که اروپا در قالب نظام مندی به دنبال پیگیری منافعش در دنیا بود، در جنگ با روسیه وارد چنبره بین المللی جدید در شرایط نابرابر شد و این رویارویی نابرابر ایران و و اروپا صرفا مواجهه دو قدرت سیاسی نبود بلکه رویارویی دو دنیای مختلف با یکدیگر بود و همه جنگ های ایران و روسیه هم مولود این شرایط جدید بودند.

وی افزود: تحولات نهضت ها و جنبش ها در شرایطی شکل می گیرند که جامعه حول مساله و محوری قرار می گیرد که آن مساله تبدیل به مطالبه ملی شده و در نهایت منجر به شکل گیری جنبش شد. اتفاقات دوران مشروطه، جریان فکری را به این سمت می برد که حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ما که از ناحیه دنیای جدید در معرض تهدید قرار دارد، در ساختار داخلی هم مدیریت سیاسی با عاملیت استبدادی، عامل عقب افتادگی است و مجرای سلطه استبداد در کشور است.

وی افزود: برای مهار استبداد نیاز به چاره اندیشی در مدیریت سیاسی کشور وجود داشت که محصول آن در قالب عدالتخانه و مشروطه رقم خورد، اما همانند همه نهضت ها، همه گروه هایی که در جنبش شرکت می کنند هر کدام اهدافی را طلب می کنند و این به دلیل واگرایی از فردای پیروزی جنبش ها آغاز می شود و بحران شکل می گیرد.

تقوی ادامه داد: وجود واگرایی در جنبش ها طبیعی است و ضعفی اگر باشد بر عهده رهبران است. در پدیده مشروطه شخصی مانند شیخ فضل الله نوری چه باید انجام می داد؟! او در برابر حوادث پیش آمده صادقانه تا پای جان ایستاد و مخالفانش هم بر این صداقت او صحه می گذاشتند.

این محقق بیان کرد: حوادث بعد از پیروزی مشروطه را در دو سطح می توان مطالعه کرد: اول تبیین عملکرد حوادث، گروه ها، علما، رهبران و روزنامه ها و اینکه چه سرنوشتی برای جامعه آن روز ایران رقم خورد. دوم آسیب شناسی و مطالعه این پدیده که لازمه آن توجه داشتن به ویژگی های مشروطه است و بر اساس آن رویکردها آن دوران مورد بررسی قرار داد.

تقوی اضافه کرد: نگرشی که امروز ما از غرب داریم به پختگی رسیده است اما آن دوران چنین معرفتی وجود نداشت. نهضت مشروطه تغییر ساختاری بوجود آورده بود که با جنبش های قبل از خود تفاوت داشت. علمای دینی با این پدیده جدید مانند پدیده تنباکو برخورد کردند در حالی که مشروطه تغییر ساختاری به معنای بروز و ظهور گفتمان جدید با الزاماتی بود که رویکرد جدیدی را طلب می کرد.

تقوی با بیان اینکه مشروطه دارای تناقض بود، گفت: مطالبه ملی از نهضت مشروطه با توجه به درک جدید از دنیای جدید متناقض بود مثلا آن زمان به دنبال بهره گیری از علم جدید بودند اما در عین حال هم می خواستند از سلطه به دور باشند اما غرب در ازای دادن علم و دانش به کشور به دنبال سلطه اقتصادی در کشور بود. این مساله باعث ایجاد مشکل شد و رهبران مشروطه هم نتوانستند آن را حل کنند.

وی در ادامه گفت: جریان هایی که بعد از پیروزی مشروطه حامی نهضت بودند، خواسته های متناقض داشتند. در درون کشور دو گفتمان متناقض رهبری را به عهده گرفتند. یک گفتمان جریان تجددگرا که تجدد را در سطح نازل غرب زدگی و تقلید سطحی می دانست و تجدد را به یک شعار سیاسی ناکارآمد تبدیل کردند و از فرق سر تا نوک پا غربی شدن را مطرح می کرد و دوم گفتمان مبتنی بر هویت بود که از سوی جریان اسلامی و دینی بیان می شد اما مشکل اینجا بود که مدعیان هویت تبدیل به ناظر شدند اما مدعیان تجدد عملا دست اندرکار تحقق اهداف نهضت گشتند.

تحولاتی که بعد از مشروطه اتفاق افتاد مانند شهادت شیخ فضل الله نوری به دلیل وجود کاستی های بی معرفتی بود که کشمکش های فراوانی را در پی داشت و همه پیامدهای آن بعد از مشروطه تا دوران پهلوی ناشی از خلا معرفتی بود

این محقق تاریخ افزود: ما با پدیده مشروطه که به ظاهر برای مهار استبداد و راهی برای پیشرفت بود با دنیای جدید برخورد کردیم اما این برخورد صرفا هویتی بود به این معنا که پس از پیروزی نهضت مشروطه، شیخ فضل الله نوری متوجه رقم خوردن اهداف به گونه دیگری شد زیرا فقط عنوان می شد که ما و اسلام هستیم و حضور داریم و عمل دیگری صورت نگرفت.

تقوی اظهار کرد: شیخ فضل الله دارای برخورد هویتی و سیاسی بود و علت برتری او این بود که زودتر از دیگر رهبران به این باور رسیده بود و تا پای جان هم بر اعتقاد خود ایستادگی کرد. در حالیکه عده ای معتقدند در برخورد های از نوع هویتی رویکرد آیت الله طباطبایی، آخوند خراسانی و آیت الله بهبهانی بهتر بود اما این تفکر غلط است. ما در آن مقطع نیازمند یک حرکت گفتمانی بودیم. گفتمان اسلام سیاسی در آن مقطع آمادگی حضور در تمامی عرصه های سیاست، حقوق بشر، اقتصاد و .. را نداشت. اگرچه از سید جمال مباحثی شروع شده بود اما به هیچ وجه به گفتمان تبدیل نشده بود.

وی در پایان سخنانش گفت: تحولاتی که بعد از مشروطه اتفاق افتاد مانند شهادت شیخ فضل الله نوری به دلیل وجود کاستی های بی معرفتی بود که کشمکش های فراوانی را در پی داشت و همه پیامدهای آن بعد از مشروطه تا دوران پهلوی ناشی از خلا معرفتی بود.


انتهای پیام/

کد خبر : 50567
تاريخ ثبت خبر : 10 مرداد 1396
ساعت بارگزاری خبر : 15:05
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)