به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، عباسه سرپرست[۱] و مرتضی فرامرز[۲] مقاله ای با عنوان «نقش مدیریت راهبردی در فرایند ترسیم نقشۀ جامع علمی کشور»رویکردی نظام مند به رشته های علمی دانشگاهها به نگارش درآورده اند که در ادامه می آید:
چکیده
مقام معظم رهبری در دیدار رؤسای دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی سراسر کشور در مرداد ۱۳۸۵، لزوم تبدیل علمگرایی و علم محوری را به گفتمان مسلط جامعه در همۀ بخشها یادآور شدند و با اشاره به هدف سند چشمانداز بیستسالۀ کشور برای رسیدن به رتبۀ اول علمی منطقه تأکید فرمودند که نقشۀ جامع علمی مهم ترین نیاز کشور است که باید با ترسیم آن و براساس زمانبندی و با راهبردی مشخص، به سطوح بالای دانش روز و جهش علمی دست یابیم. در این راستا، در این مقاله سعی شده است فرایند ترسیم نقشۀ جامع علمی کشور بررسی شود. نکتۀ حائز اهمیت آن است که هدف این مقاله مدیریت فرایند ترسیم نقشۀ علمی کشور میباشد که در واقع پیش نیازی برای ترسیم نقشۀ جامع علمی کشور است. برای این منظور، مفاهیم رشد علمی و توسعۀ علمی و تفاوت میان آن دو، بهطور مختصر مشخص گردیده است. در ادامه، نحوۀ مدیریت و ایجاد توازن میان دانش و فناوری بهعنوان ارکان اصلی علم بررسی شده و در پایان، الگویی راهبردی به منظور برنامه ریزی برای رسیدن به سطوح بالای دانش روز، دلگرمی نخبگان و جهش علمی ارائه شده است.
مقدمه
تمامی افراد سازمانها و کشورها، در حال حرکت به سمت تصورات خود و دیگران از آینده هستند. این تصورات که برخاسته از نگرشها، باورها، ارزشها، تواناییها، امکانات، ایمان و امید است، خواسته و ناخواسته، جهت حرکت آیندۀ ما را مشخص می کنند. قطعاً کسانی که آگاهانه، چشمانداز روشنی را برای آیندۀ خویش خلق مینمایند و میکوشند آیندۀ بهتری را برای خود و دیگران رقم بزنند، برندۀ بازی فردا هستند. به اعتقاد اندیشمندان، وجود یک چشمانداز بزرگ و پرشکوه در پیش رو، علاوه بر آنکه باعث انسجام امور و حرکت هدفمند میشود، افراد را نیز برانگیخته و «کششی خلاق و سازنده» ایجاد میکند. روشن بودن یک چشمانداز برای افراد جامعه، باعث حرکت سازنده و با نشاط آنان در جهت توسعۀ شخصی، محلی، ملی، منطقهای و جهانی خواهد.
اگرچه بحث راجع به آیندۀ جهان، منطقه و کشور از حوصلۀ این مطلب خارج است، به طور اختصار اشارتی بدان خواهیم داشت تا بهتر بتوانیم وارد بحث ملی شویم. مطالعۀ رویکردهای جهانی، نشان میدهد که در شرایط فعلی، برخی جوامع در حال حرکت از جوامع صنعتی به سمت جوامع فرا صنعتی یا جامعۀ اطلاعاتی و به تبع آن شکل گیری یک جامعۀ دانش بنیان یا یادگیرنده هستند. خاورمیانه علیرغم آنکه همچون قلبی برای جهان است، به کندی مسیر رشد و توسعۀ خود را در ابعاد گوناگون میپیماید. بحرانهای مختلف امنیتی، سیاسی و اجتماعی و نبود همکاریهای مناسب منطقهای، باعث بروز شرایط ناپایدار در منطقه و عدم حرکت پویای این جوامع به سمت آیندهای باشکوه است. کشور ایران نیز میکوشد در جهت اهداف توسعۀ عالی جهانی خود، ضمن رسیدن به برتری در منطقه، حرکتی جدی را در جهت مشارکت و پیشبرد کمال و تعالی در سطح جهان آغاز نماید.
