| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

معرفی مقاله؛


سیره رضوی به دنبال احیا، کمال بخشی و ترقی بشریت است

فرهنگ و سیره رضوی به‌عنوان یک فرهنگ قرآنی، فرابشری و عترت اهل‌ بیت معصوم بر مبنای توجه و تأکید بر اخلاق ‌مداری، محبت و انس محوری در روابط، زهد، تقوا، عدالت، حکمت، علم در روابط بشری به دنبال احیا و تقویت رشد، کمال بخشی و ترقی بشریت است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، مقاله بررسی تطبیقی کاربست پارادایم جهانی‌شدن فرهنگ و جهان‌بینی دینی بر ساماندهی زندگی بشریت با تأکید بر معارف رضوی توسط سید جواد امام‌جمعه زاده دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان، سید زکریا محمودی رجا دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران و سید علی سراج استادیار زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه پیام نور نوشته شده است.

چکیده

متأثر از آموزه ­های رنسانس شاهد مبنا قرار گرفتن مؤلفه‌هایی چون اومانیسم، سکولاریسم و توجه صرف به عقلانیت در ساحت سیاسی ـ اجتماعی بشر هستیم؛ که این امر مهم تحولات کمی و کیفی ساختاری را در پی داشته است. سیطره نگرش منافع محوری صرف، نسبیت انگاشتن مذهب و معنویت در سطح جهان، رشد روزافزون درگیری‌های نژادی ـ قومی، استعمار و استثمار منابع انسانی ـ طبیعی، از بین رفتن استقلال و اراده بشریت به­تبع توجه صرف به عقلانیت ابزاری، از نتایج آموزه­های فوق و مهم‌ترین مصداق آن، یعنی جهانی‌شدن فرهنگ است.

مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که کدام‌یک از جهان‌بینی‌های لیبرال ـ دموکراسی و معارف رضوی توان و قابلیت تأثیرگذاری بیشتری در جهان مادی‌گرا و ایدئولوژی زده امروزی را دارند؟ یافته‌های پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار تحلیل گفتمان به‌دست‌آمده حاکی از آن است که مشکلات روحی روانی، متزلزل شدن بنیادهای خانواده و سایر ناهنجاری­های‌ اجتماعی ـ سیاسی از مهم‌ترین پیامدهای حاکم شدن گفتمان جهانی‌شدن فرهنگ و دال مرکزی آن یعنی اومانیسم است. همچنین نگرش‌هایی نظیر مارکسیسم، نئومارکسیسم و … نتوانسته‌اند این خلأ اساسی را پر کنند.

به همین منظور به دنبال تزلزل معنایی و حمایتی سایر گفتمان‌ها، معارف رضوی به‌عنوان فرهنگ فرابشری و دال‌های مرکزی آن چون: محبت، رأفت، اخلاق‌مداری، عدالت و آزادی به‌عنوان مؤلفه‌های فطری ـ الهی که امروزه از گمشده‌ها و نواقص زندگی بشریت­اند، می‌توانند راهگشای معضلات کنونی و تحقق‌بخش خواسته‌های مادی و معنوی افراد و شکوفایی قابلیت‌های وجودی آنان شوند.

۱ ـ مقدمه

جهانی‌شدن به‌عنوان یک رویکرد گرچه به نظر می‌رسد، به درازای عمر بشریت قدمت دارد. ولی در دهه پایانی سده بیستم و آغاز هزاره سوم میلادی بحث جذاب و البته مناقشه‌برانگیز جهانی‌شدن مطرح‌تر شد. به‌طوری‌که هرکدام از نهادها و سازمان‌های مربوطه در کل جهان، مشکلات و سختی‌های شکل‌گرفته در کشورشان را به‌ گردن این فرایند می‌اندازند. مقامات حکومتی مشکلات اقتصادی خود و طرفداران محیط‌زیست، نابودی طبیعت را ناشی از تأثیر مخرب جهانی‌شدن می‌دانند. اجتماع‌های بومی در دیگر جوامع، محو خرده‌فرهنگ‌ها در برابر موج فراگیر جهانی‌شدن فرهنگ را هشدار می‌دهند (دهشیری، ۱۳۷۹: ۷۲).

جهانی‌شدن فرهنگ مدعی است که دوران انحصار و متافیزیک محوری و برتری ذاتی یک فرهنگ، ازمیان‌رفته و عرصه برای حضور و نشو نمای همه فرهنگ و هویت‌ها فراهم‌شده است؛ اما چیزی که امروزه در سطح جهان حاکم است، با این گفته‌های منطقی تناقض آشکار دارد؛ ازاین‌رو اکثر تحلیل‌گران، باطن اصلی جهانی‌شدن فرهنگ را ظهور آمریکایی شدن، غربی سازی و ترجمان نوینی از استعمار کهن می‌دانند که از طریق امپریالیسم رسانه‌ای در حال گسترش به دیگر مناطق جهان است (صالحی امیری و حسین زادگان، ۱۳۸۹: ۳۲).

مشکلات و معضلات جامعه بشر امروزی مانند تزاید نابرابری‌های اقتصادی، سیاسی و اعمال تقسیم‌بندی‌های واهی میان بشریت، شیوع ناامنی، تبعیض، جنگ‌ها  و سایر معضلات در جهان،  نشان از حاکم شدن سلطه یک‌جانبه یا چندجانبه و مدیریت ناعادلانه در اداره جهان دارد که باعث به وجود آمدن مسائل و مشکلات غامض جهانی گشته است؛ بنابراین ضرورت بازنگری در کاربست اداره جهان بر اساس اندیشه‌های فطری ـ انسانی و ارزش‌های جهان‌شمول ازجمله عدالت، اخلاق‌مداری در روابط، احیای انس و محبت در زندگی بشریت و آزادی همگانی بر پایه عزم جهانی و مشارکت همگانی تنها راه برون‌رفت از این وضعیت است (مرکز پژوهش‌های ریاست جمهوری،۱۳۹۰: ۷ ـ ۸).

