| امروز پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

طی نشستی در مجتمع عالی امام خمینی(ره)؛


وحدت از دیدگاه علامه طباطبائی بررسی شد

نشست علمی «وحدت از دیدگاه علامه طباطبائی» با حضور سید لطف الله جلالی و قاسم جوادی در مجتمع عالی امام خمینی(ره) برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از مهر، نشست علمی «وحدت از دیدگاه علامه طباطبایی» از سوی انجمن علمی ادیان و مذاهب با همکاری گروه علمی ادیان و مذاهب و معاونت آموزش مجتمع عالی امام خمینی(ره) در سالن صدر این مجتمع برگزار شد.

قاسم جوادی، مدیر گروه علمی ادیان و مذاهب و سید لطف‌الله جلالی، معاون آموزشی گروه ادیان و مذاهب در این نشست به تبیین اندیشه های تقریبی علامه طباطبایی(ره) پرداختند.

لطف الله جلالی در ابتدای این نشست گفت: شخصیت و موقعیت علمی علامه به عنوان احیاگر معارف قرآنی، پرچم‌دار و مدافع مکتب شیعه، صاحب سیر و سلوک عرفانی ویژه و…. بر کسی پوشیده نیست.

وی اظهار داشت: درحالی‌که شخصیت‌های تقریبی امثال شرف‌الدین، محمدحسین کاشف الغطاء، علامه فضل‌الله، سید موسی صدر و… در عرصه اجتماعی واردشده موضوع تقریب را در این عرصه نیز در کنار تولید اندیشه دنبال می کردند، اما علامه طباطبایی در عرصه اجتماعی کمتر ورود پیداکرده و بیشتر به مباحث علمی پرداخته است. البته این بدین معنا نیست که علامه رویکرد تقریبی نداشته باشد. بلکه وحدت و تقریب در نزد ایشان اهمیت دارد، اما در کل دأب ایشان بر این است که در عرصه های اجتماعی کمتر ورود پیدا کرده است و در این مورد خاص نیز به هر دلیلی، عملا وارد این عرصه نشده است.

وحدت از دیدگاه علامه به معنی تقریب گفتمانی و طرح و تحلیل عقاید به صورت آزادانه است

جلالی، با بیان اینکه وحدت از دیدگاه علامه به معنی تقریب گفتمانی و طرح و تحلیل عقاید به صورت آزادانه است، گفت: علامه در آثار خویش باب و مبحث ویژه و مستقلی تحت عنوان وحدت یا تقریب مذاهب اسلامی نگشوده است. اما می توان از میان مطالب و رویکردهای علمی ایشان، رویکرد وحدت و تقریب را اصتیاد کرد. ایشان موارد ذیل را از جمله این موارد برشمرد: توجه ویژه علامه به ریشه اختلافات مسلمین مثل توجه به حدیث افتراق و نقش منافقین در زمان پیامبر (ص) و بعد از ایشان در ایجاد تفرقه و… بود.

وی ادامه داد: تشابه فکری و نزدیکی با برخی اهل سنت در نظریه های علمی. از باب نمونه دیدگاه علامه با اشاعره در نظریه خلق اعمال و اینکه اعمال از جهت وجودی مخلوق خدا و حسن است، نزدیک است.  بی‌اعتنایی نکردن به اندیشه ها و مبانی مذاهب اسلامی و ورود و توجه علامه به تمام موارد که اهل سنت واردشده‌اند و بحث کرده اند. تبیین برخی از مبانی مکتب شیعه به شکلی که به تقریب مساعدت می کند؛ مثل تبیین ایشان از عدم تحریف قرآن و اینکه امامت را از اصول مذهب دانسته نه اصول دین چون ائمه (ع) با کسانیکه امامت را قبول نداشتند، مانند مسلمان رفتار می کردند.

در ادامه جلالی به برخی موارد جزئی از تصریحات علامه به تقریب و ضرورت وحدت اشاره کرد و گفت: مهم ترین و صریح‌ترین آن ها، منشوری است که در آثار علامه آمده است. علامه، در پاسخ به سؤالی مبنی بر اهمیت و ضرورت تقریب می نویسد: «اتحاد یا تقریب اسلامی به طوری که منجر به فراموشی معارف دینی و متروک شدن دستورات مذهبی نباشد و مزایای دینی در بر داشته باشد، تردیدی در رجحان آن از نظر عقل و منطق نیست. متأسفانه نیروی که مسلمانان صدر اول با پیروی از تعلیمات قرآن به دست آورده و در پرتوی آن در کمتر از یک قرن فرمانروایی قسمت اعظم معموره را به دست آوردند، بر اثر اختلاف کلمه و رها ساختن فکر اجتماعی به کلی منحل شد و سروت واقعی و موجودیت حقیقی‌شان به تاراج رفت.

