| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

به مناسبت روز بزرگداشت خواجه نصیر؛


نقش خواجه نصیر در احیای تمدن اسلامی بعد از حمله مغولان

با کوششهای خواجه نصیر بود که نه تنها مشعل حکمت مشاء دوباره فروزان گشت، بلکه تمدن اسلامی که رو به افول گذاشته بود جان تازه گرفت، گرچه که پس از او راهش آن چنان که باید دنبال نشد و چه بسا به همین خاطر بود که تمدن اسلامی به افول گرائید.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، بر اثر حمله مغولان در ۶۱۶ ق به ایران و تداوم ناامنی‌ها، خواجه‌ نصیرالدین طوسی به دعوت ناصرالدین عبدالرحیم بن ابن منصور حاکم قلعه قهستان که فردی دانش‌دوست و از فرقه اسماعیلیان بود، به آنجا رفت.  خواجه در حـدود ۲۶ سالی که در قلعه‌های اسماعیلیه در قهستان و الموت می‌زیست به مطالعه، تصنیف، تألیف و ترجمه سرگرم بود و دست به تألیف و تحریر کتابهای متعددی از جمله به شرح اشارات ابن سینا، اخلاق ناصری، رساله معینیه، مطلوب المومنین، روضه‌القلوب، رساله تولی و تبری و … زد، البته بر طبق مقدمه‌های کتابهای این دوران خصوصا شرح اشارات مشهود است که خواجه زندگی راحتی نداشته و یا به دلخواه خود در قلاع اسماعیلیان زندگی نمی کرده است.

خواجه نصیر و تمدن مغولی


یکی از عوامل ایجاد تمدن و ابزار رشد و ترقی، علما و دانشمندان هستند که خواجه نصیرالدین طوسی با استفاده از موقعیتی که در دربار هلاکو پیدا کرد و با هوشیاری و زیرکی که داشت، توانست تا حدودی آرامش و امنیت را به جامعه برگرداند و جنگ و خونریزی را مهار کند. طبیعتا با آسایش و امنیت، ملت می‌تواند متمدن شود و پایه‌های تمدن محکمتر شود. بنابراین امروزه ما نیز بخشی از تمدن خود را مدیون افکار و آثار این نابغه اسلامی هستیم.
خواجه نصیرالدین طوسی در تمام امور کشوری و لشگری مغول برای نیل به مقاصد عالیه خود دخالت داشت و تا اندازه‌ای که می‌توانست از پیش آمدهای ناگوار که متوجه جامعه مسلمین می‌شد جلوگیری می‌کرد، گاهی با سخنان علمی و زمانی با گفتگوهای مختلف و هنگامی با اندرزهای سیاسی مقاصد مهم اساسی خود را پیش می‌برد. پیشرفت‌های علمی با درایت خواجه صورت می‌گرفت و بدین ترتیب روز به‌ روز در دربار هلاکو محبوب‌تر شد. خواجه نصیرالدین همیشه اصول مقاصد دینی را نصب العین خود قرار داد و تمام حرکات سیاسی و علمی که شایسته یک مرد دینی آشنا به مصالح اجتماعی و سیاسی اسلامی است به‌ کار می‌بست. یکی از اقدامات مهم خواجه نصیرالدین طوسی تشویق هلاکوخان به فتح بغداد و برانداختن دودمان عباسی و کشتن خلیفه به دست ایلخان مغول در سال ۶۵۶ بود.‏‎ ‎وی همچنین باعث احترام و تکریم علما و دانشمندان شد و تاسیس رصدخانه مراغه را شروع کرد و دانشمندان و صاحب نظران را به آنجا دعوت کرد.

