به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، ایوب سرافراز[۱] و و سیاوش پورطهماسبی[۲] مقاله ای تحت عنوان «الگوی اسلامی ایرانی عدالت و پیشرفت با تأکید بر بیانات مقام معظم رهبری» به نگارش درآورده اند که در ادامه می آید:
چکیده
پیروزی انقلاب اسلامی با ارائۀ گفتمان جدیدی بر پایۀ تغییر نظام سیاسی و نفی «رژیم وابسته» پیشین، تخریب ساختار کهنۀ سلطنت و تأسیس نظام «جمهوری اسلامی» ایران را موجب شد. چنین بود که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۷ طی نامهای، سیاستهای کلی برنامۀ پنجم توسعه را در چارچوب سند چشمانداز ابلاغ کردند. این سیاستهای کلی، در چارچوب سند چشمانداز بیستساله و با رویکرد مبنایی پیشرفت و عدالت، ابلاغ شده است. ایشان می فرمایند: انتظار میرود این سیاستها که با رویکرد مبنایی پیشرفت و عدالت تنظیم شده و اقدامات اساسی برای تدوین الگوی توسعۀ ایرانیـ اسلامی که رشد و بالندگی انسانها بر مدار حق و عدالت و دستیابی به جامعهای متکی بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و تحقق شاخصهای عدالت اجتماعی و اقتصادی در گرو آن است، توسط قوای سهگانۀ کشور صورت گیرد.
در این مقاله تبیینی از عدالت، پیشرفت و رابطۀ آن دو با یکدیگر و نیز الزامات توسعۀ عدالت محور با تأکید بر دیدگاههای مقام معظم رهبری تقدیم میگردد.
شاخصههای جامعۀ توسعه یافته از دیدگاه معظم رهبری:
۱ـ فرا صنعتی شدن؛ ۲ـ خودکفایی در نیازهای اساسی؛ ۳ـ افزایش بهرهوری؛ ۴ـ ارتقای سطح سواد؛ ۵ـ ارتقای خدمات رسانی به شهروندان؛ ۶ـ افزایش امید به زندگی؛ ۷ـ بهره گیری از تواناییهای اقوام ایرانی و… .
ابعاد تحول و پیشرفت از دیدگاه معظم رهبری:
افزایش ثروت ملّی؛ ۲ـ عدالت طلبی؛ ۳ـ اقتدار ملّی؛ ۴ـ رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی؛ ۵ـ عزّت ملّی؛ ۶ـ مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض و… .
مقدمه
مقولۀ «عدالت» که از دیرباز به عنوان یکی از مهمترین مسائل، همواره مورد توجه فلاسفه بوده امروزه از مباحث اخلاقی فراتر رفته و بهعنوان یک متغیر تعیین کننده برای «پیشرفت» و «توسعه» مطرح شده است.
در یک تحلیل گذرا و موجز، سه اصل «معنویت»، «عدالت» و «آزادی» را میتوان در زمرۀ آرمانهای بنیادین انقلاب قلمداد کرد. شعار معروف مردم «برابری، برادری، حکومت عدل الهی» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بر این واقعیت دلالت داشت که جهانبینی توحیدی اسلام، اساس تحقق این ارزشها است. با این همه، بزرگترین دغدغۀ ملّت ایران «عدالت» بود؛ ایرانیان که از بی عدالتی و تبعیضهای اقتصادی ـ اجتماعی نظام پهلوی در رنج بودند، اراده کردند و با حرکتی عظیم، نظام استبدادی و عدالت ستیز را سرنگون کردند.
مفهوم عدالت را بعضی فیلسوفان سیاسی، از جمله چهار ارزش عمدۀ جوامع بشری در کنار آزادی، برابری و عقلانیت میدانند که دربارۀ ارزش آنها برای جوامع انسانی توافق عام وجود دارد. همین خصلت پذیرش عمومی مفهوم عدالت، سبب شده است که این مفهوم از ویژگی معرفت شناختی خاصی برخوردار باشد و از دیر باز مورد توجه اندیشمندان در حوزههای فکری مختلف قرار گیرد. مفهوم عدالت، مفهومی ارزشی است که جنبههای مختلفی را دربر میگیرد و باید در عرصههای مختلف اجتماعی بررسی شود. در هر صورت، در مواقعی برابری عین عدالت است و در مواردی هم نابرابری به عدالت حکم میکند که البته نظامهای ارزشی گوناگونی در قالب فلسفههای سیاسی متفاوت از وضعیتهای یکسان، برداشتها و احکام متفاوتی ارائه میکنند. (لوکسدر اسلام عدالت و قسط هدف ارسال رسل خوانده شده است؛ البته این هدف به وسیلۀ خود مردم اما با هدایت پیامبر صورت میگیرد.
رهبر انقلاب اسلامی، پیشرفت و عدالت را دو شاخص بسیار مهم دهۀ چهار نظام جمهوری اسلامی دانسته و می فرمایند: «عدالت بدون پیشرفت منجر به برابری در فقر خواهد شد و پیشرفت بدون عدالت هم هرگز مطلوب نخواهد بود؛ زیرا در کنار رفاه و پیشرفت جامعه باید فواصل طبقاتی کم شود و همۀ کسانی که استعداد تحرک، کار و تولید دارند از فرصتهای برابر برخوردار شوند».
اقبال عمومی به گفتمان عدالت در انتخابات ریاست جمهوری نهم نشان داد که همبستگی ملّی و مشارکت عمومی نه یک نیاز مقطعی بلکه ضرورتی تاریخی است که تحقق آن تنها در یک دولت «عدالت محور» عینیت مییابد؛ چرا که فقدان عدالت در حوزههای مختلف، از بین رفتن همبستگی ملّی و شکست اتحاد و اعتماد ملّت به دولت را در پی دارد. به این ترتیب مشخص میشود خاستگاه دولتی که با شعار محوری عدالت در وجوهی چون عدالت جغرافیایی، عدالت طبقاتی، عدالت در زمینههای مسائل اقتصادی، عدالت در مسائل فرهنگی و سیاسی قدم در میدان عمل سیاسی نهاد، توانست نظر آحاد شهروندان را به سوی خود جلب کند. (خواجه سروی، ۱۳۸۶)
عدالت از دیدگاه متفکران و اندیشمندان
افلاطون در کتاب «جمهور»، عدالت را فراتر از فضیلتهایی مانند عقلانیت و شجاعت دانسته وبا عنوان ارزش ارزشها و فضیلت فضیلتها از آن یاد می کند. وی در گفتگوی جدلی خود میکوشد همۀ وجوه عدالت را تبیین کند: عدالت به معنای قرار گرفتن هر چیزی در جای خود، یا به معنای نفی ظلم و ستم و یا تعادل و میانه روی. وی به خصوص بر بُعد اخیر تأکید میکند و میان ترس و تهور، فضیلت شجاعت را عادلانه، و میان شهوت رانی یا تارک دنیاشدن، عفت را فضیلت میداند. به نظر افلاطون عدالت به معنای برابری نیست اگرچه وی بر این بعد نیز اشارهای دارد؛ وی انسانها را دارای گوهرهای متفاوتی میداند که در اثر تربیت میتواند پرورش یابد اما از آنجا که طینت انسانها طلایی یا نقرهای یا مسی است، تربیت در تغییر ماهیت انسانها اثری ندارد اما میتواند جوهرۀ انسانها را آشکار کند. افلاطون به نحو شدیدی در کتاب «جمهور» و به صورت خفیفتری در کتابهای «سیاستمدار» و «قوانین»، با دموکراسی که ناظر به حق برابر انسانها برای دخالت در سرنوشت سیاست جامعه است، مخالفت میورزد و تنها در شرایط خاصی با نظارت قانون عقلانی و با حضور اریستوکرات ها جنبههایی از دموکراسی را میپذیرد. (ریمون[۴]، ۱۳۶۶)
اگر از افلاطون نخستین فیلسوف سیاست، به سراغ آخرین فیلسوف غربی نظریه پرداز عدالت یعنی «جان رالز» برویم، عدالت جنبۀ اخلاقی خود را حفظ میکند. رالز در آخرین اثر خود که با اولین مقالۀ معروف وی یعنی «عدالت به مثابه انصاف» هم نام است، بر جنبههای اجتماعی و به خصوص توزیعی عدالت تأکید بیشتری میکند. نکتۀ اصلی و محوری در نظریۀ عدالت به مثابه انصاف را میتوان چنین تقریر کرد: همۀ خیرات اولیۀ اجتماعی، آزادیهای سیاسی، فرصتها، درآمد و ثروت و پایههای احترام فردی باید به طور برابر میان افراد جامعه توزیع شود؛ مگر آنکه توزیع برابر یکی یا همۀ این خیرات، دربردارندۀ مزایایی برای افراد کمتر بهرهمند باشد. بنابراین در این نظریۀ عدالت، نگاه برابر به انسانها به معنای محو انحای تمایزات و تفاوتها نیست بلکه تلاش دارد که به طریقی خاص تعریفی برای نابرابریهای مشروع اقتصادی و اجتماعی ارائه دهد. (رالز، ۱۳۸۴)
رالز در نظریۀ عدالت، بر عدالت اجتماعی و توزیعی تأکید دارد و با دیگر عرصههای اخلاقی و حقوقی مقولۀ عدالت کاری ندارد. از نظر وی عدالت بیش از هر چیز به ساختار اساسی جامعه و ترتیبات اجتماعی آن مربوط میشود. اجتماع دارای منابعی است که مایه و وسیلۀ تأمین بسیاری از نیازهای افراد آن است. این منابع را شاید بتوان در سه گروه اصلی قدرت، ثروت و موقعیت اجتماعی تقسیم کرد. (گرب[۵]، ۱۳۷۳)
عدالت در قرن نوزدهم، به معنای متفاوتی با معنای آن در دوران باستان ظهور کرد و تأکید خود را بر سعادت و رفاه اجتماعی استوار ساخت. فلاسفۀ یونان عدالت را با توسل به مفهوم مرتبت و تناسب توضیح دادند. ارسطو با تکیه بر اصل «تناسب طبیعی»، دو شکل از عدالت را در روابط اجتماعی میان انسانها قائل بود: عدالت توزیعی که گویای چگونگی توزیع منابع و مواهب اجتماعی و طبیعی میان اعضای جامعه است و عدالت تعویضی که ناظر بر چگونگی معامله یا داد و ستد میان طرفین معامله میباشد. (میلر[۶]، ۱۳۸۲)
اما در دوران جدید، گئورگ ویلهلم فردریش هگل، فیلسوف آلمانی، تئوری عدالت را بر محور جامعه ارائه کرد که بر مبنای آن مهمترین بخش ماهیت عدالت را توزیع ثروت و داراییهای جامعه تشکیل میدهد. پس از او مارکس با نظریات خود در زمینۀ اثبات ناتوانی نظام سرمایه داری (که یکی از مبانی اصلی دولت تجدد است) از برقراری عدالت دفاع کرد. مارکس معتقد بود که بعد از گذر از کمون اولیه و در جوامعی که برده داری، فئودالیسم و یا کاپیتالیسم حاکم است، هیچگونه عدالتی نمیتواند وجود داشته باشد. وی در تمام این جوامع، دو گروه حاکم و محکوم را ترسیم می کند و مبارزۀ آنها برای رسیدن به عدالت را منوط به ایجاد جامعۀ سوسیالیستی و کمون ثانویه (کمونیسم) میداند.
