به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، پایاننامه کارشناسی ارشد «هراس اخلاقی: تحلیلی از به گفتمان درآمدن علوم انسانی در ایران» توسط وجیهه محسن الحسینی نگاشته شده است.
محمد رضایی، استاد راهنما این رساله در دانشگاه علم و فرهنگ تهران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی بود.
چکیده:
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ هر از گاهی علوم انسانی مرکز توجه گفتمان قدرت قرار می گیرد، در چند سال اول انقلاب و از بعد از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ می توان این مرکزیت را به وضوح مشاهده نمود.
در سخنرانیها، مصوبه ها، بیانیه ها و حتی دفاعیه های متهمان سیاسی، می توان به سخن درآمدن علوم انسانی را آشکارا ملاحظه کرد.
این به سخن درآمدن علوم انسانی توسط نخبگان حاکم با نوعی نگرانی همراه است و یا به تعبیر صاحب نظران مطالعات فرهنگی آن را می توان نوعی «هراس اخلاقی» نامید.
به بیان دیگر، در جامعه ایرانی اکنون، علومانسانی به نوعی هراساخلاقی تبدیل شدهاست که رهبران سیاسی، مذهبی، جامعه نسبت به ظهور یک فاجعه در رابطه با آن نگرانند و هشدار میدهند.
نگارندگان در این پژوهش برآنند که سیاستگذاریها و اقدامهای انجام شده در رابطه با علوم انسانی را به تصویر کشند و نشان دهند که در ایران پساانقلابی، علوم انسانی چگونه مبدل به سوژه ای برای سخن شده است.
از آنجا که علوم انسانی، علومی است که با فکر و اندیشه انسان در ارتباط است، پس زیربنا و پایه و اساس این علوم برای جامعه دارای اهمیت است. اما در جامعه اکنون ما چندی است که به علومانسانی به چشم امری هراسانگیز نگریسته میشود و سعی برآن است که علومانسانی و اصحابش به بهانه اصلاح و اسلامیسازی به حاشیه رانده شوند، با این روش زمینه های رشد و نمو این علم در جامعه بسته می شود، علمی که قادر است برای مسائل و آسیبهای مختلف اجتماعی در جامعه راه حل ارائه نماید (اعتیاد، روسپی گری و…) این توانایی را دارد که در مسائل سیاسی- اجتماعی به حکومت مشورت دهد، به مرور کنار گذاشته می شود و به اصطلاح بی فایده و زیان آور تلقی می شود و همه این موارد بسته به این است که نظر عده ای نسبت به علومانسانی تغییر کند. پژوهش حاضر براین است که روشن سازد، در جامعه کنونی ما چه سیاستهایی در رابطه با علوم انسانی بکار می رود و اگر نخبگان حکومت، قدری تغییر موضع داده و سیاستهای خود را در ارتباط با علومانسانی اصلاح نمایند، چه بسا بتوان علوم انسانی مطلوبی در جامعه تولید کرده که بتواند دردهای جامعه را درمان کند و اصحابش غیر خودی ها نام نگیرند.
نگارندگان سعی برآن دارند که بتوانند ابعاد و مختصات نگرانیهای موجود در زمینه علوم انسانی را به تصویر کشند. مکانیسمهای ایجاد هراس اخلاقی در رابطه با علوم انسانی و فرایندهای آن را نشان دهند و در سرتاسر پژوهش برآنند که نشان دهند علوم انسانی در سالهای بعداز انقلاب ۱۳۵۷ چگونه به سخن درآمده است؟
علاقه مندان می توانند متن کامل این پایان نامه را از اینجا ملاحظه کنند.
انتهای پیام/