رکن اصلی هر تمدن، علم و دانش است و دانشمندان مسلمان با عنایت به تشویق بسیار دین مبین اسلام نسبت به دانش ورزی در سده های دوم تا پنجم تمدنی سترگ و بی مانند ایجاد نمودند که بر اثر دید تنگ نظرانه به علوم و ممانعت از بحث علمی آزاد توسط سلاجقه و ایجاد نهادهای علم ستیزی چون نظامیه و ترویج افکار اشعریان و نهایتا حمله مغول این تمدن به احتضار افتاد، اما مهارت خواجه نصیرالدین طوسى در علوم متنوع عصر خویش به ویژه فلسفه، ریاضیّات، کلام، منطق، ادبیات و نجوم و … که باعث شده او را با تعبیراتى چون استاد البشر، افضل علما، سلطان فقها، سرآمد علم، اعلم نویسندگان، عقل حادى عشر و معلم ثالث بستایند باعث شد که وی به محض مجال یافتن دست به کاری بزرگ بزند و قبل از هر کار در حکومت نوپای مغولان، زاویه دید علم محوری را گسترش دهد و نتیجتا روحی نو در کالبد تمدن فروخفته اسلامی بدمد و اقدامات وی هنوز که هنوز است مورد تمجید دانشمندان تمام گیتی واقع شود. خواجه  علاوه بر انجام کارهاى علمى و فرهنگى و نگارش کتاب‌هاى ارزشمند مانع به آتش کشیده شدن کتابخانه­ بزرگ حسن صباح در قلعه‌ الموت به دست مغولان شد و با تأسیس رصدخانه‌ مراغه در سال ۶۵۶ ق، با همکارى جمعى از دانشمندان و ساخت کتابخانه‌ بزرگی در مراغه که برخی تعداد کتاب‌های آن را تا ۴۰۰ هزار جلد نقل کرده‌اند درصدد احیای تمدن افتخار آمیز اسلامی بود و در حد توان خود در این مسیر که خدمت به بشریت بود، کوتاهی ننمود.

اهمیت منطقه میان تبریز، مراغه، بغداد در دوره ایلخانی تا آن اندازه است که می‌توان گفت طی قرن هفتم تا نهم هجری، این منطقه، یکی از پراهمیت‌ترین مناطق تمدنی در شرق اسلامی بوده است. طی دوره ایلخانی و سپس تا اندازه‌ای دوره ترکمانان، این منطقه به دو دلیل اهمیت یافت: نخست آنکه بغداد در سال ۶۵۶ از میان رفت و هولاگو (درگذشته ۱۹ ربیع الثانی ۶۶۳ در نزدیکی مراغه) پایتخت خود را شهر مراغه قرار داد، گرچه تبریز نیز به عنوان دارالسلطنه او یاد شده است. دوم آنکه در جریان حمله مغول، خراسان پایمال شد و آثار تمدن اسلامی آن از میان رفت. بغداد و بسیاری از شهرها نیز آسیب دید و بخشی از میراث این نواحی به مراغه انتقال یافت. در نتیجه، بخش غربی ایران که سالم‌تر مانده بود، نوعی مرکزیت یافت. در این میان و در آغاز راه، مراغه اهمیت اول را دارد، یعنی تا پیش از برآمدن تبریز، این شهر به طور خاص مورد توجه است.
اهمیت مراغه در این دوره، عمدتاً با ساختن رصد خانه مراغه و کتابخانه‌ و تأسیسات دیگر خود را نشان می‌دهد. این اهمیت تا اواخر قرن هشتم هجری یعنی سال ۷۹۵ که مراغه وسیله تیموریان ویران می‌شود، ادامه دارد.
نقش خواجه نصیر (م ۶۷۲) در این زمینه برجسته است؛ در واقع اوست که محل اعتماد هولاگو بوده و بانی و باعث این تأسیسات به شمار می‌آید.

