| امروز شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

سیدعلی حسنی در گفتگو با طلیعه:


جامعه هدف در پذیرش یافته ها و تحقیقات علمی تأثیرگذار است

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) عنوان کرد: زمانی که مبانی و باورها و القائات نامناسب و غیر بومی با متدهای غیر اصولی جامعه از نهادها و مراکزی خارج از فرهنگ و باور آن جامعه به آن اجتماع تزریق شود، نتیجه این می شود که اساتید و دانش پژوهان به یک سمت و سو حرکت می کنند و جامعه و لایه های گوناگون آن بنا به فرهنگ و باور خود، به سمت و سویی دیگر می روند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، بررسی و تحلیل تأثیرگذاری و اثربخشی دست آوردها و یافته های علمی و پژوهشی مراکز و مجامع علمی و آموزشی، در سطوح و لایه های گوناگون اجتماعی و فرهنگی و همچنین تبیین پیش نیازها و ملاحظاتی که می بایست در مسیر و راه پیاده سازی و اثرگذاری این دست یافت ها و نتایج علمی، در سطوح گوناگون جامعه لحاظ و مورد توجه قرار داد، ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدعلی حسنی، دکترای ادیان و و عرفان و عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، گفتگویی ترتیب دهیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید.

*به نظرشما، چرا با توجه به وجود نهادها و مراکز متعدد علمی و آموزشی و تخصیص اعتبارات و بودجه های بعضاً کلان در بخش ها و طبقات مختلف علمی و آموزشی، ره آورد و یافته های علمی و پژوهشی این نهادها و مراکز علمی و آموزشی، ناظر بر نیاز و یا به تعبیری برطرف کننده معضلات و ناهنجاری های موجود اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه نیست؟

در باب این مقوله، مسائل و موارد گوناگون و مختلفی می تواند موثر و اثرگذار باشد، اولین مورد و مسئله در این باب این است که متأسفانه ارتباط صحیح و اصولی و دقیقی بین مراکز و نهادهای تولیدکننده علم و دانش، اعم از مراکز حوزوی و مراکز آموزشی و دانشگاهی، با بطن و درون جامعه ایجاد نشده است و باید بیان کرد تا مادامی که این رویه، یعنی قطع رابطه بین اندیشمندان و محققین جامعه با بطن و درون جامعه، وجود داشته باشد، نمی توان به تأثیرگذاری و اثربخشی دست آوردهای علمی و پژوهشی امیدوار بود. وقتی اندیشمندان و محققین در فضاهای بسته و خارج از بطن و فضاهای واقعی و حقیقی جامعه، به تولید نظریه های علمی و مبانی آموزشی بپردازند، نمی توان به رفع و رجوع ناهنجاری ها و معضلات ساری و جاری در فضای عمومی  جامعه امیدوار بود.

نکته مهم و اساسی دیگر در این بحث این است که، ما در راه و مسیر تولید و تکثیر دست آوردهای علمی و پژوهشی راهگشا برای رفع و رجوع معضلات و مشکلات جامعه، نیاز به موارد و مسائل مهم تر و اساسی تری در این زمینه داریم که این نیاز، نیاز به تولید و تهیه «مبادی علمی» یا به تعبیری، مجاری ورودی مباحث و نظریه های علمی و متقن در سطح و بطن جامعه است و تا زمانی که این مبادی برای محقق و اندیشمند جامعه فراهم نگردد، محققین و اندیشمندان نخواهند توانست علوم و نظریه های کارگشا و اصولی را که در زمینه های متعدد علمی و پژوهشی به دست آورده اند را، در لایه ها و طبقات گوناگون اجتماعی، پیاده سازی و اجرایی نمایند.

به طور نمونه در مباحث علوم انسانی، محققین و اندیشمندان اگر بخواهند نظریاتی برای مباحثی مانند، جامعه شناسی، روانشناسی، مدیریت و یا اقتصاد، تعریف و تبیین نمایند، مهمترین چالش و معضل آنها در این زمینه، مسیر و مبادی ورودی این نظریه ها و تولیدات علمی و دست آوردهای پژوهشی، در سطح و لایه های مختلف اجتماع خواهد بود. نکته دیگرو قابل ذکر در این مقوله، بحث عافیت طلبی و یا به تعبیری راحت طلبی ای است که متأسفانه در انسان و بطن آدمی وجود دارد و شاید این خصلت و خصوصیت هم باعث شود آن چنان که باید و شاید، محققین و متفکرین وارد کنکاش و کشف تولیدات علمی جدید و نوین نباشند، که این مسئله بعضاً در امور و مواردی در سطوح مختلف علمی و آموزشی دیده می شود.

