| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یادداشت؛


بینش لاتوری و بینش صدرایی یادگیرنده و یاددهنده هستند

بینش لاتوری و بینش صدرایی، اشتراکات بسیار قوی با یکدیگر دارند و به دلیل همین اشتراکات قوی، می‌توانند به یکدیگر یاد بدهند و از یکدیگر یاد بگیرند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شماره ۲۲ فصلنامه صدرا، بینش لاتوری علیرغم نقد جدی به نمادهای فلسفه غرب مانند فلسفه دکارت و کانت، خاستگاهی غربی دارد و تأثیر وایتهد، دولوز، ویلیام جیمز، جامعه‌شناسی گابریل تارد، روش‌شناسی مردم‌نگارانه گارفینگل و پدیدارشناسی در آن آشکار است.

بینش صدرایی نیز علیرغم نقدهای جدی که به سنت فلسفه اسلامی درباره اصالت ماهیت، نحوه اثبات خدا و نسبت بین انسان و خدا و… دارد، دارای خاستگاهی اسلامی است و تأثیر آموزه‌های اسلامی، به‌خصوص قرآن کریم، بر بینش صدرایی و علاقه‌مندان به مکتب او بر کسی پوشیده نیست. بینش لاتوری و بینش صدرایی، اشتراکات بسیار قوی با یکدیگر دارند و به دلیل همین اشتراکات قوی، می‌توانند به یکدیگر یاد بدهند و از یکدیگر یاد بگیرند.

اشتراکات بینش لاتوری و بینش صدرایی

اشتراکات بینش ۱ لاتوری و بینش صدرایی به حدی قوی است که این دو بینش می‌توانند از امکانات یکدیگر برای توانمندسازی مکتب خویش استفاده کنند و ازسوی‌دیگر به محدودیت‌های احتمالی خویش نیز با نگاه به یکدیگر، نوری بتابانند. اعتقاد به ظرفیت وجود یا کنشگر برای حرکت از قوه به فعل، اعتقاد به اینکه وجود یا کنشگر چیزی جز نسبت‌هایش و حرکت‌هایش نیست، نفی مغالطه تحویلی‌نگری، نفی ذات‌انگاری و نفی ثنویت‌گرایی، تنها بخش کوچکی از اشتراکات بسیاری است که این دو بینش دارند.

 نگارنده بر این باور است که مجموعه این اشتراکات، توانایی ایجاد نگاهی جدید به علم، فلسفه و دین را دارد. این نگاه چه در بینش صدرایی –با ایجاد دو نوع ادراک حقیقی و اعتباری- و چه در بینش لاتوری –با استفاده از مفهوم نسبت‌گرایی- از مکاتب دوگانه‌ای چون برساخت‌گرایی و اثبات‌گرایی فراتر می‌رود و افق جدیدی را می‌گشاید. «رئالیست‌ها با برقراری تمایز بین دو نوع ادراک، دیدگاهی سازنده در مواجهه با جهان خارج به دست آورده‌اند؛ به این معنا که نه جهان را سراسر به‌عنوان روایت و برساخته دانشمند اجتماعی می‌نگرند (مانند برساخت‌گرایان و تأویل‌گرایان) و نه به جهان به‌عنوان امری که تنها با مشاهده عینی سروکار دارد، می‌نگرند (مانند نحله‌های مختلف اثبات‌گرایی)». نسبت‌گرایی لاتور به این معناست که خود نسبی‌گرایی در جاهایی برقرار است و در جاهایی برقرار نیست.

ازاین‌جهت که ساخت‌ها صادق یا کاذب و یا عقلانی و غیرعقلانی نیستند، نسبی‌گرایی برقرار است؛ اما ساخت‌ها از نظر قدرت و ضعف، اندازه و وسعت مثل هم نیستند؛ بنابراین نسبی‌گرایی در اینجا برقرار نیست. پس خود نسبی‌گرایی، نسبی‌گراست. ساخت‌ها متصف به صدق و کذب نمی‌شوند، اما به این معنا نیست که همه به یک اندازه قدرتمند هستند؛ پس ساخت‌ها از نظر قدرت و ضعف قیاس‌پذیرند. با این مقدمه برخی اشتراکات مهم بینش صدرایی و بینش لاتوری را توضیحی مختصر می‌دهیم.