باید توجه داشت که مسئلۀ عدالت در این نگرش جنبۀ اقتصادی صرف مییابد. عدالت در این نگاه تمایل به توزیع عادلانه و برابر ثروت ـ ولی مبتنی بر نیازـ دارد که نفی مالکیت خصوصی را به شکل مطلق نیز مورد توجه قرار میدهد و بدینسان آزادی انسانها را تحتالشعاع قرار میدهد. در مکتب سوسیالیسم وجود تشکیلات مقتدر و تمرکز یافته، بهترین وسیلۀ پیشگیری از اجحافات و بی عدالتیهای جامعه است. (قدیری اصل، ۱۳۶۴)
راولز با بازسازی فلسفۀ سیاسی در نیمۀ دوم قرن بیستم، نظریۀ عدالت خود را در سنت فلسفی کانت و بر مبنای قرارداد و توافق عقلانی مطرح کرد؛ با این ویژگی که سعی داشت با وارد کردن اصل انصاف در حکم اندیشۀ اساسی مفهوم عدالت، ایرادها و انتقادات وارده بر نظریۀ قراردادگرایی کلاسیک را رفع کند. تلقی راولز از عدالت در حکم یکی از فضیلتهای بی شمار نهادهای اجتماعی، فضیلت را بار دیگر وارد مبحث عدالت کرد. البته مفهوم فضیلت مورد نظر او از رویکرد سنتی به فضیلت که در عصر کلاسیک مطرح بود، فاصله میگیرد؛ زیرا راولز نهادهای اجتماعی و ساختارها را موضوع عدالت دانسته است. وی معتقد بود در صورت عادلانه بودن ساختار، انجام هرگونه توزیعی به وسیلۀ آن عادلانه میشود. (امامی، ۱۳۸۶)
هایک نیز در مقام یکی از اقتصاددانان نئولیبرال، با تأثیر از کانت، دیدگاه فلسفی خود را دربارۀ عدالت بر توافق همگان مبتنی ساخت اما برخلاف راولز، به جای دولت رفاه، نظریۀ عدالت خود را در یک دولت حداقلی ارائه داد. عدالت اقتصادی از نظر هایک یک پدیدۀ درون سیستمی بوده و نیاز به عامل برون سیستمی ندارد و مبتنی بر مفاهیمی از قبیل نظم خودجوش (نظم خودانگیخته) است. نظم خودجوش در مقابل نظم از قبل طراحی شده (نظم برونزا) که برخاسته از عوامل بیرونی است، قرار دارد و از آنجایی که از درون جامعه نشأت گرفته موجب تعادل درونی میشود. (وایت[۷]، ۱۳۸۰)
هابرماس نیز در میان نظریه پردازان معاصر به توضیح مفهوم عدالت پرداخته است. او عدالت را بهعنوان «کنش ارتباطی» میان افراد تعریف میکند و در همین راستا بر حوزۀ عمومی که سیاست در آن شکل میگیرد، تأکید می کند. منظور هابرماس از عرصۀ عمومی فضای اجتماعی است که در آن افکار عمومی شکل میگیرد و افراد میتوانند در حوزۀ عمومی به طور آزاد و اختیاری مشارکت کرده و از طریق دموکراسی، استدلال برتر را انتخاب کنند. از آنجایی که پیشرفت جوامع و رسیدن به توسعۀ اجتماعی از سیستمهای ارتباطی است، توجه به کنش ارتباطی که موجب تکامل ساختارهای آگاهی میشود از اهمیت بسیاری برخوردار است. بنابراین با عنایت به نظریۀ هابرماس، به کار بستن کنش ارتباطی که در پیوندی تنگاتنگ با «خرد» قرار دارد، موجب اعتلای عدالت و به تبع آن توسعۀ اجتماعی و ارتقای سازماندهی اجتماعی در جهت حذف نابرابریها در اجتماع میگردد. (همان)
اهمیت عدالت در روایات اسلامی
دربارۀ عدالت، دو موضوع تردید ناپذیر مینماید:
۱ـ انسانها همه تشنۀ عدالتاند، در راه آن از فداکاری دریغ ندارد و هرچند اکنون بدان دست نیابند، در انتظارش به سر میبرند. این امر نشان میدهد تعریف عدالت در ذهن و وجدان مردم، گرچه به اجمال، روشن است. (نیکنام و هلالی، ۱۳۸۴)
۲ـ همگان مصادیق فراوانی از عدل را پذیرفتهاند. این امر نیز نشان میدهد که وجدان عمومی و اذهان مردم با چارچوب کلی عدل آشنا است و نقدها و اشکال تراشیهای نظری در آن چندان تأثیری ندارد. (همان)
بنابراین، باید مصادیق عدالت و شیوه های رسیدن به آن بررسی شود. امام علی (ع) دربارۀ اهمیت این اصل میفرماید: «العدل اساس به قوام العالم؛ عدل پایهای است که پایداری جهان به آن بستگی دارد». (نهج البلاغه)
«ان العدل میزان الله، الذی وضعه للخلق، و نصبه لا قامه الحق، فلا تخالفه فی میزانه و لا تعارضه فی سلطانه؛ عدالت میزان خدایی است که در کار مردمان نهاد و آن را برای برپاداری حق به پا داشت؛ پس با خداوند در میزانش مخالفت نکنید و با قانونمندیاش نستیزید». (همان)
«جعل الله سبحانه العدل قواماً للانام؛ خداوند سبحان عدالت را مایۀ پایداری مردمان قرار داد».
با توجه به سخنان امام علی (ع) باید گفت که عدل، عملکردی است که به وسیلۀ آن نیازهای مردم برآورده میشود و نیازمندی برجای نمیماند؛ حق هرکس بی کم و کاست به او داده میشود؛ و هرکس در جایگاه شایستۀ خود قرار میگیرد. امام (ع) میفرماید:
«سوگند به خدایی که دانه را شکافت، و جاندار را آفرید، اگر علم را از معدنش اقتباس کرده بودید… و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه حق را از طریق روشن آن پیموده بودید، راهها برای شما روشن میگشت و نشانههای هدایت آشکار میگردید و فروغ اسلام شما را فرا میگرفت؛ در آن صورت، به رفاهی فراوان دست مییافتید؛ دیگر هیچ خانوادهای بی هزینه نمیماند و هیچ مسلمان یا کافری که در پیمان مسلمانان است، گرفتار ستم نمیگشت».
عدم کاستی و کمبود در جامعه، ملاک محسوس و ملموس عدالت است و حتی اگر نیازمندی غیر مسلمان در جامعه یافت شود، با عدالت سازگاری ندارد. برای آشکار شدن اهمیت این موضوع، توجه به دو حدیث دیگر در تفسیر سخن والای امام علی (ع) سودمند مینماید. امام صادق (ع) میفرماید: «ان الناس یستغنون اذا عدل بینهم؛ هرگاه عدالت میان مردمان اجرا شود، بی نیاز خواهند شد (و نیازمندی در جامعه باقی نخواهد ماند».
امام کاظم (ع) نیز میفرماید: «لو عدل فی الناس لا ستغنوا…؛ اگر عدالت میان مردم اجرا شده بود، همه بی نیاز بودند و فقیری نمانده بود».
این سخن امام علی (ع) که «عدل عامل برپایی و استواری مردمان است» نشان میدهد سنت خدایی حاکم بر آفرینش و جامعۀ انسانی نیز حاکم است و هماهنگی و همگامی با نظام خلقت همان عامل پایداری و پایندگی اجتماع خواهد شد؛ از این رو مهمترین راه دستیابی به زندگی طبیعی و سالم و بسامان، پیروی از قانون عقل و عدالت است. این قانون، انسان را در خط تکامل قرار میدهد و هر فرد را با افراد و موجودات دیگر هماهنگ میسازد. مهمترین رسالت انبیا نیز آن بوده است که جامعه و انسان را تابع نظام توازن بخش عمومی قرار دهند و پیرو سنتها و قوانین آن سازمان بخشند. بر این اساس، انسانها را از کج روی و تجاوز و عدل ستیزی باز میداشتند؛ هر آنچه با اصول عدالت ناسازگار بود کنار می زدند و میکوشیدند عدل و توازن معیشتی و اجتماعی را بر جوامع بشری حکمفرما سازند.
در نظر امام علی (ع) وقتی عدالت به اجتماعی گام مینهد، همۀ ارزشها و معیارهای رهایی بخش و سعادت آفرین دیگر نیز وارد میشود: «العدل جماع الاحسان و اعلی مراتب الایمان؛ همۀ نیکیها در عدل نهفته است و عدالت بالاترین درجات ایمان است». بدین ترتیب، ژرفای سخن امام علی (ع) نیک روشن میشود: مردمان جز در پرتو عدل به سامانی شایسته دست نیابند.
استاد مطهری در تشریح ابعاد مختلف عدالت مینویسد:
«عدل در فرهنگ اسلامی تقسیم میشود به عدل الهی و عدل انسانی؛ عدل الهی تقسیم میشود به عدل تکوینی و تشریعی؛ عدل انسانی نیز به نوبۀ خود تقسیم میشود به عدل فردی و اجتماعی».
عدالت در دولتهای بعد از انقلاب
۱ـ مهدی بازرگان؛ عدالت زیر سایۀ دولت حداقلی
کابینۀ او که اولین دولت جمهوری اسلامی ایران است، در فضایی بحران زده تشکیل شد. او با اندیشههای لیبرالیسم کلاسیک در حوزۀ اقتصاد و سیاست کار خود را شروع کرد و سعی داشت تا از ادبیات انقلابی استفاده نکند؛ چون گفتمان غالب در آغاز انقلاب اسلامی ایران، محتوایی انقلابی داشت که از آموزههای عدالت طلبانه و شیعی نشأت میگرفت. در آخر به دلیل ارتباط و هماهنگی کم دولت موقت و شورای انقلاب موجب تعارضاتی میان این دو نهاد شد و دولت بازرگان پس از ۹ ماه در ۱۵ آبان ۱۳۵۸ با استعفای نخست وزیر به کار خود پایان داد. (خواجه سروی، ۱۳۸۶)
۲ـ محمدعلی رجائی؛ عدالت به مثابه مبارزه
در گفتمان پس از انقلاب، آرمانگرایی حاکم بود؛ مخاطبان شهید رجایی فراتر از ملّت ایران به همۀ مردم مستضعف و محروم دنیا میرسید. در این بین به دلیل شرایط خاص جنگی، شهید رجایی عدالت را با توجه به این پدیده تعبیر و تفسیر کردند و آن را به مفهوم مبارزه با ظلم دانستند.
۳ـ میرحسین موسوی؛ عدالت و اصلاح مناسبات اجتماعی
دولت میرحسین را باید دولت جنگ نامید. در این دولت به منظور تحقق آرمان عدالت اجتماعی، دولت با دخالت در تمامی حوزههای اقتصادی، کنترل و نظارت بر اقتصاد را افزایش داد و با اجرای نظام کالابرگ و اختصاص یارانهها، دوران جنگ را از سر گذراند. این دولت درصدد پرکردن خلأ بین فقیر و غنی بود. (همان)
۴ـ هاشمی رفسنجانی؛ عدالت به مثابه توسعه
گفتمان عدالت در دولت «سازندگی» تحولی تازه را تجربه میکند. برخلاف رویکرد دولتهای پیشین به عدالت، در گفتمان عدالت دولت هاشمی، روی سخن با صاحبان سرمایه و بخش بالای هرم جامعه بود. این رویکرد با نوعی عمل گرایی در هم پیچیده بود. در این دوره، گفتمان عدالت نظام جمهوری اسلامی به نوعی متناسب با اهداف اقتصادی دولت باز تعریف شد. (همان)
۵ـ سیدمحمد خاتمی؛ عدالت و توسعۀ سیاسی
گفتمان سیاسی دولت خاتمی، حرکت خود را از مفهوم آزادی آغاز کرد و در پرتو این ارزش اخلاقی میتوان دیگر ادبیات سیاسی دولت را نیز ترجمه و تفسیر کرد. محور ارزشها در نظر خاتمی، انسان است. انسان در نظر او محور توسعۀ سیاسی و غایت آن است. (علیزاده و رضوی، ۱۳۸۰) باید گفت در گفتمان سیاسی خاتمی، عدالت در پرتو اصل آزادی انسان معنا و مفهوم مییابد. و عدالت در جایگاه ثانوی نسبت به ارزش آزادی قرار دارد.
۶ـ محمود احمدی نژاد؛ باز تعریف عدالت بر مدار شریعت
در شرایطی که دولتهای پیشین سعی داشتند در چارچوب واقعگرایانه، توسعۀ اقتصادی و توسعۀ سیاسی را با ابزارهای مدنی از اندیشههای اقتصادی و سیاسی رایج در دنیا به جامعه ایران بکشانند، رئیس جمهور جدید ایران منادی دولت عدالت محور و مهرورز شد. این دولت با تأکید بر معنویت در کنار مفهوم عدالت، تعریف خود را فراتر از چارچوب نظریات خود در باب عدالت مینشاند و عدالت را وضعیتی مربوط به چهار حوزۀ مورد نظر اسلام ـ فردی، اعتقادی، فقهی و اجتماعی ـ میداند. احمدی نژاد پس از طرح عدالت مداری، توسعه و خدمت گزاری به مردم را مطرح میسازد و با شعار عدالت گستری، مهرورزی به بندگان خدا و پیشرفت، تفسیری از عدالت ارائه میکند.
الگوی پیشرفت
هر جامعهای در حرکت تحول گرایانه به سوی پیشرفت، نیازمند الگو و روش حرکتی است. این الگو میتواند با رویکردهای درون نگر یا برون نگر فراهم آید. در رویکرد برون نگر، با مطالعه و بررسی پیشرفتهای جوامع دیگر و پذیرش موفقیت آنان در امر توسعه، یا از الگوی عملی آنها تقلید میشود، یا بخشی از سازوکارهای الگوی یادشده با مقتضیات جامعۀ خودی تطبیق داده میشود و به اصطلاح بومی سازی میگردد. لکن در رویکرد درون نگر با توجه به جهان بینی حاکم بر جامعۀ خودی و شناسایی و بهره گیری از ظرفیتها و تواناییهای یک ملّت، الگوی توسعه و پیشرفت به صورت ملّی طراحی شده و اجرا میگردد.
در انقلاب اسلامی دو نوع رویکرد وجود داشته و دارد: در دهۀ اوّل انقلاب بسیاری از انقلابیون با رویکرد برون نگر، الگوی چپ سوسیالیسم را که بر مبنای حاکمیت و مالکیت دولت طراحی شده است، محور توسعه میدانستند که البته ناصحیح بودن آن خیلی زود فهمیده شد و از آن فاصله گرفته شد.
در دهۀ دوم انقلاب با چرخش ۱۸۰درجهای، رویکردی برون نگر و الگوی توسعۀ غربی برگزیده شد که جامعۀ نمونۀ آن کشورهای جنوب شرق آسیا نظیر کرۀ جنوبی و ژاپن و مدتی بعد نیز کشورهای اروپایی به شمار میرفت. نظر به ناسازگاری این الگو با مبانی دینی و اهداف متعالی انقلاب، غلط بودن این نسخه نیز آشکار شد. در چنین وضعیتی تنها گزینۀ مسیر حرکت به سوی پیشرفت، رویکرد درون نگر با توسعۀ درون زا و الگوی و نقشۀ اسلامیـ ایرانی شناخته میشود.
