| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

نقدی بر مقاله مقاله «مفهوم اسلامی شدن دانش تاریخ» محسن الویری؛


نقدی بر مفهوم اسلامی شدن دانش تاریخ

هنوز دعوای علم دینی و علم بومی باقی مانده است؛ وگرنه به نظر می‌رسد در آن طرف اتفاقاً مفاهیم روشن است حال یا از نظر کارکرد یا از نظر موضوع یا از نظر فایده یا از نظر هدف یا از نظر مطلق شناخت یا از نظر اشتراک در موضوع یا تمایز در روش یا نگرش‌های دیگر.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شماره ۲۱ فصلنامه صدرا، دکتر زهیر صیامیان عضو هیئت‌ علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی درصدد نقد مطالبی است که توسط حجت الاسلام دکتر الویری در مقاله «مفهوم اسلامی شدن دانش تاریخ؛ الگویی برآمده از تاریخ اسلام» مطرح شده است.

برای مشاهده متن مقاله دکتر الویری اینجا مراجعه کنید!

جناب آقای دکتر الویری در باب طبقه‌بندی و تقسیم‌بندی علوم نزد مسلمانان معتقدند: «ظاهراً هیچ‌یک از این منابع، علوم رایج نزد مسلمانان را به دو دسته اسلامی و غیراسلامی تقسیم نکرده­اند… همه علوم با وجود تقسیم­بندی‌های گوناگون، زیر یک چتر عمومی به نام اسلام قرار داشت و همه آنها متصف به اسلامیت بود …».

این یک درک فرهنگی و اسلامی از تبار علوم است؛ به‌نحوی‌که همه علوم در درخت دانش دینی که تبار وحیانی دارد تعریف شده است. مثلاً هرمس پیامبر شد و علوم هرمسی نیز علومی وحیانی شدند، ولی به‌طور مشخص علوم الاوائل به‌منظور تفکیک آن علوم از علوم دینی و اسلامی به کار می‌رفته است.

۱- ایشان در باب علوم اصیل و دخیل چنین می‌نویسد: «اما در برابر علوم دیگر که از بیرون آمده بود، این دغدغه­ وجود داشت که آنها تا چه اندازه مورد نیاز ما هستند؟ علومی که از بیرون آمده بود باید در خدمت رفع نیازها قرار می­گرفت و حداکثر تفاوت مواجهه مسلمانان با علوم دخیل در مقایسه با علوم اصیل، همین بود. علوم اصیل به‌طور طبیعی در راستای رفع نیازهای جامعه بودند؛ اما در علوم دخیل، مسلمانان این حساسیت و دقت و هوشیاری را داشتند که این علم، مورد نیاز هست یا نیست؟ و اگر هست تا کجا چنین است؟ معیار و شاخصه اهتمام به دیگر علوم و میزان بهره‌مندی از دیگر علوم، میزان برآورده کردن نیازهای جامعه دینی بود».

تأمل در واژه دخیله در فضای تاریخی آن دوران، شاید گرهی از فهم این رویه درونی‌سازی علوم غیراسلامی غیرعربی برساند، به نظرم آثار جناب آقای دکتر پزشکی درباره طبقه‌بندی علوم و نیز آثار عثمان بکار می‌تواند توضیحی جامع از چیستی و چگونگی نظام علوم در تمدن اسلامی در قرون اولیه ارائه بکند و این نکته را نشان دهد که چگونه مسلمانان با زاویه ارزشی اسلامی، آن هم ابعاد شریعت‌محورانه به فهم دیگر علوم پرداخته‌اند و حتی درک عقل فلسفه اسلامی از نسبت برقرار کردن با علوم غیرعربی غیراسلامی را تحمل نکردند. اگر از این تجربه بگذریم و نگرشی فراتر از فهم غزالی‌وار از نسبت علوم دینی و علوم غیردینی داشته باشیم، آنگاه شاید بتوانیم قدمی به پیش بنهیم.

