| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

اسداله شکریان:


اساس قضیه مباهله اثبات توحید و نفی شرک است

دبیر علمی گروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی گفت: مسیحیان حضرت عیسی(ع) را برخودار از الوهیّت می ­دانستند و اساس قضیه مباهله اثبات توحید و نفی شرک و تثلیث بوده است.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از مهر، اساس مباهله مبتنی بر دو نگرش متفاوت درباره حقیقت حضرت عیسی(ع) است و برای اثبات توحید و رد شرک و تثلیث بوده است. در خصوص اهمیت مباهله و فضیلت آل عبا، با حجت الاسلام اسداله شکریان، دبیر علمی گروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم، محقق و نویسنده، گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانیم:

اسداله شکریان، دبیر علمی گروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی، با بیان اینکه جریان مباهله در اسلام از حوادث ماندگار و پرُ معنایی است که واکاوی در آن از جهات مختلف دارای ارزش و اعتبار است، گفت: اساس مباهله مبتنی بر دو نگرش متفاوت درباره حقیقت حضرت عیسی(ع) است؛ نگرش نخست مربوط به نگاه مسیحیان است که حضرت عیسی(ع) را برخودار از الوهیّت می ­دانستند و استدال آنها به چگونگی خلقت او برمی­ گشت، زیرا عیسی(ع) بر خلاف سایر ابناء بشر، فاقد پدر بوده و همین امر، مسیحیان را به الوهیّت عیسی(ع) متقاعد کرد و لذا او را یکی از ارکان سه گانه اولوهیّت قرار دادند.

وی ادامه داد: در مقابل، نگرش قرآن قرار دارد که اعتقادی به خدایی عیسی(ع) نداشته و خلقت او را بیرون از حلقه آفرینش موجودات نمی­‌دانست و صرف نداشتن پدر را دلیل بر برخورداری از وجهه الوهی ارزیابی نمی­‌نمود.

این پژوهشگر خاطر نشان کرد: قرآن شریف برای ردّ این نظریه، به خلقت آدم مثال می‌­زند که خلقت او از خاک بوده و از پدر و مادری تکوین پیدا نکرده است، «إِنَّ مَثَلَ عیسی‏ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُون‏». وجه مشترک آدم(ع) و عیسی(ع) در مخلوق بودن آنهاست که نظیر هر شیئی، مخلوق باری تعالی هستند: «اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ء»  و دیگر اینکه ابدان هر دو از خاک سرشته یافته است و در عین حال روح ملکوتی آنها منسوب به خداوند است: «وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی» و به همین خاطر، خلقت هر دو با «کن فیکون» بوده است.

شکریان با تأکید بر اینکه بنابراین اساس قضیه مباهله اثبات توحید و نفی شرک و تثلیث بوده است، خاطرنشان کرد: مسیحیان نجران علی­‌رغم براهین آشکار، بر ادعای خود اصرار ورزیدند و خداوند نیز در قرآن شریف به پیامبر خود دستور می­‌دهد تا برای اثبات حقانیت مسأله، مباهله صورت پذیرد، «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبین‏» هر کس با تو ای پیامبر درباره عیسی محاجه و مناظره کند، بگو بیائید و فرزندان خودمان را نیز بگوئیم بیایند و زنانمان را نیز بگوئید بیایند و خودمان را نیز بگوئیم بیایند و سپس مباهله کنیم و دوری از رحمت خدا را برای دروغگویان که یا مائیم، یا شما، درخواست کنیم‏.

مدرس سطوح عالی حوزه علمیه گفت: اتفاق فریقین از علماء عامه و خاصه بر این امر است که همراهان حضرت در جریان مباهله، امیرالمؤمنین علی(ع)، فاطمه زهراء(س)، حسن(ع) و حسین(ع) بوده‌­اند و ادعای حضور افرادی غیر خانواده علی(ع) و زهراء(س)، مخالف دیدگاه جمهور علماء اهل سنت بوده و تحریفی آشکار و ناصواب از امری مسلم محسوب می­‌گردد.

وی ادامه داد: آنچه از آیات قرآن شریف به دست می‌­آید، این است که همراهان پیامبر اعظم(ص) در جریان مباهله، برخوردار از خصائص الهی و تکوینی بوده‌­اند که این خصائص انحصاراً در اختیار آنان بوده است و دیگران بهره‌­ای از آن نداشته‌­اند. یکی از این خصائص، مسئله عصمت است و به دلائل متقن عقلی و نقلی اثبات شده است که وجود مبارک امیرالمؤمنین و همسر و دو فرزندش(ع) دارای ملکه عصمتی بوده‌­اند.

وی اظهار کرد: شاید مهمترین بخش آیه شریفه مباهله، مربوط به علی ­بن ابی طالب(ع) است که از او به «أَنْفُسَنا» یعنی نفس رسول­ الله(ص) یاد می­‌کند و این فضیلتی بزرگ برای حضرت علی(ع) است، چنانچه وقتی مأمون از حضرت رضا(ع) از مهمترین فضیلت علی(ع) می‌پرسد،  حضرت رضا(ع) به همین مسئله اشاره دارد؛ معنای نفس نبی بودن این می­ شود که علی(ع) خود پیامبر است و پیامبر(ص) نیز خود علی(ع) است و هیچ تفاوتی از این جهت وجود ندارد و همین نگاه را در دعای ندبه نیز مشاهده می ­کنیم که می ­فرماید: «أَنَا وَ عَلِیٌ‏ مِنْ‏ شَجَرَهٍ وَاحِدَهٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی».

