| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

طبقه‌بندی جدید علوم و تولید علوم انسانی اسلامی/4؛


تقسیم بندی علوم از دیدگاه فارابی

بعضی از مؤلفان، علوم را بر مبنای «ابزاری» (مقدمه ای) و «غیرابزاری» بودن آن تقسیم کرده اند و بر مبنای آن، مجموعه علوم را در تالیفات خود جمع آوری کرده اند. شاید «فارابی»، نخستین کسی باشد که به تقسیم بندی علوم از این راه دست زده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، ملاک ها و معیارهای تقسیم بندی علوم، طی قرون و اعصار تاکنون، در میان دانشمندان، متفاوت و متغیر بوده است . برخی تقسیم بندی ها بر مبنای «غایت » و برخی دیگر بر حسب «ابزاری » و «غیر ابزاری » بودن علوم بوده است.

 

 

در تمدن اسلامی، در خلال قرنهای سوم تا نهم هجری، که علم و معرفت تا حدودی در اوج رشد و ارتقای خود بود، کتابهائی تالیف یافت که به صورت دائره المعارفی، مجموعه معلومات زمان را ارائه می دادند.

 

 

«احصاء العلوم» «فارابی» (م ۳۳۹) «جوامع العلوم » «شعیا بن فرینون (م ۳۹۳) «مفاتیح العلوم » «کاتب خوارزمی» ، «ارشاد القاصد الی اقصی المقاصد» ، «محمد بن ابراهیم سنجاری» (م ۷۴۹)، «مقدمه ابن خلدون» (م ۷۸۴)، «مفتاح السعاده» ، «طاش کبری زاده» (م ۹۶۸)، نمونه هایی از این نوع تالیفات به شمار می روند.

 

 

در این کتابها مجموعه علوم موجود در زمان مؤلفان، یادآوری شده و تقریبا همه موضوعات آنها ذکر می شود بجز دو نفر از مؤلفان نامبرده، چندان تقسیم بندی متعارفی از علوم یادآوری نمی شوند . این مؤلفان، علوم را در سایه یک وحدت مشاهده می کردند.

 

«… از وحدت علوم مختلف، به علوم گوناگون، همچون شاخه های یک درخت نظر می کردند که رشد می کند و موافق با ماهیت همین درخت، برگ و بر می دهد . درست به همین صورت که شاخه درختی به صورتی نامحدود رشد نمی کند، همین طور هم هر علم باید تا حدی تعلیم شود و از آن تجاوز نکند . مؤلفان قرون وسطائی اسلام، دنبال کردن شاخه ای از علم را در خارج حدود مقرر آن – که نتیجه آن ویران شدن هماهنگی و نسبت میان اشیاء است – کار بیهوده و حتی نامشروع می دانستند و می گفتند بدان بماند که یکی از شاخه های درخت به صورت نامحدود نمو کند و تطور نماید و نظم و آهنگ درخت را بر بیاندازد، وسیله ای که با آن نسبت و هماهنگی علوم محفوظ بماند . طبقه بندی علوم که دانشمندان مسلمان به آن توجه فراوان داشتند، به این ترتیب چشم انداز هر علمی در داخل طرح کلی معرفت، قرار می گرفت.» (۱)

 

ملاکهای تقسیم بندی علوم

 

معمولا معیارها و ملاکهائی که دانشمندان، علوم را بر مبنای آن تقسیم بندی کرده و علم را بر مبنای آن تعریف می کنند، عبارت است از: «تحدید موضوع، غایت، و روش و متد». به وسیله یکی از این سه معیار، جایگاه، منزلت و ارزش علمی تعیین می شود و در نتیجه درجه بندی، تقسیم و مرتبت علم روشن می گردد. (۲)

 

 

ولی تنها دانشمندان اسلامی علوم را گاهی از منبع معرفتی (به مانند ابن خلدون) تقسیم بندی کرده و احیانا «غایت» را برای تقسیم علوم مد نظر قرار داده اند و احیانا چنین به نظر می رسد که بعضی از مؤلفان، علوم را بر مبنای «ابزاری» (مقدمه ای) و «غیرابزاری» بودن آن تقسیم کرده اند و بر مبنای آن، مجموعه علوم را در تالیفات خود جمع آوری کرده اند.

 

شاید «فارابی»، نخستین کسی باشد که به تقسیم بندی علوم از این راه دست زده است. او، در کتاب «احصاء العلوم » خود گرچه در مقام شمارش مجموعه علوم معروف زمان خود بوده و به همین جهت «معلم دوم » لقب گرفته است(۳) که به مجموع علوم زمان خود آگاهی داشته است اما، او در شمارش علوم، ابتدا از علوم ابزاری به مانند لغت، نحو و منطق یاد می کند و سپس به ذکر دیگر علوم می پردازد.