پیشرفتی که با خصوصیات عدالت و الگوی توسعۀ اسلامی ـ ایرانی مدنظر ملّت ایران است، از نظر مبانی، اهداف و قالب، با الگوی توسعۀ غربی و شرقی که در جهان رایج است، تفاوت بنیادین داشته و الزامات ویژۀ خود را میطلبد. نظر به اینکه زیرساخت اصلی الگوی پیشرفت اسلامی ـ ایرانی را جهانبینی اسلام متکی بر کتاب و سنت و سیرۀ اهلبیت (ع) تشکیل میدهد، بالطبع، هدف آن انتفاع بشریت؛ سمت و سوی آن، تحول معنوی و عروج والای جوامع به کمالات انسانی، و قالبش، مقررات و قواعد شرع مبین اسلام میباشد. (شفیعی، ۱۳۸۸)
عدالت در بیانات مقام معظم رهبری
الف) عدالت به معنای رفع ظلم و ستم
با جستجو در بیانات رهبر معظم انقلاب، اینگونه استنباط میشود که در نظر ایشان عدالت بیش از هر چیز تحت تأثیر گفتمان عدالت مهدوی است که مقابله با ظلم و ستم و توزیع ارزشهایی نظیر معرفت و دانش و صلح را در جهان هدف قرار میدهد به ویژه آنجا که خطاب ایشان به مسائل جهانی است و عدالت بینالمللی را مدنظر دارند، از عدالت مهدوی الهام میگیرد. رویۀ دوم عدالت محوری ایشان که به ویژه در دورۀ اصلاحات بهعنوان اولویت مهم اصلاحات در تعریف از عدالت قابل دریافت است، نفی فقر و فساد و تبعیض است. با حاکم شدن دولت نهم تأکید ایشان بر عدالت به معنای برابری نیز افزایش یافته است؛ چنان که در اظهارات سال نو ایشان بُعد مهمی پیدا میکند. (مجیدی، ۱۳۸۷)
در منظر رهبر انقلاب، امام عصر رمز عدالت است و عدالت برجستهترین شعار مهدویت و انتظار به معنای عدالتخواهی است. بیانات ذیل مصداق این قضیه است «شما برادران و خواهران توجه دارید که برجستهترین شعار مهدویت عبارت است از عدالت». مثلاً در دعای ندبه وقتی شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار میکنیم، این است «این المعد لقطع دابر الظلمه، این المنتظر لا قامه الأمت و العوج، این المر تجی لأ زاله الجور و العدوان؛ یعنی دل بشر میتپد تا آن نجات بخش بیاید و ستم را ریشه کن کند. بنای ظلم راـ که در تاریخ بشر، از زمانهای گذشته همواره وجود داشته و امروز هم شدت وجود داردـ ویران کند و ستمگران را سر جای خود بنشاند. این اولین درخواست منتظران مهدی موعود از ظهور آن بزرگوار است. یا در زیارت آل یاسین وقتی خصوصیات آن بزرگوار را ذکر میکنید، یکی از برجستهترین آنها این است که «الذی یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جورا». انتظار این است که او همۀ عالم ـ نه یک نقطه ـ را سرشار از عدالت کند و قسط را در همه جا مستقر نماید. در روایاتی هم که دربارۀ آن بزرگوار هست، همین معنا وجود دارد. بنابراین انتظار منتظران مهدی موعود، در درجه اول، انتظار استقرار عدالت است… . (بیانات معظم رهبری، ۱۸/۱۱/۱۳۷۱)
«درد بزرگ بشریت، امروز همین مسئله فقدان عدالت است. همیشه دستگاههای ظلم و جور در سطح دنیا به شکلهای مختلف بر مردم جفا کردهاند؛ بشریت را زیر فشار قرار دادهاند و انسانها را از حقوق طبیعی خود محروم کردهاند؛ اما امروز این معنا از همیشۀ تاریخ بیشتر است و رفع این راستا از ظهور مهدی موعود میطلبد و انتظار میبرد. بنابراین، مسئله، مسئلۀ طلب عدالت است». (بیانات مقام معظم رهبری، تهران، ۳۰/۰۷/۱۳۸۱)
«و از آنجا که فلسفۀ ظهور مثل فلسفۀ بعثت است باید برای اقامۀ عدالت بر تعلیم و تربیت تأکید کرد… پیغمبر برای این مبعوث شده بود که مردم را تعلیم دهد و تزکیه کند «یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه وَ یزَکِّیهِم» یا در جای دیگر «یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه» باید تعلیم و تربیت مستمری از موضع حکومت و قدرت سیاسی ـ آن هم قدرت سیاسی کسی مثل پیغمبر؛ یعنی معصوم ـ این جامعۀ بشری را به تدریج پیش ببرد و تربیت کند و ناهنجاریها را در میان آنها کاهش دهد تا بشریت بتواند به آن نقطهای که شروع زندگی سعادتمندانۀ همۀ انسانهاست ـ که ما آن دوره را، دورۀ حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) میدانیم ـ برسد. دورۀ ولی عصر (ارواحنا فداه)، دورۀ آغاز زندگی بشر است؛ دورۀ پایان زندگی بشر نیست. از آنجا حیات حقیقی انسان و سعادت حقیقی این خانوادۀ عظیم بشری تازه شروع خواهد شد و استفاده از برکات این کرۀ خاکی و استعدادها و انرژیهای نهفته در این فضا، برای انسان ـ بدون ضرر، بدون خسارت، بدون نابودی و ضایع کردن ـ ممکن خواهد شد». (بیانات مقام معظم رهبری، ۲۴/۱۲/۱۳۷۹)
«اهمیت استقرار عدالت از دیدگاه ایشان به حدی است که حتی بدون آن، توحید هم معنا ندارد؛ همۀ پیغمبران و اولیا برای این آمدند که پرچم توحید را در عالم به اهتزاز درآورند و روح توحید را در زندگی انسانها زنده کنند. بدون عدالت، بدون استقرار عدل و انصاف، توحید معنایی ندارد. یکی از نشانهها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی عدالتی است. لذا شما میبینید که پیام استقرار عدالت، پیام پیغمبران است. تلاش برای عدالت، کار بزرگ پیغمبران است. انسانهای والا در طول تاریخ در این راه تلاش نمودهاند و بشریت را روز به روز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همۀ خواستههای انسانی است، نزدیک کردهاند». (بیانات معظم رهبری، ۰۳/۰۹/۱۳۸۷)
از نظر رهبر انقلاب، پیشرفت معرفت بشری هم نیاز به ظهور و عدالت را بیشتر کرده و لذا ما با یک تناقض روبه رو هستیم: از یک طرف معرفت بشری شامل درک اهمیت ظهور و افزایش مطالبۀ عدالت شده و از سوی دیگر، دانش بشری عدالت را به ارمغان نیاورده است. ایشان میفرمایند: «امروز، هم بشریت بیش از بسیاری از دورانهای تاریخ، دچار ظلم و جور است، هم پیشرفتی که امروز بشریت کرده است، معرفت پیشرفتهتر است. ما به زمان ظهور امام زمان (ارواحنا فداه)، این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شدهایم؛ زیرا معرفتها پیشرفت کرده است. امروز ذهنیت بشر، آمادۀ آن است بفهمد، بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریت را از زیر بارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد؛ همان چیزی که همۀ پیغمبران برای آن تلاش کردهاند، همان چیزی که پیغمبر اسلام در آیۀ قرآن وعدۀ آن را به مردم داده است: «وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیهِم» دست قدرت الهی به وسیلۀ یک انسان عرشی، یک انسان خدایی، یک انسان متصل به عالمهای غیبی، معنوی و عواملی که برای انسانهای کوته نگری مثل ما قابل درک و تشخیص نیست، میتواند این آرزو را برای بشریت برآورده کند لذا دلها، شوقها و عشقها به سمت آن نقطه، متوجه و روزبه روز متوجهتر است». (همان)
ب) عدالت، اولویت نخست جامعه
تلاش برای ترویج و حاکمیت گفتمان عدالت از همان نخستین ماهها تصدی رهبری انقلاب اسلامی مورد تأکید ایشان بوده است: «در بنای یک جامعه، عدالت از همه چیز مهمتر است… ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان (علیه الاف التحیۀ والثناء) تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم. مظهر عدل پروردگار، امام زمان (عج) است و میدانیم که بزرگترین خصوصیت امام زمان (علیه الصلاۀ و السلام)ـ که در دعاها و زیارت و روایات آمده است ـ عدالت میباشد «یملأ الله به الارض قسطا و عدلا» ما باید امروز جامعه را جامعۀ عدالت بکنیم. در بنای یک جامعه، عدالت از همه چیز مهمتر است. عدالت، به معنای عدم تبعیض در حقوق و حدود و احکام است. عدالت یعنی کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت یعنی اینکه برنامهها و حرکت کلی کشور، در جهت تأمین زندگی مستضعفان باشد. عدالت به معنای این است که کسانی که در زیر سایۀ سنگین نظام طاغوتی، از حقوق خود محروم ماندند، به حقوقشان برسند. عدالت یعنی اینکه عدۀ خاصی برای خودشان حق ویژهای قائل نباشند. عدالت یعنی اینکه حقوق انسانی و اجتماعی و عمومی و حدود الهی، یکسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوی انسانی که با تکیه بر فریب و زور و یا براساس کارهای ناصحیح و مبتنی بر عقلهای مادی و منحرف از معنویت، توانستند به چیزهایی که حق آنها نبوده است، دست پیدا کنند، گرفته شود تا فرصتی برای ادامۀ کار خود پیدا نکنند». (مجیدی، ۱۳۸۷)
«البته، کمک به مظلومان و محرومان، شامل کمکهای فردی هم میشود، اما قضیه بالاتر از اینها است؛ زیرا تحقق زندگی عادلانه به این است که کمک نظام و تشکیلات و حرکت آن، در جهت کمک به مستضعفان باشد. ما اگر در این جهت، زندگی خود را پیش بردیم و حرکت کردیم، مطمئناً خدای متعال کمک خواهد کرد و قدرتهای مادی نخواهند توانست با این ترفندها و فریبها، ملّت ما را از راه پرافتخار خود منصرف کنند و مقاومتش را بگیرند انشاءالله روزبه روز مقاومت مردم بیشتر خواهد شد». (مقام معظم رهبری، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸)
ج) عدالت به معنای برابری همراه با پیشرفت، راهبرد دهۀ چهارم انقلاب
سخنان رهبر انقلاب اسلامی در جمع زائران حرم رضوی را میتوان ترسیم کنندۀ گفتمان حاکم بر دهۀ چهارم انقلاب دانست که از یک سو بخش مهمی از دورۀ بیست سالۀ رسیدن به اهداف سند چشمانداز بیست ساله است و از سوی دیگر ترسیم کنندۀ جهت کلی برنامۀ پنجم و ششم پنج سالۀ کشور است که براساس اطلاعات موجود کارگروه تدوین مقدمات برنامۀ پنجسالۀ پنجم، توسط رئیس جمهور تشکیل شده است. البته برابر رویههای موجود، مجمع تشخیص مصلحت نظام سیاستهای کلی برنامۀ پنجم توسعه را به رهبر انقلاب پیشنهاد میدهند و در نهایت با تصویب ایشان به همۀ دستگاهها ابلاغ میشود.
در هر حال میتوان برداشت کرد که مراد ایشان از عدالت عمدتاً بر بُعد اقتصادی و با رویکرد برابرخواهانه تأکید دارد: «برای دهۀ چهارم ـ برای این ده سالی که پیش روی ماست ـ دو شاخص عمده وجود دارد که باید این دو را حتماً به دست بیاوریم: یکی پیشرفت است، یکی عدالت. ما مثل بعضی از کشورها و نظامهای دنیا فقط به پیشرفت فکر نمیکنیم؛ ما پیشرفت را همراه عدالت میخواهیم. خیلی از کشورها هستند که از لحاظ علمی پیشرفت کردهاند و به آمارها و شاخصهای اقتصادی آنها که نگاه میکنید، ملاحظه میکنیم که مثلاً درآمد سرانۀ آنها خیلی هم بالاست؛ اما مسئلۀ مهم این است که درآمد سرانه در میان ملّت چه جور تقسیم میشود؛ این آن نکتهای است که نظامهای غیر الهی و نظامهای رونوشت کرده از نسخههای استکباری، دیگر به آن توجه نمیکنند ما نمیتوانیم توجه نکنیم؛ ما میخواهیم کشورمان از همۀ جهات ـ از لحاظ علمی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فناوری، از لحاظ سیاسی ـ پیشرفت برسد، مردم به رفاه دست پیدا کنند؛ اما در کنار پیشرفت، میخواهیم کشور عادلانه و با عدالت اداره بشود؛ این مهم است. نه عدالت بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفت بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقبماندگی، برابری در فقر؛ این را نمیخواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمیکنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت. باید فواصل طبقاتی که بشود. باید آن کسانی که برای تحرک استعداد دارند، فرصتهای برابر دریافت کنند؛ اگر کسی تنبلی کرد، تنبلیاش به گردن خودش. نباید این جور باشد که در برخی از مناطق کشور، مجالی برای تلاش علمی یا تلاش اقتصادی نباشد، اما بعضیها از منابع و از امکانات کشور به طور بی نهایت بتوانند استفاده کنند؛ نه، هنر این است. مطالبۀ ملّت از دولتها، از مجالس پی درپی شورای اسلامی، از قوۀ قضائیه و از همۀ مسئولان باید این باشد. کشور باید پیشرفت کند؛ پیشرفت در همۀ بخشها: پیشرفت در تولید ثروت، پیشرفت در افزایش بهرهوری، پیشرفت در عزم و ارادۀ ملّی، پیشرفت در اتحاد ملّی و نزدیکی قشرهای مختلف به یکدیگر، پیشرفت در دستاوردهای علم و فناوری، پیشرفت در اخلاق و در معنویت، پیشرفت در کم کردن فاصلۀ طبقاتی، در رفاه عمومی، در انضباط اجتماعی، در به وجود آمدن وجدان کاری در یکایک آحاد ما مردم، پیشرفت در امنیت اخلاقی، پیشرفت در آگاهی و رشد سیاسی، پیشرفت در اعتماد به نفس ملّی ـ که من چند ماه قبل مسئلۀ اعتماد به نفس ملّی را اعلام کردم؛ ملّت باید به خود اعتماد داشته باشند و بدانند که می توانند؛ درست نقطۀ مقابل آن چیزی که دشمنان این ملّت در طول سالهای متمادی خواستند به ما تلقین کنند و بگویند و ثابت کنند که نمیتوانیدـ پیشرفت در همۀ این زمینهها لازم است؛ اما همۀ این پیشرفتها باید در سایۀ عدالت و در کنار تأمین عدالت باشد».
