| امروز جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

در گفتگو با مسعود صادقی مطرح شد؛


«جامعه‎شناسی در اخلاق» نوآوری در جامعه‎شناسی اسلامی محسوب می شود

یک دانشجوی دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه قم گفت: «جامعه‎شناسی در اخلاق» یک رویکرد مطالعاتی جدید در حوزه‎ جامعه‎شناسی و تحول آن محسوب می‎شود. در این باب ضرورت ابداع چنین رشته‎ای در بحث تحول جامعه‎شناسی به سوی بومی‎سازی احساس می‎شود.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه؛ «مسعود صادقی» از دانشجویان دکتری فلسفه اخلاق دانشگاه قم در سومین کنگره‎ علوم انسانی اسلامی به ارائه مقاله‎ خود با عنوان «جامعه‎شناسی در اخلاق اسلامی و نسبت آن با جامعه‎شناسی اخلاق» پرداخت. این رویکرد جدید به جامعه‎شناسی بهانه‎ای بود تا با وی گفت‎وگوی کوتاهی داشته باشیم که در ادامه مشروح این گفت‎وگو می‎آید.

وی در پاسخ به ضرورت تحول علوم انسانی در جامعه‎ ایران گفت: به نظر می‎رسد در بحث علوم انسانی چالش‎های متعددی داریم؛ از جمله اینکه ما با بحران رکود و کساد بازار نوآوری مواجه هستیم. گمان باطلی هم وجود دارد مبنی بر اینکه تنها در عرصه‎های تکنولوژی و فن‎آوری باید بر بداعت و نوآوری تاکید کنیم حال آنکه در غرب در حوزه‎های علوم انسانی و حتی در حوزه‎های نسبتا ایستایی مثل فلسفه که می‎توان گفت در آن صیرورت افکار سیر لاک‎پشتی دارد، چقدر کارها و حرفهای جدید در حوزه فلسفه تحلیلی بیرون می آید.

وی تصریح کرد: به نظر می‎آید در حوزه‎هایی که جنبه‎ انضمامی بیشتری دارند از جمله جامعه‎شناسی، روان‎شناسی و دیگر شاخه‎های علوم انسانی دچار جمود و رکود هستیم و حرکت کندی داریم. بر همین اساس فکر می‎کنم تحول ضروری است و نیاز به تکان و هشدار و زنهار جدی در بدنه‎ آکادمیک حوزه‎ علوم انسانی احتیاج داریم؛ برای اینکه یک اتفاقی بیفتد. فرض کنید حتی اگر کشور ما یک کشور اسلامی هم نبود و ما در جغرافیای چه فیزیکی و چه معرفتی دیگری نیز قرار داشتیم باز هم وضعیت علوم انسانی ما وضعیت قابل دفاعی نیست. حتی علوم انسانی فرادینی و سکولار ما هم ضعیف است و حرکت قابل بحثی نداشته است. بر این مبنا شاهد هستیم که در علوم انسانی دچار چالش‎های زیادی هستیم.

این دانشجوی دکترای فلسفه اخلاق در مورد دغدغه‎های خود در باب موضوعی که در مقاله‎ خود به آن پرداخته است، گفت: دغدغه‎ بنده بیشتر بحث فلسفه اخلاق است و می‎توان گفت که مقاله‎ بنده نیز گره‎گاهی است بین فلسفه‎ اخلاق و جامعه‎شناسی. در مقاله به عنوان یک نوآوری و ابداع پیشنهاد داده‎ام که ما یک رویکرد مطالعاتی و حتی یک رشته‎ای به نام «جامعه‎‎‎شناسی در اخلاق» می‎توانیم داشته باشیم. در این مقاله توضیح داده‎ام که جامعه‎شناسی در اخلاق با رویکرد اسلامی چیست. همچنین این را نیز خواسته‎ام نشان و تذکر دهم که ما در حوزه‎ جامعه‎شناسی اخلاق، عملکرد ضعیفی داشتیم چه برسد به جامعه‎شناسی در اخلاق. نسبت این دو حوزه و اینکه آن‎ها چه هستند و چه کارکردی می‎توانند داشته باشند، موضوع مقاله‎ بنده بود.

