هنر سرمایه مردم برای نیل به آرمان تمدنی انقلاب است

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از فارس، حسین خزایی، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: تمدن بدون مشارکت وسیع و همگانی میسر نیست و هنر به عنوان تسهیل‌گر باورها، هنجارها، رفتارها و به اشتراک گذاشتن آن در جامعه نقش کلیدی را در این همگرایی دارد. چرا که هنر و قالب‌های گوناگون آن که برآورنده محصولات فرهنگی‌ در هر نسل و عصری است، ما شاهد تولید، نشر و مقابله تفکرها و رویکردها برای تبیین حقایق جهان، انسان و جامعه با توسل به هنر هستیم. هنر با این تلقی تأثیر شگرفی در اعتلای باورها، هنجارها، رفتارها، و به تبع آن شکل‌گیری فرهنگ مطلوب  و یا به اشتراک گذاشتن فرهنگ انحطاط در جامعه دارد.

وی اضافه کرد: هنر می تواند در تولید، تکثیر و بازنمایی تصویر هر ملتی از خود نقش محوری را داشته باشد و در بسیاری از چشم اندازها و آرمانشهرها از زبان هنر برای این مهم استفاده می‌کنند و به باور بسیاری از آینده پژوهان، آینده و ساخت آینده چیزی نبست جز تصویرهایی که هر کس و یا هر گروه و ملتی که از آینده دارند .به تعبیری این همان تصاویر است که در آینده سازی نقش شگرفی دارند.

استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به وجود تمدن نوین اسلامی بیان کرد: زبان رسای هنر و هنرمند متعهد، عزیزترین سرمایه‌ مردم برای نیل به آرمان تمدنی اسلامی و انقلابی است. این عطیه‌ الهی لازم است صرف تعالی افکار شود و از آمیزش با مظاهر زیانبار فرهنگ بیگانه منزه باشد.

وی تصریح کرد: هنر باید با حفظ تعالی به میان مردم رود و در ذهن و دل آنان در سه سطح «بازنمایی طبیعت»، «تجریدی» و «نمادین» محصولات خویش را ارائه کند. چرا که در روند خلق آثار هنری اغلب در چهارچوب ارزش‌ها و سنّت‌ها با مفاهیم و مصادیق بیرونی است که به شکل بازنمایی طبیعی یا اجتماعی است و یا مهم تر از آن بازنمایی درونی هنرمند شکل گرفته است. هنرمندان کمال مطلوب، تجرید و ایجاز را بر واقعیت و طبیعت‌گرایی ترجیح داده‌اند. که این سطح نیز در تمدن سازی نقش اساسی دارد.

خزایی ادامه داد: از این منظر که شکل گیری آن در تصویر ذهنی افراد نقش دارد و تصویر ذهنی نیز در شکل‌گیری واقعیت سهیم است و هنرهایی که در امور مقدس به کار می‌روند، اغلب بیانی نمادین دارند؛ زیرا امر قدسی، متعالی و معنوی آنگاه که در صورت محسوس ظاهر می‌شود، قالب بیان، استطاعت کافی برای ظهور تام و تمام معنا (امر قدسی) را ندارد. در نتیجه محتوا به صورت ـ فرم و شکل بیان ـ غلبه می‌یابد. چنانچه ما در عرصه نقاشی برآمده از جریان تاریخی فرهنگی انقلاب اسلامی و برگرفته از مواریث فرهنگ ایرانی، با زبان نمادین و رمز و تمثیل علاوه بر اهداف انقلاب و دفاع مقدس مردم ایران، شکوه ایثار، شهادت‌طلبی و مقاومت در برابر یک دنیا مهاجم به تصویر ‌کشید.

وی همچنین درباره نقش هنرهای تجسمی گفت: نقش معماری و هنرهای تجسمی در هویت‌بخشی به جامعه‌، اساسی و بی‌بدیل است و هویت تاریخی و تمدنی را نیز می‌تواند شکل دهد. خیل عظیم هنرهای دستی، از سفال و فلز تا چینی، سنگ و بافتنی‌ها، از لباس تا فرش، همه و همه هویت‌بخش ابزارهای زندگی‌اند؛ هویتی که از سویی بازتابنده و مقوم فرهنگ  و تمدن ایرانی اسلامی جامعه و از سوی دیگر، پیش‌برنده و مروج آن است. کارکرد مهم هنرهای تجسمی در این بخش، معنابخشی به زندگی است. دمیدن روح انسانی در اشیا و خلق طبیعتی نو در جهت زندگی خاص انسان است؛ خلقی که می‌کوشد اشیا و دیگر اجزای طبیعت را به سوی حیات انسانی ارتقا بخشد و روحی واحد در کالبد آنان بدمد بنا بر این باگسترش این روحیه و نهادینه کردن آن می توان مسیر تمئن نوین اسلامی را هموار کرد.

انتهای پیام/