| امروز پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

محمدجواد یاوری تشریح کرد:


نقش منحصربه‌فرد امام صادق(ع)در تعالی و توسعه علوم و فرهنگ اسلامی

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) نقش امام صادق(ع) را در تعالی نظام آموزشی و توسعه علوم و فرهنگ اسلامی برجسته و منخصر به فرد خواند و آن را دارای ویژگی تمدنی دانست.

به گزارش خبرنگار پلیگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد یاوری عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، نقش تمدنی امام صادق(ع) در تعالی نظام آموزشی و توسعه علوم و فرهنگ اسلامی را تشریح کرد و گفت: امام جعفر صادق(ع) بعد از شهادت امام باقر(ع) در سال ۱۴۸ق، براساس نص ­الهی و وصیت پدرشان به امامت رسید. وی ۳۴ سال به امر هدایت امت پرداخت و در بین عامه و خاصه در علم و فضل مشهور بود. امام صادق(ع) در دوره بنی­ امیه و بنی­ عباس، شرایط سختی را پشت ­سر گذراند.

وی افزود: مالک­بن انس می گوید: «در دوره اموی، قادر نبودم از جعفربن محمد روایتی نقل کنم. در عصر عباسی نیز شرایط آن­چنان سخت بود که امام برای حفظ جان شیعیان، گاهی آنان­را مأمور به تقیه در مسائل فقهی می­ کردند. شیعیان گاهی به دلیل تقیه شدید از نقل حدیث وحشت داشته و کتاب­های حدیثی خود را پنهان یا کتمان می­ کردند. در هنگام تبعید امام به عراق، شیعیان احکام زناشویی، طلاق و مانند این­ها را نمی ­توانستند به آسانی از امام بپرسند. لذا خود را در قالب خیارفروش درآورده و پاسخ سؤال­ها را دریافت می­ کردند.»

یاوری ادامه داد: امام صادق(ع) درباره وضعیت فکری، و سیاست­ های علمی و آموزشی مکتب خلفا فرمودند: «مردم(عامه) پس از رسول خدا راه امت­ هاى قبلى را پیمودند. دین خدا را تغییر داده و آن­را از اصل خود منحرف کردند. چیزهایى بر آن افزوده و مطالبى از آن برداشتند. هرچه اکنون در دست آنان است، صورت تحریف ‏شده آن چیزى است که از طرف خدا نازل شده است.»

یاوری اضافه کرد: در این دوره، عالمان سنی کوفه روایاتی را برخلاف فقه امامیه نقل کرده و به امیرمؤمنان علی(ع) منسوب می­ کردند. منصور عباسی از علمای عامه از جمله مالِک­بن اَنس حمایت کرده و قصد داشت مکتوبات وی را متن آموزشی جامعه اسلامی قرار دهد. وی با حمایت از ابوحنیفه و دیگر فقهای عامه قصد داشت امام صادق(ع) را ترور علمی و شخصیتی کنند.

یاوری با اشاره به اینکه دانشمندان عامه دارای جلسات درس در مناطق مختلف بودند و همگان را به خود فرا می ­خواندند، گفت: قصد آنان تعطیلی کرسی درس اهل­بیت و شیعیان بود. اگر مالک­بن انس، اوزاعی و سفیان ثوری بر امری اجماع می­ کردند، آن امر سنت محسوب می­ گردید. به فرمایش امام صادق(ع) افرادی چون مالک­بن اَنس برای سنت نبوی اهمیتی قائل نبوده و به نقل اسرائیلیات نیز می­ پرداختند. همچنین آنان نمی خواستند مردم نسبت جهل و نادانى به آنان بدهند؛ لذا قصد داشتند با هر ابزاری به سؤالات مردم جواب دهند. چنان ­که مالک­بن انس اگر قادر نبود به سؤالات مردم پاسخ دهد، خطاب به پرسش­گر می­گفت: «سؤال شما بدعت است و تو که چنین پرسش­ هایی درباره توحید می­ پرسی، می­ ترسم گمراه باشی.»

وی افزود: آنان به دلیل کمبود نصوص، کنار گذاشتن برخی از روایات رسول خدا و عدم توانایی در پاسخ به مسائل مستحدثه به قیاس، رای و مصالح مرسله تمسک کردند و مردم را از مراجعه به کتاب­های بازمانده ائمه اطهار منع می­ کردند. به تعبیر شبلی نعمان، علمای اهل رای، جز با هم­کیشان خود معاشرت نکرده و از شنیدن صدای مخالف پرهیز داشتند و گاهی اگرچه نگارش سیره و حدیث آزاد بود، اما از نگارش آن کراهت داشتند. چنان­که سفیان ثوری می ­گفت: «کاغذها چه بد جایگاهی برای ثبت علم هستند.»

عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم تصریح کرد: در این دوره، جامعه اسلامی شاهد ظهور دانشمندان عامه نهضت علمی جمع و نگارش حدیث و تدریس در رشته­ های مختلف علوم اسلامی بود. شور و نشاط علمی بی‌نظیری در دنیای اسلام شکل­گرفت. همچنین، افزون ­بر رشد جریان­ های کلامی همانند جبرگرایی، اعتزال و تفویض، غلات نیز در کوفه سربرآورده و با اباحه­ گری، جعل حدیث و انتساب آن به صادقین، به تخریب مقام امام صادق(ع) می­ پرداختند. رشد و تبلیغات آنان به­ گونه ­ای بود که برخی از شیعیان از دست ابوالخطاب غالی به امام صادق(ع) شکایت کردند و گفتند «کسی را برای پاسخ به آموزه­ های آنان به ما معرفی کن.»

یاوری اظهار کرد:  قدریه و مرجئه نیز از دیگر جریان­ های فکری این دوره هستند که به ترویج باورهای خود می­ پرداختند به ­گونه­ ای که در بصره، کوفه و دیگر مناطق حضور فعالی داشته و شیعیان را به خود جذب می­ کردند. به­ نظر می­ رسد در آن روزگار به ­دلیل تبلیغات گروه ­های مختلف از جمله غلات در کوفه، کلیه شاگردان و شیعیان نمى‏ توانستند تفکر و اندیشه خود را در یک زاویه صحیحى قرار داده و تمامى معارف دینى خود را هم­چون محمدبن مسلم و زراره از خاندان رسالت بگیرند.

وی به آسیب های نظام آموزشی امامیه اشاره کرد و گفت: از جمله آسیب­ های جدی نظام آموزشی امامیه، افرزون­ بر جریان­ های فوق، پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و عدم دسترسی آسان به امام معصوم و معارف شیعی بود. زمینه ­ای که افزون ­بر تأثیراتش در شکل ­گیری و گرایش به فرقه­ های مختلف،حتی شیعیان کوفه نیز آموزه­ های خود را فراموش کرده و تحت تأثیر آموزه­های اهل­سنت قرار گرفتند. لذا گاهی در کوفه بین شیعیان درباره اخذ حدیث اختلاف بود. چنان­که برخی از جمله عبدالملک­بن عتبه عی درباره یکی از مسائل فقهی معاملات، به فقهای- سنی- کوفه یعنی ابویوسف و بوحنیفه مراجعه کرد.

وی درباره فعالیت ­های آموزشی دوران امام صادق(ع) گفت: امام صادق(ع) با دیدن چنین وضعیتی فعالیت ­های خود را گسترش داد و حرکت علمی و آموزشی خویش را تنها راه نجات اسلام می­دید. ایشان تمامی عرصه ­های آسیب ­زا در زمینه تخریب و تحریف آموزه ­ها و هویت امامیه را رصد می ­کرد و براساس نیازسنجی، زمینه تبدیل نظام آموزشی شیعه از قوه به فعل را فراهم کرد. فعالیت آموزشی امام صادق(ع) آن­ چنان بود که برخی از اهل­سنت را نیز به پذیرش باورهای فقهی شیعه وا داشت.

یاوری تصریح کرد: گاهی ایشان برخی از اصحاب خود را درباره برخی مسائل فقهی به بزرگان علمای عامه ارجاع می‌داد تا اصحاب دیدگاه شیعه را از زبان آنان دریافت کنند. به ­عنوان نمونه، زمانی اسماعیل­بن فضل نظر امام صادق(ع) درباره متعه را جویا شد، آن حضرت وی را به عبدالملک بن جریج مکی از فقهای اهل­سنت ارجاع داد. ابن­ جریج نیز به حلال بودن متعه فتوا داد.

