به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از ایکنا، محمدجواد توکلی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در یادداشتی به بررسی گفتمانهای رقیب اقتصاد مقاومتی در سالی که گذشت پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه میآید:
در سال ۹۵ همه و همه در مورد اقتصاد مقاومتی گفتند و نوشتند، ولی ضعف گفتمان علمی در این زمینه مشهود بود. عدهای تنها بندهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی را روزی چند بار تکرار کردند و گروهی نیز ادبیات اقتصاد تابآوری را بر آن تطبیق نمودند.
*دو گفتمان رقیب اقتصاد مقاومتی
در ورای این جریان خبری، دو گفتمان رقیب در زمینه اقتصاد مقاومتی در لابلای اظهار نظرهای مختلف مطرح شده و می شود. این دو گفتمان را می توان از طرفی در نامه ۴۰ اقتصاددان به رییس جمهور و از طرفی دیگر در واکنش های منفی مخالفان آن مشاهده کرد.
*گفتمان اقتصاد مقاومتی بازار آزاد
این گفتمان که توسط بسیاری از اقتصاددانان کشور ترویج میشود و تریبونهای قوی همچون روزنامه دنیای اقتصاد و تجارت فردا دارد، استحکام اقتصاد ایران را عمدتا منوط به بازاریتر کردن اقتصاد و پیوند خوردن اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی میدانند.
دکتر موسی غنینژاد که به این گروه تعلق دارد زمانی نوشته بود که اقتصاد مقاومتی همان است که بیش از دویست سال پیش آدام اسمیت و ریکاردو در قالب نظریههای مزیت مطلق و نسبی بیان کردند. آنها عمدتا دولت و مداخلاتش را منشاء آسیبپذیری اقتصاد قلمداد میکنند و نوشداروی اقتصاد ایران را خصوصیسازی و افزایش سرمایهگذاری خارجی میدانند. در دیدگاه این گروه از مغالطه برتری کیک بزرگ بر کیک سوخته یا کوچک برای اثبات اولویت رشد بر عدالت زیاد استفاده میشود.
*گفتمان اقتصاد مقاومتی مداخلهای
در این گفتمان بر ناکارآمدی سیاستهای اقتصاد بازار آزاد در ایران تاکید میشود و بر ضرورت تدوین الگوی ایرانی اسلامی اقتصاد مقاومتی تاکید میشود. طرفداران این رویکرد بر لزوم دخالت فعالتر دولت از نوع دخالت حاکمیتی تأکید میکنند. به نظر آنها بانک مرکزی تنها شاهد تحولات بازار مالی کشور است، بدون اینکه مدیریت جدی بر آن داشته باشد. آنها ایده تقدم رشد بر عدالت را اندیشهای شکست خورده میدانند که در ادبیات علمی اقتصاد نیز بر نقایص آن استدلال شده است.
*تقابل ژورنالیستی
تقابل این دو گفتمان در فضای اقتصاد سیاسی کشور عمدتا حالتی ژورنالیستی به خود گرفته و گاهی به گیس و گیس کشی رسانهای هم میانجامد. طرفداران رویکرد اول، مخالفانشان را به بیسوادی و عدم بهرهمندی از علم جهان شمول اقتصاد متهم میکنند. طرفداران رویکرد دوم نیز مخالفان را مرعوب ادبیات اقتصاد متعارف میدانند.
هریک از این دو دیگری را شایسته لقب اقتصاددان نمیداند و تنها اقتصاد خوان لقب میدهد. دو طرف به آمارها و ارقامی استناد می کنند که بسیار لرزاناند و کسی نمیتواند راجع به صحت و سقم آنها مطمئن باشد، به خصوص آن که آمارهای واقعی در کشور ما در موارد زیادی قربانی مصلحتسنجی سیاستمداران میشوند.
*لزوم شکلگیری گفتمان علمی اقتصاد مقاومتی
شکلگیری گفتمان علمی اقتصاد مقاومتی نیازمند مطالعات علمی و نه مشاجرات سیاسی و حزبی است، هرچند که در فضای اقتصاد سیاسی نمیتوان از لشکرکشیهای سیاسی برای تقویت اندیشههای اقتصادی فرار کرد. مدافعان هر تفکر اقتصادی سعی میکنند اصحاب قدرت سیاسی را همراه خود کنند تا کالای علمیشان را به آنها بفروشند.
انتهای پیام/