| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

مقاله ای از فصلنامه صدرا؛


نگاهی دیگر به تولید علوم انسانی اسلامی

برای تولید علوم انسانی دینی، یکی از راه گشاترین قواعد در تولید علوم دینی و آشنایی با معارف دینی در عرصه های مختلف خواهد بود.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از فصلنامه صدرا، علی‌رضا مومن آرانی در شماره ۱۸ این فصلنامه با اشاره به علوم انسانی اسلامی آورده است: متأسفانه با توجه به ورود ادبیات نظری به رشته هایی مانند فلسفه علم و جامعه شناسی علم و معرفت و به تبع آن مدیریت دانش و سیاست گذاری های علم و نظایر آنها، مسیر تولید علوم اسلامی و توجیه آن، گرایش جدی به سمت آنها پیدا کرده است. اساس این نوع نگاه به تولید علوم، نگاهی برساختی است که در اصل، سکولار است و نظم عملی و قواعد ارزشی، هنجاری و رفتاری آن فاقد ریشه های دینی است. این رویکرد که تقریباً جنبه عمومی یافته و وقتی از تلاش و برنامه برای تولید علم صحبت می شود، مباحث این رشته های تخصصی طرح و اجرا می گردد، رویکردی سکولار به تولید علم است. به نظر نویسنده، این رویکرد بدون توجه به ماهیت سکولاری آن، دنبال شده و می شود و به نظر می رسد به علت وجود ادبیات گستردهای که متفکران غربی تولید کرده اند و کارآمدی آن در دنیای سکولار، امیدی نیز به تغییر در آن نیست. سهلال وصول بودن و کارایی این رویکرد باعث نوعی گرته برداری از آن، بدون عاقبت اندیشی شده است که می تواند عواقب ناخواسته و نامطلوبی را در کوتاه مدت و بلندمدت رقم بزند.

همه کسانی که در عرصه تولید علوم انسانی اسلامی فعالیت می کنند، آگاهانه یا ناآگاهانه از خود می پرسند که آیا در آینده می توانیم به تولید علوم انسانی اسلامی خوشبین باشیم؟ آیا محقق می شود؟ شکل محقق شده آن وابسته به کدام حوزه های علوم اسلامی است؟ چه کسانی به تحقق آن خدمت کرده اند؟ و… . اینها سؤالاتی پسینی هستند؛ یعنی اگر فرض بر این گذاشته شود که چند سال (بیست تا پنجاه سال) از مباحث مرتبط با تولید علوم انسانی اسلامی گذشته و افراد و گروه های مختلفی در این زمینه تلاش کرده اند، آیا هنوز در حال شدن و تولید علوم هستیم یا اینکه علومی تولید شده اند؟ آیا اعتقاد آیندگان این خواهد بود که راه گذشتگان در اصل بحث، در مبانی طرح مباحث یا در مسیر تولید، اشتباه بوده است و یا بسیار از تلاش های گذشتگان رضایت خواهند داشت؟ اگر علوم تولید شده باشند، چه کسانی در تولید موفق بوده اند و چه کسانی موفق نبوده اند؟ چرا عده ای یا جریانی موفق بوده و عده دیگر موفق نبوده اند؟ یا شاید همه جریان ها به توافق و هماهنگی در علم تولیدشده رسیده اند؟ یا میان جریان‌ها در علم تولیدشده به شدت اختلاف وجود دارد؟ به راستی در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ جایگاه عالم و علم تولیدشده در جامعه کجاست؟ میان علم تولیدشده، با جهان و دین و زندگی مردم چه نسبتی برقرار شده است؟ و …

پاسخ این پرسش ها هرچه باشد، کاملاً نسنجیده است؛ چراکه پیش گویی و پیش بینی آینده در دوران جدید حیات انسانی، آن هم در این موضوع، بسیار احمقانه است؛ اما از طرفی فکر کردن درباره آنها می تواند بسیار راهگشا باشد. اگر افراد و گروه های فعال در این عرصه، علاوه بر پافشاری بر برخی آرا، مبانی، روش ها و…، در تولید مقاله و کتاب و برگزاری نشست و همایش و…، تعهدی برای خود در قبال نسلهای بعدی قائل باشند (این شیوه عمل و نظر می تواند آثار زیادی در جامعه و جامعه علمی آینده بر جای گذارد) مطمئناً در فهم، نقد، عرضه و انتخاب مبانی، نظرها، ایدهها، روشها و … ملاحظاتی خواهند کرد که بیشترین خطرها و آفتها شناسایی شود و کمترین ضرر و آسیب ها را به شاکله فکری و علمی جامعه اسلامی و جامعه علمی اسلامی وارد آورد.

