به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از ایکنا، ۱۰ ذیالحجه مصادف با عید قربان بود. در این روز به وقت عربستان بیش از دو میلیون زائر حج تمتع از مشعرالحرام به سمت صحرای منا حرکت کردند و پس از رمی جمرات، قربانی کردن و تراشیدن سر، حاجی شدند. حج در میان مسلمانان جایگاه والایی دارد و این عمل یکی از مهمترین فروع عبادی اسلام است که در صورت استطاعت مالی بر مسلمانان واجب میشود. ما نیز برای واکاوی نسبت حج با انسان امروز و شرایط جهان مدرن، فلسفه و اسرار آن و فرصتها و ظرفیتهایی که حج ایجاد میکند، با بخشعلی قنبری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
آقای دکتر قنبری ابعاد فلسفه و اسرار حج چیست؟
در پاسخ به این سوال که چرا خداوند متعال حج را برای مسلمانان مانند بعضی از اعمال واجب کرده و اینکه چه دلیلی دارد که در فرهنگ اسلامی، مسلمانان علاوه بر اینکه روزه میگیرند، خمس و زکات میدهند، اگر به قدر استطاعت وضعیت مالی خوبی داشتند باید به خانه خدا هم بروند، باید گفت؛ وقتی کلمه حج را به طور مطلق به کار میبریم منظور ما حج واجب است و اگر مرادمان حج مستحبی باشد عمره را به کار میبریم.
اما چرا حج در فرهنگ اسلامی واجب شده است؛ خلاصه فلسفه حج در فرهنگ اسلامی را در یک جمله میتوانیم بیان کنیم و آن جمله این است که؛ خداوند متعال و به طبع آن پیامبر اسلام (ص) و قرآن کریم و نیز امامان معصوم (ع) و سایر بزرگان دین با پرداختن به حج میخواهند در دنیا قیامت را به تصویر بکشانند و مسلمانان قبل از اینکه از دنیا بروند در دنیای حاضر آخرت و عاقبت کارشان را با چشم خود ببینند. به اصطلاح حج در فرهنگ اسلامی تمرین آخرت زیستی است. اینکه در آخرت چه اتفاقی خواهد افتاد، قیامت چگونه برپا میشود، ما چه جایگاهی خواهیم داشت، تبیین همه اینها در حج نمود پیدا میکند و طبیعی است که البته این مساوی قیامت نیست بلکه نشان و نشانهای از وقوع قیامت است.
درباره اینکه چرا خداوند حج را در راهی قرار داده که شبیه به تصویری است که قرآن کریم از قیامت بیان میکند، قرآن میفرماید که در صحرای محشر انسانها به رقم آنکه در کنار یکدیگر هستند، اما تنها هستند، چون هر کس به فکر خویش است و حتی مادران که این همه فرزندان خودشان را دوست دارند در روز قیامت حتی به فکر فرزندان خودشان هم نیستند.
آن تصویری که از صحرای محشر در قرآن آمده است به عینه در حج میبینید، چرا که در اعمال حج باید در طی تشریفاتی زائران خانه خدا به جایی برسند و ببینند که در عین حال که در میان جماعت حضور دارند، تنها هستند، فقط خودشان باید خودشان را نجات بدهند. قرآن میفرماید: ما روز قیامت همه انسانها را فرد به فرد محاکمه میکنیم و این فردیت کاملا نمایان خواهد بود. مهمترین فلسفه حج همین است که در دنیا بتوانیم یک مقدار اینها را تجربه کنیم.
در کدام یک از روایات معصومین (ع) اسرار حج و فلسفه آن بیان شده است؟
در خطبه قاصعه نهجالبلاغه درباره فلسفه حج آمده است: کعبه، مسجد الحرام و مکه از آدم تا آخرین انسانی که روی زمین است و اگر به حج روی بیاورد، محل آزمایش است؛ لذا حج محل آزمایش همه انسانها از ابتدا تا انتها است. در اینکه این آزمایش به چه صورت انجام میشود، چند نکته وجود دارد. این خطبه میگوید شما وقتی وارد این سرزمین شدید، این سرزمین شما را آزمایش میکند. حضرت میفرماید: خدا شما را با سنگهای میآزماید که این سنگها نه به کسی ضرر میرسانند و نه سود میرسانند، نه میبینند و نه میشنوند. خدا میگوید با این سنگها ارتباط برقرار کنید؛ زیستن در سنگ.