چشم انداز بیستسالۀ کشور
خوشبختانه کشور ما نیز همسو با تحولات جهانی، چشم اندازی در افق ۲۰ ساله برگزیده است تا در سال ۱۴۰۴٫ش (۲۰۲۵٫م) به کشوری توسعه یافته دارای جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه، توأم با حفظ هویت اسلامی و انقلابی و الهام بخش در جهان اسلام، همراه با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین المللی تبدیل گردد؛ بنابراین ضروری است کشور براساس رویکرد توسعۀ دانایی محور به جامعۀ دانش بنیان مبدل گردد. این چشم انداز براساس مطالعات مجمع تشخیص مصلحت نظام و اصول و جهتگیری رهبر کشور در سال ۱۳۸۲ تصویب و به قوای مختلف ابلاغ گردیده است. (در ادامه به تشریح مختصر این چشم انداز براساس سند موجود خواهیم پرداخت.) جامعۀ ایرانی باید در این افق، کشوری توسعه یافته در الگویی مختلف، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی با تأکید بر مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها و بهره مندی از امنیت اجتماعی و قضایی باشد. (مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۸۲: ۱۲۳) باید تولید ملی آن برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایۀ اجتماعی باشد؛ یعنی اقتصادی دانش بنیان و فناوری محور، شکل گیرد تا بتواند با استفادۀ گسترده و بهره ور از منابع انسانی و اجتماعی، سطح رفاه ملی را تا حد یک کشور کاملاً توسعه یافته ارتقا بخشد؛ رفاهی ملی که مستلزم برخورداری از سلامت، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهره مند از محیط زیستی مطلوب است. در این چشمانداز، ویژگیهای فرد ایرانی مطلوب نیز این گونه تعریف شده است: فعال، مسئولیت پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری، دارای انضباط، روحیۀ تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن خود.
فرمایشات رهبری در جمع رؤسای دانشگاهها (مورخ ۲۳/۵/۱۳۸۵)
حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار رؤسای دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی سراسر کشور، لزوم تبدیل علم گرایی و علم محوری را به گفتمان مسلط جامعه در همۀ بخش ها یادآور شدند و با اشاره به هدف سند چشم انداز بیستسالۀ کشور برای رسیدن به رتبۀ اول علمی منطقه تأکید کردند: «نقشۀ جامع علمی، مهم ترین نیاز کشور است که باید با ترسیم آن و براساس زمانبندی و با راهبردی مشخص، به سطوح بالای دانش روز و جهش علمی دست یابیم». ایشان با اشاره به استعداد انسانی بالا در کشور، جمعیت بالای دانشجویی، تجربههای موفق علمی، استادان مجرب و ورود به برخی از حوزه های علوم پیشرفته و جدید، عامل اساسی را در تحقق نهضت تولید علم، توجه جدی به علوم پایه و نظریه پردازی علمی دانستند و افزودند: «باید ضمن کاربردی کردن علوم و در نظر گرفتن نیازها، جهت گیری علمی مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، به سوی رویاندن علم و تولید آن در کشور باشد».
رهبر معظم انقلاب اسلامی، رشد علمی کشور را یک فرایند دانستند و خاطر نشان کردند: «بر این اساس، باید زمینۀ رشد علمی از ابتدایی ترین مراحل آموزش فراهم شود و این زمینه سازی تا پس از مقاطع عالی دانشگاهی ادامه یابد». ایشان، دولت، شورای عالی انقلاب اسلامی و مجامع تصمیم گیر و تصمیم ساز را مسئول ترسیم فرایند رشد علمی در کشور بر شمردند و تأکید کردند: «باید میزان بودجهای که در برنامۀ چهارم توسعه از تولید ناخالص ملی برای تحقیقات در نظر گرفته شده است، تأمین شود؛ زیرا در غیر این صورت، امکان رشد علمی به وجود نمیآید».
حضرت آیت الله خامنهای، با تأکید بر لزوم اهتمام بیش از پیش به پارکهای علم و فناوری در کشور و همچنین نادیده گرفته نشدن رشد کمی مراکز علمی و دانشگاه ها به دلیل توجه به رشد کیفی، افزودند: «نگاه متوازن به رشته های علمی دانشگاهها یکی از ضروریات مراکز دانشگاهی است که تحقق این امر نیز منوط به ترسیم نقشۀ جامع علمی کشور است». ایشان تأسیس بنیاد نخبگان را یکی از عوامل اساسی برای دلگرمی محققان و پژوهشگران و ایجاد تحرک جدی علمی دانستند. رهبر انقلاب اسلامی بر ایجاد زمینه برای به کارگیری فارغ التحصیلان مقاطع تحصیلات تکمیلی در کشور از جمله مراکز علمی و پژوهشی، تعیین ملاک های کاربردی در کنار ملاک های علمی برای ارتقای اعضای هیئت های علمی دانشگاه ها و افزایش نسبت دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی به کل دانشجویان تأکید و خاطرنشان کردند: «محیط علمی و تربیتی دانشگاهها باید به گونهای باشد که دانشجویان افتخارات و میراث علمی گذشتۀ خود را بشناسند و اعتماد به نفس ملی در آنان تقویت شود».