در این مقاله مساعی بر آن است با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای ـ اسنادی و در چارچوب ابزارتحلیل گفتمان به تحلیل و بررسی جهانی‌شدن فرهنگ و سیره و معارف رضوی بپردازد. درواقع به این سؤال اصلی پاسخ دهد که برای پاسخ‌گویی به مشکلات و معضلات کنونی کدام‌یک از گفتمان‌های مذکور در تآمین هرچه بهتر نیازهای مادی ـ معنوی  بشریت،  قابلیت و توان لازم  و جامع را  در دسترس قرار می­دهند.

در پاسخ نویسنده فرض را بر این می‌گیرد که جهانی‌شدن، به‌خصوص در بعد فرهنگی و مکاتب ملهم از این پارادایم، مدعی  ایجاد و تقویت تکامل‌یافته‌ترین شیوه زندگی و  فراهم کردن پیشرفت، رفاه و برابری همگان­اند ، اما رفته رفته شاهد گسترش هرچه بیشتر فقر، فساد، درگیری‌ و سایر تبعیض‌ها در زندگی بشریت هستیم؛ که  نتایجی چون مادی‌گری، شیء گشتگی، ازخودبیگانگی، سلطه‌گری، استثمار و استعمار به شیوه‌ای نوین در قالب تروریسم و کشتارجمعی افراد بی‌گناه در سطح جهان  را در پی داشته است ؛ بنابراین به نظر می‌رسد، فرهنگ مصرفی سرمایه‌داری، بطن این جریان را تشکیل می‌دهد. بر همین مبنا آموزه‌ها و ارزش‌های نهفته در گفتمان رضوی که وامدار اسلام اصیل و سیره نبوی است، می‌تواند این جریان پارادوکسیکال را عیان کند. امروزه جامعه بشری بیش از هر دوران تشنه­ی عدالت، حقیقت و صلح، محبت، اخلاق‌مداری و… است. آموزه‌ها، آیین عملی و نظری سیره رضوی با الهام از مواردی مانند رأفت و مهربانی، عدالت محوری، مبارزه با ظلم، اخلاق‌مداری، آشکار کردن سیاست مکاری، عقلانیت مداری و… می‌تواند به بهترین نحو پاسخگوی  نیازهای بنیادین افراد در دو بعد دنیوی و اخروی باشد.

۲ ـ مفهوم شناسی پژوهش

۲ ـ ۱ ـ جهانی‌شدن فرهنگ

 امروزه یکی از چالش‌برانگیزترین مفاهیم در میان تحلیل اندیشمندان و تحلیل‌گران سیاسی ـ اجتماعی بحث جهانی‌شدن است. Global به معنی جهانی، فراگیر و پیوسته و Iization به معنای یک فرایند و دگرگونی اساسی در حال انجام معنا شده است (سلیمی، ۱۳۸۴: ۳). تقریباً از سال ۱۹۶۱ به بعد بود که فرهنگ وبستر به دنبال بازشناسی آشکار و اهمیت فزاینده پیوندها و ارتباطات جهان‌گستر، برآن تأکید کرد. در محافل دانشگاهی شاید برای اولین بار در علم اقتصاد بود که به کار رفت و به‌تدریج براثر پیشرفت‌های چشمگیر در حوزه‌های فناوری‌های ارتباطی ـ اطلاعاتی این واژه بیش‌ازپیش مطرح شد و به سایر رشته‌ها تسری پیدا کرد. به‌طوری‌که امروزه جهانی‌شدن به‌عنوان پارادایم حاکم برجهان در کانون اغلب مباحث سیاسی، اقتصادی، جامعه‌شناختی و فرهنگی قرارگرفته است (محمودی رجا ۱۳۹۳ :۱۰ ـ ۱۲).

صاحب‌نظران کاربرد رسمی و علمی این مفهوم را به انتشار دو کتاب " دهکده جهانی مارشال مک لوهان که به نقش و اثر تحولات و پیشرفت‌های اطلاعاتی ـ ارتباطی در زندگی گذشته بشر پرداخته بود و دیگری نوشته‌های" ژبیگنو برژینسکی رئیس شورای امنیت ملی آمریکا مبنی بر نقش آمریکا در رهبری جهان و تأکید بر فرهنگ لیبرال دموکراسی به‌عنوان مدل اعلاء در زندگی بشریت، مرتبط می‌دانند (عبدالحمید علی، ۱۳۷۹: ۱۵۲). به دنبال استحاله روش‌های اثباتی، زمینه برای تجدید حیات فلسفه سیاسی و تبدیل علم سیاست به یک مقوله فرهنگی فراهم شد. به‌طوری‌که فرهنگ از حالت تبعی و عرضی بیرون آمده و در پاره‌ای از موارد خصلت زیر بنایی به خود گرفته است؛ ازاین‌رو عده‌ای صحبت از قرن فرهنگ، پارادایم فرهنگی و ظهور قاره ششم فرهنگی می‌کنند (واترز، ۱۳۷۹: ۱۸-۲۱). به‌طورکلی اغلب متفکران، جهانی­شدن را یک فرایند تدریجی و پایدار در نظر گرفته‌اند که روزبه‌روز بر شتاب و گستره آن افزوده می‌شود و  زمینه را برای ظهور فرهنگ سوم در سایه گسترش رسانه‌های ارتباط‌جمعی، مهاجرت انسان‌ها، توریسم به کشورهای دیگر، تسهیل کرده است (نش، ۱۳۸۹: ۸).

