| امروز سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

نظریه‌های تولید علوم انسانی اسلامی/16؛


تحقیقات قرآنی علامه طباطبایی مهمترین گام تولید علوم انسانی اسلامی

روش‌شناسی تفسیری و تحقیقات قرآنی علامه طباطبایی را از مهمترین گامهای برداشته شده در تولید علوم انسانی اسلامی دانست که هنوز طراوت و پویایی ویژه ای دارد و همچنان می توان از آنها بهره گرفت.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، علامه آیت الله سید محمد حسین طباطبایی (۱۳۶۰ـ ۱۲۸۱ش) متفکر بزرگ و معاصر اسلامی در فلسفه و تفسیر است که ابتکارات و نوآوریهای ایشان به همراه آثار ارزشمند و متعدد در زمینه فلسفه، تفسیر و اسلام شناسی و تربیت صدها شاگرد بزرگ و تأثیرگذار، از ایشان شخصیت بی بدیلی به وجود آورد و به حق می توان او را رئیس فلاسفه اسلامی معاصر و بسترساز فلسفی علوم انسانی اسلامی معرفی کرد.

سیره علمی و عملی علامه طباطبایی الگوی عملی برای تولید علوم انسانی اسلامی محسوب می شود. او در زمینه تحقیق، تدریس، تألیف و نوآوری اقدامات بسیار سازنده ای انجام داده است که موجب احیای برخی از علوم اسلامی و به‌روزرسانی سنت فکری اسلامی در مواجهه با نیازهای زمان شد.

علامه طباطبایی از نظر علمی نیز برای تولید علوم انسانی اسلامی از سه جهت بسترسازی کرده اند:

  1. تحکیم و تعمیق مباحث فلسفی در قالب یک منظومه هندسی و نظام منسجم فلسفی در بخشهای مختلف معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی.
  2. آغاز جریان فلسفه تطبیقی و گفتگوی عمیق فلسفی با مکاتب و نحله های فلسفی و معرفتی غرب و برخی از اندیشمندان غربی و از این طریق برخی نقاط ضعف تمدن غربی و علوم غربی را بیان داشته است.
  3. ارائه تفسیر روشمند و نظام مند از قرآن کریم و معارف اسلامی و عرضه مباحث جدید علوم انسانی به قرآن و اسلام و استنباط پاسخ های آنها براساس اجتهاد عمیق دینی.

علامه طباطبایی عمده تلاشهای خود را براساس نیازسنجی دقیق و صحیح از وضعیت جامعه فکری زمان خود استوار ساخت. ایشان می گوید: وقتی به قم آمدم مطالعه ای در وضع تحصیلی حوزه کردم و فکری درباره نیاز جامعه اسلامی کردم، بین آن نیاز و آنچه موجود بود چندان تناسبی ندیدم. جامعه ما احتیاج داشت که به عنوان جامعه اسلامی، قرآن را به درستی بشناسد و از گنجینه های علوم این کتاب عظیم الهی بهره برداری کند ولی در حوزه های علمیه حتی یک درس رسمی تفسیر قرآن وجود نداشت.

جامعه ما برای اینکه بتواند عقاید خودش را در مقابل عقاید دیگران عرضه و از آنها دفاع کند به قدرت استدلال عقلی احتیاج داشت. باید درسهایی در حوزه وجود داشته باشد تا قدرت تعقل و استدلال فراگیران را بالا ببرد. چنین درسهایی در حوزه تدریس نمی شد. روحانیت به عنوان قشری از جامعه که عهده دار رهبری معنوی مردم است باید آراسته به فضائل اخلاقی و آشنا به رموز معنوی باشد. چنین تعلیم و تربیتی هم وجود نداشت، مگر در گوشه و کناری و برای افراد نادری؛ به زبان دیگر اساس اسلام بر کتاب، سنت و عقل است و کتاب و سنت برای شناخت محتوای رسالت پیامبر اکرم(ص) و بیانات جانشینان معصوم اوست و قدرت تعقل برای اثبات مسائل اصولی دین و دفاع کردن در مقابل شبهاتی است که از سوی مکتبهای بیگانه درباره مبانی اسلام وارد می شود، اما در حوزه ها فقط فقه و اصول بود که بخشی از سنت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را بررسی کرد، نه از فلسفه و معقول خبری بود و نه از تفسیر قرآن و نه از سایر بخشهای کتاب و سنت. بر خود لازم دیدم که یک درس فلسفه و یک درس تفسیر قرآن و یک درس اخلاق در حوزه شروع کنم.»

از این رو لازم است که در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی به سیره عملی، تلاشهای فکری و نظام اندیشه علامه طباطبایی توجه ویژه شود که به حق می توان گفت ایشان مبانی محکم و برهانی فلسفی را در معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی برای تولید علوم انسانی اسلامی پایه گذاری کرده است.