وی افزود:  البته عوامل جدایی تا می توانستند این دو طایفه بزرگ اسلامی را از هم جدا نمودند. ولی باید همواره متذکر این حقیقت بود که اختلاف دو طایف در پاره‏ای از فروع بوده، در اصول دین باهم اختلافی ندارند، و حتی در فروع ضروری دین مانند: نماز، روزه، حج، جهاد و غیر آن‌ها، در قرآن‏ و کعبه متفق‌اند و همگی قرآن و کعبه را یکی می دانند. روی همین اصل بود که شیعیان صدر اول ، هرگز از صف اکثریت کنار نرفته، و در پیشرفت امور عامه اسلامی، با عموم مسلمین هرگونه تشریک مساعی و بذل نصح می‏نمودند و هم اکنون نیز بر عموم مسلمین لازم است که اتفاق خود را در اصول آیین مقدس اسلام در نظر گرفته، و از همه فشارها و ناراحتی ها که در این مدت از عوامل خارجی کشیده‏اند به خود آمده، تفرقه علمی را کنار گذاشته، در یک صف قرار گیرند، و قبل از آن‏که دیگران این مسئله را به عنوان یک حقیقت تاریخی کشف کرده، در کتب تاریخ درج کنند، خود مسلمین این حقیقت را عملاً تثبیت نمایند.

جلالی گفت: خوشبختانه دنیای اسلام نیز کم‏کم به این حقیقت دارد پی می‌برد و تعلیل فکر تقریب بین مذاهب اسلامی از طرف مراجع شیعه به همین منظور بود. و شیخ‏ بزرگوار الازهر، نیز این حقیقت را با کمال صراحت لهجه بیان نموده و اتفاق کامل دینی شیعه و سنّی را به همه جهانیان اعلام نمود. و شیعه باید سپاس‏گزار این مرد بزرگوار بوده و از عمل بی‏آلایش وی تقدیر نماید. چنانکه در سؤال اشاره‌شده، این امر منافاتی با بحث علمی-تاریخی در مسایل اعتقادی ندارد و باید هم مناقشه علمی شیعه و سنی در سطح عالی همواره ادامه یابد تا تاریکی ها روشن و حقایق بر همه منکشف گردد و این امر ربطی به تعصب ورزی و حمله و نشر اکاذیب ندارد.»

تقریب به معنای دست برداشتن از اصول نیست

وی در پایان گفت: این عبارت علامه به خوبی می رساند که تقریب نزد ایشان نه به معنای دست بر داشتن از اصول بلکه بدین معناست که در عین اینکه در اصول و فروعات ضروری باهم متفق هستیم، باید در فروعات غیرضروری بحث و روشنگری ادامه یابد.

اهمیت وحدت و تعامل احسن از نظر قرآن

قاسم جوادی در ادامه این نشست ضمن اینکه فاصله گرفتن مسلمانان از آموزه های اصلی دین و برخورد گزینشی با آن در تعامل با یکدیگر را مورد انتقاد قرارداد، به اهمیت وحدت و تعامل احسن از نظر قرآن اشاره کرد و گفت: قرآن با اهل کتاب، مشرکین و منافقین تعامل احسن و نگاه تقریبی را توصیه می کند چه رسد میان خود مسلمانان. وی آیات ذیل را مورد استناد قرارداد:

-سوره مائده آیه ۲ (…ولایجرِمنَّکُم شَنئانُ قومٍ اَن صدُّوکم عنِ المسجِدِالحرامِ اَن تَعتَدوا و تَعاوَنوا علَی البِرِّ والتَّقوا…) در این آیه با اینکه مشرکین مانع ورود مسلمانان به مسجدالحرام شدند، قرآن از تعدی و تجاوز به آن ها نهی می کند.

– سوره ممتحنه آیه ۸ (لا یَنهَکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقَاتِلوکُم فِی الّدین وَ لَم یُخرِجُوکُم مِن دیارِکُم اَن تَبَرُّهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم…) در این آیه نیز با تمام کسانی که مسلمانان با آن ها سر جنگ ندارند، توصیه به بر و رفتار نیک و عادلانه می کند.

– سوره نساء آیه ۹۰ (…فَاِنِ اعتَزَلوکُم فَلَم یُقاتِلوکُم وَ اَلقَو اِلَیکُم السَّلَمَ فَما جَعَلَ الله لَکُم عَلَیهِم سَبیلاّ) در این آیه حق هرگونه برخورد ناشایسته از سوی مسلمانان با کسانی که راه صلح و بی‌طرفی را در پیش‌گرفته‌اند، نفی گردیده است.

– سوره عنکبوت آیه ۴۶ (وَلا تُجادِلوا اهلَ الکتابِ اِلّا بِالّتی هِیَ اَحسَنُ..) این آیه، به تعامل حسن با اهل کتاب اکتفا نکرده است بلکه تنها به تعامل احسن و بهترین رفتار توصیه و سفارش می کند.

– سوره احزاب آیه ۲۴ (… وَ یُعَذِّبَ المُنافِقینَ اِن شاءَ اَو یَتُوبَ عَلَیهِم..) با وجود اینکه قرآن در برابر منافقین لحن تند و برخورد شدید دارد، اما در این آیه سخن از گذشت منافقین مطرح است.

– سوره طه آیه ۹۴ (قالَ یَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَ لا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی) در این آیه حضرت هارون عذر عدم نهی بنی‌اسرائیل از گوساله‌پرستی را، احتمال اختلاف میان گوساله پرستان(= شرک یا کفر) و مؤمنان بیان می کند.