۲ ـ ۲ ـ فرهنگ: این واژه در لغت برگرفته‌شده از زبان باستان به معنی کشت و کار و پرورش است. در اصطلاح به معنی کلیت در هم تافته‌ای است که دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، آداب ـ رسوم، ارزش‌ها ـ اعتقادات، احساسات و به‌طورکلی  نماد هویت دهندگی، توسعه‌خواهی، خلاقیت را در برمی‌گیرد (محمودی رجا، ۱۳۹۳: ۴۵). جعفری در یک تعریف جامع و در نقد تعریف رایج از فرهنگ در غرب معتقد است که «فرهنگ عبارت است از کیفیت، شیوه شایسته و بایسته برای آن دسته از فعالیت‌های حیات مادی و معنوی انسان‌ها که مستند به طرز عقل سلیم و احساس‌های تصعیدشده آنان در حیات تکاملی است. وی در یک تقسیم‌بندی کلی فرهنگ را به دودسته­ی پیشرو و پیرو تقسیم می‌کند. فرهنگ پیرو را مدلی از زندگی می‌داند که تابع هیچ اصل و قانون اثبات‌شده‌ای نیست و ملاک درستی و نادرستی در آن تمایلات طبیعی و هوس‌های انسان‌هاست (به نقل از سروری مجد،۱۳۹۲: ۸۰) اما در سوی دیگر، فرهنگ پیشرو قرار دارد که دارای ویژگی‌هایی چون هدف و غایتمندی، پویایی و استمرار است و بر پایه اصول ثابت حیات تکاملی و اصیل قرار دارد و  در سایه آن امکان حیات اعلی و طیبه، تمدن سازی برای بشریت و در یک‌کلام عزت، کرامت الهی انسانی و سعادت در دنیا و آخرت امکان‌پذیر است» (جعفری،۱۳۷۳: ۷۷).

۳ ـ شاخص‌ها ‌و ابزارهای مهم جهانی‌شدن فرهنگ

برای تبیین و تحلیل پارادایم اصلی حاکم برجهان یعنی جهانی‌شدن فرهنگ، نیازمند مشخص کردن شاخص‌ها، ابزارها و فعالیت‌های عامه‌پسندی هستیم که این جریان برای گسترش و تسریع در دستیابی به اهداف و افکار ایجاد کرده و بر تمام ابعاد زندگی بشریت تأثیر گذاشته است. در اینجا باید به ابزارهای اقتصادی مانند رویکرد نظام سرمایه‌داری مبتنی بر پول، بازار، حمل‌ونقل تأمین مالی و ابزارهای فرهنگی: امکانات ارتباطی ـ اطلاعاتی مانند تلفن، اینترنت، ماهواره و زبان واحد و… اشاره کرد (آرت شولت، ۱۳۸۲: ۷۵ ـ ۷۷).

ابزارهای مهمی که در تحقق فشردگی زمان و مکان و دهکده جهانی نقش اساسی دارند و باعث شده‌اند تا میلیون‌ها نفر بلکه میلیاردها نفر در کره خاکی به همه حوادث، رویدادها و تحولات رخ‌داده در سرتاسر جهان دسترسی داشته باشند. این وسایل امروزه به‌عنوان نئوتوتالیتر مطرح‌اند بدین معنی که اگر در قدیم توتالیتر به معنای حاکمیت و اقتدار یک حاکم مستبد بر تمام امور افراد انسانی بوده است، امروزه به‌واسطه­ی انقلاب انفورماتیک و سایر ابزارهای ارتباطی شاهد ظهور نئوتوتالیتر هستیم که ذهنیت، تفکر، احساسات و به‌طورکلی عقل را از انسان گرفته و انسان را به‌صورت یک شیء درآورده است که از خود هیچ اراده، استقلال عمل و آزادی ندارد (محمودی رجا، ۱۳۹۳: ۶۷).

۴ ـ مشکلات امروزی بشر و ضرورت کاربست معارف رضوی در جهان:

بشر امروزی با چالش‌ها و مشکلات عدیده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند که بخش عمده‌ای نتیجه­ی عملکرد قدرت‌های بزرگ و مبنا قرار گرفتن مادیت و ثروت در مناسبات جهانی است. در یک نگاه کلی مشکلات بشری حاکم برجهان امروزی عبارت‌اند از:

۴ـ ۱ ـ سلطه‌جویی، برتری‌جویی و ایجاد کانون بحران: این سیاست به‌ویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم با مطرح‌شدن ثروت و قدرت به‌عنوان معیار اصلی در جهان، حاکم شد؛ به‌طوری‌که این کشورها از طریق فشارهای سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی، ایجاد بحران‌های امنیتی، تفرقه‌افکنی و اختلاف میان مردم، اقوام و قبایل برای دست‌یابی به اهداف خود و درواقع مشروع جلوه دادن اعمال و رفتار خود می‌کوشند.

۴ ـ ۲ ـ ناکارآمدی سازمان‌های منطقه‌ای ـ بین‌المللی: بااینکه این سازمان‌ها برای گسترش عدالت، امنیت و صلح پایدار در کشورهای جهان بناشده‌اند، اما به دلیل تأثیرپذیری از عنصر قدرت و زور محوری حاکم برجهان پس از جنگ جهانی دوم، کارایی و عمل کردن به وظیفه اصلی خود را فراموش کرده‌اند، در این رابطه باید گفت، شورای امنیت  که باید ضامن صلح و امنیت برای همه کشورها باشد، خود عامل بی‌عدالتی محض، ناامنی و تضییع حقوق ملت‌ها شده است.