وی وجود مهندسی نظام آموزشی امامیه، مدیر کارآمد و آگاه را ضروری دانست و گفت: براین اساس، امام صادق(ع) به معرفی خود به­ عنوان رهبر و منبع تولید علم در این نظام اقدام کرد و افرادی همچون احول در بصره و برخی دیگر از شیعیان کوفه با رفتن به خراسان، تلاش داشتند تا مردم را نسبت مرجعیت امام در دریافت آموزه­ های دینی، آگاه کنند. امام صادق(ع)، توجه تام شیعیان و عامه را به مرجعیت علمی و آموزشی رسول خدا و اهل­بیت جلب کرده و آنان ­را از تمسک به احادیث دیگران بازمى‏ داشت و خطاب به علمای عامه فرمود: «این­ هایى که خود را از فقیهان و عالمان اسلام مى‏شمارند و کلیه مسائل فقهى، دینى و هر آن­چه را که مردم به آن محتاجند، استنباط کرده ‏اند، چیزى از علم رسول خدا نمى ‏دانند.». «علم راستین نزد ما اهل­بیت است.» ایشان افزون ­بر نقد سیاست آموزشی خلفا، به ابراز اندام علمی و توان آموزشی خویش در مقابل همگان، اهتمام ورزید و تأکید داشت که آموزه ­های امامیه مایه نجات و رشد بشریت بوده و انحراف از این مسیر، مایه نابودی اسلام است.

وی ادامه داد: امام صادق(ع) در تسریع حرکت نظام آموزشی، افزون­ بر مبارزه با همه آسیب ­ها و پاک ­سازی رسوبات فکری مکتب خلفا و فرقه ­های انحرافی، در جهت پیشرفت تمدن اسلامی به ترویج یادگیری علم، تفقه در دین، نگارش آموزه­ ها، حراست شیعیان از دفترهای حدیثی و برگزاری جلسات درس سفارش می­ کرد و خطاب به سعد اِسکاف فرمود: «مراتب شیعیان ما را با میزان روایت آنان از احادیث اهل­بیت و معرفت­شان به آن احادیث بشناسید.»

یاوری اظهار کرد:  ایشان افزون ­بر آن­ که خود در اماکن مختلف به صدور فتوى، تفسیر قرآن و پاسخ­گویی به مسائل حج و احکام دین می­ پرداخت، عموم مردم را برای آموختن فقه، قرآن و تفسیر به­سوی خویش فرا می ­خواند و ضمن برگزاری جلسات درس در منزل، مسجد مدینه و دیگر اماکن مذهبی، مجموعه روایات ارزشمندی را در آثاری همانند الاهلیجیه یا الاهلیلجه، توحید مفضل، الفضائل، الدیات، رسائل جابربن حیان و کتاب ­های اصول چهارصدگانه به یادگار گذاشت.

وی به تاکید امام صادق(ع) بر عرضه آموزه ­ها به کتاب و سنت و پرهیز از دریافت علم از غیر ائمه اشاره و تمسک به نص‏ را از ویژگی­ های نظام آموزشی امامیه دانست و گفت: این منبعی بود که شیعه بر آن اتکاء داشت و براى اهل­سنت نیز قابل قبول بود. ارجاع حدیث به قرآن و سنت نبوی افزون ­بر آن­ که بیانگر یک روش درست در فهم صحت و سقم داده ­های آموزشی بود، یک نوع مبارزه با روش حاکم بر جامعه و کج‏روی هاى فکرى‏ بود. لذا امام صادق(ع) خطاب به اهل­سنت فرمودند: «آموزه­ های ما از جنس رأی نیست. هر جوابى که من به شما می دهم از قول رسول خدا(ص) است.» ایشان همچنین بر این امر تاکید داشتند که آموزه ­های درست توسط اجداد وی مکتوب شده و با وجود آن­ ها، احتیاج به نگاشته­ های مردم ندارد، ولى مردم به ما احتیاج دارند.

یاوری بیان کرد: بنابراین، ایشان در مقابل کسانی که مردم را از مراجعه به کتاب ­های بازمانده ائمه اطهار منع می ­کردند، به ­شدت برخورد کرده و فرمودند: «دانش ابن­شبرمه در برابر کتاب جامعه علی(ع)، گمشده و نابود است.» در تحلیل رفتار امام صادق(ع) می­توان گفت ایشان از طرفى درصدد حفظ آرمان اساسى تشیع از جذب به ترکیب پدیدار بود و از طرف دیگر، خالص کردن آن از تمایلات افراطى بود. ازاین­رو، شرایطى که در دوران امامت امام صادق(ع) وجود داشت، فرصتى منحصر به فرد براى ایشان پدید آورد.

کارشناس تاریخ تشیع اضافه کرد: امام صادق(ع) با انحصار شیعیان به اخذ روایات اهل­بیت، نظام مستحکم و مستقلی را براى متکلمین و فقهای اثنی عشرى بنا نهاد. تاثیر جهاد علمی و آموزشی ایشان آن­ چنان بود که نظام آموزشی امامیه قادر بود تا جریان ­های مخالف را به تسلیم وادارد. چنان­که از ابی­لیلا قاضی کوفه پرسیدند: «آیا اتفاق افتاده که از سخن خود یا از حکمی که کردی به خاطر سخن شخصی بازگردی و حکم خویش را انکار و سپس تصحیح کنی؟ او پاسخ داد: خیر، مگر با سخن جعفربن محمد(ع).»