جوادی، در تبیین آیه و ضرورت وحدت از دیدگاه علامه، به تفسیر المیزان ذیل این آیه اشاره کرد و گفت: طبق فرمایش علامه اهمیت وحدت چنان است که حضرت موسی نیز عذر حضرت هارون را می پذیرد و برای او دعا می کند. (و قوله: «إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی» تعلیل لمحذوف یدل علیه اللفظ و محصله لو کنت مانعتهم عن عباده العجل و قاومتهم بالغه ما بلغت لم یطعنی إلا بعض القوم و أدی ذلک إلی تفرقهم فرقتین: مؤمن مطیع، و مشرک عاص، و کان فی ذلک إفساد حال القوم بتبدیل اتحادهم و اتفاقهم الظاهر تفرقا و اختلافا و ربما انجر إلی قتال و قد کنت أمرتنی بالإصلاح إذ قلت لی: «أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ» فخشیت أن تقول حین رجعت و شاهدت ما فیه القوم من التفرق و التحزب: فرقت بین بنی إسرائیل و لم ترقب قولی. هذا ما اعتذر به هارون و قد عذره موسی و دعا له و لنفسه کما فی سوره الأعراف بقوله: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی وَ أَدْخِلْنا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» الأعراف: ۱۵۱.)

دیدگاه خاص علامه در مورد وحدت

جوادی در ادامه، به دیدگاه ویژه علامه در مورد وحدت اشاره کرد و مدعی شد که دیدگاه علامه بسیار ارزشمند است و در حد اطلاع ایشان، هیچ یک از طرفداران تقریب، به این مسئله اشاره نکرده است. نظریه ای که به باور ایشان، بر اساس آن باید نگاه و نگرش ما در حوزه های مختلف فقهی، سیاسی، کلامی و… تغییر یابد.

وی در تبیین این دیدگاه، به ضرورت نگاه اجتماعی در مسائل دینی از نظر علامه اشاره کرد و گفت: بر اساس دیدگاه علامه، قرآن و سنت در مورد هر موضوعی سخن می گوید، در کنار بُعد فردی، یک بُعد اجتماعی نیز دارد و مسلمین موظف هستند، هر جا و در مورد هر موضوعی دیدگاه قرآن و سنت را بیان کنند و در ارتباط با آن ها نظریه دهند، به بعد اجتماعی آن توجه نمایند و این بُعد را حتماً حفظ نمایند.

وی مدعی شد: در عین اینکه به باور علامه طباطبایی، توافق دو فرد از نظر فکری محال است، اما از نظر اجتماعی باید فکر اجتماعی کرده به هر قیمتی از بروز اختلاف جلوگیری نمایند.

جوادی، سپس با استناد به متن کتاب های علامه این عبارات علامه را قرائت نمود: «چنانکه سابقاً اشاره کردیم، درعین‌حال که شیعه نسبت به برخی از سیرت‌ها و روش‌های اکثریت انتقاد و اعتراض داشت و تلاش فراوان در اصلاح این‌گونه مفاسد می نمود، پس از قرن ها، وقتی که تا اندازه ای از نعمت امنیت و استقلال برخوردار شد، به واسطه ریشه های عمیقی که این روش ها و سیرت ها در اجتماع اسلامی دوانیده و در میان عامه عادات و طبیعت ثانیه شده بود، موفقیت نیافتند، که این ریشه ها را از بن زده و سیرت اسلامی پاک اولی را به جای خود بر گردانند و یکی از مهم ترین آن ها، فکر اجتماعی بود که قرآن شریف دستور اکید به وجود آوردن و نگهداشتن آن داده و نبی اکرم (ص) در دعوت و توصیه به آن هیچ فرو گذاری نمی کرد.

مسلمین موظف بودند که در هر نظریه ای که با کتاب و سنت به نحوی تماس داشته باشد، فکر اجتماعی کرده، و به واسطه هر گونه تماس ممکن، از بروز اختلاف نظر به هر قیمتی باشد جلوگیری نمایند. ولی با رحلت پیغمبر اکرم (ص) و بروز اختلافات، این رویه متروک شد و اختلاف نظر در همه ی شئون اسلامی، حتی در فرهنگ پیش آمد و هر کسی راه جدا گانه ای اتخاذ نموده و خود را قهراً به زندگانی فردی آشنا می ساختند… همه اختلافات مذاقی و مذهبی، در میان شیعه جوانه‏ هایی است که از ریشه اختلافات و اختلال نظم دینی، در صدر اسلام روییده است و همه به یک اصل برمی‏ گردند: و آن به زمین خوردن دستوری از دستورات‏ قرآن‏ می‏ باشد، که به موجب آن مسلمین موظف بودند که تفکر اجتماعی نموده، و وحدت کلمه را در فکر و اعتقاد حفظ نمایند.»

انتهای پیام/

کد خبر : 37682
تاريخ ثبت خبر : 6 دی 1395
ساعت بارگزاری خبر : 15:35
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)