به نظر، خلط مبحث از آنجا شروع می‌شود که نسبت این علوم را با باورهای دینی اسلامی بسنجیم، درحالی‌که درواقع ما با تجربه و واقعیت دیگری مواجه هستیم، نسبت علوم دخیله با جامعه مسلمانان باید سنجیده شود، یعنی به تعبیری باید بگوییم علوم غیربومی در جامعه مسلمانان، مانند دولت مسلمانان و نه دولت دینی. تبدیل این اولی به آن دومی، آغازگر نزاعی کلامی و ایدئولوژیک خواهد بود که یک‌بار در تجربه دولت خلفای راشدین و دولت پیامبر روی داد؛ همانطور که این بار بحث از اسلامی کردن علوم می‌شود، درحالی‌که باید از کاربردی کردن علوم دیگر در جامعه مسلمانان بحث شود.

اختلاف از آنجا آغاز شده بود که هر جناح و فرقه‌ای از مسلمانان باورهای خود را عین حقیقت اسلام در نظر گرفت و با آن، چوب تکفیر و تفسیق برافراشت و حتی عالمی مانند طبری را نیز تحمل نکرد.

۲- دکتر الویری معتقدند: «تغییر کارکرد علم در صحنه اجتماع، به تغییر هدف علم انجامید و تغییر هدف به‌نوبه خود بر روش‌ها اثر گذاشت و منجر به تغییر روش‌ها شد. با تغییر روش، ابزارها نیز تغییر کرد و با برداشته شدن این گام سوم که عملاً به بومی شدن یک دانش غیربومی متناسب با ویژگی‌های یک جامعه اسلامی انجامید، زمینه برای تغییر در مبانی این علم هم پدید آمد».

به نظرم در اینجا معیاری برای سنجش اینکه درنهایت چگونه می‌توان تشخیص داد یک علم وارداتی همچنان همان علوم قبلی است و خصائص علمیت را حفظ کرده، ارائه نمی‌شود. مثلاً اگر پزشکی یونانی و یا پزشکی مدرن وارد جامعه مسلمانان می‌شود، از آن روی پزشکی قدیم را فراورده‌ای غیرعلمی می‌نامیم که حتی در مقایسه با علم پزشکی یونانی تا حد زیادی درگیر تجربیات غیرعلمی شده و با باورهای فرهنگی و دینی– که بعضاً خرافه می‌نامیم – به پاسخ به مسائل بیماری‌ها می‌پرداخت.

همانطور که این کاربرد در جامعه باعث چنین وضعیتی شده بود، امروز نیز علی‌رغم کاربرد پزشکی مدرن در جامعه مسلمانان / اسلامی، مشاهده می‌کنیم که چنین اتفاقی نیفتاده است و از پزشک انتظار می‌رود که بر اساس اصول علمی و تجربی در مورد بیماری‌ها قضاوت و نسخه‌پیچی کند، نه اینکه با مراجعه به پزشک متخصص از همان ابتدا دعا و زیارت تجویز شود.

۳- در ادامه جناب دکتر الویری نقطه عزیمت اسلامی شدن را کارکرد عنوان کرده و معتقد است: «با تغییر کارکرد، دیگر لایه­های علم هم به‌تدریج تغییر کرد و به‌این‌ترتیب یک علم متفاوت با قبل و بعد از خود شکل گرفت. این فرایند، فرایند اسلامی شدن دانش در گستره تمدن اسلامی است».

همانطور که قبلاً نیز گفته شد این سخن معیاری برای سنجش تفاوت این دو پدیده و سنجش عیار علمیت به دست نمی‌دهد و معلوم نیست با تغییر هدف و کاربرد علم اول در زمینه اجتماعی متفاوت، باز هم همان علم باقی مانده باشد. کما اینکه ستاره‌شناسی یا پزشکی با تغییرات در جامعه اسلامی من حیث کاربرد از علمیت افتاد.

