| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

محمدحسن رجبی در نشست شیخ فضل‌الله نوری؛ حدیث نامکرر:


وجه سلبی مشروطه مشخص اما وجه ایجابی آن نامشخص بود

محمدحسن رجبی در نشست شیخ فضل‌الله نوری؛ حدیث نامکرر گفت: تفاوت حرکت مشروطه و حرکت انقلاب اسلامی این بود که در مشروطه وجه سلبی برای عموم و رهبران حرکت معلوم بود اما وجه ایجابی معلوم نبود اما در انقلاب اسلامی هر دو وجه مشخص بود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، نشست «شیخ فضل‌الله نوری؛ حدیث نامکرر» با حضور موسی حقانی، محمدحسن رجبی و مصطفی تقوی امروز ۱۰ مردادماه در مسجد حضرت خدیجه(س) برگزار شد.

محمدحسن رجبی در این نشست گفت: در نهضت مشروطه فرصتی فراهم شد که علما هم صدا با مردم جایگزینی برای نظام استبدادی پیدا کنند. تفاوت حرکت مشروطه و حرکت انقلاب اسلامی این بود که در مشروطه وجه سلبی برای عموم و رهبران حرکت معلوم بود اما وجه ایجابی معلوم نبود اما در انقلاب اسلامی هر دو وجه مشخص بود.

در زمان پیروزی انقلاب همه مردم به نظام شاهنشاهی نه و به نظام جمهوری اسلامی آری گفتند اما در انقلاب مشروطه به وجود ظلم و ستم نه و به تاسیس عدالتخانه آری گفتند زیرا حدود و ثغور مشروطه برای مردم نامشخص بود

وی افزود: در زمان پیروزی انقلاب همه مردم به نظام شاهنشاهی نه و به نظام جمهوری اسلامی آری گفتند اما در انقلاب مشروطه به وجود ظلم و ستم نه و به تاسیس عدالتخانه آری گفتند زیرا حدود و ثغور مشروطه برای مردم نامشخص بود.

رجبی افزود: اگر انقلاب مشروطه را به سه دوره مشخص از آغاز نهضت تا انحلال مجلس تقسیم کنیم، دوره اول شامل زمانی می شود که به تدریج نارضایتی ها شکل می گیرد و به مهاجرت علما می انجامد. در این دوره خواست علما و مردم ایجاد عدالتخانه است. در این مرحله رهبری به عهده علماست.

رجبی ادامه داد: در دوره دوم  تدوین قانون اساسی انجام شد و شیخ فضل الله خواستار نظارت علما بر تدوین قانون اساسی شد در حالی که علما در قانون نویسی نقشی نداشتند بلکه تحصیلکرده های فرنگ رفته و دارالفنون رفته ها نگارش قانون را به عهده گرفتند. در نگارش این قانون هم تعارض هایی بوجود می آید. در اینجا شیخ فضل الله متوجه می شود که قانون نوشته شده برگرفته از فرانسه و بلژیک است، لذا با آن مخالفت می کند زیرا سازگار با فرهنگ کشور نیست.

وی افزود: عده ای به دنبال اضافه کردن اصل دومی بر قانون برای نظارت مجتهدین و علما بودند. در همین زمان روزنامه ها شیخ فضل الله را متهم کرده و حتی خواستار ترور او می شوند و شیخ فضل الله به حرم عبدالعظیم می رود و در آنجا تحصن می کند. با جوسازی مشروطه خواهان تندرو در مجلس و روزنامه نگاران و دیگر تهدیدکننده ها در بیرون، شیخ مجبور به سکوت می شود اما همچنان نگران تصویب قانون اساسی بدون نظارت علماست در حالی که رهبری فکری و سیاسی به عهده مشروطه خواهان قرار دارد.

رجبی اضافه کرد: مشروطه خواهان تندرو که به دنبال رویارویی مجلس با حکومت بودند به هدف خود دست یافتند و مجلس به توپ بسته شد و دوران استبداد صغیر شروع شد. در این دوران می بینیم شیخ فضل الله نوری دیگر به دنبال اصلاح قانون اساسی نیست بلکه به دنبال نفی و رد آن است.

وی ادامه داد: در دوره سوم شیخ فضل الله با استفتاء از علمای سراسر کشور از آنها سوال می کند که آیا موافق شکل گیری مجدد مشروطیت و احیای ناامنی ها هستید که علما هم انکار خود را از استقرار مشروطه بیان می کنند، حتی زمانی که شاه اعلام می کند چند ماه آینده مشروطه را احیا می کند با اعتراض مردم روبرو می شود.

رجبی دوانی با اشاره به جنبش تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان گفت: هنگامی که شیخ فشار شاه برای احیای مشروطه و عدم توانایی او در مهار قیام تبریز را می بیند، دارالشورای کبرای مملکتی را تاسیس می کند و در آن از حدود ۶۰ نفر از چهره های برجسته و خوشنام دعوت می کند تا قانون اساسی مبتنی بر شرع بنویسند که جایگزین قانون مجلس شود اما سیر حوادث و بزدلی این افراد باعث شد این مجموعه نتواند به کار خود ادامه دهد و در نهایت تهران فتح می شود.

وی افزود: با فتح تهران، مشروطه خواهان شمال و جنوب کشور را فتح کردند و محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کرده و احمدشاه را به پادشاهی رساندند اما با خلع محمدعلی شاه، شیرازه امور گسسته شد و آرامش و رفاه نسبی دیگر محقق نگردید، زیرا دولت ها دو سه ماه بیشتر حکومت نمی کردند و این نشان دهنده بی ثباتی آنها بود.

وی در پایان سخنانش گفت: دولتها توجهی به اعلامیه و نصایح علما نداشتند به طوری که در سالگرد کشته شدن شیخ فضل الله، آیت الله بهبهانی هم ترور شد و مراجع به این نتیجه رسیدند که حریم علمای مشروطه خواه رعایت نمی شود.

انتهای پیام/

کد خبر : 50577
تاريخ ثبت خبر : 10 مرداد 1396
ساعت بارگزاری خبر : 15:45
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)