حرکتِ وجود یا کنشگراز قوه به فعل

معنا و ماهیت حرکت در فلسفه ملاصدرا، از معنای ابن‌سینایی و ارسطویی تغییر می‌یابد. نظر ملاصدرا درباره حقیقت حرکت، حدوث تدریجی یا حصول یا خروج از قوه به فعل است. این حرکت تدریجی در وجود شیء مادی اتفاق می‌افتد، نه در ماهیت آن. طبق حرکت جوهری، حرکت و متحرک در خارج یک چیزند، که همان وجود گذرا و سیال است و سیالیت و گذرا بودن حرکت، لازمه وجود متحرک است.

طبق آنچه گفته شد، ملاصدرا حرکت و متحرک را یک چیز می‌بیند. لازمه این نگاه، این است که وجود، حرکتی از قوه به فعل داشته باشد. «وقتی جوهر عاقل «الف» را تعقل می‏کند و با آن متحد می‏گردد، نه می‏توان گفت هستی قبل از تعقل او باطل گشته است، و نه می‏توان گفت آن هستی بعینه و بی هیچ تغییری باقی است؛ بلکه آن هستی استکمال می ‏یابد و نقصی از او برطرف می‏ شود و اشتداد وجودی می‏ یابد».

حال در این مورد ببینیم بینش لاتوری به چه شکل این موضوع را شرح می‌دهد. لاتور به‌تبع وایتهد، نسبت‌گراست. ماهیت یک کنشگر، شبکه‌ای از اتصال‌هایی است که با سایر کنشگران دارد. کنشگر شبکه، یعنی ماهیت یک کنشگر، خود شبکه است. هر موجودی فقط براساس نسبت‌هایش مشخص می‌شود. در جهان چیزی به چیز دیگر شباهت ندارد. در نگاه لاتور، صدق یک چیز (حکم) به خودش نیست، بلکه برگرفته از دیگر کنشگرهاست. تنها کنشگرها وجود دارند که با یکدیگر پیوند خورده‌اند.

 لاتور می‌گوید: «انفعالی بودن چیزی است که سعی می‌کنم بر آن غلبه کنم». انسان از مصنوعات فقط استفاده نمی‌کند، بلکه با مصنوعات، موجود دیگری می‌شود. «واسطه»، تغییردهنده، تبدیل‌کننده و سازنده است؛ اما «وسیله صرف» فقط انتقال‌دهنده است. در نظر لاتور، مصنوعات، واسطه هستند و نه وسیله صرف. چنین نیست که وقتی یک کنشگر وارد اتحادی از کنشگران می‌شود و اتحاد جدیدی ساخته می‌شود، همان کنشگر قبلی باشد و فقط با چند کنشگر دیگر ترکیب شده باشد؛ وقتی کنشگران وارد یک اتحاد جدید می‌شوند، دیگر همان کنشگران قبلی نیستند، بلکه «بازتعریف» می‌شوند.

نفی مغالطه تحویلی‌نگری

تحلیل آرای ملاصدرا نشان می‌دهد که وی به مغالطه تحویلی‌نگری توجه داشته و در نظریه‌پردازی‌هایش از آن احتراز کرده است. نظریه «انسان جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاست»، نظریه «وحدت در کثرت»، «حرکت جوهری»، تحلیل وی از معاد و تفسیرش از وحی را می‌توان حاصل پرهیز روشمند از تحویلی‌نگری رایج نزد پیشینیان دانست. مقایسه این نظریه‌ها با دیدگاه‌های رایج نزد پیشینیان صحت این ادعا را نشان می‌دهد.

ازسوی‌دیگر بنای فلسفه لاتور بر تحویل‌ناپذیری است. باید به قدر کافی واسطه‌ها را شرح دهیم، نه اینکه یک‌سری عوامل را به‌عنوان پشتیبان یا نقطه اتکا برگزینیم. از دید لاتور، هر کنشگر، یک رخداد منحصربه‌فرد است که تنها یک بار و فقط در یک مکان رخ می‌دهد؛ کنشگرها برخلاف جوهرها، از عرض‌ها و روابط خود تفکیک‌ناپذیرند.

نفی ذات‌انگاری

از دیدگاه ملاصدرا هیچ علمی فطری و ذاتی نفس بشر نیست و تعقل نفس درباره معقولات، نه ذاتی نفس و نه از لوازم ذات آن است؛ وی معتقد است این علم در طول زندگی بشر حاصل می‏شود. ازسوی‌دیگر لاتور بر این باور است که جهان خارج ممکن است ساخته شود، اما نه در افکار ما، بلکه در بیرون از افکار ما ساخته می‌شود.

