| امروز پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

پاسخ سید سعید زاهد به سخنان اخیر رسول جعفریان؛


علوم انسانی و اجتماعی اسلامی در ابتدای راه و در حال پیشرفت است

علوم انسانی و اجتماعی اسلامی که در دوران انقلاب اسلامی به طور جدی به آن پرداخته شده است، هنوز در ابتدای راه خود و در حال پیشرفت است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، دکتر سید سعید زاهد، دانشیار جامعه شناسی و عضو پژوهشکدۀ تحول در علوم انسانی- اجتماعی دانشگاه شیراز جوابیه ای به سخنان اخیر رسول جعفریان درباره علم دینی به نگارش درآورده است.

رسول جعفریان در یادداشتی که در کانال شخصی اش در تلگرام و سایتهای مختلف دیگر منتشر شد، گفت: پارادایم حاکم بر این سی چهل سال، همین است که علوم انسانی دینی درست کنیم. این که کسی شغلش همین بوده، نباید غیر از این از او انتظار داشت. مثلا در جایی به نام دفتر همکاری حوزه دانشگاه یا مثلا پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. حالا خروجیش چه بوده؟ کدام معضل علم انسانی را حل کرده؟ نمی دانیم. باید دست از کلی گویی برداریم و گزاره گزاره در تک تک علومی که زیر نام کلی علوم انسانی است، بحث کنیم.  

پاسخ دکتر زاهد زاهدانی را در ادامه بخوانید:

باسمه تعالی

جناب آقای رسول جعفریان در یادداشتی، مانند برخی از نوشته های قبلی خود، سخن گفتن از علوم انسانی اسلامی و وجود آن را کلی گوئی دانسته و از دست اندرکاران این رشته، که به خصوص بعد از انقلاب اسلامی بسیار فعال تر شده است، مطالبه نموده اند که اگر مدعی علوم انسانی اسلامی هستید پس کجاست و چه دست آوردهائی داشته است.

در این یادداشت ایشان به سه دوره تاریخی یعنی قرون سوم و چهارم هجری قمری، صدر مشروطه و دوران انقلاب اسلامی اشاره کرده اند و در هر یک نشانه هائی برای نفی علوم انسانی اسلامی پیدا کرده اند علوم انسانی با ادعای اسلامی را در قرن دوم و سوم هجری قمری متعلق به یونان، در صدر مشروطه متعلق به علوم سیاسی غرب و در دوران انقلاب اسلامی نیز متعلق به تمدن مدرن تلقی کرده اند و استقبال برخی از علما از برخی مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی غربی و سکوت عده ای دیگر در مقابل برخی از این مفاهیم را دلیلی بر منتفی بودن ادعای علوم انسانی و اجتماعی اسلامی قلمداد نموده اند، اما در نهایت فرموده اند "مشکل اصلی همین کلی‌گوئی‌ها، نوعی ترس از غرب، گسترده کردن دایره آنچه به اسم اسلام است، و مشکلاتی از این دست است که باید روی آن ها تأمل کرد و این قدر این بحث ها را سیاسی نکرد. بحث ها را جدی گرفت، در حوزه هایی که به تفکر ارزش می نهند، مطرحشان کرد."  

در پاسخ، این قلم هم می خواهد ایشان را به جمع بندی خودشان دعوت کند و بخواهد که به جای کلی‌گوئی و اصل گرفتن آن چه در تمدن مدرن شکل گرفته است و قیاس بی وجه کردن و سطحی و سیاسی نگری، در حوزه های فکری مدعی علوم انسانی و اجتماعی اسلامی حضور یابند و با ملاحظه ای علمی و منصفانه به این تلاش های بنگرند تا ببینند که نه تنها این علوم وجود دارند بلکه دست آوردهای مفیدی هر بر آنان مترتب است.  

شما، با توجه به این که خود را علاقه مند به تاریخ می دانید و تألیفاتی هم در این زمینه دارید، به سه دورۀ تاریخی مورد مقایسه در یادداشتتان، بسیار سطحی نگریسته اید.  هر عمل تاریخی در زمینۀ خودش قابل تفسیر است.  اگر فلسفۀ یونانی در جامعه اسلامی قرن سوم و چهارم قوت گرفت به خواست بنی امیه و بنی عباس بود که برای توجیه رفتار های سلطانی خود از این علوم استفاده کردند و تلاش های امثال فارابی و بعد از او ابن سینا و دیگران بود که به آن رنگ و بوی اسلامی داد.

اگر در صدر مشروطه از علوم انسانی غرب استفاده شد، قانون اساسی آنچنانی نوشته شد و پارلمان به سبک اروپا تشکیل شد، به خاطر ضعف علوم انسانی اسلامی بود.  نتیجۀ آن هم روی کار آمدن رضاخان و تبدیل استبداد سنتی به استبداد سازمان یافته و بسیار قهارتر از گذشته شد.  این که در جمهوری اسلامی برخی مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی غرب مورد استفاده قرار گرفته است، مانند قانون اساسی، تا حدی که جنبۀ اسلامی یافته موجب قوت و در وجهی که چهرۀ غیر اسلامی خود را نشان داده است موجب زحمت شده.  

مثال دیگر، در بانکداری که وجه غیر اسلامی آن قالب است، می بینید که چه بلائی سر مردم و کشور آورده و تا اسلامی نشود همین روال نا مطلوب ادامه دارد. ادارۀ جنگ تحمیلی که به روشی اسلامی صورت گرفت موجب پیروزی شد و این که جمهوری اسلامی ایران مدت چهل سال است در مقابل انواع فشار های جهانی سرِپای خود ایستاده و روز به روز بر اقتدار و رونق خود افزوده است نتیجۀ به کارگیری علوم انسانی اسلامی است.  این که روز به روز نفوذ آمریکا در منطقۀ غرب آسیا کمتر شده و ایران اسلامی تنها رقیب او در این منطقه است، دست آورد به کارگیری علوم انسانی اسلامی است.  

البته علوم انسانی و اجتماعی اسلامی که در دوران انقلاب اسلامی به طور جدی به آن پرداخته شده است، هنوز در ابتدای راه خود و در حال پیشرفت است.  وقت، تعداد نفرات و امکانات در اختیار رشد و گسترش علوم انسانی و اجتماعی تمدن مدرن را با زمان، تعداد نفرات و امکانات در اختیار دست اندرکاران علوم انسانی و اجتماعی اسلامی مقایسه کنید و منصفانه توقع خود را تنظیم نمائید؛ و البته می دانید و می دانیم که العاقبه للمتقین.

انتهای پیام/

کد خبر : 74385
تاريخ ثبت خبر : 23 مرداد 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:37
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)