| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

عماد افروغ:


کمیت‌گرایی آفت دانشگاه‌های ماست/ رابطه تربیت، دانشگاه و دین

عماد افروغ در نشست نقد کتاب یک رؤیا و دو بستر، تنش زدایی از دانشگاه و علوم انسانی تألیف خسرو باقری گفت: کمیت‌گرایی آفت دانشگاه های ماست. در دانشگاه ها به محتواها اهمیت داده نمی‌شود.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلعه به نقل از مهر، نشست نقد کتاب «یک رؤیا و دو بستر، تنش زدایی از دانشگاه و علوم انسانی» تألیف خسرو باقری با حضور عماد افروغ و مؤلف کتاب، در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم برگزار شد.

خسرو باقری در ابتدای این مراسم با اشاره به کتاب «یک رویا و دو بستر» گفت: مطلب اصلی در این کتاب این است که رؤیایی در سر همه ما وجود دارد که دانشگاه های خوب و تراز اولی داشته باشیم و همه تلاش می کنند که رنکینگ در جهان داشته باشیم. حوزه هم بعد از انقلاب تغییرات مسیر زیادی داشت به نحوی که با آموزش عالی درگیر شده و بسیاری از حوزویان امروز دارای تحصیلات دانشگاهی هستند به طوری که حوزه امروز با زمان گذشته بسیار متفاوت شده است. در نتیجه یک رؤیای واحد وجود دارد ولی این دو بستر بودن آن به این دلیل است که دانشگاه ها از نظر بین المللی دارای وجهه دیگری هستند و عموم دانشگاهیان در این بستر به یک دانشگاه مدرن فکر می کنند.

مؤلف کتاب «یک رؤیا و دو بستر» افزود: در حوزه علم فکر می کنم حساب علم و دین باید جدا باشد و هر کدام جایگاه خود را داشته باشند. دانشگاه مدرن سابقه کلیسا را با خود دارد ولی حساب علم و دین را جدا کرده است. گرچه در گذشته اختلافاتی در این خصوص بوده است، بنابراین دانشگاهیان معتقدند علم باید علم و دین هم باید دین باشد و تقاطعی بین دانشگاهیان و دین داران برقرار نمی شود. از آن طرف دیدگاه مذهبی ها به لحاظ تئوریک انتظار غالبی است که اسلام دین جامعی است و همه نیازهای انسان به خصوص علوم انسانی را پاسخگو است. آنها معتقدند نه تنها علم و دین جدا نیستند بلکه در واقع یکی هستند و ما می توانیم این علم را از دین بخواهیم.

خسرو باقری تصریح کرد: من هر دوی این دیدگاه ها را مشکل دار می دانم. بستر دانشگاهی درست است که به تفکیک علم و دین اعتقاد دارد ولی به خاطر پوزیتویستی که دارد این نوع تفکیک علم و دین خیلی قابل قبول نیست، به خصوص که دیدگاه های جدید نشان می دهند علم می تواند با مسائل ناعلمی مثل فرهنگ، دین، متافیزیک و … اجتناب ناپذیر باشد، بدون اینکه علم را از بین ببرد، بنابراین نسبت علم با سرمایه های فرهنگی باید به طور کلی مشخص شود.

وی با بیان اینکه متاسفانه از دانشگاه مدرن خیلی فاصله داریم، خاطرنشان کرد: دانشگاه های امروز ما یک صورت کاریکاتوری از دانشگاه مدرن دارند و دلیل آن هم سرقت های علمی و بازی با مقالات و … است که در دانشگاه های ما بسیار نفوذ کرده است. این قضیه در دانشگاه های اروپایی بسیار کمتر است و علم ورزی در آنجا اصیل تر از دانشگاه های ما دیده می شود، بنابراین دانشگاه های ما از لحاظ ایده مدرن هستند ولی اینکه این مدرن بودن چقدر اصیل و چقدر کاریکاتوری است، جای بحث دارد.

باقری افزود: به اعتقاد من بازاری شدن و اتفاقی که برای دانشگاه های ما افتاده این است که همه را با یک چوب می زنند و می گویند اگر بازاری برای این رشته پیدا نشد، تعطیل می شود، ولی در علم نباید به بازار ختم شویم. باید آدم هایی فارغ بال در پژوهشکده ها و دانشگاه ها فقط فکر کنند و دغدغه عمل نداشته باشند. علم می تواند حوزه های مجزا داشته باشد ولی اینکه همه را با یک معیار بسنجیم و کفایت عملی در این خصوص جواب نمی دهد.

وی تاکید کرد: ادعای دین داران هم از دانشگاه به نظر من مخدوش است یعنی انتظار زیاد از دین داشتن و بدون قدرت پاسخگویی، مثل یک چک سفید بی محل می ماند که ما بگوییم دین ما جامع است، ولی نگوییم برای جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصاد و … چه می خواهد بکند.