همچنین گامهای عملی استواری را در تبیین مبانی و مبادی برخی علوم انسانی مبتنی بر فلسفه اسلامی و معارف اسلامی همچون فلسفه اخلاق، فلسفه اجتماع، فلسفه تاریخ، جامعه شناسی و تعلیم و تربیت برداشته است. همچنین روشن است آن دسته از متفکران اسلامی معاصر ایران که نقش جدی و فعالی در پیدایش گفتمان انقلاب اسلامی داشتند شاگردان امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی بودند و حرکت علمی و اندیشه های بزرگانی همچون آیت الله شهید مرتضی مطهری، آیت الله سیدعلی خامنه ای، آیت الله شهید سید محمدحسین بهشتی، آیت الله عبدالله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله جعفر سبحانی، علامه حسن حسن زاده آملی و … در ادامه گفتمانی است که امام خمینی و علامه طباطبایی پایه گذاری کردند.

تحقق علوم انسانی اسلامی زمانی ممکن است که براساس نظام فکری و فلسفی منسجمی ارائه شود که بر پایه برهان و یقین به شناخت هستی، معرفت و انسان بپردازد. در میان همه نظامهای فلسفی موجود، آن نظام فلسفی که بیشترین قرابت و نزدیکی را با این تحول بزرگ دارد، فلسفه اسلامی است که از فارابی تا ملاصدرا تکوین یافته است و در حکمت متعالیه ظهور یافته است.

بی تردید حکمت متعالیه را نیز علامه طباطبایی به یک سیستم فلسفی عالی براساس استفاده از زحمات گران مایه هزار ساله فلاسفه اسلامی و از ثمره تحقیقات وسیع و عظیم دانشمندان مغرب زمین و از به کار بردن قوه ابداع و ابتکار تبدیل کرده است.

تحقیقات علامه در فلسفه علاوه بر تحکیم نظام فلسفی حکمت متعالیه زمینه ظهور فلسفه تطبیقی را فراهم آورده است و با طرح مسائل جدید معرفت شناسی و فلسفه علم گام بسیار بلندی را برای تولید علوم انسانی اسلامی برداشته است.

از منظر علامه طباطبایی، اتقان و استحکام تمامی معارف انسان، به پشتوانه فلسفه و پایه های عقلانی معرفت است. از این منظر، فلسفه دارای ارزش معرفتی و از سنخ معارف درجه اول است که شناخت جامع و کلی را درباره هستی و معرفت به انسان می دهد. بدین جهت تمامی علوم از جهات مختلف وابسته و نیازمند آن هستند و همین ابتنا می تواند همه علوم، حتی علوم ظنی و عملی را از خطر شکاکیت و نسبیت نجات دهد.

همچنین علامه طباطبایی از طریق تفکیک ادراکات انسان به ادراکات حقیقی و اعتباری، توانسته نظریه ای بدیع برای تبیین مرز علم از غیر علم ارائه دهد که هم کاشفیت علوم حقیقی از واقع محفوظ بماند و هم به تحولات اجتماعی و نیازهای عملی انسان در زندگی اجتماعی توجه شود و متناسب با آنها علوم اعتباری را روشمندانه سامان دهد، زیرا ادراکات اعتباری و حرکات استکمالی انسان به سوی غایات طبیعی است که در متن طبیعت و تکوین آدمی نهفته شده است. بنابراین می توان ادعا کرد که براساس تحقیقات فلسفی علامه طباطبایی و شاگردان ایشان می توان به تولید فلسفه علم اسلامی و فلسفه علوم انسانی پرداخت.

از منظر دیگری نیز می توان روش شناسی تفسیری و تحقیقات قرآنی علامه طباطبایی را از مهمترین گامهای برداشته شده در تولید علوم انسانی اسلامی دانست که هنوز طراوت و پویایی ویژه ای دارد و همچنان می توان از آنها بهره گرفت.

تلاشهای اسلام شناختی، قرآن شناسانه و تحقیقات تفسیری ایشان که در تفسیر المیزان تبلور یافته است، هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ روش، الگوی مناسبی را برای مواجهه روشمندانه با متون اسلامی و نحوه فهم، تفسیر و استخراج و اجتهاد علوم انسانی اسلامی ارائه کرده است.

به طور کلی اگر موضوعات و مسائلی که علامه در آنها بحث و بررسی کرده است استخراج شود و محور مذاکرات و مباحثات حوزه و دانشگاه قرار گیرد شکوفایی و باروری شکوفه های علوم انسانی اسلامی در سراسر جامعه اسلامی امری دور از انتظار نیست.

بخش قبلی این سلسله یادداشتها را اینجا بخوانید!

انتهای پیام/

 

کد خبر : 44661
تاريخ ثبت خبر : 28 فروردین 1396
ساعت بارگزاری خبر : 11:00
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)