ایشان دولت نهم را گفتمان عدالتخواهی و پیشرفت، یعنی توجه به مستضعفین، یعنی «نَه بزرگ» به اشرافیگری و فاصلۀ طبقاتی، یعنی پشتیبانی از آزادگان و حمایت از مظلومان جهان و در یک کلمه، دولت نهم یعنی گفتمان پیروی و تبعیت از خط امام، میدانند.
تحول، توسعه و پیشرفت از نگاه رهبر انقلاب اسلامی
شاید بتوان گفت به جز سخنان رهبر انقلاب در آغاز سال ۱۳۸۷ و در پیام نوروزی و سخنان ایشان در جمع زائران حرم امام رضا (ع)، نخستین بار ایشان در ۲۰ آبان ۱۳۸۵ در جمع دانشگاهیان سمنان بود که به طور تفصیلی به ضرورت تدوین راهبرد مدیریت تحول در کشور پرداختند. ایشان در این سخنان ضمن تشریح ضرورتهای تحول و پیشرفت در کشور بایدها و نبایدهای آن را تبیین کردند.
«پیشرفت بایستى اولاً با خودباورى؛ ثانیاً امید به موفقیت؛ ثالثاً حرکت جهادگونه؛ همراه باشد. چون ما فرض را بر این گذاشتیم که پیشرفت، بایستى با نگاه بومى و با تکیه به فرهنگ خودمان باشد فرهنگ ما یعنى اسلام و مواریث ملّىِ پسندیدۀ ماـ و نیز ناظر به نیازهاى کشور». (مقام معظم رهبری، ۳/۷/۱۳۸۷)
از نظر رهبر انقلاب اسلامی، تحول، راز ماندگاری و تعالی بشر است و باید به استقبال تحولات رفت و از ایستایی و رکود پرهیز کرد. از نظر ایشان تحول سنتی الهی است و تأثیر ارادۀ فرد فرد انسانها در تحولات جامعه و آیات قرآنی مستند است. براساس سنت الهی، تغییرات هر جامعه به دست افراد همان جامعه شکل میگیرد و اراده و رفتار فردی هر شخص نیز در ایجاد سلسله تحولات مثبت یا منفی جامعه تأثیرگذار است.
بایستههای تحول
۱ـ مدیریت تحولات کشور باید در دست نخبگان دانشگاهی و حوزوی باشد و در این روند علاوه بر معیارهای جهانی پیشرفت، معیارهای نو و ملاک ویژۀ نظام اسلامی مورد توجه اکید قرار گیرد.
۲ـ شور و شوق، استعداد وافر، آرزوی پیشرفت، امید به آینده، تحرک و آمادگی برای کار و تلاش، این ویژگیها باید با شناخت راه رسیدن به آرمانها، برنامه ریزی، دوراندیشی، همت و تلاش خستگی ناپذیر و گم نکردن اهداف همراه شود تا راه رسیدن به قلّههای پیشرفت و افتخار را هموار کند.
۳ـ از نظر ایشان با (آنارشیسم هرج ومرج و ساختار شکنی) کاملاً متفاوت است؛ همچنان که رکود نیز با ثبات اجتماعی معنایی متفاوت دارد و آنچه باید هدف قرار گیرد، جامعهای باثبات اما غیر راکد و برخوردار از تحولات صحیح و سریع است.
۴ـ با توقف در گذشته و نفی نوآوری نمیتوان به جایی رسید همچنان که با هرج ومرج (فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی) نیز پیشرفتی حاصل نمیشود. بنابراین راه صحیح باز گذاشتن راه «نوآوری آزادفکری و آزاد اندیشی» و مدیریت این راه تحول آفرین است.
۵ـ برای درک نسخۀ حقیقی باید به بحثهای تئوریک معطوف به واقعیات پرداخت و سپس با تعیین الگوی پیشرفت برنامهریزی، الویت بندی، سرمایه گذاری و حرکت کرد.
۶ـ برخی دیگر از مهمترین ضرورتها و بایستههای پیشرفت از دیدگاه رهبر انقلاب از این قرارند: حفظ ریشهها و اصالتها، پرهیز از شالوده شکنی، ارج گذاری و مراقبت از هویت ملّی، امید به آیندهای پویا و بانشاط، نقد و انتقادپذیری، ترویج روح رقابتی، برنامه ریزی، انتخاب خط مشی صحیح.
۷ـ در کنار برخی از این بایدها، جلوگیری از هرج ومرج رفتاری و سیاسی و پوچ گرایی و نیز حرکات تخریبی و فراموش کردن هویت ملّی و بنیانهای اساسی جامعه بهعنوان برخی از نبایدهای تحول و نوآوری مدنظر رهبر انقلاب است.
توسعه از نگاه رهبر انقلاب
چگونگی ایجاد توسعه و پیشرفت همواره یکی از سؤال های اساسی و مهم در آحاد دگرگونی و تحول تکاملی جوامع بوده است. معمولاً وقتی سخن از توسعه و پیشرفت میشود نوعی پیشرفت و توسعه همهجانبه به ذهن متبادر میگردد. اگر بخواهیم از توسعه به پیشرفت تعریفی داشته باشیم میتوان گفت توسعه و پیشرفت همان افزایش سطح بهره مندی و رفاه، ارتقای امنیت، آزادی، گسترش ارتباطات اجتماعی و امکان تحرک اجتماعی عمودی و افقی معطوف به ارزشهای جامعه که در سایۀ پیشرفت علمی و تکنولوژیک حاصل میشود و دگرگونی تکاملی در نظام بهداشت و درمان، آموزش و سامان دهی و مهندسی اقتصادی صنعتی و سیاسی و فرهنگی به وجود میآید.
بنابراین برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی که همان زندگی توسعه یافته و همراه با پیشرفت است، به نحو شایسته ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید الگویی متناسب با ارزشهای دینی و ملّی طراحی و تدوین گردد. از آنجایی که هدف از این نگارش، تبیین دیدگاهها و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است، ابتدا معیارهای پیشرفت یا شاخصههای یک جامعه توسعه یافته و سپس سیاستهای توسعه را از دیدگاه ایشان بیان میکنیم.
الزامات توسعۀ عدالت محور
توسعۀ عدالت محور مانند هر حرکت اجتماعی نیازمند زمینه سازی و فراهم آوردن لوازم مربوط است. برخی از الزامات را میتوان در موارد زیر برشمرد:
۱ـ تحول در جهت تکامل و تعالی: نکتۀ اساسی و مهم در تحول، جهت تحول است. تحول همواره امر پسندیده ای نیست، بسیاری از تحولات سبب سقوط جامعۀ انسانی میشود. باید جهت تحول را هم معلوم کرد و در طول مسیر همواره آن را مورد ارزیابی قرار داد تا مشخص شود نسبت به حالت قبل، تکامل و تعالی داشتهایم یا سقوط و انحطاط. (غفاریان و کیانی، ۱۳۸۰)
«آنچه که ما در تحول، تحولى که با پیشرفت همراه است، مورد نظرمان استـ که جا دارد که این جزء آرمانهای ما باشدـ مبارزۀ با فقر، مبارزۀ با تبعیض، مبارزۀ با بیمارى، مبارزۀ با جهل، مبارزۀ با ناامنى، مبارزۀ با بى قانونى، مدیریتها را به سطح علمیتر ارتقاء دادن، رفتار شهروندان را به سطوح منضبط ارتقاء دادن و انضباط اجتماعى، رشد امنیت، رشد ثروت ملّى، رشد علم، رشد اقتدار ملّى، رشد اخلاق و رشد عزّت ملّى است… در کنار اینها، عشق به معنویت و ارتباط با خدا، مهمترین عاملی است که پیشرفت یک ملّت را به معناى واقعى خودش تضمین میکند». (مقام معظم رهبری، ۱۸/۸/۱۳۸۵)
۲ـ امیدواری به پیشرفت: برای ایجاد تحول، داشتن امید به آینده ضروری است. صرف قانع نبودن به وضع موجود کافی نیست، سیاه دیدن آینده، آفتی است که انسان را از حرکت و تحول باز میدارد. هر قدر که آینده سخت و دشوار باشد اما امید به آینده را که ناشی از امید به رحمت خداوند است، نباید از دست داد. اهمیت این شاخصه تا آنجاست که در قرآن کریم ناامیدی از رحمت خدا را از ویژگیهای کافران برشمرده است. «… و از رحمت بی منتهای خدا مأیوس نباشید که هرگز جز کافران کسی از رحمت خدا نومید نیست». (یوسف/۸۷)
«آنچه من باز هم مثل همیشه توصیه میکنم، در درجۀ اوّل این است که شما زبدگان و نخبگان در هر بخشى که هستید، روزبه روز دریچۀ امید را بر روى خودتان بیشتر باز کنید و به نسل جوان بیشتر امید بدهید. سم مهلکى است سیاه نمایی و ناامیدسازى و آینده را تاریک نشان دادن». (مقام معظم رهبری، ۱۷/۲/۱۳۸۷)
۳ـ اعتماد به نفس: از لوازم حیاتی حرکت در راستای رسیدن به آرمانهای علمی، وجود اعتماد به نفس ـ نقطۀ مقابل خودکم بینی ـ در رهپویان این راه است. مهمترین تأثیر اعتماد به نفس «این است که حالت انتظار کمک و دستگیری از دیگران را از انسان میگیرد» (مقام معظم رهبری، ۱۳/۱۰/۱۳۸۶) و سبب خواهد شد که استعدادهای نهفته برای رسیدن به هدف به کار افتد. این اعتماد به نفس کنونی که در جامعه وجود دارد بر اثر انقلاب، دفاع مقدس و شخصیت ویژۀ امام خمینی (ره) به دست آمده است اما هنوز این اعتماد به نفس در جامعۀ علمی به حد نصاب لازم نرسیده است. در مقابل این اعتماد به نفس موانعی وجود دارد که برخی آگاهانه و برخی ناآگاهانه به جای ترویج اعتماد به نفس، موانع آن را گسترش میدهند و این خود سبب کندی حرکت میشود.
«سه مانع اصلى در راه فرایند اعتماد به نفس و به ثمر رسیدنش وجود دارد… اوّل، ایجاد یأس است؛ تیره کردن افق، به رخ کشیدن فاصلههای علمى… عامل دوم اشکال تراشیهای غیرمنطقى است… یکى از راهها که این راه سوم را هم غربیها به شدت در این سالها دنبال کردند، مسئلۀ هوچی گرى است؛ هوچی گرى مطبوعاتی. (همان)
۴ـ گفتمان سازی: حرکت در مسیر توسعه و تحقق عدالت نیازمند خرد جمعی، عزم ملّی و مشارکت و مطالبۀ عمومی است. از همین رو مقام معظم رهبری گفتمان عدالت و پیشرفت را بهعنوان راهبرد اساسی حرکت جامعه قرار داده و از همۀ اقشار به ویژه نخبگان و دانشجویان، خواهان مطالبۀ آن هستند. ایشان میفرمایند: «از جملۀ نیازهاى شما، گفتمان و داشتن یک مجموعۀ اندیشه ورز است… یک مجموعۀ فکرى درست کنید ـ همان اتاق فکر در مراکزـ اینها بنشینند فکر کنند، فکرهاى عالى بکنند. از افراد مطمئن، خاطرجمع و خوشفکر استفاده کنید». (مقام معظم رهبری، ۳۱/۲/۱۳۸۶)
۵ـ نظریه پردازی: مقدمه هر پیشرفت، تولید علم و شکستن مرزهای دانش است و این خود نیازمند نظریه پردازی در علوم انسانی و پایه است. طرح جنبش نرم افزاری تولید علم و مطالبۀ نظریه پردازی از نخبگان جامعه از سوی مقام معظم رهبری مؤید این معنا است. (شفیعی، ۱۳۸۸)
«یکی از وظایف مهم دانشگاهها عبارت است از نواندیشی علمی است… آنچه که برای یک محیط علمی و دانشگاهی، وظیفۀ آرمانی محسوب میشود، این است که در زمینۀ مسائل علمی، نواندیش باشد. معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجۀ اولِ اهمیت است. این را من از این جهت میگویم که باید یک فرهنگ بشود. این نواندیشی، فقط مخصوص اساتید نیست؛ مخاطب آن، دانشجویان و کل محیط علمی هم است». (مقام معظم رهبری، ۹/۱۲/۱۳۷۹)
۶ـ مدل سازی الگوی پیشرفت: یکی از آفتهای برخی مدیران و دانشجویان، داشتن نگاه مطلق به الگوهای پیشرفت جوامع دیگر بوده است. زمانی برخی افراد الگوی پیشرفت کشور را الگوی کشورهای کمونیستی میدانستند و الآن هم بسیاری از افراد الگوی پیشرفت را پیروی کامل از الگوی غربی میدانند. اساسیترین ضعف این دو نگاه عدم توجه به شاخصههای انقلابی و اسلامی جمهوری اسلامی ایران است. ما باید از پیشرفت آنها استفاده کنیم ولی نباید مثل آنها بشویم. ما برای پیشرفت نیاز به یک الگوی ایرانی ـ اسلامی داریم.