نگاه تمدنی خواجه و لوازم آن


شخصیت خواجه نصیر ویژگی‌هایی داشت که برای بنیانگذاری یک کانون تمدنی ضروری به نظر می‌آمد؛ درست مثل پادشاهی که نقش بنیانگذاری یک سلسله را ایفا می‌کند. برخی از این خصلت ها را چنین می‌توان بیان کرد:
الف: اهمیت دادن به علم به عنوان علم بدون درآمیختن آن با تعصبات مذهبی

خواجه به رغم آن که شیعه و میراث‌دار حکمت شیعی بود و خود این امر به لحاظ تمدنی اهمیت دارد (با توجه به این که دوره تسلط شیعیان در دنیای اسلام در قرن چهارم، اوج و قرن تمدن اسلامی به شمار می‌رود)، در تشیع خود تعصب نداشت. به همین دلیل، حوزه درسی وی به همان اندازه که شیعیانی مانند علامه حلی(م ۷۲۶) رفت و آمد داشتند،‌ بسیاری از عالمان سنی نیز از هر قشر رفت و آمد می‌کردند. برای خواجه «علم» پدیده‌ای ارزشمند بود و نمی‌بایست تحت تأثیر تعصبات مذهبی و گروهی قرار می‌گرفت. نکته‌ای که پیش از این از ابن شاکر نقل شده چنان بود که اقدام خواجه در بنای رصدخانه برای همه مسلمانان سودمند بود، به ویژه برای شیعیان و علویان. این نکته درستی است. نگاه خواجه، نگاه تمدنی بود و این نگاه با اعمال متعصبانه مذهبی سازگاری ندارد. منهای آنکه بسیاری از عالمانی که به مراغه رفت و آمد داشتند، اهل سنت بودند، ابن فوطی که کلیددار کتابخانه رصدخانه بود، چنان که از کتاب مجمع الاداب بر می‌آید، سنی است، اما چنان با احترام به خواجه نظر می‌کند که در بیشتر مواردی که نام وی را حتی مکرر می‌آورد از وی به «مولانا السعید» تعبیر می‌کند و مرتب او را می‌ستاید. این در حالی است که وی ولو بسیار اندک، نگاه متعصبانه خود را در مواردی نشان می‌دهد به طوری که یکبار نسبت به سنی متعصب، که به سختی به روافض حمله می‌کند جملات ستایش آمیز دارد (ابن فوطی، مجمع الاداب، ۵/۹۸ ـ ۹۹، ش ۴۷۱۶). گرچه باید توجه داشت که این موارد نادر است و سراسر این پنج جلد خالی از تعصب مذهبی است.

