به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین هادی صادقی، معاون فرهنگی قوه قضائیه در نشست علمی «گذار به مبانی معرفتشناخت قرآنپژوهی پیشرفت» در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) گفت: این دغدغه یعنی بررسی پیشرفت و توسعه از منظر نصوص دینی، مبارک و جزو دغدغههای همه انقلابیون دلسوز است که در حوزه عمل و نظر دست داشتهاند.
وی افزود: کسانی که بعد نظری داشتهاند سعی در نظریهپردازی در رشتههای مختلف داشتهاند و وقتی تاریخ این ۴۰ سال بعد از انقلاب را مرور و قدری هم به قبل از انقلاب رجوع کنیم با اینکه نظریهپردازان نظامهای سیاسی و اقتصادی زیاد نبودهاند ولی تلاشهای ارزشمندی داشتهاند ولی ما در این مقوله در ابتدای راه هستیم.
صادقی بیان کرد: پیامبر(ص) که انقلاب بزرگی را در شبه جزیره به وجود آورد و به سرعت هم فراگیر شد و نیمی از جهان را ۴۰ تا ۵۰ سال گرفت، در ابتدا در جامعهای بسیار ابتدایی و با کمترین بهرههایی از علم و شاخصههای تمدنی این مسئله رخ داد و اندیشمندان آن دوره، شعرا و انسابشناسان بودند و برخی نیز از شجاعت و سخاوت بهرههایی برده بودند ولی عمدتا صفات جاهلی و رذائل بر آنان حاکم بوده است.
وی ادامه داد: اولین ویژگی کار پیامبر(ص) تدریج در ابلاغ، تدریج در عمل و ساختن بود؛ ابتدا فرمودند هر کسی «لا اله الا الله» بگوید رستگار میشود ولی به تدریج احکام و شرایط انسان مومن ذکر شده یعنی از ابتدا نظریه کلانی ارائه ندادند که مردم را با آن آشنا کرده و طبق آن کار کنند؛ خودشان نظریه کلان وحیانی را داشتهاند؛ زیرا تربیت یافته نظام وحی بودند و برای تحول انسان هم نظریه داشتند ولی هیچ وقت آن را به این شکل عرضه نکردند و شاید نیازی هم نبوده ولی حتما خبری در پشت برنامههای تربیتی بوده و شاید یکی از حکمتهای نزول تدریجی و دفعی هم همین مسئله باشد و امام خمینی نیز تقریبا این مسیر را طی کرد و این طور نبود که تئوری کاملی باشد و امام هم تدریج را پذیرفتند.
صادقی عنوان کرد: یکی از آفات تخصصگرایی این است که این افراد به یک عرصه پیوند میخورند و از مابقی موضوعات غافل میشوند به همین دلیل میبینیم گرایشات بین رشتهای ایجاد شده نیاز به جامع نگری را تثبیت میکند و ما هم باید این کلاننگری را داشته باشیم ضمن اینکه باید به تعامل نظر و عمل مبادرت کنیم تا به نظریات کاربردی مفید برسیم؛ زیرا ما مستقیما از عالم وحی دستوری نداریم ولی به تدریج باید به فهم درستی برسیم و میان نظر و عمل تعامل برقرار کنیم که تنها راه هم همین است که تا حدودی رفتهایم.
وی بیان کرد: ما برای توسعه نظری و عملی، مبانی داریم و مبانی را نمیتوانیم از دست بدهیم و روشن است که باید به آن تکیه بزنیم که خدا، اسلام و قرآن محوری و ابتداییترین موضوع است که البته برخی در اعتبار مرجعیت خدا، قرآن و اسلام مطالب متناقضی دارند و برخی حتی در برداشت از منبع سکولار هم نیستند ولی وقتی جلوتر میروند سکولار میشوند یعنی سکولاریسم مشکک و مراتبی داریم و حتی در داخل وحدانیت هم وجود دارد و کسانی داریم که معتقد به نگاه اسلامی در حوزههای تخصصی علم انسانی نیستند.