«مدل سازى و الگوسازى، کار خود شماست؛ یعنى کار نخبگان ماست. در تحقیقات دانشگاهى باید دنبالش بروند، بحث کنند و در نهایت مدل پیشرفت را براى ایران اسلامى، براى این جغرافیا، با این تاریخ، با این ملّت، با این امکانات، با این آرمانها ترسیم و تعیین کنند و بر اساس او، حرکت عمومى کشور به سوى پیشرفت در بخشهای مختلف شکل بگیرد». (مقام معظم رهبری، ۲۵/۲/۱۳۸۶)
۷ـ شجاعت در ایجاد تحول: داشتن شجاعت در تحول یعنی تولید علم و عبور از حالت ترجمه گری صرف است. شجاعت علمی، حفظ کردن و از حفظ گفتن علوم غربی نیست؛ حفظ کردن مقدمهای برای فهم آن علوم است نه حالت آرمانی. (الهادی، ۱۳۸۴)
«باید مغزهای متفکرِ ما بسیاری از مفاهیم حقوقی، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آنها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و نمیشود دربارهاش اندک تشکیکی کرد، در کارگاههای تحقیقاتی عظیمِ علوم مختلف حلاجی کنند؛ روی آنها سؤال بگذارند؛ این جزمیتها را بشکنند و راههای تازهای بیابند؛ هم خودشان استفاده کنند و هم به بشریت پیشنهاد کنند». (مقام معظم رهبری، ۹/۱۲/۱۳۷۹)
«این حرکت تولید علم باید در دانشگاهها و مراکز علمى و تحقیقاتى ما به صورت انگیزهای عام، امرى مقدس و یک عبادت تلقى شود. همۀ رشتههای علوم باید به این صورت درآیند. ما باید این جرأت را داشته باشیم که فکر کنیم میتوانیم نوآورى کنیم». (مقام معظم رهبری، ۲۲/۲/۱۳۸۲)
۸ـ خطرپذیری همراه با کار سخت و پی گیر و پشتکار: مهمترین عامل در موفقیت جهاد علمی و پیشرفتهای ملّی کشورها، خطرپذیری همراه با کار سخت و پی گیر و پشتکار است. «خطرپذیرى؛ نقطۀ مقابل آن، ترس است. ترس از چه؟ ترس از عدم موفقیت؛… در همۀ میدانهای مادى و معنوى که انسان موفقیتى مشاهده میکند، این جرأت و گستاخى و نترسیدن از احتمال موفق نشدن، عامل بسیار مهمى است که ما را پیش نقطۀ مقابل تنبلى است. نگذارید تنبلى و راحت طلبى و تن دادن به زندگىِ دور از مشکل، کار سخت می برد. یکى هم مسئلۀ شما را وسوسه کند. اگر این حالت تنبلى وجود داشت، هیچ کدام از این کشفیات مهم علمى به وجود نمیآمد. (مقام معظم رهبری، ۲۵/۶/۱۳۸۵)
۹ـ هماهنگی میان دستگاهها: از مهمترین ضعفهای جامعۀ علمی، عدم هماهنگی میان دستگاههای علمی با یکدیگر و دستگاههای خارج از دانشگاه مانند صنعت با دانشگاه است. این عدم هماهنگی سبب میشود که نتایج جامعۀ علمی و تحقیقاتی در عرصۀ عمل و اجرا به منصۀ ظهور نرسد و آن همه تحقیق و هزینههای فکری و پولی و… به هدر برود. در واقع باید گفت اگر خروجی علمی دانشگاه در محلی غیر متناسب با آن به کار گرفته شود، اسراف صورت گرفته است. «یکى از ضعفها، ناهماهنگیهاست؛ در بخشهای مرتبط با دانش و علم و فناورى، بایستى هماهنگى کامل به وجود بیاید». (مقام معظم رهبری، ۵/۶/۱۳۸۷)
۱۰ـ تشکیل مرکز مدیریت تحقیقات: با توجه به ارزش زمان و منابع انسانی در عصر امروز، استفاده از تجارب گذشته و راههای پیموده شدۀ قبلی امری ضروری به نظرم برسد. امروزه نه تنها باید از پیمودن راههای پیموده شده اجتناب کرد بلکه برای رسیدن به قلّههای علم باید به دنبال راههای میانبر بود. متأسفانه در اکثر مواقع به دلیل نبود یک مرکز مدیریت، کارهای موازی، غیرلازم و بدون اولویت انجام میشود که خود سبب اتلاف وقت، منابع انسانی و هزینههای زیادی میشود (دیوید، ۱۳۸۷)
«تحقیقات موازی و غیرلازم نباید باشد؛ مهم تحقیقات بنیادی، تحقیقات کارکردی و تحقیقات تجربی است که هرکدام در مجموعۀ تحقیقات کشور یک سهم و وزنی دارند. این سهم را رعایت نکردن و ملاحظه نکردن، از مشکلات ماست. یک مرکز مدیریت تحقیقات در کشور لازم است». (مقام معظم رهبری، ۱۸/۸/۱۳۸۵)
«نظام اعطاى امتیازات علمى و آیین نامههایی که در این زمینه هست، باید تطبیق کند با همین مطلب که کدام تحقیق منطبق است با نیاز کشور، و کدام تحقیق، تکمیل کنندۀ یک زنجیرۀ تحقیق و پژوهش است… یعنى پژوهشگر ما نباید براى کسب رتبۀ علمى به دنبال این باشد که مقالهای را تهیه و تولید کند که براى کشور هیچ فایدهای ندارد و هیچ خلأیى از خلأهای پژوهشى کشور را پر نمیکند». (مقام معظم رهبری، ۱۳/۷/۱۳۸۵)
الف) شاخصههای جامعۀ توسعه یافته
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین شاخصههای جامعۀ توسعه یافته معتقدند که معیارهای پیشرفت عبارتاند:
۱ـ فرا صنعتی شدن؛ ۲ـ خودکفایی در نیازهای اساسی؛ ۳ـ افزایش بهرهوری؛ ۴ـ ارتقای سطح سواد؛ ۵ـ ارتقای خدمات رسانی به شهروندان؛ ۶ـ افزایش امید به زندگی؛ ۸ـ رشد ارتباطات؛ ۹ـ مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملّی و آرمانهای اساسی. (مقام معظم رهبری، ۲۰/۰۸/۱۳۸۵)
بنابراین برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی که همان زندگی توسعهیافته و همراه با پیشرفت است به نحو شایسته ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید الگویی متناسب با ارزشهای دینی و ملّی طراحی و تدوین گردد.
مطابق نظریۀ حضرت آیت الله خامنهای، شاخصههای پیشرفت در جامعه عبارتاند:
۱ـ فرا صنعتی شدن: جامعۀ پیشرفته و توسعهیافته از نظر ایشان جامعهای است که از مرحلۀ صنعتی اولیه و کارخانههای دودکشی پا را فراتر گذاشته و به مرحلهای بالاتر یعنی عرصۀ تکنولوژیهای سطح بالا وارد شده است. تکنولوژیهایی مثل نانوتکنولوژی، تکنولوژی هستهای، تکنولوژیهای مربوط به فناوری اطلاعات و هوا فضا و خلاصه هرگونه تکنولوژی که تعلقی به صنایع پایین دستی مثل کارخانههای دودکشی نداشته باشد. (مجیدی، ۱۳۸۷)
۲ـ خودکفایی در نیازهای اساسی: جامعۀ پیشرفته جامعهای است که در نیازهای اساسی به خودکفایی رسیده باشد. خودکفایی در نیازهای اساسی ضریب امنیت ملّی را افزایش داده و نوعی احساس آرامش روحی و روانی را برای مردم به ارمغان میآورد و باعث نوعی نشاط و امیدواری میگردد. البته اگر سرمایه، نیروی انسانی، امکان تبادل کالا، صادرات و عوامل دیگر وجود داشته باشد، هرچه بر حوزه و دامنۀ خودکفایی افزوده شود، زمینۀ رونق اقتصادی و امنیت بیشتر را فراهم میآورد.
به هر حال در الگوی فکری رهبری انقلاب اسلامی، توسعه بدون سامان دهی و تحقق خودکفایی در نیازهای اساسی توسعهای غیرمدبرانه و آسیب پذیر خواهد بود. نیازمندی کالاهای اساسی دست دشمنان را در اعمال فشار برای ایجاد نابسامانی در توسعۀ کشور باز میگذارد.
۳ـ الگوی بومی و ملّی در پیشرفت: پیشرفت برای همۀ کشورها و همۀ جوامع عالم، یک الگوی واحد ندارد. پیشرفت یک معنای مطلق ندارد؛ شرایط گوناگون زمانی و مکانی در ایجاد مدلهای پیشرفت تأثیر گذار هستند. ممکن است یک مدل پیشرفت برای فلان کشور یک مدل مطلوب باشد؛ عیناً همان مدل برای یک کشور دیگر نامطلوب باشد. بنابراین یک مدل واحدی برای پیشرفت وجود ندارد که سراغ آن رفته و همۀ اجزای آن الگو را در خودمان ایجاد کرده و در کشور ایجاد کنیم. پیشرفت در کشور ما با شرایط تاریخی، جغرافیایی، فرهنگ و میراث ما، الگوی ویژۀ خود را دارد؛ باید جستجو کنیم و آن الگو را پیدا کنیم. نسخههای پیشرفت آمریکایی، اروپایی، اروپایی از نوع غربی، شمالی ـ کشورهای اسکاندیناوی که آنها یک نوع دیگری هستندـ هیچ کدام از اینها برای پیشرفت کشور ما نمیتواند مدل مطلوب باشد. ما باید دنبال مدل بومی خودمان باشیم. هنر ما این خواهد بود که بتوانیم مدل بومی پیشرفت را متناسب با شرایط خودمان پیدا کنیم. (مقام معظم رهبری، ۲۷/۲/۱۳۸۸) ساماندهی تحول و توسعه باید بر مبنای ارزشها و نگرش های فکری و اصول اعتقادی ملّی و بومی استوار باشد والا هرگونه مدل سازی توسعه مبتنی بر ارزشهای صرف غربی نمیتواند ثمربخش باشد.
۴ـ افزایش بهرهوری: بهرهوری از تلفیق اثربخشی و کارآمدی حاصل میآید. بهرهوری اقدامی است که ما را به هدف برساند (اثربخشی داشته باشد) با رساندن به هدف با کمترین هزینه به انجام رسد (کارایی). بنابراین وقتی سخن از بهرهوری به میان میآید منظور این است که کارها را طوری تنظیم کنیم که با کمترین هزینه، بهترین روش و کوتاهترین مسیر ما را به هدف برساند. شاخص بهرهوری شاخص مهمی است که رهبر انقلاب اسلامی آن را بهعنوان یکی از معیارهای جامعۀ توسعهیافته در نظر گرفتهاند.
۵ـ حفظ استقلال همهجانبه: هر الگوی پیشرفتی بایستی تضمین کنندۀ استقلال کشور باشد؛ این باید بهعنوان یک شاخص به حساب آید. هر الگویی از الگوهای طراحی شونده برای پیشرفت که کشور را وابسته کند و دنباله رو کشورهای مقتدر و دارای قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی بکند، مردود است؛ یعنی استقلال، یکی از الزامات حتمی مدل پیشرفت در دهۀ پیشرفت و توسعه است.
همچنین مسئلۀ جهانی شدن که جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یک پیچ و مهرهای در ماشین سرمایه داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست کلمه تحقق پیدا بکند، باید کشورها استقلال و قدرت تصمیم گیری خودشان را حفظ کنند، والا جهانی شدن نه تنها پیشرفت نیست بلکه سراب پیشرفت است. (بیانات مقام معظم رهبری، ۲۷/۲/۱۳۸۸)
۶ـ ارتقای سطح سواد: وضعیت علمی و مهارتی نیروی انسانی مهمترین شاخص جامعۀ توسعهیافته است. مهمترین سرمایۀ هر جامعهای نیروی انسانی است. برای تحقق توسعۀ پویا و مستمر، آموزش رکن اساسی است؛ البته آموزشهای هدفمند و کاربردی که بتواند بستر لازم را برای توسعه فراهم آورد. بنابراین اگر بخواهیم جامعۀ پیشرفتهای داشته باشیم باید سطح سواد جامعه را افزایش دهیم.
