| امروز جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

یک استاد دانشگاه در گفتگو با طلیعه:


عدم استفاده از ریاضیات باعث شده مفاهیم در حوزه مفهوم سازی بمانند

استادیار دانشگاه امام حسین(ع) با بیان اینکه در بحث آسیب‎شناسی جامعه‎ علمی می‎بینیم که مفاهیم و معانی صرفا در حوزه‎ مفهوم‎سازی و تئوری‎پردازی مانده‎اند، گفت: عدم استفاده از لایه‎ میانی معرفتی یعنی علوم ریاضی موجب شده است که مفاهیم و معانی کارآمد نباشند.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه؛ کنگره‎ علوم انسانی اسلامی طبق سنتی که دارد در هر دو سال در مرکز همایش‎های بین المللی صدا و سیما برگزار می‎شود. دکتر حسین‎علی رمضانی استادیار دانشگاه امام حسین(ع) با ارائه مقاله‎ خود با عنوان «ارائه مدل جامع تحلیل پدیده‎های اجتماعی با رویکردی نوین» در کمیسیون جامعه‎شناسی اسلامی یکی از سخنرانان این همایش بود که گفت‎وگوی کوتاهی در باب ضرورت تحول در علوم انسانی داشتیم که در ادامه می‎آید.

رمضانی در پاسخ به ضرورت تحول علوم انسانی در دانشگاه‎ها گفت: آنچه که مسلم است جامعه علمی ما بعد از انقلابی که صورت گرفت محکوم به مبادی و مبانی نظریه غرب که بر آمده از نگاه مادی و انسان‎محورانه است، شکل گرفت. و به تبع در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی ما شاهد کنش‎های مختلفی هستیم که نوعی تعارض را با مبادی و مبانی دینی دارد.

وی در ادامه سخنانش افزود: تولید علم معمولا از مراکز علمی شروع می‎شود و نیاز به تحول در لایه‎های مختلف به خصوص در لایه‎های مبانی که اعم است از؛ حوزه‎ هستی‎شناسی، معرفت‎شناسی، انسان‎شناسی و مجموعه‎ای از آگزیوم‎ها (اصول متعارف بدیهی) باید شکل بگیرد. در لایه‎ دوم، برسد به بایدها و نبایدها یعنی همان قواعد و مقرات است که تعریف‎کننده‎ روابط صحیح بین انسان‎ها با یکدیگر است و همه‎ این موارد در لایه‎ سوم، در سبک زندگی و در نماد، رفتار و محصول خود را نشان خواهد داد. این از اهمیت این موضوع بود.

این محقق و استاد دانشگاه بیان کرد: اما فرایندی که بنده در حوزه‎ تحول در علوم انسانی مدنظر دارم و تاکید نیز دارم و توصیه‎ام به جامعه‎ علمی است، این است که رویکرد توامان سلبی و ایجابی داشته باشند. رویکرد سلبی یعنی بهره‎گیری از مدل نقد که عموما چهار لایه را باید هدف قرار دهیم بدین معنا که نقد نظریات در چهار لایه‎ «مبانی»، «تعریف»، «استدلال» و «روش» باید صورت گیرد. در بحث ایجابی، رویکرد نظریه‎پردازی است که می‎توان از چگونگی‎هایی که غرب در نظریه‎پردازی مطرح کرده است بهره گرفت که از دو بحث قیاسی و استقرایی است. دیدگاه‎هایی که اندیشمندانی چون «تامس کوهن»، «لاکاتوش» و دیگران مطرح کرده‎اند.

وی در ادامه بیان کرد: این نکته نیز حائز اهمیت است که جامعه‎ی ما نباید گزاره‎های دینی از آیات و روایات را صرفا اموری ارزشی فرض کنند. چرا که بنده معتقد هستم این گزاره‎ها تئوریکال و نظریه‎مند هستند و جامعه‎ علمی ما می‎تواند به آن رجوع کند و از آن به آموزه‎ها و قواعد مورد نیاز دست پیدا کند. این ادعای بنده است که اسلام جامعیت و مانعیت دارد و در حوزه‎ تحول علوم انسانی سخن بسیاری برای گفتن دارد.