حضرت آیت الله خامنهای، روحیۀ پرسش گری و درون پاک و همراه با معرفت دانشجویان را از ویژگیهای دوران جوانی و دانشجویی دانستند و افزودند: «باید با استفادۀ صحیح از این ویژگیها و پاسخ متناسب به نیازهای علمی، دینی و تربیتی این قشر، فضای مساعدی برای ارتقای معرفت دینی در دانشگاهها به وجود آید». ایشان، افزایش قدرت تحلیل و فهم سیاسی دانشجویان را از مسائل ضروری برشمردند و با اشاره به لزوم حضور جریان های مختلف و سالم سیاسی دانشجویی در دانشگاهها افزودند: «باید در دانشگاهها زمینهای ایجاد شود تا جریان های سیاسی دانشجویی بدون تبدیل شدن به ابزار گروه ها و جریان های سیاسی خارج از دانشگاهها، ضمن بالابردن فهم سیاسی خود، در کنار تلاش علمی، قدرت شناسایی مغالطههای سیاسی و تحلیلهای فریبنده را بیابند و روحیۀ پایبندی به منافع ملی را نیز تقویت کنند». (بیانات مقام معظم رهبری، ۱۳۸۵)
توسعه چیست؟
توسعه در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته تر شدن و حتی بزرگ شدن است. (فرهنگ لغت آکسفورد، ۲۰۰۱: ۲۷) ادبیات توسعه در جهان، بعد از جنگ جهانی دوم مطرح و تکمیل شد. هدف، کشف چگونگی بهبود شرایط کشورهای عقب مانده یا جهان سوم است تا به شرایط مناسب همچون کشورهای پیشرفته و توسعه یافته دست یابند. طبق تعریف، توسعه کوششی است برای ایجاد تعادلی تحقق یافته یا راه حلی است در جهت رفع فشارها و مشکلاتی که پیوسته بین بخش های مختلف زندگی اجتماعی و انسانی وجود دارد. زنده یاد دکتر حسین عظیمی از مجموع نظرهای علمای توسعه، توسعه را به معنای بازسازی جامعه براساس اندیشهها و بصیرتهای تازه تعبیر مینماید. این اندیشهها و بصیرتهای تازه در دوران مدرن شامل سه اندیشۀ «علم باوری»، «انسان باوری» و «آینده باوری» است؛ به همین منظور باید برای نیل به توسعه، سه اقدام اساسی درک و هضم اندیشههای جدید و تشریح و تفصیل این اندیشه ها و ایجاد نهادهای جدید برای تحقق عملی این اندیشه ها صورت پذیرد.
توسعۀ علمی چیست؟
باید بین دو مفهوم «رشد علمی» و «توسعۀ علمی» تمایز قائل شد. رشد علمی، مفهومی کمی است، در حالیکه توسعۀ علمی، مفهومی کیفی است. رشد علمی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید علم در کشور در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال های گذشته در سطح کلان. توسعۀ علمی عبارت است از رشد همراه با افزایش ظرفیتهای علمی اعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی. در توسعۀ علمی علاوه بر رشد کمی، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد، نگرشها تغییر خواهد کرد، توان بهرهبرداری از ظرفیت های موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. توسعۀ علمی دو هدف اصلی دارد: اول، افزایش دانش مردم جامعه، دوم، استفاده از آن دانش برای تولید فناوری، که هر دوی این اهداف در راستای تحقق تعادل بین تولید دانش و فناوری است و این تعادل همان مفهومی است که در تعریف اساسی توسعه بدان اشاره شد.
سیاستگذاری در زمینه های دانش و فناوری
برای رسیدن به جهشی که مقام معظم رهبری در بیانات خود بدان اشاره نمودهاند، میباید ابعاد مختلفی را در نظر گرفت که اگر آنها گسترش و تعمیم یابند، به دو بُعد کلی «دانش» و «فناوری» منجر می شوند.