 

اینک تقسیم بندی علوم مطابق آنچه در «احصاء العلوم » آمده است، بیان می گردد:

 

تقسیم بندی علوم از نظر فارابی

 

۱ . علم زبان مشتمل بر هفت بخش:

 

۱ . علم الفاظ مفرد

۲ . علم الفاظ مرکب

۳ . علم قوانین الفاظ مفرد

۴ . علم قوانین الفاظ مرکب

۵ . علم قوانین درست نوشتن

۶ . علم قوانین درست خواندن

۷ . علم قوانین اشعار

 

 

۲ . علم منطق مشتمل بر هشت بخش:

 

۱ . قوانین مفردات معقولات و الفاظ نماینده آنها [به عربی مقولات، به یونانی «کانگوریاس» (قاطیفوریاس)] .

۲ . قوانین معقولات مرکب و الفاظ نماینده آنها [به عربی «عبارت » به یونانی «پری ارینیاس» (باری ارمیناس)] .

۳ . قوانین سنجش قیاسهای مشترک در صناعات خمس [به عربی «قیاس» به یونانی «انالوتیکای اول» (آنالوطیقا الاولی)] .

۴ . قوانین امتحان گفتارهای برهانی [به عربی «برهان » به یونانی «آنالوتیکای دوم » (آنالوطیقاالثانیه)] .

۵ . قوانین امتحان گفتارهای جدلی [به عربی «کتاب مواضع جدل » به یونانی «توپیکا» (طوبیقا)] .

۶ . قوانین اموری که ممکن است مایه انحراف از حق و تولید اشتباه شود و چگونگی جلوگیری از آنها و این بخش را به یونانی «سوفیستیکا» (سوفسطیقا) می نامند که معنی آن حکمت شنیده شده است .

۷ . قوانین آزمودن و سنجیدن گفتارهای خطابی و بحث در امور مربوط به صناعت خطابه [به عربی «خطابه » و به یونانی «رتوریکا» (ریطوریقا)] .

۸ . قوانین سنجش اشعار و گفتارهای شعری و بحث در اقسام شعر [به عربی کتاب «شعر» به یونانی «پوئیتکا» (بویوطیقا)]

 

۳ . علم تعالیم (۴) مشتمل بر هفت بخش:

 

۱ . علم عدد . نظری عملی

۲ . علم هندسه نظری عملی

۳ . علم مناظر

۴ . علم نجوم علم نجوم تعلیمی در بحث اشکال و حرکات اجرام فلکی و زمین علم احکام اجمالی نجوم در دلالتهای کواکب بر حوادث آینده

۵ . علم موسیقی نظری عملی

۶ . علم اثقال در تعیین اوزان و بحث در اصول افزارهایی که برای برداشتن اجسام سنگین به کار می رود.

۷ . علم حیل (مکانیک) که از آن جمله جبر و مقابله و معماری و مهندسی و علم ساختن آلات نجوم و آینه ها و ظرفهای عجیب و نظایر اینها

 

۴ . علم طبیعی و علم الاهی:

 

علم طبیعی (فیزیک) مشتمل بر هشت بخش:

۱ . بحث در آنچه میان اجسام طبیعی مشترک است

۲ . بحث در اجسام بسیط، نیز بحث در عناصر اجسام مرکب

۳ . بحث در پیدا شدن و نابود شدن (کون و فساد) اجسام طبیعی

۴ . بحث در اعراض و انفعالات مختص به عناصر

۵ . بحث در اجسام ترکیب یافته از عناصر

۶ . بحث در معادن

۷ . علم گیاهان

۸ . علم جانوران

 

علم الاهی یا مابعدالطبیعه مشتمل بر سه بخش:

 

۱ . بحث در موجودات و اشیاء از لحاظ وجود .

۲ . بحث در اصول و مبادی براهین در علوم نظری خاص: مبادی علم منطق، مبادی علوم تعالیم (ریاضیات) و مبادی علم طبیعی .

۳ . بحث در موجوداتی که جسم نیستند و در اجسام مادی جای ندارند و اثبات این که همه موجودات به یک اولی برمی گردد که چیزی بر او مقدم نیست و او واحد مطلق است .

۵ . علم مدنی و فقه و کلام

 

علم مدنی بخشی در ترتیب سیرتهای نیکو در بلاد و ملتها و تعریف افعال نیکوبخشی در تعریف سعادت

علم فقه بخشی در افعال بخشی در آراء

علم کلام بخشی در افعال بخشی در آراء (۵)

 

گرچه فارابی رساله هائی نیز در مورد «کیمیا» و تعبیر خواب و دیگر علوم رمزی تالیف کرده بود، ولی این علوم را در تقسیم بندی علوم وارد نکرد و به تبعیت از او دیگر دانشمندان نیز از گفتن آنها در ردیف علوم خودداری کردند. (۶)

 

در تقسیم بندی فارابی از علم النفس (روانشناسی) و جغرافیا، چندان خبری دیده نمی شود، شاید این دو علم را در ردیف علوم الاهی و علم هیات می دانسته است اما در هر حال در کتاب «احصاء العلوم » که فهرستی از رئوس مطالب علوم را بیان می کند، از گفتار در مورد این دو علم، خودداری شده است.