۴ ـ ۳ ـ هجوم و هجمه سازمان‌یافته به ارزش‌های الهی ـ انسانی و برجسته کردن فرهنگ مصرفی سرمایه‌داری: باارزش‌ترین و مقدس‌ترین بنیاد انسانی، نهاد خانواده است. نهادی که کانون پاک عشق، صمیمیت و محیط امن برای تربیت نسل‌های بشری و بستر شکوفایی عاطفه‌ها و استعدادهاست. امروزه هجمه سازمان‌یافته‌ای از ناحیه­ی دشمنان انسانیت و چپاول گران اقتصادی از طریق ترویج سبک زندگی مادی‌گرا باقدرت رسانه برای فروپاشی این نهاد و استحاله فرهنگ‌های بومی سنتی و تغییر خودباوری و عزت‌نفس را در دستور کار قرار داده­اند. امری که زمینه­ی چپاول و غارت مستقیم و غیرمستقیم منابع طبیعی و انسانی را در این کشورها میسر کرده است (محمودی رجا، ۱۳۹۳: ۹۰)

۴ ـ ۴ ـ گسترش فقر، بی‌سوادی و محرومیت از بهداشت و فاصله فقیر و غنی در جهان: درحالی‌که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد منابع طبیعی انسانی و سایر معادن زیرزمینی و قیمتی در سه قاره آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا قرارگرفته است؛ اما به یغما بردن این منابع توسط قدرت‌های چپاولگر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث شده که روزبه‌روز فاصله فقیر و غنی در جهان گسترش ‌یابد. طبق آمار منتشرشده توسط سازمان ملل، روزانه حدود ۱۰۰ میلیون نفر گرسنه بر بالین می‌گذارند و ۹۸۰ میلیون نفر در فقر مطلق‌اند. همچنین نسبت برخورداری میان فقیر و غنی در برخی نقاط به ۴۰ برابر رسیده است. یک‌سوم مرگ‌ومیر در جهان یعنی روزانه ۵۰ هزار نفر ناشی از عوامل مربوط به فقر است (پژوهش‌های ریاست جمهوری، ۱۳۸۹: ۴۰ ـ ۵۰).

 5 ـ معارف و جهان‌بینی رضوی:

بشر همواره در طول تاریخ به دنبال ترقی، پیشرفت، تحقق زندگی توأم با برابری، عدالت و… بوده است. این مصادیق در معارف رضوی به‌وضوح دیده می‌شود. امام رضا (ع) به‌عنوان هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت شیعیان اثنی‌عشری است که طبق نص صریح پیامبر اکرم (ص) به‌عنوان امام امت از قبل معرفی‌شده بود. خصایلی مانند عالم آل محمد، امام رئوف ازجمله لقب‌هایی است که طبق روایتی از امام جواد (ع) از سوی خداوند به وی اعطاشده است (مفید ۱۴۱۲ ق، الف ج ۲: ۲۵۱). باید گفت سیره رضوی مجموعه آموزه‌ها، اندیشه‌ها و شیوه هدایت، اجرای احکام الهی برای سعادت و کمال و شکوفا شدن استعدادهای ذاتی، تکامل و ترقی مادی و معنوی بشری است که بعد حکمت نظری و عملی را در برمی‌گیرد و سرشار از مصادیقی چون علم، زهد، اخلاق، عبادت، کرامت، سیاست و حکمت است (سروی مجد، ۱۳۹۳: ۶۹). در این سلوک زندگی، تکامل و ترقی واقعی برای بشر، بسط معنویت و فطرت خداجویی انسان‌ها، شکوفایی عقل، احسان، اخلاق‌مداری در روابط اجتماعی توسعه دانش و حکمت ورزی در جامعه، شکوفایی و توسعه اقتصادی و در یک‌کلام جامعه و تمدن سازی بر مبنای اصول و هنجارهای الهی ـ انسانی برجستگی خاصی دارد. در صورت استناد به سیره، فرهنگ و معارف آن حضرت، زندگی استوار، حیات طیبه و به‌طورکلی رسیدن به عزت، کرامت انسانی و الهی قابل‌دستیابی است (همان: ۸۳).

۵ ـ ۱ ـ محبت و رأفت:

یکی از صفاتی که با شنیدن نام امام رضا (ع) در اذهان تداعی می‌شود، رأفت، مهربانی و محبت ایشان است. محبت از ریشه حبب است و اسم مصدر به معنای دوست داشتن کسی است (دهخدا،۱۳۷۷: ذیل محبت). در دین مبین اسلام آیات و روایات فراوانی دراین‌باره وجود دارد. به‌طوری‌که در فرهنگ اسلامی، دین جز محبت نیست (مجلسی،۱۴۰۹، ج ۲۷: ۸۵). به‌طورکلی در اندیشه اسلامی و فرهنگ رضوی، هندسه و شاکله اصلی عالم برمدار و محور محبت دایر است و نعمت‌های مادی مانند ثروت، ابر، باد، باران در خدمت و ابزاری برای جلب رحمت پروردگارند؛ در همین باره خداوند در سوره انعام آیه ۵۴ می‌فرماید «وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَهٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ».