نفی ثنویت‌گرایی

صدرالمتألهین با پذیرش نظریه وحدت‌انگاری تشکیکی، هرگونه ثنویت میان نفس و بدن، دنیا و آخرت را انکار می‌کند. ازسوی‌دیگر لاتور نیز به نگاه ثنویت‌گرا در دیدگاه مدرن انتقاد می‌کند. موضع بنیادین مدرن، ایجاد شکاف بین موجودات انسانی و غیرانسانی است. یک دانشمند با مقولاتی چون طبیعی-اجتماعی، عقلانی-غیرعقلانی، علمی-غیرعلمی و… سراغ مطالعه یک مسئله علمی نمی‌رود، بلکه همچون مردم‌شناسی که وارد یک قبیله ناآشنا شده است، وارد یک آزمایشگاه می‌شود و با تعداد زیادی از کنشگران متنوع مواجه می‌گردد و ارتباط و پیوند آنها را مطالعه می‌کند.

جمع‌بندی

بینش لاتوری و بینش صدرایی با استفاده از امکانات یکدیگر می‌توانند بر غنای خویش بیش از پیش بیفزایند؛ به‌طوری‌که از نظریات دوگانه برساخت‌گرایی و اثبات‌گرایی که دو سر یک طیف هستند، فراتر رفته، سرمشق‌های جدیدی برای نظریه و عمل فراهم آورند. درحالی‌که بینش لاتوری بیشتر در حوزه «مطالعات علم» پیش رفته است، بینش صدرایی کمتر وارد این حوزه شده و بیشتر درزمینه «فلسفه» بسط یافته است. تلاش‌های اخیر علامه طباطبایی در طرح نظریه اعتباریات می‌تواند نقطه عطفی برای ورود بینش صدرایی به بحث مطالعات علم، به‌خصوص علوم انسانی باشد.

 نکته دیگر این است که بینش لاتوری «عمل‌گرا» است و به بحث خوب یا بد ساخته شدن مقولات علمی توجه می‌کند؛ درحالی‌که بینش صدرایی همچنان از بحث «صدق» درباره گزاره‌های علمی صحبت می‌کند که دراین‌زمینه بینش صدرایی باید از مباحث عمل‌گرایانه بینش لاتوری بیشتر استفاده کند.

همچنین بینش صدرایی وارد نسبت‌یابی بین حوزه‌های علم و غیرعلم شده است. بدین‌ترتیب بین فلسفه، شهود باطنی، باورهای دینی و گزاره‌های علمی نسبت‌سنجی‌هایی انجام داده است. جدای از این بحث که این بینش چه مقدار در طرح این نسبت‌سنجی‌ها موفق بوده است، اصل ورود به نسبت‌یابی بین حوزه علم و غیرعلم ضروری است. بینش لاتوری دراین‌زمینه کمتر وارد نسبت‌سنجی بین مقوله علم و غیرعلم شده است که دراین‌زمینه می‌تواند از دستاوردهای بینش صدرایی استفاده کند.

موارد ذکرشده، ضرورت تعامل بین بینش لاتوری و بینش صدرایی را نشان می‌دهد؛ گفت‌وگویی با این باور که این دو بینش به یاری هم می‌توانند افق جدیدی را در مطالعات علم، دین و فلسفه بگشایند؛ منوط به اینکه به یکدیگر یاد بدهند و از یکدیگر یاد بگیرند.*

*نویسنده: رضا نظریان، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی کرج-

پی نوشت:

۱. مراد از بینش (Insight) در اینجا نزدیک به معنای «مکتب» است؛ یعنی مجموعه‌ای از نظریه‌ها، روش‌ها، معرفت‌ها و نظریه‌پردازانی که حول یک چارچوب مفهومی سامان گرفته‌اند. با این تعریف، مجموعه افرادی چون وایتهد، تارد و… در ذیل بینش لاتوری نام‌گذاری شده‌اند؛ همچنان‌که افرادی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری در ذیل بینش صدرایی نام‌گذاری می‌شوند. انتخاب کلمه بینش در اینجا بیشتر ناظر به استفاده از امکانات و ظرفیت‌های هرکدام از این مکاتب است که به نظر نگارنده می‌توانند از یکدیگر یاد بگیرند و به یکدیگر یاد بدهند.

انتهای پیام/

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر : 69456
تاريخ ثبت خبر : 20 خرداد 1397
ساعت بارگزاری خبر : 11:29
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)