وجود این دو بُعد باعث رشد و توسعه در علوم می گردد که هر کدام لازم و ملزوم دیگری است؛ در واقع وجود دانش بدون داشتن برخی از فناوریهای اساسی غیرممکن است و همین طور ایجاد فناوری بدون داشتن دانش کافی امری محال به نظر می رسد. با توجه به این امر اگر در زمینه ای خاص فقط به یکی از این دو بعد توجه گردد، مسلماً در آن زمینه، پیشرفت قابل ملاحظهای صورت نمی گیرد؛ زیرا توجه صرف به دانش تا حدی باعث پیشرفت میگردد و پیشرفت فراتر از آن نیازمند داشتن فناوری های خاص در زمینۀ مربوط است و همین طور توجه صرف به فناوری موجب غافل شدن از دانش و عدم توانایی در تولید فناوری های جدید می گردد. در واقع هدف از سیاستگذاری دانش و فناوری، رسیدن به یک نقطۀ تعادل برای رشد و توسعه است. رهبر انقلاب در بخشی از سخنان خود به فرایند بودن رشد علمی کشور اشاره نمودهاند. در واقع منظور از فرایند، مجموعه عملیاتی است که به صورت گام به گام، با یک هدف خاص انجام می شود و هماهنگی بین این گام ها نیازمند مدیریت است. به طور خلاصه، برای ترسیم نقشۀ جامع علمی کشور ابتدا باید فرایند رسیدن به آن نقشه را طراحی و سپس آن را مدیریت کنیم تا فقط بتوانیم نقشۀ جامع علمی کشور را ترسیم نماییم. عملیاتی ساختن این نقشه خود فرایندی دیگر محسوب می شود که آن هم نیازمند برنامه ریزی و مدیریت است. ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که معمولاً در اکثر برنامهریزیها، نقشۀ مسیر موجود است و با توجه به آن، حرکت آغاز میشود. حال آنکه برای رشد و توسعۀ علمی کشور، نقشهای موجود نیست. رهبر معظم انقلاب، این وظیفه را به دولت، شورای عالی انقلاب اسلامی و مجامع تصمیمگیر و تصمیمساز واگذار نمودهاند. در ادامه، فرایندی برای مدیریت راهبردی دانش و فناوری ارائه میگردد.
مدیریت راهبردی دانش و فناوری
هدف اصلی در مدیریت راهبردی دانش و فناوری، دستیابی به یک نقطۀ تعادل میان توجه به دانش و توجه به فناوری است. برای رسیدن به این نقطۀ تعادل می باید نقاط قوت و ضعف داخلی و همچنین تهدیدها و فرصت های خارجی را نیز بررسی و تحلیل کرد. ذکر این نکته لازم است که هر شاخه از علوم، نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت مخصوص به خود را دارند و توجه به نقاط قوت یک شاخه از علم باعث پیشرفت در علوم دیگر نمی شود. این امر بهخوبی در مورد علوم انسانی و علوم پایه در کشور قابل ملاحظه است و همان طور که رهبر انقلاب در فرمایشهای خود فرمودند، می باید به علوم پایه و نظریه پردازی علمی توجه بیشتری شود و این توجه جز با شناخت کامل نقاط قوت و ضعف میسر نخواهد بود. به طور خلاصه، لازمۀ پیشرفت، شناخت است و تا زمانی که این شناخت حاصل نشود، پیشرفتی نخواهد بود. البته ممکن است پیشرفتهای مقطعی صورت گیرد، ولی چون این پیشرفت ها ناشی از شناخت نیست، نمیتواند پایدار بماند. برای این منظور علوم را تقسیم بندی نموده و هر کدام از آنها را با استفاده از ابزار SWOT بررسی و تجزیه و تحلیل راهبردی کنیم. پس از این مرحله، کلیۀ نقاط ضعف و قوت هر شاخه از علوم و همچنین فرصت ها و تهدیدهای پیش روی هر علم به تفکیک مشخص می گردد.