امام معصوم همواره بر این مؤلفه تأکید زیادی داشتند که دشمنی و دوستی‌هایتان جز در راه خدا نباشد؛ خداوند در حدیث قدسی در همین باره به پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید «همتت را یک‌چیز قرار بده: زبان، بدن، اندیشه و انگیزه‌ات را الهی کن؛ اگر دل به خدا دادی دیگر نگران چیزی نباش. عقل را در راه خدا به‌کارگیر، اهل یقین، حسن خلق، سخاوت و رحمت بر خلق می‌شوی» (فیض کاشانی،۱۴۰۶ق، ج ۲۶: ۱۵).

۵ ـ ۲ ـ عقلانیت

در دنیای غرب به‌خصوص حاکم شدن آموزه‌های مدرنیته­ی متأخر، عقلانیت و جایگاه آن در روابط و مناسبات جامعه، به‌عنوان یک عامل ارزشی و ایدئولوژیک برتری محور در بررسی تطبیقی خود با سایر فرهنگ و تمدن‌ها از سوی اندیشمندان و تحلیل گران غربی مورد تحلیل قرارگرفته است.

دین مبین اسلام به‌عنوان اکمل ادیان و اتمام نعمت‌ها جهت پاسخ‌گویی جامع به نیازهای افراد، ضمن توجه به این مؤلفه، برای پوشش دادن نواقص عقل بشری بر  وحی و دستورات دینی در قالب دو جنس همزاد و همگام، تأکید کرده است.

در اسلام و به‌طور اخص فرهنگ و معارف رضوی،"عقل و عقل‌گرایی"  جایگاه برجسته­ای را به خود اختصاص داده است  باید گفت در این معارف  با دیدی گسترده‌تر عقلانیت و خردورزی به‌عنوان مهم‌ترین ویژگی و ماهیت فلسفی افراد بشری و وجه ممیز انسان با سایر موجودات در نظر گرفته‌شده است. دراین‌باره باید این روایت اشاره کرد: «ان الله رکب فی الملائکه عقلا بلا شهوه و رکب فی البهائم شهوه بلاعقل و رکب فی بنی‌آدم کلتیها فمن غلب عقله شهوته خیر من الملائکه و من غلب شهوته عقله فهو شر من البهائم؛ همانا خداوند در فرشتگان، عقلی بدون شهوت و در چارپایان شهوتی بدون عقل و در فرزندان آدم هردو را قرارداد؛ پس کسی که عقلش بر شهوتش غالب شود، برتر از فرشتگان و کسی که شهوتش بر عقلش غلبه پیدا کند پست‌تر از چارپایان است» (حرعاملی، ۱۴۰۹ق، ج ۱۱: ۱۶۴)

در رابطه بااهمیت عقل و عقلانیت در جهان‌بینی و فلسفه اسلامی باید متذکر شد که محبوب‌ترین مخلوق،  مخاطب خداوند در انجام تکالیف، عقل است (کلینی،۱۴۰۷ق، ج ۱:۱۰) و پرستش خدا، به دست آوردن بهشت، احیای امربه‌معروف و نهی از منکر در سایه آن قابل‌دستیابی است؛ از همین رو امام رضا (ع) دوست هرکسی را عقلش و جهل او را دشمنش می‌داند (همان، ج ۱، ح ۱: ۱۱)؛ و از سوی دیگر باید گفت که در فرهنگ و معارف رضوی کیفیت و کمیت پاداش و جزای مردم در روز قیامت را میزان عقلشان تعیین می‌کند (همان: ۲۱ ـ ۲۳). برخی درباره توجه ویژه فرهنگ و معارف رضوی در حوزه­ی عقل‌گرایی به حدیث امام موسی کاظم (ع) اشاره می‌کنند که به هشام فرمودند: «ای هشام خداوند بر مردم دو حجت دارد، حجت آشکار که همانا رسولان خدا، امامان و ائمه اطهارند و حجت پنهان که همانا عقل مردم است» (کلینی، ۱۴۰۷ق، ج ۱: ۱۹). امام رضا (ع) در حدیثی شاخص‌های عقلانیت در روابط و مناسبات اجتماعی انسانی را مطرح کرده‌اند «لایتم عقل امرء مسلم حتی تکون فیه عشر خصال»؛ عقل هیچ انسان مسلمانی کامل نمی‌شود مگر اینکه ده خصلت و عنصر در آن دیده شود:

۵ ـ ۳ ـ سیاست در معارف رضوی

سیاست یکی از مبهم‌ترین و پیچیده‌ترین واژگان فرهنگ علوم سیاسی است که از قدیم تاکنون از سوی اندیشمندان و تحلیل گران برداشت‌های متفاوتی از آن ارائه‌شده است. تعابیری مانند فن نگه‌داشتن و حفاظت از ملک، فرمان راندن بر رعیت، ریاست، حکمرانی، داوری، تدبیر، راهنمایی و اداره کردن جوامع ازجمله معانی است که درباره سیاست در اذهان متبادر می‌شود (درخشه،۱۳۸۶: ۱۴۱). دیویدایستون آن را توزیع اقتدارآمیز ارزش‌ها و هنجارها می‌داند (عالم،۱۳۷۵: ۷۵).