این ملاحظه در واقع ورود نوعی عقلانیت عملی، عاقبت اندیشی، بصیرت، و مسئولیت پذیری دینی در شناخت و تولید علوم انسانی اسلامی است. این عقلانیت با عقلانیت سیستمی، ساختاری، نظامی، شبکه ای، نظری و منطقی، سیاسی و موارد مشابه، متفاوت است. اساس این عقلانیت بر تربیت و رشد دینی قرار گرفته است؛ به این معنا که تلاش در راستای تولید علوم انسانی، اولاً خود، عملی دینی است و لذا باید قواعد فقهی، اخلاقی و معارفی دینی را رعایت کند؛ ثانیاً مانند تمام اعمال دینی که تحقق واقعی آنها زمانی اتفاق میافتد که در مسیر تربیت قرار گیرند، فرایندی تربیتی را باید در افراد و گروه ها بپماید.

این شکل از شناخت در تولید علوم انسانی دینی، نوعی تنبه، در فرد و جریان در مواجهه با خود و دیگران به وجود می آورد که اولاً نسبت این عمل با خودم چیست؟ چرا اینگونه عمل می کنم؟ چرا آنگونه عمل نمی کنم؟ و…؛ ثانیاً این عمل من چه آثاری در آینده دین و جامعه دینی بر جای می گذارد؟ سهم من در آن تا چه حد است؟ آیا این سهم درست است یا خطا، مبتنی بر حق است یا باطل، مبتنی بر معارف دین است یا سایر معارف؟ و… .

در حالت تنبه، به نظر برخی از کارها و نظرها، اصرارها و تساهل ها، نقدها و تشویق ها، تقویت ها و تضعیف ها، سیاست ها و فرایندها و… به گونه ای دیگر رقم می خورد؛ گونه ای دینی و اخلاقی، و نه فلسفی، نظری، روشی و… . در این حالت، خارج شدن از نفسانیات فردی و جمعی، تنوع طلبی، تمتع طلبی و… در تولید علوم انسانی دینی، یکی از راهگشاترین قواعد در تولید علوم دینی و آشنایی با معارف دینی در عرصه های مختلف خواهد بود. به عبارتی تولید علم دینی، خارج از سلوک دینی در تولید علم محقق نخواهد شد و این از قواعد اساسی در این زمینه است؛ این به این معناست که تولید علم و همه سیاست ها، ساختارها، فرایندها و … مرتبط با آن نیز مانند سایر اعمال می تواند وجه دینی بگیرد و نباید این وجه اساسی از تولید علم دینی را نادیده انگاشت.

این نوع از تربیت، به طور واضح با تربیت آموزشی یا سازمانی تولید علم، متفاوت است. اینکه نشریه باشد، مقاله باشد، کتاب باشد، همایش باشد، نشست باشد، دوره باشد، اما اساس تأسیس و شکلدهی فرایندی و محتوایی آن دینی نباشد، نباید به تولید علم دینی _حداقل در حوزه کاربرد_ امیدوار بود. تمام موارد یادشده _مانند ساختار و سازمانی که برای تولید علم در نظر گرفته شده _ نیز باید شکل و محتوا، سازمان و ساختار و فرایند تربیت دینی پیدا کنند تا مثمر ثمر واقع شوند. با  این ساختار صرف آموزشی و مبتنی بر ادبیات علوم انسانی سکولار، نباید منتظر علوم انسانی دینی بود و اگر تولید هم گردد، به یقین نسبتی با جهان واقعی و عملی مسلمانان نخواهد داشت؛ چراکه اساساً اساس علم، امری حضوری و نفسانی است و لازمه تحقق علم دینی، تحقق عالِم دینی است که به صورت دینی در تمام وجوه زندگی خود، از جمله تولید علم، دینی عمل کند. به عبارتی صریح، نمی توان و نباید از ساختارها و سازمان های تولید علم که مبتنی بر مبانی سکولار وارد عرصه علمی جهان اسلامی شده اند، انتظار تولید علم و عالم دینی را داشت؛ بلکه باید به دنبال تغییر ماهوی این ساختارها و سازمانها بود؛ نکته ای که کسی به آن توجه ندارد.

انتهای پیام/

کد خبر : 37786
تاريخ ثبت خبر : 8 دی 1395
ساعت بارگزاری خبر : 10:54
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)