۷ـ ارتقای خدمات رسانی به شهروندان: جامعهای توسعهیافته خواهد بود که سطح خدمات رسانی به شهروندان در سطح مطلوبی باشد. هدف حکومت در اسلام، خدمت رسانی به مردم است. بنابراین جامعۀ پیشرفتۀ اسلامی جامعهای است که سطح این خدمات ارائه شده، از یک حد استاندارد و مطلوبیتی برخوردار باشد. چگونگی خدمات حمل ونقل، خدمات امنیتی و قضایی، خدمات آموزشی، درمانی، ورزشی، فرهنگی و انطباق این خدمات با معیارهای استاندارد، ابزار دیگری برای سنجش جامعۀ پیشرفته است. برای تحقق توسعۀ مورد نظر باید ابعاد گوناگون خدمات رسانی به شهروندان با ساماندهی و مدیریت کارآمدی مناسب به سطح استانداردهای مورد نظر برسد. (مجیدی، ۱۳۸۷)
۸ـ افزایش امید به زندگی: جامعۀ پیشرفتۀ مورد نظر رهبر انقلاب اسلامی جامعهای است که به سبب توسعه در ابعاد مختلف از قبیل وضعیت معیشت، تغذیه، بهداشت و درمان، اشتغال و دستیابی به سطوح بالای رفاه مادی و معنوی، امید به زندگی بیشتر شده و متوسط طول عمر مفید افزایش مییابد.
۹ـ رشد ارتباطات: ارتباطات بستر تحقق توسعه و پیشرفت است. با سهولت ارتباطات چه ارتباطات مخابراتی و چه ارتباطات جادهای ریلی و هوایی زمینۀ تحرک اقتصادی را فراهم میآورد. توسعۀ ارتباطات، توسعۀ تبادل اقتصادی را میسر میکند؛ بنابراین بدون گسترش ارتباطات امکان توسعه و پیشرفت وجود ندارد و به همین دلیل است که رهبر انقلاب اسلامی رشد ارتباطات را یکی از شاخصههای اصلی توسعه میدانند.
۱۰ـ بهره گیری از تواناییهای اقوام ایرانی: اقوام ایرانی یک فرصت هستند. ما اگر اقوام ایرانی را در میدان رقابت مسابقه آمیز به سمت خیرات بیندازیم، بسیار کار خوب و درستی انجام گرفته است. هر قوم سعی کند با همان روحیۀ قومی، در جهت پیشرفت ملّی، نه صرفاً پیشرفت قومی، گامهای بلندی بردارد. این خیلی چیز عالی ای است. شما میتوانید مسابقه برگزار کنید: مسابقه بین فارسها، کردها، ترکها، عربها، ترکمنها، لرها، بلوچها؛ این بهترین مسابقۀ ملّی است. آن وقت معلوم میشود که استعدادها چقدر جوشان و خروشان است. این میشود یک فرصت. (بیانات مقام معظم رهبری، ۲۷/۲/۱۳۸۸)
ب) سیاستهای توسعه و پیشرفت
پس از آنکه شاخصهای یک جامعۀ پیشرفته و توسعهیافته مشخص شد و ابعاد الگوی آرمانی توسعه از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی معین گردید، نوبت به سیاستهای توسعه و پیشرفت میرسد؛ یعنی در رسیدن به هدف مورد نظر چه سیاستهای باید مدنظر قرار گیرد تا توسعه و پیشرفتی که مطلوب است محقق شود.
حضرت آیت الله خامنهای ابعاد تحول و پیشرفت یا سیاستهای آن را به شرح ذیل بیان میدارند:
ابعاد تحول و پیشرفت در نگاه ویژۀ نظام اسلامی عبارت اند از: ۱ـ افزایش ثروت ملّی؛ ۲ـ عدالت طلبی؛ ۳ـ اقتدار علمی؛ ۴ـ رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی؛ ۵ـ عزّت ملّی؛ ۶ـ مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض؛ ۷ـ مقابله با جهل و بی قانونی؛ ۸ـ ارتقاء علمی مدیریتها؛ ۹ـ انضباط اجتماعی؛ ۱۰ـ افزایش احساس مسئولیت اجتماعی؛ ۱۱ـ استقلال فرهنگی. (رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۲۰/۰۸/۱۳۸۵)
در تشریح این عوامل باید گفت:
۱ـ افزایش ثروت ملّی: مدل توسعۀ مورد نظر باید منجر به افزایش ثروت ملّی شود؛ یعنی در صورت اجرای آن مدل، برآیند ثروت عمومی کشور و ثروت آحاد مردم افزایش یابد. به عبارتی، توسعه باید طوری طراحی شود که مردم در سایۀ اجرای آن از وضعیت پایین دستی ثروت به وضعیت بالادستی ثروت منتقل شوند، به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای مصرفی، منجر به ذخیره سازی ثروت نیز بشود. بدیهی است که افزایش ثروت ملّی در سایۀ افزایش تولید ملّی صورت خواهد گرفت. بنابراین توسعه باید تولیدمحور باشد تا بتوان به ثروت ملّی افزود؛ تولید، بهره مندی اقتصادی افراد را بیشتر میکند. توسعه اگر منجر به ثروت اندوزی بخش خاصی از جامعه شود توسعه، متوازن و عادلانه نیست؛ توسعه باید بر ثروت آحاد مردم بیفزاید.
۲ـ عدالتطلبی: عدالت مایۀ قوام و پایداری جامعه و از عوامل مهم رشد و توسعه است. توسعۀ مطلوب توسعۀ منجر به پایداری جامعه است. اگر توسعه، منجر به شکاف عمیق اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شود، این توسعه برای جامعه خطرناک است و پایداری جامعه را متزلزل میکند. لذا رهبر معظم انقلاب، الگوی توسعهای را طلب میکند که مبتنی بر عدالت بوده و نتیجۀ آن اجرای عدالت و در نتیجه پایداری و قوام جامعه باشد.
۳ـ اقتدار علمی: توسعه بدون علم تحقق نمییابد اگر توسعه را سامان دهی تعالی بخش و دست یابی به پیشرفت در حوزههای مختلف اقتصادی، صنعتی، فناوری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بدانیم این امر بدون داشتن سطح علمی مورد نیاز و دانش مربوطه میسر نیست. اگرچه برای توسعه محتاج علم و دانش ایم اما توسعهای باید طراحی شود که نتیجۀ پیاده شدن آن رسیدن به مرز اقتدار علمی است. اقتدار علمی یعنی به دست آوردن قلّههای علم و دانش و سطحی از قدرت علمی است که به وسیلۀ آن بتوانیم مسیرهای بعدی توسعه را به راحتی طی نماییم. بنابراین باید توسعه به نوعی اقتدار علمی شود و اقتدار علمی بر ابعاد توسعه بیفزاید و این تأثیر و تأثر متقابل در یک روند تکاملی ادامه داشته باشد.
۴ـ رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی: در الگوی حکومت اسلامی، تزکیه و رشد اخلاقی و معنوی افراد جزء اهداف بالادستی حکومت قرار دارد؛ یعنی همۀ فعالیتها در نهایت برای رسیدن به جامعهای است که افراد آن از نوعی تهذیب نفس و معنویت برخوردار باشند. هرگونه طراحی مدرن توسعه بدون توجه به این سیاست، جایگاهی در نظام جمهوری اسلامی ندارد و اگر آبادانی همهجانبۀ کشور منجر به رشد معنویت و اخلاق نشود، ارزشمند نخواهد بود. بنابراین در نگاه حضرت آیت الله خامنهای، الگویی مطلوب است که منجر به رشد اخلاقی و معنوی افراد جامعه باشد.
۵ـ عزّت ملّی: عزّت ملّی نوعی احساس غرور همگانی ملّتی است که به واسطۀ داشتن فضیلتها احساس برتری نموده و احساس میکند در مقابل بیگانگان حرفی برای گفتن داشته و احساس ذلت و خواری نمی کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی توسعهای را مطلوب میدانند که منجر به چنین احساسی شود؛ نباید برای به دست آوردن توسعۀ اقتصادی هر شرایطی را بپذیریم و عزّت ملّی را زیر پا گذاریم.
۶ـ مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض: بیکاری منجر به فقر، و فقر عموماً منجر به فساد میشود. البته تنها عامل فساد فقر نیست بلکه یکی از عوامل آن است. بیکاری محصول عدم توسعه و یا توسعه نامتوازن است. رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند باید توسعهای طراحی شود که نتیجۀ آن گسترش اشتغال بدون تبعیض باشد. اگر اشتغال در سایۀ توسعۀ بدون تبعیض گسترش یافت، فقر از جامعه ریشه کن و بخش زیادی از فساد نیز مهار میشود؛ بنابراین توسعه ای مطلوب رهبری نظام است که بتواند با رفع بیکاری با فقر و فساد و تبعیض مقابله کند.
۷ـ مقابله با جهل و بی قانونی: جهل و بی قانونی جامعه را از مسیر درست باز میدارد هزینهها را افزایش داده انرژیها را معطل میکند حق و حقوق را ضایع و بی عدالتی و تبعیض را به ارمغان میآورد. در مدل توسعۀ کشور باید طراحی به گونهای باشد که حاصل اجرایی آن رفع جهل و جلوگیری از بی قانونی و حاکمیت قانون در کشور شود.
۸ـ ارتقاء علمی مدیریتها: مدیران مهرههای اصلی ادارۀ جامعه و مجریان قانون عوامل مهم توسعه و پیشرفت هستند. هم مدیران باید در خدمت توسعه باشند و هم توسعه باید منجر به ارتقاء علمی مدیریتها شود. به نظر رهبری انقلاب، توسعهای مطلوب است که در آن راههای ارتقاء علمی مدیران پیش بینی شده و با اجرای آن مدیران به این قابلیت دست یابند.
۹ـ انضباط اجتماعی: انضباط اجتماعی یعنی همۀ آحاد نهادها و سازمانها و تشکیلات حکومتی به ایفای درست نقشهای خویش بپردازند. انضباط اجتماعی حاصل عملکرد درست نقشهای تعریف شده برای اجزای جامعه است. توسعهای مطلوب است که به تحقق همهجانبۀ انضباط اجتماعی کمک کند و جامعهای به وجود آورد که نقشها به درستی ایفا شوند.
۱۰ـ افزایش احساس مسئولیت اجتماعی: رهبری نظام اسلامی توسعهای را مطلوب میدانند که به افزایش احساس مسئولیت اجتماعی منجر شود. فرهنگ هر جامعه زیر بنا و هدایت کنندۀ مسیر زندگی افراد است. فرهنگ نقش اساسی و مؤثری در حوزههای مختلف اقتصاد و سیاست دارد و لذا حفظ فرهنگ از هرگونه انحراف در پیشرفت هر جامعهای دارای اهمیت حیاتی است. طراحی الگوی توسعه باید مبتنی بر آموزههای فرهنگی باشد و توسعه باید منجر به استقلال فرهنگی شود. توسعهای که استقلال فرهنگ کشور را در معرض خطر قرار دهد توسعهای مطلوب نخواهد بود.
نتیجه گیری
باید گفت در طی چند سال اخیر، دولت کنونی با تحول ارزشی که گفتمان عدالت بر پایۀ آرمان خواهی دائمی، آن را وارد عرصۀ مدیریتی کشور نمود، سبب نوعی بازیابی هویتی و اندیشهای جدید به سطح تفکر مدیریتی گشت. الگوی مدیریت انقلابی گفتمان عدالت، کوشید با احیای آرمانهای انقلاب اسلامی از یک سو مانع انحراف ارزشهای انقلاب شود و از سوی دیگر با سرلوحه قرار دادن عدالت خواهی، شکاف میان توسعۀ سیاسی و رشد اقتصادی را برداشته و به رفع مشکلات مردم بپردازند.
اقبال عمومی به گفتمان عدالت در انتخابات ریاست جمهوری نهم نشان داد که همبستگی ملّی و مشارکت عمومی نه یک نیاز مقطعی بلکه ضرورتی تاریخی است که تحقق آن تنها در یک دولت «عدالت محور» عینیت مییابد؛ چرا که فقدان عدالت در حوزههای مختلف، از بین رفتن همبستگی ملّی و شکست اتحاد و اعتماد ملّت به دولت را در پی دارد. به این ترتیب خاستگاه دولتی که با شعار محوری عدالت در وجوهی چون عدالت جغرافیایی، عدالت طبقاتی، عدالت در زمینههای مسائل اقتصادی، عدالت در مسائل فرهنگی و سیاسی قدم در میدان عمل سیاسی نهاد و توانست نظر آحاد شهروندان را به سوی خود جلب کند، مشخص میشود.
بدینسان، گفتمان عدالت با رویکرد احیای شعارهای گفتمان انقلاب اسلامی، مؤلفههای مغفول را وارد کانونهای هویتی کرد و با تأکید بر توسعۀ اقتصادی با محوریت عدالت توزیعی و نیز پافشاری بر «استقلال خواهی» و نفی «وابسته گرایی» الگوی توسعۀ کشور را بر ویژگیهای فرهنگی و ارزشی ملّت استوار ساخت و توانست با کاهش شکافهای طبقاتی، شاخصهای توزیع درآمد را بهبود بخشد و رفاه و پیشرفت را برای مردم به ارمغان آورد.