وی تاکید کرد: در کنار اینها نگاه حداکثری وجود دارد که از نگاه عقلانی پسا و پیشادینی برخاسته است؛ عقلانیت پیشا قرآنی و دینی به ما میفهماند که خدا که رب العالمین است و جهان را برای کمال انسان خلق کرده است پس همه وجوه حیات انسان در این مسئله مشارکت دارند.
این محقق و استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سکولاریسم در حداقلیترین معنا هم درست نیست و نگاه الهی جامع و حداکثری باید حاکم باشد و تفسیر نیز باید در خدمت این نگاه و استنطاق از قرآن قرار بگیرد اظهار کرد: فلسفه اخلاق نمیتواند بریده از قرآن باشد لذا عقلانیت توسعه یافته برخاسته از قرآن باید به کمک تفلسف ما بیاید.
صادقی بیان کرد: یکی از پروژههایی که ذهن و ضمیر متفکران ما را مشغول کرد پروژه بیخاصیت سازی فهم و تفسیر و … با قرائتهای مختلف از دین و اینکه هر کسی فهمش برای خودش حجت است و نسبیت در فهم دین و …بود که نتیجه این قرائتها این است که نسبیت قرائتها، اعتبار همگانی و همه جایی را از بین میبرد و دلیلی باقی نمیماند که جامعه بخواهد براساس قرائت الهی و قرآنی، هدایت شود بنابراین تئوریهای بیرون دینی حاکم شود و منتظر قرائتهای دینی نشویم و حتی برخی استنباطات دینی را تابع تئوریهای دنیوی حداقلی کرده تا عقلانیت دینی تابع عقلانیت تجربی شود.
صادقی ادامه داد: ما اولا باید در عقلانیت پیشادینی و قرآنی مراقب باشیم و حداقلی عمل کنیم و نه حداکثری و نباید منتظر آن بوده و تابع پروژههای عالم سکولار و بی خاصیتسازی پروژههای دین باشیم که محل نزاع هم میشود؛ البته ما عقلانیت پیشادینی را میپذیریم ولی حداکثری نیست به دلیل ناتوانی و ضعفهای عقلانی بشر ولی وقتی به ساحت قرآن میرسیم عقلانیت حداکثری پسا قرآنی و تعامل عقل و قرآن به کمک ما میآید؛ البته مراد از قرآن هم صرف تئوری قرآنیون نیست بلکه شامل اهلبیت (ع) و معارف ایشان نیز میشود و این نوع عقلانیت قرآنی بسیار رشددهنده و پیش برنده خواهد بود و مباحث بسیار جدی تربیت نظری و تحقیقاتی و هم مباحث جالبی در حوزه اخلاق و عمل فردی و اجتماعی و سایر اعمال در حوزههای خاص خواهد داشت.
معاون فرهنگی قوه قضائیه عنوان کرد: به نظر من اگر بخواهیم گام رو به پیشرفتی برداریم ابتدا باید عقلانیت پساقرآنی را بپذیریم و بعد از آن وارد ساحت دیگر که عملی است و در حوزه فلسفه اخلاق شکل میگیرد شویم که هر دو جنبه پیشا و پسا قرآنی را در بردارد که پایههایی برای تولید نظریات مختلف در عرصههای اقتصادی و سیاسی و … خواهد شد؛ الان حقوق ما ظاهرا رنگ و بوی اسلامی زیادی دارد و خیلیها به راحتی آن را اسلامی میدانند ولی وقتی وارد آن شده و مبنای فلسفه حقوقی و اخلاقی نظام کیفری را تحلیل میکنیم رگههایی از سکولاریسم و تقلید از عقلانیت مادی و غربی وجود دارد.
رگههای سکولاریسم در حقوق کشور
وی افزود: هزاران مورد حبس و مجازات حبس داریم ولی اگر سراغ فقه دست نخورده برویم چقدر حبس در آن وجود دارد؟ موارد بسیار اندک و قلیل؛ که این ها شاهد بر سکولار بودن نظامات حقوقی ماست؛ اگر سراغ اصل مجازات برویم، مجازات بدنی در اسلام، اصل، و حبس، فرع است ولی در قانون مجازات اسلامی، اصل را بر حبس گرفتهایم و یکسری مجازات های جایگزین حبس قرار دادهایم و در بخشهای دیگر وضع از این هم بدتر است زیرا فقه در قانون مدنی و دادرسی رنگ و بوی فقهی گرفته و باز مبانی سکولار فراوان است چه رسد به عرصههای اقتصادی و سیاسی و … .
صادقی تصریح کرد: خیلی از افراد وقتی حتی راجع به ولایت فقیه هم مینویسند اگر بنیادهای نظری و فلسفه عمل او در آید میبینیم براساس عقلانیت قرآنی و پسا قرآنی شکل نگرفته است و رگههای زیادی از عقلانیت پیشاقرآنی در آن وجود دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: بحث پیشادینی دو بعد هستی شناختی و نظریه دارد و اگر ما خدا را محورهستی بگیریم یک نگاه با اوصاف خاص مانند وصف هادی و رب، حکیم، و … به ما میدهد و غرض نیز کمال انسانی بوده و هر نگاه دیگری که به رابطه انسان و خدا داشته باشیم همه باید در خدمت این غایت قرار بگیرد لذا باید این غایت تعریف شود که تعیین تکلیف معیار نهایی درستی عمل انسان است.
صادقی بیان کرد: ما ابتدا باید نظریه اخلاقی خود را محکم کنیم؛ زیرا اگر خدا الزام و ارزشگذاری کرده و ما هم عقلانیت پیشاقرآنی را مانند اینکه خدا به ظلم امر نمیکند و … را پذیرفتهایم و به نحوی مانند سوراخ کردن کشتی خضر و ذبح فرزند ابراهیم و کشتن آن بچه این گونه ماجراها که در میان فلاسفه اخلاق گره ایجاد کرده در عقلانیت اخلاقی و پساقرآنی به راحتی تبیین و تفسیر میشود بنابراین مبنا داریم و خدا قرآن را برای هدایت به غایت فرستاده است.
وی در پاسخ به این سؤال که اولین گام نقد جریانات تفسیری در جهان اسلام این است که مفسران چه نگاهی به پیش روی خود داشتهاند؟ اظهار کرد: نیاز به دین الزاما درون دینی نیست و بحث برون دینی جدی دارد به عبارت دیگر در همه اموری که انسان خواستهای دارد؛ در این خواسته یا نیاز او واقعی و یا تمایل است که همیشه وجود داشته و دارد و ما با استنباط از قرآن، نیازهای واقعی بیشتری را درک میکنیم.
صادقی تصریح کرد: اگر غایت ما قرب الیالله و عبادت و … به عنوان غایت تعریف شد در همه جا و در همه ابعاد زندگی یعنی حتی در نیازهای اولیه و پیش پا افتاده هم باید دیده شود یعنی از منظر انسان مومن و مسلمان غذاخوردن عادی هم باید با توجه به آن غایت تعریف شود؛ بهداشت و مسکن و همسر و … نیز به همین صورت با توجه به کمال و قرب الی الله تعیین میشود و این غایت، محور است و پیشرفت انتزاعی است که هم وجه دنیوی و هم وجه اخروی دارد لذا کامل نیست و باید متصف به این غایت شود.
یادآور میشود، گذار به مبانی معرفتشناخت قرآنپژوهی پیشرفت از جمله موضوعاتی است که در دومین کنفرانس قرآنپژوهی پیشرفت از سوی مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) در حال پیگیری است.
انتهای پیام/