کعبه و مسجدالحرام مرکز اقدام مادی و معنوی آدمیان است. برای اینکه فجعلها بیت الحرام الذی جعل للناس قیاما: میگوید وقتی وارد مکه میشوید به لحاظ معنوی، جسمی و معیشتی باید اهل اقدام باشید، یعنی اینقدر اثرگذار است که اجازه نمیدهد به معنویات، معیشت و زیست خود نپردازید.
مکه محل آزمایش است برای اینکه زمین سنگلاخ است. سرزمینی است که کمآباد است، سرزمینی است که آبادی وجود ندارد، کمترین خانهها آنجا ساخته شده حالا نه امروز که ساختمانهای بلند آنجا سر به فلک کشیده. مکه میان دو کوه سخت قرار گرفته است یک طرف صفا و یک طرف مروه است. میان رملها و شنهای روان قرار گرفته، چشمههایی که در مکه است آبهای اندک دارد و روستاهای آن جدا از یکدیگر هستند و نامناسبترین جایی است برای تربیت مرکب انسان. اینگونه سرزمینی است. حضرت امیر (ع) در جایی دیگر بیان میفرمایند: خداوند نمیتوانست سرزمین مسجدالحرام را در منطقهای خوش آب و هوا و سرسبز قرار بدهد؟ بعد میفرماید نه، چون آن وقت مردم برای عبادت و یافتن خود گم شدهشان به مکه نمیرفتند.
وقتی وارد آن سرزمین میشوید اعمالی را باید انجام دهید. آنجا دیگر از نفس خبری نیست، آنجا مرکز عمل عبادی است، باید مدام لا اله الا الله بگویید و باید با هروله راه بروید و تند گام بردارید. فلسفه این قدم برداشتن دو چیز است، یک اینکه هاجر اینگونه راه میرفت. گام برداشتن برای رهایی بچه الگوی ما است. در این گام برداشتن شما زمان برای تامل کردن دارید. تامل شما را به خودتان خواهد رساند. در حج زینت و زیورآلات در کار نیست، آنجا لباس دوخته نمیتوان پوشید. اینها برای این است که از تعلقات دنیا جدا شویم. موی سر باید تراشیده شود، آرایش نباید داشته باشید و حق آسیبرسانی به یک موجود را ندارید. آنجا در بین جمعیت تنها تو هستی و خدایی که از تو به تو نزدیکتر است؛ لذا به آنجا که وارد میشوید باید خودتان را پیدا کنید، خودی که در آن خود خدا سکنی گزیده است.
مولفههای حج ابراهیمی کداماند؟
مولفههای حج ابراهیمی را از زبان امیرمومنان (ع) در نهجالبلاغه ذکر میکنم. البته خطبهای به نام حج نداریم، ولی در خطبه قاصعه نهجالبلاغه که بلندترین خطبه است، مولفههای اساسی حج ابراهیمی ذکر شده و به تعبیر حضرت علی (ع) ابراهیم و هاجر به عنوان الگوهای حج ابراهیمی معرفی شدهاند. اما اینکه آن مولفهها کجا هستند، بر اساس مطالعه خطبه قاصعه انسان میتواند به این نتیجه برسد که اگر کسی بتواند با انجام اعمال حج فردیت خود را با اجتماعی زیستن هماهنگ کند، از نظر علی (ع) حج این فرد هم نزد خدا قبول است و هم دنیا مقبول است. یعنی این فرد هم به لحاظ ظاهری حج را درست انجام داده و هم از نظر معنوی پذیرفته است.
حضرت امیر (ع) در حج دو نکته اساسی را دنبال میکنند، یک نکته اساسی مربوط به انجام عمل الهی است و انجام این عمل الهی تنها صورت ظاهر ندارد، باطن انجام عمل الهی حج این است که آن حاجی به درونیترین لایههای خود برسد، انسانی خود یافته شود و تا حدی انسانی عرفانی بشود و در عین حال بداند که او به عنوان یک انسان جایگاه ویژهای در زندگی دارد و خود به عنوان مجدا و محل تجلی الهی در دنیای امروزه مطرح شده. این نکته اولی است که در خطبه قاصعه مطرح شده، اما نکته دوم این است که حضرت علی (ع) در خطبه قاصعه جملهای دارند و میفرمایند: حج یکی از جایگاههایی است که مسلمانان میتوانند با آمدن به آنجا مشکلات معیشتی خود را حل کنند. این دو مولفه از مولفههای بسیار مهمی است که در نهجالبلاغه مطرح شده است.
انتهای پیام/