مدیریت فرایند ترسیم نقشۀ علمی کشور
این فرآیند، از مجموعهای از فعالیت های متوالی تشکیل شده است که هر کدام از آنها هدفی را در راستای رسیدن به نقشۀ علمی کشور ایفا می کنند. فعالیت های ذکرشده صرفاً جنبۀ کلان دارند و هر فعالیت دیگری نیز در بطن این فعالیت ها قابل تعریف است. سازمان یا نهاد مجری فعالیت نیز جنبۀ پیشنهادی دارند و با توجه به مسائل و مصلحت نظام جمهوری اسلامی می توانند تغییر کنند. این فعالیت ها عبارت اند از:
۱ـ تفکیک و گروه بندی کلیۀ علوم در سطح کلان، توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی. نمونهای از این تقسیم بندی در شکل شمارۀ ۱ نمایش داده شده است:
۲ـ تعریف و تفکیک دانش از فناوری در هر شاخه از علوم تفکیک شده در گام ۱ توسط حوزه ها (علوم دینی)، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (علوم انسانی، پایه و فنی و مهندسی) و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (علوم پزشکی). شکل شمارۀ ۲ نشان دهندۀ یکی از شاخه های تفکیک شده در گام ۱ است. در این مرحله لازم است با برخی مفاهیم مربوط به مدیریت در دو حوزۀ دانش و فناوری آشنا شویم که توضیح در این رابطه به بخش بعدی مربوط میگردد.
۳ـ استفاده از ابزارهای مدیریت راهبردی و شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدید های خارجی برای هر شاخه از علوم در دو حوزۀ دانش و فناوری توسط بنیاد ملی نخبگان، حوزه ها و وزارتخانه های ذی ربط.
۴ـ تدوین راهبرد برای هر کدام از نقاط قوت و ضعف بهدست آمده از گام ۳ با توجه به فرصت ها و تهدیدهای خارجی توسط بنیاد ملی نخبگان، حوزهها و وزارتخانه های ذی ربط.
۵ـ یکپارچگی بین راهبرد های تدوینی در گام ۴ توسط دولت.
۶ـ ترسیم نقشۀ راهبردی با استفاده از روش شناسی های شناخته شده در حوزۀ نقشۀ راهبردی نظیر کارت امتیازی متوازن مدیریت دانش. از آغاز خلقت، انسان با موضوع «دانش» همراه بوده است و دانش، نقشی اساسی در زندگی او داشته است؛ اما به گفتۀ «نیکو اِستر»: «هنوز دانش ما راجع به دانش، بسیار اندک است!» تعاریف بسیار متعددی راجع به دانش وجود دارد؛ بهگونهای که به تعبیر داریوش محجوبی (۱۹۹۷) «ما به تعداد انسانهایی که خود را صاحب دانش می دانند، تعریف از دانش در اختیار داریم!» به همین علت ما صرفاً به ذکر تعریفی کلی از دانش میپردازیم. طبق تعریف دیگری، دانش «مجموعهای از گزاره های ساخت یافته راجع به واقعیت ها یا نظریه ها است که حاوی قضاوتی مستدل یا نتیجه ای آزموده شده است و از طریق رسانه های ارتباطی، در قالبی نظام مند، به دیگران منتقل می گردد». پس در واقع دانش (متمایز از اخبار و سرگرمیها)، دربر دارندۀ قضاوتی جدید با تبیین جدیدی از قضاوتهای گذشته است. (محجوبی،۱۹۹۷: ۹۸) به تعبیر «ال گور»، دانش، چکیدۀ اطلاعات است که گاهی اوقات از تخمیر فکری آن، «خرد» (یا معرفت) متولد میشود. در ادبیات «هوش مصنوعی»، «دادهها» مواد خام اطلاعات هستند و «اطلاعات»، چیستی آنچه ارائه شده (یعنی دادهها) هستند. در واقع به تعبیر «شانون»، بنیان گذار نظریۀ اطلاعات در دهۀ ۱۹۳۰، اطلاعات، همان «کاهش عدم قطعیتها» هستند و در نهایت، «دانش»، چیستی و چگونگی آنچه بازنمایی شده (یعنی اطلاعات) است. «استن دیویس» و «جیم بوتکین»، با نگاهی درونی تر موضوع را نگریسته و «اطلاعات» را همان دادههای مرتب شده طبق الگوهای معنادار بیان میکنند و «دانش» را به عنوان «کاربرد یا استفادۀ کاربردی از اطلاعات» معرفی مینمایند. در کل، معماری دانش مشتمل بر سه بخش اساسی است: مهارت، اطلاعات و سازمان (یا ساختار). البته گاه اندیشمندان، «نوآوری» را نیز جزئی از آن دانستهاند. دانش دارای دو نوع کلی است: دانش صریح یا مدون و دانش ضمنی. دانش صریح دانشی است که قابل تدوین و مکتوب سازی از طریق زبانهای رسمی و انتقال به دیگران است؛ در حالی که دانش ضمنی، دانش شخصی افراد است که به مرور زمان و بر اثر تجربه در افراد، جمع میشود و دربردارندۀ عواملی غیر ملموس همچون مهارتها، اعتقادات، دیدگاهها و ارزشهای شخصی است.