وی با بیان اینکه نقش امام صادق(ع) به دلیل مرجعیت علمی و بهره ­گیری از روش اقناعی، آن­قدر قابل توجه بود که شیعیان و عامه از مناطق مختلف برای شنیدن و یادداشت سخنان ایشان یا به مدینه، مکه یا حیره مهاجرت می­ کردند، گفت: سفیان ثوری، ابوحنیفه، فضیل ­بن­ عیاض، اسحاق­بن بشر کاهلی و محمدبن فضل­بن عطیه خراسانی از علمای عامه مدتی در نزد ایشان کسب علم کرده و در مجامع حدیثی نقل کرده­اند. همچنین شیعیان مناطق مختلف ازجمله ابوالاسود سابری هر ساله به ­ویژه ایام حج برای کسب علم به محضر امام در مدینه یا مکه، مهاجرت می ­کردند.

یاوری ادامه داد: روایات امام صادق(ع) اگرچه در برخی مناطق عامه نشین، همانند بصره و شام کم ­تر مورد توجه بود و بنی­امیه از آن خوشایند نبودند؛ اما با این­حال در مناطقی همانند بصره، کوفه و آبادان در مساجد و محافل مختلف منتشر و مذهب تشیع به نام جعفری خوانده می ‌شد. تأثیر تلاش آموزشی امام و شاگردان وی در اقناع خصم تا آن­جا بود که عده­ای به امامیه گرویدند چنان که هشام­بن حکم در آغاز جهمی مذهب بود و بعد از چند جلسه گفت ­و گو با امام، در حیره به تشیع گروید.

وی در ادامه اقدامات امام در جهت تعلیم و تربیت گفت: یکی دیگر از اقدامات کاربردی امام صادق(ع) در نشان دادن توان نظام آموزشی، تربیت شاگردانی بود که بتوانند افزون بر پاسخ­گویی به نیازهای جامعه، رصد اوضاع علمی و آموزشی، توان تقریب و تسلط بر منابع آموزشی عامه نیز داشته و به پاسخ آموزه ­های غلط در قالب مناظره یا ردیه نویسی، بپردازند. چنان­که زراره در درس اهل­سنت مدینه شرکت می­ کرد. وی از دیدگاه فقهی آنان با خبر بود و در مناظره توانست آنان ­را شکست دهد. معاذبن مسلم در مسجد کوفه به صدور فتوا می­نشست و مردم مسائل شرعی خود را از وی می­پرسیدند. اگر سائل از مخالفان شیعه بود، رای فقهی آنان را اظهار مى‏کرد و اگر از شیعیان بود، طبق فقه امامیه فتوا می­داد و اگر او را نمی­شناخت، هم نظریه شیعه و هم راى مخالفان را اظهار می ­کرد.

وی تصریح کرد: امام صادق(ع) درباره نقش دانشمندان شیعه در توسعه و تعمیق مبانی و منابع آموزشی فرمودند: «اگر زراره، ابوبصیر لیث­مرادى، محمدبن مسلم و بریدبن معاویه عجلى نبودند، کسى از ما و احادیث ما اطلاع پیدا نمى‏کرد. آنان حافظان دین و اشخاص محل اعتماد پدرم بر حلال و حرام خدا هستند.» ایشان چنان شاگردانی را تربیت کرد که به مرحله اجتهاد رسیده و برخی از آنان به اصحاب اجماع مشهور گشتند. به­عبارت دیگر، تربیت نیروی انسانی و مجتهد متخصص از دیگر اقدامات امام صادق(ع) بود. در علوم قرآن حمران­ بن اعین، در فقه زراره در ادبیات ابان­بن تغلب در کلام مومن­الطاق در توحید هشام ­بن سالم و در امامت هشام ­بن حکم را تربیت کردند.

یاوری در پایان سخنانش یادآور شد: امام بر روند فعالیت علمی شاگردان خود نظارت کرده و به اصلاح باورها و روش ­های آنان می­ پرداخت. هدف این بود تا شیعه در مناطق مختلف به توسعه کمی و کیفی نیروی انسانی نظام آموزشی بپردازد.

انتهای پیام/

کد خبر : 71307
تاريخ ثبت خبر : 17 تیر 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:10
برچسب‌ها:, , , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)