استادیار دانشگاه امام حسین(ع) در پاسخ به این پرسش که فکر می‎کنند تئوری‎های مطرح شده در مقاله‎ وی تا چه اندازه ظرفیت اجرایی دارد، گفت: یک عرصه‎ مفهوم‎سازی داریم که مفاهیم در کنار هم قرار می‎گیرند و در نهایت تبدیل به گزاره و خبر می‎شوند. خبر نیز ممکن است صادق باشد و ممکن است کذب باشد. این خبرها برای اینکه نزدیک شوند به عرصه‎ زمینی و عرصه‎ کنش یا واکنش، و محصول چاره‎ای ندارند که از لایه‎ی مدل و الگو – که لایه‎ی میانی معرفتی است – بنام ریاضیات عبور کنند. چرا که ما قائل هستیم، معنا برای تنزل یافتن چاره ندارد جز در دو ظرف یعنی ظرف مفهوم یا لاگوس و یا ظرف عدد که همان ریاضیات است خودش را نشان دهد. به طور مثال عدد در زمان «علم موسیقی» را می‎سازد، عدد در مکان «علم فیزیک» را می‎سازد، عدد در فضا «هندسه» را می‎سازد و عدد در مفهوم «شعر» را می‎سازد.

وی در ادامه‎ سخنان خود افزود: آن چرا که در جامعه‎ علمی آسیب‎شناسی کردیم این است که مفاهیم و معانی صرفا در حوزه‎ی مفهوم‎سازی و تئوری‎پردازی مانده‎اند و عدم استفاده از لایه‎ میانی معرفتی یعنی علوم ریاضی موجب شده است که مفاهیم و معانی بالا وکارآمدی نداشته باشد. غرب تمام آن چرا که فکر کرد، مفهوم و تئوری ساخت از لایه‎ ریاضیات عبور داد و در نهایت به یک سلسله نظام‎ها و قواعد دست یافت که منجر به نظم میکانیکی شده است.

حسین‎علی رمضانی درباره تاثیر برگزاری همایش‎ها در این فرایند تحول علوم انسانی اسلامی نیز گفت: علمی که می‎خواهد تولید شود اصولا باید از چهار لایه عبور کند. لایه‎ اتیمولوژی یا «جغرافیای فکری» است که این علوم انسانی در جغرافیای فکری اسلامی در حال شکل‎گیری است. لایه‎ بعدی لایه‎ ترمولوژی است یعنی «مفهوم‎سازی و مفهوم‎شناسی». جایی که تعریف‎های لغوی در آن خود را نشان می‎دهد. لایه‎ سوم متدلوژی یا «روش‎شناسی» است یعنی ما نیاز به یک روش بومی داریم.

وی افزود: به طور مثال در غرب مبانی صرفا بر تجربه و عقل خودبنیاد بنا شده است در حالی که از نگاه اسلام ضمن قبول تجربه و عقل ـ با دو نوع عقل معاد و عقل معاش ـ علاوه بر این دو، در لایه‎ دل یا شهود و در نهایت در امری کلان به نام وحی یا شرع نیز مطرح است لذا در این حوزه در ابواب معرفتی اسلام خیلی گسترده‎تر نسبت به غرب نظر دارد. لایه‎ چهارم در تولید علوم انسانی با رویکرد اسلامی، لایه انتشار است یعنی این علمی که تولید کردیم از چه طریقی و از چه جایی مسیر آموزش و تکثیر را طی می‎کند و در نهایت در عرصه‎ اجتناع انتشار پیدا می‎کند که در رفتار، کنش‎ها و واکنش‎ها خودش را نشان می‎دهد.

رمضانی در پایان سخنانش تصریح کرد: درباره تاثیر همایش‎ها باید کل مقالات را ارزیابی کرد که آیا مفاهیمی ساخته شده، آیا مبانی و تئوری‎هایی از نوشتارها و تحقیقات بیرون آمده است. اگر این آیاها جواب بدهد از برآیند این پاسخ‎ها می‎توانیم به نتیجه برسیم اما در کل نظر بنده مثبت است و معتقدم این فعالیت‎ها باید انجام شود که آثار مثبتی در جامعه‎ علمی ما خواهد داشت.

انتهای پیام/

کد خبر : 12534
تاريخ ثبت خبر : 4 آذر 1394
ساعت بارگزاری خبر : 11:58
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)