مدیریت فناوری
علم «مدیریت فناوری» روش های جامع، نظام مند و آزموده شدهای را در اختیار قرار می دهد تا بتوان به کمک آنها به روشی آینده نگرانه و حساب شده برای یک فناوری خاص، برنامه ریزی نمود. ابزارهای آن نیز عبارت اند از:
ـ پیش بینی فناوری:[۳] برای پیش بینی وضعیت فناوریهای موجود یا نوظهور در حوزۀ علوم موردنظر و زمینه های مرتبط، به عنوان یک فعالیت آینده پژوهی.
ـ ارزیابی فناوری:[۴] برای بررسی شرایط، الزامات و پیامدهای فناوری های مختلف در جهان.
ـ ممیزی فناوری:[۵] برای بررسی وضعیت فناوری های مختلف در ایران و تعیین دارایی ها و توانمندی ها.
ـ برنامه ریزی راهبردی فناوری:[۶] برای طرحریزی و برنامه ریزی جامع و بلندمدت برای فناوری به طور عام در ایران.
مجموع این ابزارها در کنار هم به ما کمک خواهند کرد تا با رویکردی کل نگر، مسئلۀ برنامهریزی راهبردی فناوری را از ابعاد مختلف بررسی و تحلیل کرده و برنامهای جامع و آینده نگرانه را تدوین نماییم (نگاه جزءنگرانه و ناقص به موضوع، باعث بروز مشکلات در آینده و ناکارآمدی و عدم اثربخشی مناسب برنامهها و تلاشها خواهد شد.)
نتیجه
آنچه در این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل شد، فرایند ترسیم نقشۀ جامع علمی کشور بود؛ فرایندی که رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در جمع رؤسای دانشگاهها بر آن تأکید فرمودند و نقشۀ جامع علمی کشور را از مهم ترین نیازهای کشور دانستند. در ادامه، تفاوت میان رشد علمی و توسعۀ علمی مورد توجه واقع شد و نحوۀ سیاستگذاری و مدیریت راهبردی دانش و فناوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجۀ بهدست آمده حاکی از این است که تفکیک میان دانش و فناوری در علوم می تواند راهگشای سیاستگذاری در این دو حوزه باشد که البته مهم ترین وظیفۀ توازن میان این دو حوزه، می باشد. برای برقرار نمودن این تعادل و توازن به یک فرایند نظام مند نیاز داریم که طی الگویی بحث شد. گامهای فرایند با توجه به بیانات مقام معظم رهبری تدوین شده است و شامل بهکارگیری نخبگان در سطوح سیاستگذاری علوم می باشد که این مورد از مواردی است که ایشان بسیار بر آن تأکید داشتند. در پایان مقاله، مدیریت دانش و مدیریت فناوری تشریح شد که بیانگر اهمیت این دو در الگوی ارائه شده است.
کتابنامه
ازکیا، مصطفی. (۱۳۸۱). «جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی روستایی ایران». تهران. انتشار اطلاعات
مجمع تشخیص مصلحت نظام. (۱۳۸۲). «چشم انداز بیستسالۀ کشور». رسانههای جمعی
«بیانات مقام معظم رهبری در جمع رؤسای دانشگاهها». (۱۳۸۵). رسانه های جمعی
میرزا امینی، محمدرضا. (۱۳۸۴). «چشمانداز بیستسالۀ کشور در حوزۀ اقتصاد و فناوری». اندیشگاه شریف
ــــــــــ . (۱۳۸۳). «روش برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان های کشور». اندیشگاه شریف
نیلی، مسعود. (۱۳۸۲). «استراتژی توسعۀ صنعتی کشور». تهران. دانشگاه صنعتی شریف. چاپ اول
[۱]. سرپرست کارشناس ارشد معماری و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا
[۲]. کارشناس معماری مؤسسه آموزش عالی سوره (عضو باشگاه پژوهشگران جوان)
[۳]. Technology Forecasting
[۴]. Technology Assessment
[۵]. Technology Audit
[۶].Technology Strategic Planning
انتهای پیام/