رهبر انقلاب در مسیر هدایت مجموعه نیروهای نظام به سمت آرمانهای انقلاب که در کلام امام و قانون اساسی متجلی است، چند رهنمون اساسی در جهت عدالت محوری ارائه میکنند: نخست آنکه باید به الگوی روشن و مشخصی از توسعه همراه با پیشرفت دست یافت تا براساس آن در دهۀ چهارم انقلاب برنامههای توسعۀ پنجم و ششم با بهره گیری از این الگو طراحی شود؛ دیگر آنکه نباید این راهبرد نظام دستخوش برداشتهای سلیقهای قرار گرفته و در تداول قدرت میان دولت و مجلس به فراموشی سپرده شود. اما مهمتر از طراحی راهبرد، اجرایی کردن آن است که در این راه لازم است از همۀ ظرفیتهای نظام و نیروهای معتقد به عدالت و توسعه در رسیدن به این هدف بزرگ بهره گرفته شود؛ به علاوه تحقق و تبدیل این خواستهها به عزم ملّی و مطالبۀ ملّی ضروری است. در نخستین مرحله باید اجماع لازم میان نخبگان بر سر این الگو و راهکارهای رسیدن به آن حاصل شود تا از همۀ توان نخبگان بهره گیری شود. رهبر انقلاب با آرزوی توفیقات الهی درک دقیق نیازهای کشور دهۀ آینده یعنی چهارمین دهه از حیات نظام جمهوری اسلامی را دهۀ عدالت همراه با پیشرفت نامگذاری کردند؛ به گونهای که بر بُعد عدالت در اجرای اهداف سند چشمانداز تأکیدی دوباره دارد. خواست عموم نخبگان کشور ما رسیدن به این هدف بزرگ است که از رهگذر اجرای اهداف برنامههای پنج ساله باید تحقق یابد. از این روست که به نظر میرسد تحقق عدالت همراه با پیشرفت مسبوق به حصول اجماع بر سر اهداف برنامۀ دو دهۀ آیندۀ کشور و نیز بسیج امکانات کشور و پرهیز از هدر روی فرصتها تجارب و امکانات است. در این جهت، تقویت فرهنگ نوآوری و روحیۀ ملّی با تقویت ملّت سازی در وضعیتی که کشور ما هدف تهاجم فرهنگی است، اهمیت دوچندان پیدا میکند. نقش آموزش و پرورش، آموزش عالی، رسانهها، نیروی مقاومت بسیج، سپاه پاسداران و به خصوص عملکرد گروههای مرجع و نخبگان در مطالبۀ مداوم عدالت و پیشرفت از مسئولان و در جهت انتخاب نخبگانی که معتقد، ملتزم و توانا برای تحقق آن هستند، بارزتر است.
خلاصه و نمونههایی از پیشرفت، توسعه و افتخارات ایرانی در جهانبه شرح ذیل است:
۱ـ مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه در زنجان، جایزۀ جهانی بانک توسعۀ اسلامی را به کشورمان اختصاص داد؛ ۲ـ سری جدید واکسن «اریون» با عوارض جانبی بسیار کمتر نسبت به نمونه وارداتی تولید شد؛ ۳ـ «استفان هاوکینگ» دانشمند برجستۀ جهان، دعوت پژوهشگاه دانشهای بنیادی برای سفر به ایران را پذیرفت؛ ۴ـ موفقیت پژوهشگران ایرانی در جداسازی سلولهای جزایر لانگرهانس برای سلولدرمانی دیابت؛ ۵ـ استفاده از غضروف دنده برای ترمیم لالۀ گوش و تولید پودر استخوان برای ترمیم دندان؛ ۶ـ نخستین نوزاد حاصل از بلوغ تخمک در خارج رحم در ایران متولد شد؛ ۷ـ پژوهشگران ایرانی به فناوری پیشرفتۀ ساخت میکروسکوپهای STM دست یافتند؛ ۸ـ ایران دومین تولیدکنندۀ داروی خوراکی تالاسمی در دنیا شد؛ ۸ـ نیروهای مسلح ایران برای نخستین بار «کارت شناسایی ژنتیکی» میگیرند؛ ۹ـ ایجاد بانک اطلاعات ژنتیک شهدای گمنام در کشور؛ ۱۰ـ نوزادی با عمل سزارین به روش هیپنوتیزم در تهران به دنیا آمد؛ ۱۱ـ موفقیت دانشجویان ایرانی در مسابقات جهانی ساخت پایگاههای دانش؛ ۱۲ـ تجربهای موفق و دلچسب در میزبانی گردهماییهای بزرگ بینالمللی با برگزاری سی وهشتمین المپیاد جهانی فیزیک در اصفهان؛ ۱۳ـ ایران پس از حدود سه سال تعلیق، رسماً به عضویت پروژۀ «سزامی» درآمد؛ ۱۴ـ فیزیکدان ایرانی به عضویت هیئت مدیرۀ انجمن بینالمللی «نسبیت عام و گرانش» انتخاب شد؛ ۱۵ـ قویترین ابررایانۀ خاورمیانه با هدف پیشبینی وضع هوا در کشور طراحی و ساخته شد؛ ۱۶ـ موفقیت پژوهشگران ایرانی در ساخت نخستین «چسب بافتی هوشمند» جهان؛ ۱۷ـ تصویب سند راهبرد ملّی توسعۀ فناوری پیل سوختی در دولت؛ ۱۸ـ نخستین نای مصنوعی جهان با استفاده از تکنیک مهندسی بافت در ایران تولید شد؛ ۱۹ـ یک ایرانی موفق به کسب عنوان فلوی رسمی جامعۀ جراحان بینی آمریکا شد؛ ۲۰ـ دکتر شمسیپور به عضویت «فرهنگستان علوم کشورهای در حال توسعه» پذیرفته شد؛ ۲۱ـ پژوهشگر ایرانی و دو فیزیکدان اروپایی، راز پیچ خوردن طنابها را کشف کردند؛ ۲۲ـ اتمام فاز اول مطالعۀ بالینی «انسولین خوراکی» ایرانی؛ ۲۳ـ مشاهدۀ گونهای جدید از مرجانهای نرم در آبهای خلیج فارس؛ ۲۴ـ موفقیت محققان ایرانی در ساخت سامانۀ پلیمری جدید انتقال داروی سرطان سینه؛ ۲۵ـ حکاکی نستعلیق نخستین نوشتار فارسی در ابعادی ۲۰۰ برابر نازکتر از قطر مو؛ ۲۶ـ فناوری ابداعی تکمیل فرایند تبدیل گاز به مایع به نام ایران ثبت شد؛ ۲۷ـ نوزاد صدف مروارید ساز لب سیاه برای نخستین بار به صورت انبوه در خلیج فارس رهاسازی شد؛ ۲۸ـ ایران به فناوری افزایش نرمافزاری سرعت رایانههای معمولی تا حد ابررایانهها دست یافت؛ ۲۹ـ ماهوارۀ «امید» و ماهوارهبر «سفیر» رونمایی شدند؛ ۳۰ـ پژوهشگران ایرانی به شیوۀ نوین جراحی افتادگی پلک و پیشگیری از پس زدن چشم مصنوعی دست یافتند؛ ۳۱ـ ایستگاههای زمینی گیرندۀ اطلاعات ماهوارههای سنجش از دور در کشور طراحی و ساخته شد؛ ۳۲ـ مرکز ملّی ذخایر ژنتیکی و زیستی ایران راهاندازی شد؛ ۳۳ـ نخستین عمل جراحی کنترل سیستم تناسلی و ادرار بیماران قطع نخاعی در ایران انجام شد؛ ۳۴ـ تولید رادیوداروهای جدید در ایران؛ ۳۵ـ تیم دانشجویی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به مقام سوم جهان دست یافت؛ ۳۶ـ تلاش محققان پژوهشکدۀ «رویان» برای ترمیم ضایعات استخوانی با پیوند سلولهای بنیادی؛ ۳۷ـ موفقیت پژوهشگران ایرانی در اندازهگیری ویژگیهای آب دریای خزر در ژرفای ۸۰۰ متری؛ ۳۸ـ پژوهشگران ایرانی موفق به ساخت واکسن چهارگانۀ «تب برفکی» شدند؛ ۳۹ـ سیاره شناس ایرانی موفق به کشف پدیدۀ «گل فشان» در سطح مریخ شد؛۴۰ـ تیم خودروی دانشگاه صنعتی اصفهان به رتبۀ سوم جهان دست یافت؛۴۰ـ سلولهای بنیادی پالپ دندان از دندانهای شیری استخراج شد؛ ۴۱ـ موفقیت محققان ایرانی در درمان ناباروری مردان با سلولهای بنیادی در مدل حیوانی؛ ۴۲ـ پژوهشگران ایرانی به فناوری ارسال برنامههای تلویزیونی به گیرندههای موبایل دست یافتند؛ ۴۳ـ دانشآموز ایرانی بهعنوان دومین دختر در تاریخ المپیاد جهانی کامپیوتر، موفق به کسب مدال طلای المپیاد شد؛ ۴۴ـ تأسیس «موزۀ ملّی جغرافیای ایران»؛ ۴۴ـ سفر برندگان جایزۀ نوبل فیزیک ۱۹۹۳ و نوبل اقتصاد ۲۰۰۵ به ایران؛ ۴۵ـ شبکۀ شرکتهای فناوری نانو در کشور راهاندازی شد؛ ۴۶ـ پژوهشگران ایرانی موفق به تولید صنعتی «متادون» شدند؛ ۴۷ـ سفر یک دختر دانشجوی ایرانی به قطب جنوب؛ ۴۸ـ دستیابی محققان ایرانی به انواع پیشرفته سانتریفیوژ و ارتقاء سطح تکنولوژی هستهای؛ ۴۹ـ سیستم پخش برنامههای رادیویی و تلویزیونی اینترنتی در کشور طراحی و ساخته شد؛ ۵۰ـ نخستین جشنوارۀ بینالمللی فارابی برگزار شد؛ ۵۱ـ متخصصان وزارت دفاع موفق به طراحی و ساخت مخازن انعطافپذیر سوخت بالگرد و سونار فعال سه بعدی شدند؛ ۵۲ـ نخستین بانک تخمک در ایران راهاندازی شد؛ ۵۳ـ با تلاش پژوهشگران مؤسسۀ تحقیقات شیلات ماهی سفید فرم پاییزه از خطر انقراض نسل نجات یافت؛ ۵۴ـ انجام نخستین عمل جراحی کاشت پروتز ویبرانت گوش خاورمیانه در ایران؛ ۵۵ـ تولید چسب اختصاصی از خون هر بیمار برای جراحی؛ ۵۶ـ بهرهبرداری از سه نوع سلاح جدید با حضور وزیر دفاع آغاز شد؛ ۵۷ـ متخصصان ایرانی موفق به تولید ظروف یکبار مصرف گیاهی شدند؛ ۵۸ـ داروی ایرانی «زخم پای دیابت» رونمایی شد؛ ۵۹ـ محققان ایرانی موفق به ابداع تکنیک جدیدی در جراحی دریچۀ میترال قلب شدند؛ ۶۰ـ پنج سیستم جدید هوشمند زمینی و هوایی به دست متخصصان ایرانی افتتاح شد؛ ۶۱ـ با تلاش محققان «رویان» محقق شد؛ ۶۲ـ روش نوین درمان بیماری پوستی«ویتیلیگو»؛ ۶۲ـ تولید موش از سلولهای بنیادی جنینی موش؛ ۶۳ـ خودکفایی در تولید پروتئین فاکتور رشد فیبروبلاستی انسانی؛ ۶۴ـ پژوهشگران کشور موفق به تولد شتر دوکوهانه از مادر تک کوهانه شدند؛ ۶۵ـ موفقیت محققان ایرانی در تولید واکسن جهانی سالک؛ ۶۶ـ موفقیت محققان ایرانی در کنگرۀ بینالمللی لیزر اروپا؛ ۶۷ـ دانشمند ایرانی موفق شد نخستین حیوان دارای ۱۵ درصد سلولهای انسانی را به وجود آورد؛ ۶۸ـ استاد ایرانی دانشگاه «نیوکاسل» برای نخستین بار موفق به تولید اسپرم از مغز استخوان شد؛ ۶۹ـ زیستشناس زن ایرانی عنوان زیستشناس برتر سلولی جهان را کسب کرد؛ ۷۰ـ موفقیت بیسابقۀ اخترفیزیکدان برجستۀ ایرانی رصدخانۀ «استکهلم» در تفکیک حرکت موضعی و کلی کهکشانها؛ ۷۱ـ بیوشیمیست ایرانی دانشگاه «هوکایدو» موفق به کشف سازوکار عملکرد باکتری عامل سرطان معده شد؛ ۷۲ـ قویترین لیزر کوانتومی به سرپرستی استاد ایرانی دانشگاه «نورت وسترن» طراحی و ساخته شد؛ ۷۳ـ دانشمند ایرانی دانشگاه «اوترخت» موفق به خلق گربهای روباتیک با قابلیت بروز احساسات شد؛ ۷۴ـ استاد ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی برندۀ جایزۀ سالانۀ انجمن «فاکتورهای انسانی و ارگونومی» شد؛ ۷۵ـ یافتههای دانشجوی ایرانی در خصوص قابلیت جایگزینی کاکائو با فلوراید خمیردندان؛ ۷۶ـ مهندس برجستۀ ایرانی، عالیترین جایزۀ افتخار در زمینۀ بلندمرتبهسازی را دریافت کرد؛ ۷۷ـ استاد ایرانی دانشگاه «اتاوا» روش جدیدی برای جلوگیری از تکثیر غیرمجاز فیلم و موسیقی ابداع کرد؛ ۷۸ـ پژوهشگر ایرانی برای کسب جایزۀ اکتشاف در کرۀ ماه قدم جلو گذاشت؛ ۷۹ـ دانشگر ایرانی مرکز تحقیقات سرطان نیویورک، به روشی نوین برای توقف پیشرفت سرطان سینه دست یافت؛۸۰ـ دانشگر ایرانی، روبات پرستار پیشرفتۀ ابداعی خود را در کانادا به نمایش گذاشت؛ ۹۰ـ محقق ایرانی دانشگاه «سوت وسترن» و همکارانش موفق به درمان عارضۀ پلاسیدگی عضلانی با استفاده از سلولهای بنیادی شدند؛ ۹۱ـ پژوهشگر ایرانی دانشگاه «ویسکانسین» به روشی جدید برای درمان تومورهای مغزی دست یافت؛ ۹۲ـ پژوهشگر ایرانی دانشگاه «بریستول» موفق به طراحی «آروارۀ روباتیک» با دندانهای انسان شد؛ ۹۳ـ متخصص ایرانی دانشگاه کالیفرنیا موفق به ابداع تکنیک تازۀ نقشه برداری از مغز شد؛ ۹۴ـ استاد ایرانی دانشگاه «واترلو» پروژۀ پیشتازانۀ ساخت سیستمهای آنتن چندگانۀ هوشمند را رهبری میکند؛ ۹۵ـ استاد ایرانی دانشگاه «آریزونا» موفق به ابداع صفحه نمایش هولوگرافیک با قابلیتهای استثنایی شد؛ ۹۶ـ شناسایی اثرات شدید آلودگی هوا بر بیماران قلبی؛ ۹۷ـ موفقیت جراح اعصاب ایرانی در درمان افسردگی با کمک الکترودهای مغزی؛ ۹۸ـ استاد ایرانی دانشگاه پلیتکنیک سوئیس برندۀ مدال علمی «بلوندل» شد؛ ۹۹ـ نفوذ به قلب سلولها با کلیدهای شیمیدان ایرانی دانشگاه «برکلی»؛ ۱۰۰ـ محقق ایرانی دانشگاه «بریتیش کلمبیا» فریاد کمک گیاهان را میشنود؛ ۱۰۱ـ محقق ایرانی و تولید برق با باکتریهای موجود در شکمبۀ گاو؛ ۱۰۲ـ محقق ایرانی دانشگاه هاروارد و ارتباط ابتلا به دیابت با سابقۀ سکتۀ قلبی؛ ۱۰۳ـ اعطای جایزۀ «IEEE» به استاد ایرانی علوم رایانه؛ ۱۰۴ـ پژوهشگران ایرانی دانشگاه «پیتزبورگ» به رهیافت جدیدی در درمان مبتلایان به اسکیزوفرنیا دست یافتند؛ ۱۰۵ـ خداحافظی با «خروپف» با ابتکار دانشمند ایرانی؛ ۱۰۶ـ استاد ایرانی دانشگاه «واشنگتن» ابررایانهای استثنائی طراحی کرد؛ ۱۰۷ـ استاد ایرانی دانشگاه «تگزاس» و ابداع «رادیوی نرمافزاری»؛ ۱۰۸ـ محقق ایرانی و دنیایی واقعیتر در بازیهای رایانهای با ورود «صدای فضایی»؛ ۱۰۹ـ استاد ایرانی دانشگاه «آریزونا» موفق به کشف چگونگی ارتباط چاقی با بروز نارساییهای قلبی شد؛ ۱۱۰ـ تحولی نو در عرصۀ ساخت نمایشگرها و سیستمهای الکترونیکی منعطف با ابداع مدارات «خودمونتاژ»؛ ۱۱۱ـ پژوهشگر ایرانی «MIT» و کشف سازوکار جدیدی در عملکرد گوش داخلی انسان؛ ۱۱۲ـ استاد ایرانی دانشگاه «پوردو» امکان تشخیص جزئیترین نقایص فنی را در موتور هواپیماها فراهم کرد؛ ۱۱۳ـ استاد ایرانی دانشگاه «کلمبیا» موفق به ابداع روش جدید آنژیوپلاستی با خونریزی کمتر شد؛ ۱۱۴ـ پژوهشگر ایرانی «MIT» و ابداع سیستم شکار و درمان سلولها در جریان خون؛ ۱۱۵ـ استاد ایرانی دانشگاه «جفرسون» موفق به کشف یک عامل طبیعی مؤثر در درمان «اماس» شد؛ ۱۱۶ـ پژوهشگر ایرانی دانشگاه کالیفرنیا پاسخ داد مغز انسان چگونه صداها را در میان انبوهی از اصوات تشخیص میدهد؛ ۱۱۷ـ نخستین موشهای «فوق سریع» با همکاری یک دانشمند ایرانی در آمریکا تولید شدند؛ ۱۱۸ـ پژوهشگر ایرانی دانشگاه «هاروارد» از تفاوت مغز بیماران میگرنی با افراد عادی پرده برداشت؛ ۱۱۹ـ گلاره محمدزاده، جوانترین جراح مغز و اعصاب انگلستان و انجام جراحی مغز در هوشیاری و ترخیص در چند ساعت؛ ۱۲۰ـ پژوهشگر ایرانی با تولید شیرینترین مادۀ طبیعی جهان، به سلطۀ شیرینکنندههای مصنوعی پایان داد؛ ۱۲۱ـ دانشمند ایرانی دانشگاه «کلرادو» به جنگ توفانهای دریایی رفت؛ ۱۲۲ـ استاد ایرانی دانشگاه کالیفرنیا و جستجوی «آب حیات» در ریشه گیاهان؛ ۱۲۳ـ موفقیت پژوهشگر ایرانی دانشگاه «تگزاس» در بهبود بیماران مبتلا به سرطان خون حاد؛ ۱۲۴ـ تحول در سیستم قضایی کانادا با ابتکار محقق ایرانی؛ ۱۲۵ـ استاد ایرانی دانشگاه «هاروارد» نانوسامانۀ هوشمند ضدسرطان ساخت؛ ۱۲۶ـ دانشگر ایرانی با امواج صوتی به جنگ خونریزی رفت؛ ۱۲۷ـ پژوهشگر ایرانی «IBML» موفق به ابداع صفحه نمایش لمسی و تعاملی شد؛ ۱۲۸ـ پژوهشگر ایرانی دانشگاه «لوییزیانا» به روشی جدید برای مهار پیشرفت «اماس» دست یافت؛ ۱۲۹ـ پژوهشگر ایرانی و گامی نو در ورود به عصر هیدروژن؛ ۱۳۰ـ پژوهشگر ایرانی با نانو روباتها سه بعدی به جنگ سرطان میرود؛ ۱۳۱ـ شناسایی عامل اپیژنتیک مؤثر در ناباروری مردان با همکاری پژوهشگر ایرانی دانشگاه کالیفرنیا؛ ۱۳۲ـ در عرصۀ ساخت سلاحهای نظامی از ذوالفقار و شهابها گرفته تا جماران باشکوه و… . اینها همه از پیشرفت ایرانی خبر میدهد. همۀ اینها در حد وسع نویسنده بود تا در حد توان خود از سایتها و روزنامههای داخلی و خارجی استخراج کرده و گوشهای از آنچه تاکنون توسط محققان و دانشمندان ایرانی موجب پیشرفت و توسعۀ کشور و جهان بوده استخراج کرده باشیم.
در آخر باید گفت اگر در جامعهای عدالت در عرصۀ سیاسی ـ اجتماعی فراگیر شود، بسترهای لازم برای رسیدن آن جامعه به توسعۀ مطلوب آماده میشود. میتوان برخی از پیامدهای اجرایی عدالت در راستای پیشرفت را این چنین نام برد:
ـ شکوفایی استعدادها، عمران و آبادانی و رشد فرهنگی جامعه؛
ـ بی نیازی مردم و عزّت آنان؛
ـ بهرهوری بیشتر از امکانات؛
ـ آرامش روحیـ روانی و امنیت اجتماعی؛
ـ ثبات سیاسی و آرامش دولتها؛
ـ ایجاد تفاهم، تعاون و مشارکت در راستای هدف؛
ـ توزیع مناسب قدرت، ثروت و درآمد؛
ـ جلوگیری از خشونت و تنش؛
ـ تداوم نعمت و گسترش روزی؛
ـ امید به زندگی، کار و تلاش و آیندۀ بهتر؛
ـ اقتصاد پویا، تولید بیشتر و سرمایۀ افزون تر؛
ـ زندگی همراه با عافیت؛ (سیدباقری، ۱۳۸۸)
ـ سرافرازی و پیشرفت همهجانب؛ جامعه و واحد سیاسی.
کتابنامه
قرآن
نهجالبلاغه
امامی، سیدحسین. (۱۳۸۶). «نگاهی تاریخی به مفهوم عدالت». روزنامۀ مردم سالاری ۱۰/۱۰/۱۳۸۶
خواجه سروی، غلامرضا. (۱۳۸۶). «فراز و فرود عدالت در جمهوری اسلامی ایران». فصلنامۀ دانش سیاسی. سال سوم. شمارۀ دوم. پاییز و زمستان
دیوید، فرد. (۱۳۸۷). مدیریت استراتژیک. علی پارساییان و محمد اعرابی. تهران. دفتر پژوهش های فرهنگی
رالز، جان. (۱۳۸۴). از نظریۀ عدالت تا لیبرالیسم سیاسی. ترجمۀ احمد واعظی. تهران. بوستان کتاب
ریمون، آرون. (۱۳۶۶). مراحل اساسی اندیشۀ در جامعه شناسی. ترجمۀ باقر پرهام. تهران. آموزش انقلاب اسلامی
سیدباقری، سیدکاظم. (۱۳۸۸). «تأملی در رابطۀ عدالت و پیشرفت سیاسی». فصلنامۀ حصون. ویژه نامۀ عدالت و پیشرفت. شمارۀ ۲۰٫ تابستان
شفیعی، احمد. (۱۳۸۸). «عدالت و پیشرفت گفتمان دهۀ چهارم انقلاب اسلامی». فصلنامۀ حصون. ویژه نامۀ عدالت و پیشرفت. شمارۀ ۲۰٫ تابستان
علیزاده، حسین و رضوی، سبحان. (۱۳۸۰). گلبانگ سربلندی؛ ۲۰۰۱ سخن و نکته از اندیشههای سیدمحمد خاتمی. تهران. روزنامۀ سلام
غفاریان، وفا و کیانی، غلامرضا. (۱۳۸۰). استراتژی اثربخش. تهران. انتشارات فرا
قدیری اصل، باقر. (۱۳۶۴). سیر اندیشۀ اقتصادی. تهران. انتشارات دانشگاه تهران
گرب، ادوارد. ج. (۱۳۷۳). نابرابری اجتماعی. ترجمۀ محمد سیاهپوش و احمد غروی زاده. تهران. انتشارات معاصر
لوکس، استیون. (۱۳۷۰). قدرت: فرا انسانی یا شیطانی. ترجمۀ فرهنگ رجایی. تهران. مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی
مجیدی، حسن. (۱۳۸۷). «دهۀ چهارم انقلاب و پیشرفت بر مدار عدالت در نظر رهبر انقلاب». همایش سی سال انقلاب اسلامی. دانشگاه شریف. آذر
مطهری، مرتضی. (۱۳۸۵). بیست گفتار. قم. انتشارات صدرا
میلر، پیتر. (۱۳۸۲). سوژه، استیلا و قدرت. ترجمۀ نیکو سرخوش و افشین جهاندیده. تهران. نشر نی
نیکنام، احمد و هلالی، محمدرضا. (۱۳۸۴). دولت عدالت. قم. انتشارات اندیشه
وایت، استیون. (۱۳۸۰). خرد، عدالت و نوگرایی. ترجمۀ محمد حریری اکبری. تهران. نشر قطره
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه شهید بهشتی، ۲۲/۲/۱۳۸۲
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان جوان، ۲۵/۶/۱۳۸۵
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها، ۱۳/۷/۱۳۸۵
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید و دانشجویان استان سمنان، ۱۸/۸/۱۳۸۵
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، ۲۵/۲/۱۳۸۶
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور، ۳۱/۲/۱۳۸۶
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان استان یزد، ۱۳/۱۰/۱۳۸۶
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دهها تن از نخبگان و فرهیختگان استان فارس، ۱۷/۲/۱۳۸۷
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان دانشگاهی، ۵/۶/۱۳۸۷
ـ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از برجستگان و نخبگان علمی و اساتید دانشگاهها، ۳/۷/۱۳۸۷
ـ بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشگاهیان استان کردستان، ۲۷/۲/۱۳۸۸
[۱]. عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیله سوار
[۲]. مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیله سوار
[۳]. Lox
[۴]. Remon
[۵]. Gorb
[۶] .Miler
[۷]. White
انتهای پیام/