باقری با اشاره به دیدگاه آیت الله جوادی آملی، مصباح، استاد گلشنی و اساتید دیگر در رابطه علم دینی گفت: امید است بتوان ایده دانشگاه مدرن و علم دینی را نقادی کرد تا هر کدام از اینها به نقطه ثبات نزدیک تر شوند.

در ادامه این مراسم عماد افروغ با ارائه نقدهایی نسبت به کتاب «یک رؤیا و دو بستر» خاطرنشان کرد: اینکه کشفیات علمی را بدون هر گونه ملاحظات علمی و دینی امکانپذیر ندانیم، حتما باید صفات آن علم بررسی شود. باید دید در این کتاب بر اساس چه تفسیری از عقل و دین آیت الله جوادی آملی مورد نقد قرار گرفته است. جوادی آملی عقل را ضمن اینکه مستقل می داند از مؤلفه های دین جدا می کند و باید دید در این دیدگاه هر کدام چه جایگاهی دارند. بنابراین این سؤال مطرح است که خواه ناخواه در این میان پای عقل وسط می آید و به نوعی مکمل هم می توانند مطرح شوند. به عبارتی نسبت معرفتی و نسبت داوری برای من آشناتر است تا نسبت معرفتی و معرفت شناختی. در مقدمه کتاب در خصوص آموزش عالی و تربیت دینی که عین عبارت جوادی آملی است بحث شده و در این کتاب یک نگرش مسئله محور به موضوعات مطرح شده که از محاسن این کتاب محسوب می شود.

افروغ در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه اگر رابطه عقل و دین به رابطه عقل و خدا تبدیل شود بعید می دانم که خسرو باقری پاسخی در این خصوص داشته باشند، گفت: جوابی که ایشان به علم دینی می دهند همان جوابی است که به نسبت معرفتی داده می شود و من هم آن را می پذیرم. او معتقد است علم مبتنی بر یکسری پیش فرض هاست که شامل علم دینی هم می شود اما فرضیه نمی تواند به دست دهد. اینجا دو سؤال مطرح می شود که اولا چرا فرضیه نباشد؟ دوم اینکه اگر معرفت نسبی است شامل پیش فرض هم می شود. معرفت گذرا است و ناظر به یک امر ناگذرا است که هستی خوانده می شود. ما درک مطابق و واقع نمی توانیم داشته باشیم و این درک فقط متعلق به خداست، بنابراین نمی توانیم دیدگاه انطباق گرا داشته باشیم. باقری از مطابقت بهره ای از واقعیت یاد می کند که درک فرد از واقع صرفا یک امر خنثی و عاری از فرهنگ نیست که ظاهرا قابل قبول است. از نظر من علم بدون التقاط امکان ندارد و تمام علم هایی که شکل گرفته یک گذشته ای در آن بوده است. باید نسبت به التقاط با تسامح بیشتری برخورد کنیم.

وی افزود: یک بحث دینی در رابطه با علم دینی وجود دارد که کسانی که معتقد به علم دینی هستند باید بگویند داور آن کیست. وقتی ادعایی در مورد واقع دارید، داور هم باید واقعی باشد و بنده معتقدم که انطباق با واقع نیست و به کفایت عملی در این خصوص اعتقاد دارم. کفایت عملی مورد نظر من، علم را به هستی شناسی و معرفت شناسی مقدم می داند. همه کسانی که به نوعی پای کفایت عملی را به میان می کشند نباید متهم به انگارنگاری شوند. در جایی دیگر در علم انسانی مسئله ای مطرح می شود که می توان ادعای علم دینی را در آنجا پی گرفت.

عماد افروغ در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به رابطه تربیت و دانشگاه و دین و تربیت ادامه داد: دانشگاه، تربیت و دین مثلثی را شکل می دهند که نشان از رفتارشناسی مؤلف در کتاب «یک رؤیا و دو بستر» دارد و در منسک گرایی با باقری موافق نیستم. آیا تمام دین داران عالم دین خود را معطوف به دلایل دارند یا معطوف به علتند؟ رمز و راز و حیرت در رفتار انسان ها مربوط به حیطه منفک است.

وی افزود: بازاری شدن دانش معیار سنجش نیروی سه گانه آدمی و تفکیک عقل نظری و عملی و خلاقیت مربوط به قدمای باستان است. من جدایی سه عقل را بر نمی تابم و معتقدم این ها به هم ارتباط دارند و به تفاوت در عین ربط در این مسئله معتقدم که نمی توان آنها را نادیده گرفت. اکنون بحث کمیت گرایی آفت دانشگاه های ما است و بارها این مسئله را مطرح کرده ام ولی در جامعه ما به آن عمل نشده است و متاسفانه این دردی است که در دانشگاه ها به محتواها اهمیت داده نمی شود.

انتهای پیام/

کد خبر : 76178
تاريخ ثبت خبر : 22 شهریور 1397
ساعت بارگزاری خبر : 19:10
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)