نهایتاً باید گفت که در اغلب تحلیل‌های صورت گرفته درباره این واژه بر عنصر و مفهوم کلیدی آن یعنی قدرت محوری تأکید اساسی شده است (مشیرزاده،۱۳۹۱: ۸۹) اما این تعریف و جهان‌بینی از سیاست طبیعتاً در راستای تأمین منافع عده‌ای قلیل و تضییع حقوق اکثریت افراد بشری است؛ بنابراین ضرورت بازنگری در تعریف این واژه و تحقق یک مدل جایگزین برای در برگرفتن معنایی جامع، تحقق اهداف و آموزه‌های تأمین منافع همگان در جهان امروزی، حیاتی است. در حقیقت چیزی که در حال حاضر بر روابط و مناسبات جهانی حاکم است، سیاست رئالیستی متأثر از نگرش‌های  هابز، ماکیاولی و مورگنتای از سیاست است که همگی بر مکر، قدرت محوری، منافع محوری برای تأمین اهداف و منافع ملی به هر قیمتی که شده تأکیددارند (عالم،۱۳۸۷: ۹۶). امروزه دوران "انسان، گرگ انسان است". همه جوامع و افراد برای دست‌یابی به امنیت، منافع خصوصی خود باهم رقابت دارند و در عصر آنارشی یا عدم اقتدار مرکزی برای نظم جهان، هرکسی که زور و قدرت بیشتری داشته باشد، بهتر می‌تواند به اهداف حیاتی و توسعه و پیشرفت ملی خود دسترسی پیدا کند (مشیرزاده، ۱۳۹۱: ۱۲۰ـ ۱۲۳) اما مصداقی دیگر از سیاست وجود دارد که از ریشه و بنیاد با جهان‌بینی فوق مخالف است.

فرهنگ و سیره رضوی با وامداری از آموزه و ایدئولوژی جامعه نبوی و حکومت عدل علوی از سیاست، تعریفی دیگری دارد. در این نگرش، سیاست نه به‌عنوان علم زور و قدرت سنجی، بلکه بسان علم هدایت و تدبیر جامعه برای رساندن افراد به سعادت، تکامل و ترقی دنیوی و اخروی، شکوفایی استعدادهای ذاتی فارغ از توجه به عناصر تبعیض‌آمیز مطرح است (افتخاری، ۱۳۹۲: ۸).

سیاست حاکم در دنیای غرب با مبنا قرار دادن هستی‌شناسی و جهان‌بینی مدرنیسمی، ماتریالیسم و تسلط همه‌جانبه در طبیعت را هدف غایی انسان‌ها مطرح کرده است (همان: ۱۱) دراین‌باره خداوند در سوره بقره آیه ۸۶ می‌فرماید «اینان همان کسانی‌اند که آخرت را دادند و دنیا را خریدند، از عذابشان کاسته نشود و کسی یاریشان نکند»؛ اما در مقابل جهان‌بینی تک‌بعدی فوق، سیاست و معارف رضوی بر مبنای عنایت به آموزه‌ها و دستورات دینی، نگاهی جامع در حوزه دنیوی و اخروی افراد دارد که در چارچوب چنین نگرشی، سیاست علمی است که به دنبال اداره مطلوب امور دنیوی و  رسیدن به سعادت و هدایت واقعی  در بر پایه‌ی برخی اصول و گزاره‌های هنجاری است (خسرو پناه و پناهی آزاده، ۱۳۸۹: ۵۶).

درباره غایت سیاست و اقداماتی که حکمرانان، باید برای افراد فراهم کنند؛ نیز  نگرش‌های متفاوتی دیده می‌شود. به‌طوری‌که عده‌ای مفهوم منفعت محوری و لذت‌گرایی را کانون اصلی سیاست معرفی کرده‌اند، درنتیجه حاکم سیاسی " باید " امکان تحقق این هدف واقعی را فارغ از توجه به الزام‌های اخلاقی ـ هنجاری بلکه تأمین‌کننده حداکثر رفاه و شادی برای همگان فراهم کنند (جونز، ۱۳۸۳: ۵۰۰)؛ اما در مقابل، سیره و معارف رضوی با التزام به اصول اخلاق اسلامی، حکمت، زهد، تقوا، علم محوری و عدالت‌گستری تعریفی جدید از سیاست ارائه کرده است. سعادت محوری، غایت سیاست در نظر گرفته است؛ از همین رو شالوده و کنه اصلی سیاست در نگرش اسلامی صرفاً کسب لذایذ مادی و منفعت‌طلبی در نظر گرفته نمی‌شود بلکه بر بعد هدایت، مدیریت و شکوفا شدن استعدادهای ذاتی در همه افراد بشری توجه می‌شود (افتخاری: ۱۳۹۲: ۱۵).

۵ ـ ۴ ـ عدالت‌طلبی

عدالت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین واژگان در زندگی بشریت در طول تاریخ برای اعتلای اخلاقی فرهنگی اجتماعی و اقتصادی مطرح بوده است. در لغت به معنای برابری، استقامت و راست کردن کژی و اعوجاج، انصاف، حد وسط میان امور و در مقابل ظلم و جور معنی شده است (راغب اصفهانی، ۱۴۱۶ق: ۳۲۶). عدالت در نظام اسلامی به‌طورکلی به معنای قرار دادن امور در مواضع خود و نظام تعاملی در نظر گرفته می‌شود که در کنار آن، مفهوم مسئولیت مشترک شکل می‌گیرد. زمینه­ساز تحقق عدالت، همدلی و اطاعت افراد از ولی خداست (شعیری، بی‌تا: ج ۱: ۱۱۹).

