| امروز شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشتی از میثم لطیفی؛


تعلیم نیازمند تزکیه است/مدیریت در نهج‌البلاغه

تعلیم نیازمند معلم است و تعلیم نفس یعنی معلمی برای خود. مگر می شود معلم، خود علم نداشته باشد؟ پس حتی برای شروع پذیرش ها هم باید از قبل علم داشت.

به گزاش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، میثم لطیفی، رئیس دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق (ع) در یادداشتی آورده است:

قال امیرالمومنین(علیه السلام) مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَعَلَیْهِ أَنْ یَبْدَأَ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ (نهج البلاغه، حکمت ۷۰)

روایتی است در نهج البلاغه که مشهور است و مورد وثوق. حضرت در عبارتی عمیق نکته مهمی در باب نصب مدیران فرموده اند که به نظر می رسد لازم است ولو مختصر شرحی بر آن نوشت.

نخست اینکه این روایت درباره نصب بر عامه مردم (نصب نفسه للناس) است. لذا اعم ازجامعه ایمانی و غیر ایمانی است؛ گویی این عبارت در همه جوامع و نه فقط جامعه مسلمین هم قابل استفاده است. این عبارت اعم از بیان قرانی «وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً، فرقان ۷۴» است.

بعد اینکه نصب، چهار رکن دارد. نصب کننده، نصب شونده، منصوب علیهم و منصوب له (موضوع نصب و عنوان مسولیت).  در این روایت، گویی خطاب حضرت در وهله اول خود نصب شونده است. یعنی اگر کسی می خواهد مسولیت قبول کند ولو دیگران او را نصب نکرده اند باید این شایستگی را در خود ایجاد کند و حتی اگر دیگران او را نصب کرده باشند و او چنین صلاحیتی را در خود ایجاد نکرده نباید این مسولیت را قبول کند.

همچنین نصب انواعی دارد. گاهی نصب از طرف خداوند است که با مفاهیمی همچون اختار، جعل، اصطفی و امثالهم می آید. گاه نصب از طرف مردم است که انتخاب است و بیعت است و امثالهم. و هر دو نصب الهی یا بشری به صورت مستقیم و غیر مستقیم ممکن است

 واژه امام در این روایت به معنای مطلق پیشوا است و نمی توان به امامت سیاسی تخصیص زد. همانگونه که در شروح از نجار و حجار (شرح ابن ابی الحدید) تا معلم و مرشد (شرح مغنیه و شرح ابن میثم) تا امام مسلمین(شرح منهاج البراعه خویی) به عنوان مصادیق امام در این روایت اشاره شده است. لذاست که طیف وسیعی از مشاغل و حرف و مسولیت های خرد و کلان را در بر می گیرد.

 تعلیم نیازمند معلم است و تعلیم نفس یعنی معلمی برای خود. مگر می شود معلم خود علم نداشته باشد؟ پس حتی برای شروع پذیرش ها هم باید از قبل علم داشت.

تعلیم غیر از تادیب است. علم یعنی دانستن و ادب یعنی اندازه داشتن. هر دو لازم است و با تعلیم باید شروع کرد.

تادیب باید منجر به سیره شود والا سیر کوتاه مدت غیرمانا نیز مطلوب نیست.

از کلمه قبل تادیبه بلسانه برمی آید که هم عمل لازم است و هم بیان. کما اینکه حضرت موسی فرمود رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی. صرف عمل کفایت نمی کند کما اینکه گفتن تنها نیز بیهوده است.

هرکه خود را رهبر مردم کند    

باید اول رهبری از خود کند

خود بیاموزد و زان پس دیگران  

با عمل تادیب سازد نی زبان

هرکه خود آموخت و تادیب کرد  

احترامش بیش از آن دیگر بود

که دهد تادیب و آموزش بغیر 

چون که او سوی خدا باشد بسیر

انتهای پیام/

کد خبر : 48374
تاريخ ثبت خبر : 30 خرداد 1396
ساعت بارگزاری خبر : 14:59
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)