ب: اخلاق لازم برای گردآوری عالمان و فرهیختگان به همراه داشتن امکانات علمی کافی

درباره رفتار دوستانه خواجه با دانشمندان و شاگردان، آگاهی‌هایی در منابع آمده است که نشان می‌دهد وی فردی جذّاب بوده و به همین دلیل، دانشمندان فراوانی در اطراف وی گرد آمده‌اند. در این باره نویسنده «رساله فی کیفیه الارصاد»(نسخه خطی مجلس، ش ۴۳۴۵) که از آن مؤید بن برمک مشهور به عُرضی دمشقی یکی از ارکان پنجگانه رصدخانه مراغه است، گوید: «اکنون به بیان آلات و ابزاری که در رصدخانه شهر مراغه در بالای تپه‌ای در سمت غربی در نزدیکی شهر برپا کردیم، می‌پردازیم. این کار در سالهایی بود که اندکی از آن پیش از۶۶۰  و برخی بعد از آن انجام گرفت. تمامی آنها به اشاره مولانا الامام الاعظم، العالم الفاضل المحقق الکامل، قُدوه العلماء و سید افضل العلماء الحکماء الاسلامیین بل و المتقدمین، و او کسی بود که خداوند تمامی آنچه را که به تفارق در تمامی اهل زمانش از فضائل و مناقب حمیده و سیره خوب و سرشاری از حلم و درستی رأی و روشنی فکر و احاطه در سائر علوم قرار داده، در او یکجا جمع کرده است. او علما را در آنجا گرد آورد و با بخشش بی ‌حد تقویتشان کرد، چنان که از پدر نسبت به فرزند، به آنان مهربانتر بود. همه ما در سایه او امنیت داشتیم و با دیدن او شادمان می‌شدیم، چنان که شاعر گفته است:
«نمیل علی جوانبه کأنّا اذا ملنا نمیل علی أبینا/و نغضبه لنخبر حالتیه فنلقی منهما کرما و لینا» و نامش مولی نصیر المله و الدین محمد بن محمد طوسی ـ ادام الله تعالی ایّامه ـ بود. من مرتب اخباری از وی را به دست می‌آورم. خدا می‌داند که آن روزها چه روزهایی بود که در خدمتش بودیم، از دانش او مبتهج می‌شدیم و با این که از اوطان خود دور افتاده و از خانواده و فرزندان فاصله گرفته بودیم، اما خداوند در وجود او چیزی قرار داده بود که جای آنان را پر می‌کرد. کسی که او را می‌یافت چیزی را از دست نداده بود و کسی که او را از دست می‌داد همه چیز را از دست داده بود. خداوند او را از ما نگیرد و با زیادت در عمر او ما را بهره‌مند سازد.»
مواردی نیز که از اخلاق و رفتار خواجه نصیر در برابر دانشمندان و طالبان علم و مشتاقان دیگری که به سراغ وی به مراغه می‌آمدند و ابن فوطی گزارش کرده، همگی حکایت از نهایت همدلی او با ایشان دارد. برخی از این موارد را در ادامه آورده‌ایم. ذهبی هم که دشمنی‌اش با خواجه و شیعیان آشکار است، درباره اخلاقیات وی می‌نویسد: «و کان سمحا جوادا، حلیما، حسن العشره، غزیر الفضائل، جلیل القدر» و سپس از ظهیرالدین کازرونی نقل می‌کند که: «کان ملیح الصّوره، جمیل الأفعال، مهیبا، عالما، متقدّما، سهل الأخلاق، متواضعا، کریم الطّباع، محتملا» ذهبی می‌افزاید: کازرونی، شرح حال نصیرالدین را طولانی کرده و از تواضع و حلم و مردانگی او سخن گفته است. (ذهبی، ‏50/115(

ج: عدم ورود در سیاست و درگیر شدن جدی با آن

این امر چنان بود که او را فراتر از یک گرایش سیاسی و دولتی خاص قرار داد و این نکته‌ای است که می‌تواند رمز سازگاری او با دولتهای مختلف باشد. این اخلاق از نگاه برخی می‌تواند قابل انتقاد باشد اما از زاویه تمدنی، نگاهی مثبت است و آثار اثباتی آن را به خصوص در باره خواجه با مقام و منزلتی که در علم و دانش داشت به خوبی می‌توان ملاحظه کرد.

د: داشتن دانش کافی و نظریات همه جانبه دایره‌ المعارفانه به اندازه‌ای که بتواند نوعی سیطره علمی را دست کم برای مدتی فراهم کند:

فلسفی بودن خواجه نقش مهمی در این مسأله داشت. این که خواجه را جمع شخصیت بزرگانی چون ابن سینا، ابن مسکویه و فارابی بدانیم و مکتب او را برآیند ترکیبی جریان فلسفی ابن سینایی، اخلاق ابن مسکویه‌ای و سیاست فارابی تفسیر کنیم، می‌تواند شخصیت خواجه را به عنوان بنیانگذار یک مجموعه فکر فلسفی در مکتب مراغه نشان دهد.

هـ : توجه به جهان مادی ومحو نشدن در یک فضای صوفیانه و معنوی صرف

همین که خواجه به علوم مادی و ریاضی و نجوم توجه دارد و از عالمان مهندس و حکیم و منجم و رصدی حمایت و استقبال می‌کند، نشان از آن دارد که وی صرفاً عالمی دینی برای تحذیر از دنیا و توجه به آخرت باشد نیست بلکه عالمی است مجهز به علوم دنیوی؛ علومی که برای ساختن این دنیا هم اهمیت دارد.
و شاید بتوان روی این نکته هم تأمل کرد که در این دوره، حمله مغول، سبب شد تا ساختارهای گذشته شکسته شده و راه برای رهایی از برخی از قیود فراهم شود. در این مورد به خصوص می‌توان روی از میان رفتن دستگاه خلافت تأکید کرد که نوعی ساختارشکنی جدی بود و زمینه را برای تحول فراهم کرد.