در اسلام شاکله اصلی نظام و به عبارتی دال مرکزی و حکومت اسلامی، مفهوم عدالت است؛ چراکه خداوند هستی را بر اساس حق و عدل آفریده یا به تعبیر امام علی (ع) عدل مایه حیات بشر و مایه اصلاح بشر است و هدف ارسال انبیا معرفی‌شده است (آمدی،۱۳۶۶، ج ۱: ۳۰۷، کلینی، ۱۴۰۷ق، ج ۵: ۲۶۶) خداوند در سوره حدید آیه ۲۵ به اهمیت عدل و قیام بر قسط برای عدل‌گستری اشاره‌کرده است. امام رضا (ع) بر اساس آیه ۹۰ سوره نحل درباره عدل می‌فرماید:«استعمال العدل و الاحسان موزن بدوام النعمه؛ عدالت ورزی و نیکوکاری عامل تداوم و پایداری نعمت‌هاست (ابن بابویه، ۱۳۷۸، ج ۲: ۲۴). در مذهب تشیع عدالت بسیار پررنگ‌تر از سایر مذاهب است به‌طوری‌که یکی از اصول پنج‌گانه آن عدل است و شاید به دلیل همین توجه خاص به عدالت است که شیعه امامیه را "عدلیه" نیز گفته‌اند (مطهری،۱۳۸۳: ۹). ازاین‌رو رواج بی‌عدالتی یکی از عوامل انحطاط جوامع و عدالت به‌عنوان ناموس بزرگ اسلام و ایجادکننده یک مقیاس اجتماعی مطرح است.

۵ ـ ۵ ـ احسان

یکی دیگر از مؤلفه‌های برجسته در سیره، فرهنگ و معارف رضوی، مفهوم احسان و نیکوکاری است؛ که به معانی مختلفی مانند رساندن نفع نیکو به دیگری، انجام کاری از سر آگاهی و به شکل شایسته یا رساندن نفع به دیگری باانگیزه خدایی به‌کاررفته است (سروری مجد، ۱۳۹۲: ۹۴). این مؤلفه مهم در سیره رضوی با مصادیقی مانند احسان به خلق، عفو و صفح، صبر و جهاد درراه خدا دیده می‌شود که در صورت عمل به آن بخش عظیمی از مشکلات قابل‌حل است.

۵ ـ ۵ ـ ۱ ـ احسان و محبت به خلق

 یکی از اندیشه و آموزه‌های برجسته در دین جامع و کامل اسلام که خداوند درآیات و روایات متعدد به آن پرداخته است، اخوت و انس انسانی است. به‌طورکلی اخوت به معنای عام، رفتار مسالمت‌آمیز با انسان‌هاست تا جایی که آنان در مقابل آیین حق دست به عناد و ستیز نزده باشند (نهج‌البلاغه، نامه ۵۳). در همین باره امام علی (ع) در نامه با مالک اشتر می‌نویسد «ای مالک قلبت را از رحمت، محبت و لطف بر مردم پر کن و نسبت به آنان درنده‌خو نباش که خوردن آنان را غنیمت بشماری چراکه مردم دو صنف‌اند: یا برادر دینی تو اند یا همنوع تو در خلقت» از سوی دیگر معنای خاص اخوت که همانا میان مؤمنان و مسلمانان است که خداوند درآیات ۱۰ سوره حجرات، ۲۹ سوره فتح، ۵۴ سوره مائده به آن پرداخته است.

همین مؤلفه در فرهنگ و سیره رضوی به‌وضوح دیده می‌شود به‌طوری‌که در این سیره نیکی و محبت به خلق از سرمایه‌های دنیوی و اخروی پنداشته شده است؛ در همین باره امام رضا (ع) می‌فرمایند «پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند «رأس العقل بعد الایمان بالله؛ التودّد الی الناس و اصطناع الخیر الی کل براو فاجر» اوج خردمندی و خردورزی پس ازایمان به خداوند، درستی با مردم و نیکوکاری به هر انسان چه نیکوکار و چه بدکار است (ابن بابویه، ۱۳۷۶ ق، ج ۲: ۳۵). درباره محبت در فرهنگ رضوی باید به این نکته اشاره کرد که محبت می‌تواند زمینه‌ساز جامعه‌ای عادلانه، انسانی، اصلاح جامعه، تکامل و ترقی دنیوی و اخروی افراد، رسیدن به قرب و رضای الهی، نیل به معرفت واقعی و حقیقی، گسترش محبت و صله ارحام نسبت به یکدیگر، بخشش و مدارا به هنگام غضب، روابط متقابل حاکم خواص و توده، بخشش و انعام مالی و درنهایت گسترش مؤلفه رحمت و رحمان الهی در زندگی بشریت شود (سروی مجد،۱۳۹۳: ۷۶ -۸۱).

۵ ـ ۶ ـ معنویت‌گرایی: معنویت در لغت به معنای معنوی بودن و منسوب به حقیقی ذاتی  و مطلق در برابر امور مادی، ظاهری و صوری مطرح‌شده است (معین، ۱۳۵۴، ج ۴: ۷۶، ذیل واژه معنویت). در یک تعریف کلی اغلب تحلیل گران و اندیشمندان دینی و غیردینی، معنویت‌گرایی را نحوه مواجه‌شدن و جهان‌بینی انسان با جهان و هستی در نظر می‌گیرند؛ که مدعی‌اند در صورت حاکم شدن چنین رویه‌ای حالت‌های نفسانی نامطلوب مانند غم و اندوه، نامیدی، دلهره، احساس سردرگمی و ازخودبیگانگی، بی‌معنایی و بی‌هدفی تا آنجایی که امکان‌پذیر باشد، در انسان محو و رضایت و آرامش درونی  جایگزین می‌شود (ارمکی و نعلچی ۱۳۹۳: ۱۵۹). خداوند در قرآن کریم درآیات و روایات فراوانی، معنویت‌گرایی را عالم باطن،  حقیقت روح جهان مادی و ظاهری در نظر می‌گیرد که در سایه آن امکان رسیدن به حیات طیبه و قرب رضای الهی امکان‌پذیر است (همان: ۱۵۱ – ۱۵۲) در فرهنگ و سیره رضوی، معنویت‌گرایی، برآیندی که از فرایند معرفت، ایمان و عمل صالح در چارچوب شریعت اسلامی و آموزه‌های الهی انسانی حاصل می‌شود.