در مباحث علوم انسانی، محققین و اندیشمندان اگر بخواهند نظریاتی برای مباحثی مانند، جامعه شناسی، روانشناسی، مدیریت و یا اقتصاد، تعریف و تبیین نمایند، مهمترین چالش و معضل آنها در این زمینه، مسیر و مبادی ورودی این نظریه ها و تولیدات علمی و دست آوردهای پژوهشی، در سطح و لایه های مختلف اجتماع خواهد بود

*تعابیری مانند رسوخ و القای باورها و اندیشه ها و مبانی علوم وارداتی و بعضاً نامناسب و ناهمگون غربی به جامعه و باور آن و همچنین تأثیرات آن بر لایه های مختلف علمی، در این مقوله چه جایگاه و موقعیتی دارند؟

بحث مهم و اساسی دیگر در این زمینه که می بایست حتماً به آن توجه نمود این مطلب است که، به طور نمونه در مباحث علوم انسانی، که مورد نیاز و خواست مبنایی انسان و جامعه انسانی است، می بینیم که در جامعه و طبقات اجتماعی و فرهنگی آن، موارد و دست یافت هایی ساری و جاری است که، این دست آوردها و یافت ها بر مبنای نظریات و پژوهش های غربی و خارج از چارچوب اعتقادی و فرهنگی جامعه ایرانی شکل و قوام یافته است و بنابراین نمی تواند در امور و شاخصه های اجتماعی و فرهنگی جامعه، آن طور که باید و شاید، موثر و اثربخش باشد و نمی توان از آنها انتظار کارگشایی و رفع نواقص را نیز داشت.

مورد و مقوله ای که در حال حاضر و در سطوح مختلف دانشگاهی و علمی دیده می شود این است که در این مراکز نظریات و تولیدات علمی ای نشر و آموزش داده می شوند که بر اساس فرهنگ و باورهای کشورها و مجامع علمی دیگر است که هیچ تشابه و مقاربتی با فرهنگ و اندیشه بومی و اجتماعی جامعه ندارد و بنابراین پیاده سازی و اجراسازی این نظریات و یافته ها در لایه های اجتماعی، سخت و مشکل و طاقت فرسا خواهد بود.

*در مباحث مختص به علوم انسانی و رویکرد های آن می توان صرف پذیرش و مقبولیت گزاره ها و شاخصه های این علوم در سطح جامعه جهانی، عمل و رفتار نمود و یا باید مولفه ها و مختصات دیگری را مد نظر قرار داد؟

در بحث علوم انسانی باید عنوان کرد که، این علوم مانند سایر علوم، مثل ریاضیات و غیره نیستند که بگوییم نتایج و دست آورد های آن در تمامی نقاط و با توجه به اثبات آن در تمامی آزمایشگاه ها و مراکز آزمایشی در تمامی نقاط جهان، به یک صورت و یک مورد است، بلکه دست آوردها و نتایج علوم انسانی، مسائل و مواردی هستند که می بایست با توجه به شرایط محیطی و اقلیمی و فرهنگی مختص هر جامعه تعریف و تبیین شوند. زمانی که مبانی و باورها و القائات نامناسب و غیر بومی با متدهای غیراصولی جامعه، از نهادها و مراکزی خارج از فرهنگ و باور آن جامعه، به آن اجتماع تزریق شود، نتیجه این می شود که اساتید و دانش پژوهان به یک سمت و سو حرکت می کنند و جامعه و لایه های گوناگون آن بنا به فرهنگ و باور خود، به سمت و سویی دیگر می روند که این نتیجه درخور و شایسته جامعه اسلامی نیست.

دست آوردها و نتایج علوم انسانی، مسائل و مواردی هستند که می بایست با توجه به شرایط محیطی و اقلیمی و فرهنگی مختص هر جامعه تعریف و تبیین شوند

به طور نمونه و در مباحث مرتبط با علوم انسانی شاید طرح یک نمونه و مثال در جااندازی این مقوله در ذهن و فکر مخاطبین تأثیر گزارتر باشد، به طور مثال، در بحثی مانند روانشناسی در سطح و لایه های مختلف جامعه می بینید، اشخاص و افراد جامعه با مراجعه به متخصصین روانشناسی و روانکاوی نمی توانند به نتیجه و دست یافت مورد قبول و دلخواه خود برسند، چون روانشناسان و متولیان این امر، با توجه به آموزه ها و دریافت هایی که از مبانی و آموزه های غربی ای که گرفته اند، مثل مباحث فروید و غیره می خواهند با یافته ها و دست آوردهای محققین و اندیشمندان یک جامعه دیگر، که بر اساس فرهنگ ها و اندیشه های آن جامعه شکل گرفته است، موارد و معضلات انسان های جامعه اسلامی را رفع و برطرف نمایند که این نتایج قطعاً درخور و مناسب حال آن افراد نخواهد بود.

در مقابل این رویه می بینید که، افراد و اشخاصی که به محققین و یا متفکرینی که معمولاً بر اساس آموزه ها و باورهای الهی و اسلامی، تعلیم و پرورش یافته اند مراجعه می نمایند، تأثیرات و اثرات بیشترو مناسب تری، نسبت به مشکلات و معضلات خود دریافت می نمایند. دلیل این امر این است که، با توجه به این نکته که این یافته های اسلامی و بومی، با توجه به فرهنگ و آداب اسلامی جامعه شکل گرفته اند، خیلی بیشتر و بهتر از یافته ها و مولفه های غربی، می تواند با انسان های موجود در اجتماع اسلامی رابطه و ارتباط برقرار نماید. بنابراین باید در راه استفاده و پیاده سازی مبحث و موارد و یافته های علوم انسانی، به طور حتم و یقین، به فرهنگ و محیط و اجتماع جامعه مورد نظر دقت و اهتمام داشت تا بتوان دست یافته ها و تولیدات علمی و پژوهشی جامعه مورد هدف را در آن اجتماع و جامعه، ساری و جاری نمود.

انتهای پیام/

کد خبر : 34329
تاريخ ثبت خبر : 15 دی 1395
ساعت بارگزاری خبر : 10:53
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)