شکریان در پاسخ به این پرسش که چرا سایر مردم در درجه پیامبر و همراهان وی در جریان مباهله نیستند، اظهار کرد: رسول­ الله در میان همه کسانی که نزدیکان و مقرّبان او به شمار می­ آمدند، فقط این چهار نفر را برگزید و این نشان دهنده تقرّب همراهان حضرت به حضرت باری تعالی است و دیگران بهره‌­ای از آن ندارند. دیگر اینکه قرار گرفتن امیرالمؤمنین(ع) به منزله نفس پیامبر، به معنای این است که این دو در درجه مساوی هم هستند و لذا به قول شیخ مفید، علی(ع) به آخرین حد فضیلت رسیده و با پیامبر(ص) در عصمت از گناه و سایر کمالات مساوی است و خداوند او و خانواده ­اش را حجت و برهانی برای دین قرار داده است.

دبیر علمی گروه عرفان مجمع عالی حکمت اسلامی، با اشاره به اینکه پیامبر اسلام(ص) در روز غدیر فرمودند؛ «الست اولی بالمؤمنین من انفسهم» اظهار کرد: این امر، نشان از اولویت حضرت در تصرف دارد و مساوی او نیز باید از چنین اولویّتی برخوردار باشد. در مورد نفس پیامبر بودن حضرت علی(ع) علاوه بر صراحت آیه قرآن مبنی بر اینکه علی(ع) نفس رسول­ الله(ص) است، جناب شیخ طوسی نیز در الشافی فی الامامه، حدیثی از رسول خدا نقل می ­کند که شخصی درباره اصحاب حضرت، نظر شریف ایشان را جویا می ­شود و حضرت نام یکایک اصحاب را ذکر می­فرمایند، ولی نامی از علی(ع) به میان نیاوردند؛ سائل عرض کرد یا رسول ­الله، چرا از علی نامی نبردید؟ پیامبر گرامی اسلام فرمودند: علی جزو اصحاب قرار ندارند و شما از اصحاب سؤال نمودید و از نفس من که علی (ع) باشد پرسش نکردید.

شکریان ادامه داد: در تعابیر عرفانی و دینی از حضرت علی(ع) به عنوان وارث علم رسول ­الله(ع) یاد می شود و معنای آن این است که هر پیامبری که از سوی پروردگار عالمیان بر قوم خویش مبعوث می ­شده است، خداوند به میزان نیاز و درخواست آن قوم، علم خویش را در قالب وحی بر آن پیامبر نازل می‌­فرمود و آن علم با مرگ پیامبر از بین نمی­ رفت، بلکه بر وصی او عرضه شده و به پیامبر بعدی انتقال می­ یافت و هر پیامبر، علاوه بر داشته‌­های الهی انحصاری خویش، حامل علوم سایر انبیاء نیز بوده است. در نهایت با بعثت خاتم پیامبران، آن حضرت علاوه بر این که حامل علوم الهی خاص خویش بوده که نیاز بشریت را تا پایان این دوره تأمین نماید، بالوراثه، علوم الهی سایر انبیاء را نیز حامل بوده است و لذا با رحلت آن حضرت، مجموعه علوم الهی مضبوط در نزد رسول­ الله(ص) نزد وارث آن حضرت قرار گرفته است و شاید یکی از معانی نفس پیامبر بودن برای امیرالمؤمنین(ع) همین امر باشد.

استاد سطح عالی حوزه علمیه قم با بیان اینکه حدیث کساء از مشهورترین احادیثی است که در منابع مختلف روایی و حدیثی وارد شده است و در عین تعدد وقایع و ازمنه، آنچه در همه آنها یکسان نقل شده، تعداد و افراد خاص هستند، گفت: در همه این وقایع، تعداد اهل کساء پنج نفر بوده و شخصیت‌­های آن را وجود مقدس رسول ­الله(ص)، علی بن ابی طالب و همسر و دو فرزند بزرگوارش، حسن و حسین(ع) تشکیل داده‌­اند.

وی ادامه داد: نکته مهم این است که واقعه کساء همان جریان مباهله است که اتفاق بین مسلمین را به همراه دارد و همین واقعه دارای فضیلت فراوان در میان شیعیان است و وقایع دیگر شبیه به واقعه مباهله نیز نقل شده است که برخی از آنها نظیر حدیث کساء در السنه مردم عادی رواج بیشتری دارد و بنابراین، تعبیر اصحاب کساء و آل عبا مربوط به آیه شریفه مباهله بوده و فضیلت خاص آن به این واقعه مربوط است.

انتهای پیام/

کد خبر : 75584
تاريخ ثبت خبر : 14 شهریور 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:28
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)