در فرهنگ و معارف رضوی ضمن تأکید جدی بر معنویت‌گرایی، به آثار و پیامدهای آن در زندگی افراد اشاره‌شده است:

  1. تقویت و توسعه روحیه شهامت، شجاعت و فداکاری، عدم سلطه گری و سلطه‌پذیری
  2. اعتقاد به رازق بودن و روزی دهندگی حق‌تعالی که موجب از بین رفتن حرص، ناخشنودی، استعمار و استثمار در طبیعت و زندگی بشریت می‌شود.
  3. اطمینان و آرامش روحی ـ روانی که خداوند در سوره رعد آیه ۲۸ و فتح آیه ۴ به آن اشاره‌کرده است. در سایه­ی آن دام‌های شیطانی، شهوت نفسانی، توجه صرف مادی‌گرایی و لذت‌گرایی زودگذر دنیوی از بین می­رود و شاهد عفت، پاک‌دامنی، شرافت، برپایی جامعه‌ای سالم ـ انسانی و به‌طورکلی خوشبختی و تعالی همگان در جهان فراهم می­شود (ارمکی و نعلچی، ۱۳۹۳: ۱۵۲ – ۱۵۵).

۶ ـ نتیجه‌گیری

 به دنبال اثرات و پیامدهای تحولات سیاسی ـ اجتماعی رخ‌داده در  دنیای غرب (رنسانس) و به‌طور اخص پس از پیروزی فرهنگ و آرمان لیبرال ـ دموکراسی در رقابت با جریان‌های دیگر ازجمله نازیسم، فاشیسم و به‌ویژه کمونیسم، اندیشمندان غربی، مدعی جهان‌شمولی افکار و آموزه‌های جهانی‌شدن فرهنگ شدند. امری که از دید آن‌ها  رفاه، برابری، آزادی، توسعه  و رهایی کشورهای جهان سوم و عقب‌مانده را درپی خواهد داشت. مواردی مانند افزایش بی‌حدوحصر بی‌اخلاقی‌ها در روابط و مناسبات، گسترش فضای بی‌بندوباری و ناهنجاری‌های اجتماعی در جهان، تزاید گسترده تبعیض و بی‌عدالتی‌ها، درگیری‌های نژادی ـ قومی ـ  قبیله‌ای، اضمحلال و مخدوش شدن هویت، عزت و کرامت الهی انسانی بشریت، سست شدن هرچه بیشتر باورها و اعتقادات مذهبی و خانوادگی، افزایش استعمار، سلطه گری زور محوری، ایجاد و احیای تروریسم و گروهای رادیکال، جرم و جنایات گسترده، فساد و اختلاس مالی  و… تناقض گفته‌های آنان را مشخص می‌کند. مواردی که منجر به بروز مشکلات روحی روانی عدیده‌ای برای نوع بشریت شده است. ازاین‌رو همه بشریت در پی یافتن ایده‌ای جدید برای فائق آمدن بر این زندگی ماشینی هستند که منجر به شیء شدگی و ازخودبیگانگی افراد بشری شده است. از سوی دیگر باید گفت با سپری شدن عصر اندیشه‌های الحادی، امروزه یگانه‌پرستی و اعتقاد به ربوبیت مبدأ هستی ازجمله مشترکات انسان‌هاست که مبنا قرار گرفتن همین امر در تصمیمات می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات جوامع امروزی باشد؛ مورد دیگر درک مشترک جهانی از منابع معرفتی است.

گرچه عقل، تجربه و علم از منابع عظیم معرفتی هستند اما تاریک‌اندیشی قرون‌وسطی، بخش عمده‌ای از جهان غرب را از این منبع مهم معرفتی محروم کرد. عکس‌العمل در مقابل این حرکت متحجرانه، باعث کنار گذاشتن منابع دیگر معرفتی یعنی خدا و معرفت‌های دینی از زندگی بشر در غرب شد؛ اما امروزه با آگاهی عمیق بشری توجه توأمان به دین، دانش، علم، معنویت، نقطه مشترک بشریت جهان امروزی است.

فرهنگ و سیره رضوی به‌عنوان یک فرهنگ قرآنی، فرابشری و عترت اهل‌بیت معصوم بر مبنای توجه و تأکید بر اخلاق‌مداری، محبت و انس محوری در روابط، زهد، تقوا، عدالت، حکمت، علم در روابط بشری به دنبال احیا و تقویت رشد، کمال بخشی و ترقی بشریت است؛ این آموزه‌ها قدرت و قابلیت زیادی برای پذیرش و تأثیرگذاری در اذهان و قلوب جویندگان حقیقت، حکمت، اخلاق‌مداری و محبت متقابل حاکمان و مردم دارد که به‌صورت فطری الهی در انسان‌ها یافته می‌شود؛ به‌واقع امروزه این مؤلفه‌ها گمشده واقعی زندگی الهی انسانی بشر محسوب می‌شود که در فرهنگ رضوی عنایت ویژه‌ای به آن‌ها شده است.

Culture globalization

Webster

Paradigm

Global village

Marshall McLuhan

Brzezinski Zhbygnyv

Liberal Democracy

Waters

Culture

Internet

Art Schulte

Neo totalitarian

Capitalist consumer culture

Rationality

Istone

Hobbes

Machiavelli

Morgenthau

Justice

کد خبر : 73013
تاريخ ثبت خبر : 6 مرداد 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:35
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)