 

تقسیم بندی علوم بر مبنای «غایت»

 

از آنجا که دانشمندان مسلمان همواره علم را پرتوی از جمال حق و آیتی از نشانه های توحیدی خداوندی می دانستند و همواره خدا را در جمال طبیعت و زیباییهای آفرینش جستجو می کردند، و «برگ درختان سبز را در نظر هوشیاران»، «آیت» و «دفتری» از «معرفت کردگار» تلقی می کردند، لذا علوم را از این منظر نگاه کرده و به تقسیم بندی آن دست یازیده اند. این روش در نظر دانشمندان اسلامی پیشین و همچنین در آراء و اندیشه های علمای معاصر به وضوح دیده می شود. رسائل «اخوان الصفا» از دانشمندان متقدم و آیت الله امام خمینی (ره) از علمای معاصر، شاهد گویای این ادعاست.

 

امام خمینی(ره) در شرح حدیث: «انما العلم ثلاثه » در کتاب «چهل حدیث » خود می گوید: «بدان که بسیاری از علوم است که بر تقدیری، داخل یکی از اقسام ثلاثه (آیه ی محکم، فریضه ی عادله و سنت قائمه) است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله ذکر فرمودند . مثل علم طب، تشریح، نجوم، هیات و امثال اینها در صورتی که با نظر عبرت به آنها مراجعه کنیم و ما را به امور آخرت رهنمون شوند، پس آنها داخل در «آیه محکمه» شوند.

 

سپس امام علوم را بر حسب نفع و ضرر تقسیم بندی می کند و بعدا چنین ادامه می دهد: «و سوم آن که ضرر و نفعی ندارد مثل آن که فضول اوقات را انسان به واسطه ی تفریح، صرف بعضی آنها کند، مثل حساب، هندسه و هیات و امثال آن . این قسمت از علوم را اگر انسان تطبیق با یکی از علوم ثلاثه (آیه ی محکمه، فریضه ی عادله و سنت قائمه) نماید، خیلی بهتر است و الا حتی الامکان اشتغال پیدا نکردن به آنها خوب است، زیرا که عمرهای کوتاه با صرف کردن وقت، چندان نافع نخواهد بود». (۷) 

 

طبیعی است که این تقسیم بندی علوم، دقیقا بر مبنای «غایت » گرائی صورت می گیرد که علوم را از نظر وسیله و غایت وصول آدمی به جلال خداوندی مورد مطالعه قرار می دهد . گرچه پرواضح است که امروزه، دخالت حساب و ریاضیات در علوم فضائی و علم فیزیک، کاملا روشن و مفید به حال اجتماع بشری و انسان عصر حاضر است، فرمایش امام قابل مناقشه می باشد.

 

دانشمندانی هم که علم را از منظر «عرفان » مطالعه کرده اند، طبعا به چنین نتایجی رسیده اند.

 

دیدگاه اخوان الصفا

 

اخوان الصفا عده ای از دانشمندان شیعی مذهب بودند که در قرن چهارم هجری از راه آموزش جامعه به وسیله ی رسالات خود، دست به اصلاح اجتماع زده بودند و اعتقاد داشتند که چون: شریعت اسلامی با جهلها و خرافات آمیخته شده است، طهارت و پاکسازی آن بجز با آموزش عقلانی و ترفیع ذهنیت انسانی از طریق آموزش حکمت یونانی میسور نخواهد بود . وقتی آنجا که جامعه ی اسلامی، شریعت را همراه عقلانیت توام ساختند، قطعا به کمال معنوی نائل شده و به فوز رضوان الهی راه خواهند یافت.(۸) این دانشمندان به تالیف پنجاه و سه رساله در انواع علوم دست زده اند که در فرهنگ اسلامی، مطالعه ی این رسائل حائز اهمیت اند.

 

اخوان در آغاز اولین رساله ی خود «قسم ریاضی » سخن خود را چنین آغاز می کنند: «فلسفه در مرحله ی نخستین، دوستداری علوم و حکمت است و در مرحله ی میانه، شناخت و معرفت حقایق موجودات به مقدار توانایی انسانی و در نهایت قول و عمل به آن چیزی است که موافق و مطابق علم و دانش است ».

علوم فلسفی نیز چهار قسم است: ریاضیات، منطقیات، طبیعیات و الهیات.

