به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از منا، سی و چهارمین نشست از سلسله نشستهای ایدهپردازی و نوآوری در علوم انسانی اسلامی (نشان) با موضوع «درآمدی بر نظریه تشکیک اسلامیت جوهره مدیریت» با حضور دکتر علیرضا چیتسازیان و دکتر محمد نعمتی در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
حسین قلیپور (دانشجوی دکتری تصمیمگیری و خط مشیگذاری عمومی دانشگاه امام صادق «علیهالسلام») به عنوان ایدهپرداز به بیان ایده خود پرداخت. وی در ابتدا به این موضوع اشاره کرد ارائه تعاریف متعدد از مفهوم «مدیریت اسلامی» و با رویکردهای مختلفی چون حِکمی، فقهی و اخلاقی بدان، سبب بوجود آمدن نوعی تشتت مفهومی در این زمینه شده است.
وی افزود: قائل نشدن تفاوت و یا مسکوت ماندن آن برای مدیریتی که علاوه بر معیار حداقلیِ مطروحه در هر کدام از تلقی و رویکرد، معیارها و ارزشهای بیشتری در آن مبنای عمل قرار میگیرد از یک سو و اسلامی ندانستن عملکرد مدیریتی که خارج از آن محدوده، عمل کرده، از سوی دیگر، مسئله مهمی را پیش روی اندیشهورزان این عرصه قرار داده که عبارت است از آیا میتوان مفهومی مشکک از مدیریت اسلامی ارائه داد تا تلقیهای مختلف را در خود جای دهد؟ مفهوم مشکک مدیریت اسلامی، چه سطوح و مشخصاتی دارد؟
قلیپور زمان تحقق اسلامیترین سطح مدیریت اسلامی را زمانی دانست که هدف، فرآیندها و تمرکز مدیریت، منطبق با هدف مکتبی اسلام، ارزشهای آن و برونداد مطلوب باشند. هر چقدر که این سه بعد، انطباق کمتری با اسلام پیدا میکنند، از درجه اسلامیت مدیریت کاسته شده و به درجه عدم اسلامیت، افزوده میشود تا جائی ادامه مییابد که هر سه بعد مذکور، نه تنها در مغایرت بلکه در تعارض با اسلام قرار میگیرند.
دانشجوی دانشگاه امام صادق «علیهالسلام» در ادامه نشان ۳۴ به نتایج به دست آمده از این پژوهش اشاره کرد و گفت: نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مدیریت اسلامی، مفهومی مشکک بوده و تلقیهای مختلف را در سطوح مختلف خود، جای میدهد. نظریات رایج علم مدیریت نیز بسته به اینکه چه نسبتی با هدف مکتبی و ارزشهای اسلام، برقرار میکنند، در پیوستار مدیریت اسلامی و غیر اسلامی قرار میگیرند. در نتیجه، داوری درباب اسلامیت علم مدیریت، منوط به بررسی تفصیلی بوده و به نحو یکپارچه نمیتوان آن را کاملا اسلامی یا غیراسلامی دانست.
در ادامه نشست علیرضا چیتسازیان (عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق «علیهالسلام») به عنوان یکی از اساتید داور گفت: عنوان پیشنهادی برای مقاله، «درآمدی بر نظریه مقول به تشکیک بودن اسلامیت جوهره مدیریت» است. تشکیک اسلامیت بیشتر شک کردن در امکان اسلامی شدن جوهره مدیریت را به ذهن متبادر میکند. این مفهوم یکی از گرههای فهمی حلّ برخی از مشکلات مدیریت اسلامی به ویژه در عملیاتی شدن مدیریت اسلامی است. از این حیث بررسی این موضوع میتواند مشکل نظری جدی را در مسیر تولید علم مدیریت اسلامی حل کند. مرحوم آیت الله مهدویکنی و مرحوم شهید صدر جوهره این بحث را طرح نمودهاند و انتظار میرفت که تقریرکننده نظر، از دیدگاههای این بزرگواران استفاده میکرد که به خوبی از آنها استفاده نشده است.
چیت سازان افزود: آیا میتوان گفت که فروکاستن و تقسیم کردن مباحث مدیریت در سه بخش هدف، فرآیند و تمرکز و بعد اینکه اینها را صفر و یکی اسلامی و غیر اسلامی کنیم و بگوییم به مقول به تشکیک بودن اسلامیت مدیریت رسیدهایم؟ به نظر میرسد خود این اهداف، فرآیند و تمرکز میتواند به طور تشکیکی اسلامی شود. مثلاً تقسیمبندی که در حوزه احکام داریم، ممکن است یک عقد از نظر فقهی منعی نداشته باشد و اسلامی باشد ولی در عین حال در دراز مدت سبب انباشت سرمایه شود، این عقد که از طریق تهذیب و تکمیل پذیرفته شده است درجهای از اسلامی بودن را دارد
چیت سازیان در ادامه افزود: تقسیمبندی تعارض، تغایر و تطابق طبقهبندی مناسبی برای مقولهبندی نبود و با نفس مقول به تشکیک دیدن در تضاد است. با این نگاه خیلی از این امور خاکستری بوده و در حیطه تغایر قرار میگیرند. در همان دیدگاه شما، مفاهیمی مانند هدف، فرآیند و تمرکز موضوع واحدی نیست که به همین آسانی متصف به یکی از صفات انطباق، تغایر یا تعارض شود. مثلاً هدف چیست؟ هدف کدام فرد؟ هدف اعلامی یا هدف اعمالی؟ آیا هدف به جز چیزی است که به آن میرسیم و بعد میگوییم رسیدیم به هدف؟ مقصود شما از فرآیند، کدام فرآیند است؟ چه ابعادی از فرآیندهای متنوع سازمانی؟ ممکن است بخشی از فرآیندها مانند جذب و پرورش سرمایه انسانی اسلامی باشد ولی حقوق و دستمزد نباشد و یا بخش منبع انسانی کلاً اسلامی باشد، ولی فناوری منطبق نگاه اسلام به حقوق عموم مردم درمحیط زیست نباشد. حال اگر میخواهید با این چارچوب برای فرآیند تصمیم بگیرید، این فرآیند انطباق دارد یا نه؟
پس از چیتسازیان، محمد نعمتی به عنوان یکی دیگر از اساتید داور گفت: لازم است این موارد در اصلاح و تکمیل مقاله مدّنظر قرار گیرد: لازم است ایدهپرداز محترم، در حوزه فلسفه علوم اجتماعی بیشتر کار کند. دوگان علم مدیریت و اسلام اشکال اساسی دارد. شبیه این دوگان را در رشته اقتصاد و سایر علوم هم مطرح کردهاند. همان دوگان معروف علم و دین. دانشمندان غربی، اسم دین خود را علم گذاشتهاند: علم اقتصاد، علم مدیریت و …، ولی فقه اجتماعی ما را دین (خرافات) گذاشتهاند. اگر پژوهشگر به این امر تفطن پیدا نماید مسئله رابطه و نوع تأمل علم و دین برایش حل میشود.
انتهای پیام/