وی در پاسخ به این پرسش که چقدر تئوری‎های مطرح شده در مقاله در مقام اجرا قرار گیرد و حالت عملیاتی دارد، اظهار داشت؛ اتفاقا آن را قابل اجرا می‎دادم و نه تنها سعی کردم مبدع این حوزه (جامعه‎شناسی در اخلاق) باشم به لحاظ عملیاتی نیز یک طرح تحقیقاتی را در یکی از استان‎های کشور شروع کردم. با درگیر کردن بیش از ۴ هزار نفر – البته طرح همچنان ادامه دارد و مرحله‎ اجرایی آن هنوز آغاز نشده است – در حال انجام جامعه‎شناسی اخلاق هستیم. می‎خواهم خودانگاری اخلاقی بخشی از مردمان را بررسی کنم تا ببینیم با داده‎ها و فکت‎هایی که از جاهای دیگر داریم به لحاظ آماری تا چه حد تناسب دارد.

وی در ادامه تاکید کرد؛ لذا معتقدم این مقاله می‎تواند کاملا رویکرد عملی داشته باشد. بنده نیز سعی کردم عملا این کار را به وسیله‎ طرح و پروژه‎ تحقیقاتی نشان دهم که کارکردهای عملی این ایده چیست؟

صادقی در پاسخ به این پرسش که آنچه که بیان شد بیشتر در قالب یک طرح و پروژه‎ تحقیقاتی است و به لحاظ عملیاتی در سطح کلان و ملی چه نظری دارد، گفت: آن طرح قرار است خودانگاری مردمان یک شهر را نشان دهد. اما اگر بخواهم پاسخ این پرسش را بدهم باید بگویم در کارهای عملی در حوزه‎ جامعه‎شناسی اخلاق، به طور مثال امنیت داریم و احساس امنیت. ما امنیت را می‎توانیم با مراجعه به آمارهای دادگستری و نظامی و انتظامی بسنجیم، ولی احساس امنیت را کجا باید بیازماییم؟ این بحث از جمله مباحث حوزه‎ جامعه‎شناسی اخلاق است. یا اینکه افراد یک شهر به لحاظ اخلاقی چقدر از خودشان رضایت دارند. این ممکن نیست مگر با مراجعه به مردم و سنجیدن این امر. و سپس داده‎های به دست آمده را با واقعیت‎های دیگر سنجیدن، که ببینیم آیا ما باید به لحاظ خودباوری به مردم کمک کنیم یا برعکس به آن‎ها فروتنی را بیاموزیم. این امر می‎تواند منشأ تصمیم‎گیری در حوزه‎ بازاریابی فرهنگی و برخوردهای انتظامی باشد. منظور این است که این داده‎ها در بسیاری از جاها می‎توانند کارکرد عملی و ملموس داشته باشند.

صادقی در باب کارکرد و تاثیر همایش‎ها در تحول علوم انسانی عنوان داشت: معلوم است برگزاری همایش در ایجاد این امر تاثیر دارند و نمی‎توان منکر تاثیر آن بود. اما بنده به طور کلی میزگردها و ریزهمایش‎ها را به همایش‎های بزرگ ترجیح می‎دهم. فکر می‎کنم در کلان همایش‎ها که یک نفر در جمع بسیاری سخنرانی می‎کند به ویزه در یک همایش فشرده‎ یک روزه یا دو روزه، اتفاق مورد نظر نمی‎تواند رخ دهد. اما در میزگردها و پنل‎های حاشیه‎ای و جلسه‎های مذاکره‎گونه و گفت‎وگومحور تعامل بیشتر اتفاق می‎افتد.

انتهای پیام/

کد خبر : 12407
تاريخ ثبت خبر : 2 آذر 1394
ساعت بارگزاری خبر : 11:11
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)