به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین قاسم ترخان مدیر گروه کلام و دینپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این کرسی در سخنانی گفت: فلسفه تامینکننده مبادی تصوریه و تصدیقیه علم است و تعریف موضوع و اجزاء و جزئیات موضوع و اعراض ذاتی، کار فلسفه است.
وی با اشاره به رابطه فلسفه با باورهای کلامی افزود: الان کلام ما فلسفی شده و وظیفه و کارکرد فلسفه برعهده کلام افتاده است از این رو کلام میتواند مبنای علوم قرار گیرد.
این محقق و مدرس حوزه عنوان کرد: اعتقاد به قانونمندی جهان، تعریف انسان و تبیین حقیقت وجودی انسان و اینکه جهان را مانند ماشین تصور نکرده و غایت را از جهان حذف نکنیم از مباحث کلامی است لذا در تعریف از انسان با نگاه عقلی و روایی او حی متاله خواهد شد و از این حیث مباحث کلامی در مباحث فلسفی در علوم انسانی تاثیرگذار خواهد بود.
وی افزود: یکی از عوامل معرفتی اثرگذار در علوم انسانی بایدها و نبایدها و ارزشهاست؛ در اینجا باید بیان کنیم ایدئولوژی چگونه بر علوم انسانی اثر می کند تا بتوانیم نقش باورهای کلامی را معلوم کنیم.
ترخان بیان کرد: تاثیر ایدئولوژی بر بخش هنجاری علوم انسانی و توصیفی علوم قابل انکار نیست و میتوان از امر و نهی شارع گزارههای توصیفی استخراج شود مثلا میتوان از آیات قرآن به دست آورد که عدم پرداختن زکات سبب فقر در جامعه میشود.
وی افزود: نوع نگاه به باورهای کلامی تعریف متفاوتی از انسان ارایه میدهد لذا هم در مفهوم و هم در وجود و مصداق علوم اثرگذار است.
این محقق عنوان کرد: باورهای کلامی در موضوع، مسئله، غایت و روش علوم اثر میگذارد چون الان در روش و هدف علوم انسانی و عناصر دیگر آن اختلاف وجود دارد و اگر کلام شیعه مدنظر قرار گیرد این باورها در نظریات علوم انسانی و در مبانی و اهداف و غایات علوم تاثیر خواهد گذاشت.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین پیروزمند به عنوان ناقد گفت: مسئله این کرسی که توسط ارایهدهنده مطرح شده درست شناخته شده بود و با مبنا صحبت کردند و نمونههای متعدد متناسب با نگاه خود را ذکر کردند که نشان میدهد محقق زحمت زیادی کشیده است.
وی با اشاره به نقائص این مطالب افزود: ارایهدهنده عنوان نوشتار را نقش دین در علوم انسانی و اسلامی قرار نداده است بلکه به علم کلام توجه نشان داده است ولی باورهای کلامی را از مجموعه دین گرفته است لذا لازمه بحث این است که تاثیر باورهای دینی در علوم انسانی قرار است پذیرفته شود در این صورت چه احتیاجی وجود دارد که تاثیر باورها را در ایدئولوژی و هنجارها آن هم در نگاه محدود علم کلام مطرح شود.
وی افزود: مولف کدام علم کلام را مبنای تاثیرگذاری بر علوم انسانی قرار داده است؛ علم موجود یا علم کلامی که قرار است به دست بیاید تا علوم انسانی را متحول کند.
وی اظهار کرد: علم کلام اگر قرار است تحول ایجاد کند باید نسبت به وضعیت موجود جلوتر برود تا بتواند این کارآیی را داشته باشد؛ اگر بگوییم فلسفه و کلام از نظر ماموریت فرق ندارند و تنها از نظر رویکرد فرق دارند در این صورت نتیجه آن این است که کلام باید بالنده شود و روش دستیابی به آن را هم باید مورد توجه قرار دهیم.
پیروزمند تصریح کرد: یکی از ضعفهای نوشتار این است که میزان و مقدار تاثیر علم کلام بیان نشده لذا تاثیر دانش کلام در کدام علم و چه مقدار مقولاتی است که باید بررسی شود و درختواره طبقهبندی از آن داشته باشیم همچنین چگونگی دخالت آموزههای کلامی در علم باید معلوم شود.
این محقق تصریح کرد: از دیگر کارها برای تکمیل این بحث است که تاثیر هستیشناسی اسلامی را در روش تحقیق ایجاد کنیم زیرا اگر قرار است نگاه توحیدی تاثیر بگذارد باید این نگاه در خود روش نیز نمود داشته باشد.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین شاکرین از دیگران ناقدان این کرسی در سخنانی گفت: مسئله این تحقیق روشن نیست و معلوم نیست که قرار است چه نیازی از نیازهای محققان علوم انسانی را برطرف کند زیرا اگر بخواهیم تاثیرات کلامی بر علوم انسانی را مشخص کنیم باید راه استفاده را نیز برای محقق معین کنیم. سؤالاتی در تحقیق وجود دارد که روند کار را برعکس کرده است و مسئله اصلی تحقیق در آن دنبال نشده است.
این محقق و مدرس حوزه بیان کرد: مفاهیم این تحقیق نیز آن طور که باید و شاید مورد توجه نیست؛ مثلا عنوان، تاثیر باورهای کلامی است ولی مراد از خود این باور چیست؟ باور به درستی تبیین نشده ضمن اینکه برخی گزارهها دارای مفهوم روشن نیست مثلا صرف باور کارساز نیست زیرا میتوان مطرح کرد که شیطان هم معتقد به معاد بوده ولی خوف از معاد است که میتواند در سرنوشت اخروی انسان اثر بگذارد همچنین تعریف واژه کلام نیز دقیقا روشن نیست. تقریر محل نزاع روشن نیست لذا معلوم نیست نظریه رقیب چیست و کجاست؟