سپس اخوان، غرض و غایت معرفت را از تحصیل علوم چنین تبیین می نمایند: «بدان ای برادر «ایدک الله و ایانا بروح منه » هدف و مقصود فلاسفه و حکیمان از نظر در علوم ریاضی و آموزش آنها به شاگردان و دانش آموزان خود، سلوک و راه یابی به قلمرو علوم طبیعی است . اما هدف از علوم طبیعی، صعود و ارتقاء به سطح علوم الهی است که نهائی ترین نقطه ی ارتقاء حکیمان است . در این مرحله است که حکیم به معارف حقیقی دست می یابد و خود را مزین به حکمت الهی می کند.

 

ای برادر اولین پایگاه نظر و اندیشه در علوم الهی شناخت جوهر «نفس » است و بحث از آغاز آن که از کجا سرچشمه گرفته و انجام آن که پایان کارش به کجا منتهی می شود و پس از جدائی از کالبد بدن (بعد از مرگ) به کجا می رود و از کیفیت ثواب نیکوکاران و پاداش و کیفر بدکاران که چگونه در جهان آخرت صورت می گیرد و دیگر خصلتهای انسانی».

 

 

از آنجا که انسان الزام دارد که خدایش را بشناسد و راهی به شناخت خدا جز از طریق شناخت «خود» (نفس) ممکن نیست چنانکه در آیات و روایات متعددی بر پیمودن این راه تاکید شده است مثلا: «من عرف نفسه فقد عرف ربه » ; «اعرفکم بنفسه اعرفکم بربه » . پس بر هر عاقل نیک اندیش واجب است که شناخت خود و نفس و جوهر آن را و تهذیب و کمالش را به دست آورد و تحصیل کند و این راهی است که خداوند بر آن تاکید می ورزد و در قرآن، این کتاب هدایت الهی، آیاتی بر آن دلالت دارد: «و نفس و ما سواها* فالهمها فجورها و تقویها* قد افلح من زکاها× و قد خاب من دسیها».

 

 

«و قسم به جان آدمی و آنکس که آن را۰افریده و) منظم ساخته; سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است; که هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده; و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است».

 

 

اما دانشمندان و فلاسفه ای که پیش از نزول قرآن، انجیل و تورات و مطابق قریحه ی ذاتی خود، درباره ی «نفس » (خود) بحث کرده اند. و به جوهر ذاتی آن رسیده اند در این زمینه کتابهایی تالیف کرده اند که سخن زیاد گفته اند . اما چون آن کتابها طولانی بوده و عده ای از مترجمان آنها نتوانسته اند به غایت اهداف آنها دست یابند.

 

«ما (اخوان الصفا) خواستیم که خلاصه ی نظریات حکیمان را در ۵۲ رساله که تحت پوشش ریاضیات است، به ترتیب نقل نمائیم تا ناظران را حکمت آموزیم و جاهلان را از غفلت بیرون آوریم».(۹) 

 

اخوان در این ۵۲ رساله، علوم را بر حسب مبنای خود تقسیم بندی کرده و به ترتیب آن را بیان کرده اند. (۱۰)

 

پی نوشت:

۱) سید حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ص ۶ – ۴۵ ترجمه آرام .

۲) دکتر عبدالکریم سروش، تفرج صنع، ص ۲۴، انتشارات سروش، تهران ۱۳۶۶ .

۳) فارابی، احصاء العلوم، مقدمه حسین خدیو جم، ص ۲۳، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸ .

۴) به ریاضیات، از آن جهت «تعالیم » می گفتند که به وسیله ی معلم و آموزگار اشکال مفروض و اعداد بشمار که در خارج وجود نداشتند، تعلیم داده می شد .

۵) با تلخیص از «احصاء العلوم » صص ۱۱۸ – ۴۰، ترجمه حسین خدیوجم، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸ .

۶) سید حسین نصر، علم و تمدن در اسلام، ص ۴۶، ترجمه احمد آرام، نشر اندیشه ۱۳۵۰ .

۷) امام خمینی (ره) چهل حدیث، ص ۳۹۶، نشر آثار امام، چاپ پنجم ۱۳۷۳ه ش .

۸) مقدمه رسائل اخوان الصفا، ج ۱، ص ۶، دار صادر، بیروت ۱۹۵۷م .

۹) اخوان الصفا، رسائل الاخوان، القسم الریاضی، ص ۷۶ – ۷۷ .

۱۰) خوانندگان محترم می توانند تفصیل تقسیم بندی اخوان الصفا را در مجموعه رسائل اخوان ملاحظه کنند.

 

بخش قبلی این سلسله یادداشتها را اینجا بخوانید.

 

انتهای پیام/

کد خبر : 24475
تاريخ ثبت خبر : 29 خرداد 1395
ساعت بارگزاری خبر : 11:10
برچسب‌ها:

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)