و: خواجه یک حکیم و وارث حکمت شیعی ـ معتزلی

به طور کلی آگاهیم که فلسفه مورد تأیید دستگاه خلافت عباسی سنی‌گرا نبود، در حالی که فلسفه و حکمت در یک تحول و رنسانس فکری در اجتماع نقش مهمی دارد. خواجه به عنوان بزرگترین عالم دربار جدید، نه یک فقیه بلکه یک فیلسوف بود. این امر به خصوص در شروع کار اهمیت دارد. به رغم آن که فقه نقش مهمی در سازماندهی درونی به یک تمدن دارد، اما همیشه محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند، اما فلسفه نگاه بازتری به تحولات داشته و فضای بازتری را برای نظریه پردازی فراهم می‌کند خواجه نصیر پس از یک دوره حملات شگفت غزالی و فخررازی و شهرستانی به فلسفه و کلام به ویژه حمله به ابن سینا، تلاش کرد تا به آرای آنان پاسخ داده و فلسفه ابن سینا را از زیر فشار انتقادات اشعریها خارج کند. او در آثار خود مخالف تسلط تفکر اشعری است که عاقبت هم در جهان تسنن غلبه کرد و جمود را به همراه آورد.(رسول جعفریان، مقاله مراغه کانون تمدن اسلامی عصر ایلخانی بر محور خواجه نصیر)

وفات خواجه نصیر در کاظمین

خواجه در سفری که به سال ۶۷۲ همراه سلطان در بغداد بود، پس از رفتن سلطان ماند، و اندکی بعد درگذشت. به شاگردانش سفارش می کند که او را در کاظمین و در جوار مرقد مطهر امام کاظم(ع) و حضرت جواد(ع) دفن کنند و سفارش می‌کند جمله‌ای که مبنی بر بزرگ داشتن او باشد بر سنگ قبر نوشته نشود.»

 شاگردان او اصرار می‌کنند تا آیه یا حداقل بیتی را روی سنگ قبر بنویسند تا آیندگان صاحب قبر را بشناسند. اما خواجه نصیر می گوید: «تنها اسم مرا روی سنگ قبر بنویسید زیرا وقتی قبر من در جوار این دو امام است شایسته نیست جمله ای مبنی بر بزرگداشت من روی قبر نوشته شود. اگر خواستید چیزی بنویسید این آیه از قرآن کریم باشد: «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید» (کهف/۱۷) با آن همه عظمت و آن همه خدمات علمی و فرهنگی عالم تشیع می گوید: «من همچون سگ اصحاب کهف در آستانه مزار ائمه در شهر کاظمین زانو زده ام». (به نقل از: محمد لک علی آبادی، دلشدگان: شرح حال و کرامات اؤلیاء الهی، ص. ۹۷)

خواجه از نظر نبوغ و جامعیت رشته های گوناگون علمی فقط با ابن سینا قابل مقایسه است؛ هر چند از نظر فلسفی ابتکارات قابل توجهی نداشته است. با کوششهای او بود که نه تنها مشعل حکمت مشاء دوباره فروزان گشت، بلکه تمدن اسلامی که رو به افول گذاشته بود جان تازه گرفت، گرچه که پس از او راهش آن چنان که باید دنبال نشد و چه بسا به همین خاطر بود که تمدن اسلامی به افول گرائید.(جمعی از نویسندگان زیر نظر محمد فنایی اشکوری، درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی)

انتهای پیام/

کد خبر : 42422
تاريخ ثبت خبر : 5 اسفند 1395
ساعت بارگزاری خبر : 10:34
برچسب‌ها:

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)