۴- دکتر الویری نقطه عزیمت علوم برون‌دینی را برای تبدیل شدن به علوم دینی چنین مطرح می‌کنند: «بنابراین علم دینی به استناد تجربه تمدنی ما، علمی است که برآورنده نیاز یک جامعه دینی است. اگر این علم از درون جامعه اسلامی نجوشیده باشد، نقطه عزیمت و نقطه آغاز دینی شدن آن، قرار گرفتن کارکردهای آن در مسیر اهداف جامعه اسلامی است».

نکته اول اینکه در تعریف جامعه دینی ابهام وجود دارد؛ ثانیاً منطق و معیار اینکه آن علم همچنان علم است و تغییر ماهیت نداده، از حیث برآورده کردن کارکردش در جامعه به‌اصطلاح دینی چیست؟ اگر علم پزشکی یونانی همچنان علم است و علم پزشکی اسلامی نیز همچنان علم است، بنابراین منطق تمایز آن دو و مهم‌تر از آن، سنجش اعتبار یافته‌های علمی‌شان چیست؟ با تغییر مبانی هستی‌شناسی آن علوم و تبعاً دستگاه معرفت‌شناسی و روش‌شناسی آن علوم، چگونه می‌توان همه این فرآورده‌ها را علم دانست؟

بنابراین به نظر می‌رسد علم در جامعه دینی با علم دینی متفاوت است و اتفاقاً مسئله این است که متولیان اسلامی ماندن جامعه مسلمانان با تغییر مبانی هستی‌شناسی علومی که بنا بر کارکرد وارد جامعه اسلامی شدند، علمیت را از آن علوم گرفتند؛ البته اگر علمیت را تطابق با عقلانیت انتقادی تعریف کنیم که در سنت قدیم هم بوده است و حداقل در حد تجربه‌گرایی، امثال ابوریحان بیرونی مصداق کاملش هستند. مثلاً مسعودی در نقد دیدگاه جاحظ در مورد سرچشمه رود نیل و سِند، و یا تولد بچه کرگدن، نگرشی کاملاً تجربه‌گرایانه نسبت به علم دارد.

لذا تقلیل علم به روش علمی، و کنترل و مراقبت از آن با این هدف که فراتر از کارکردش برای مسائل دینی توسعه نیابد، (مانند کاربست حساب و هندسه در بحث ارث)، باعث شده است تا علم به معنای عقل شکاک و نقاد و پرسشگر – که ضرورتاً نافی وحی نمی‌باشد – در قرائت حافظان دینی نادیده انگاشته شود، و جامعه مسلمانان از حیث هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی عالم وجود، دچار رکود در تفکر شود.

۵- جناب دکتر الویری پس از طرح مباحث مقدماتی در باب اسلامی شدن تاریخ این‌طور می‌نویسد: «به اعتقاد ما اسلامی­سازی دانش تاریخ هم از همین الگو تبعیت می­کند. دانش تاریخِ اسلامی شده، دانشی است که نیازهای جامعه اسلامی را برآورده می‌کند. دانشی است که کارکردها، اهداف و روش‌های آن با آموزه‌های دینی سازگار است. دانشی است که چون برآورنده نیاز جامعه دینی است، مبانی معرفتی (شناخت­شناختی، هستی­شناختی، انسان­شناختی و …) ویژه خود را دارد».

فرضاً اگر بپذیریم مفهوم اول، یعنی «کارکردی بودن علوم» روشن است، اما مفهوم دوم محل مناقشه است و ایراد از همینجاست که خصائص یک جامعه دینی چیست و کلاً دین چیست؟ اگر به مباحثات مسلمانان در میانه طبقات‌نگاری‌های علوم در قرن سوم تا پنجم نگاه کنیم این بحث بسیار جدی بوده است؛ چون باید پاسخ می‌دادند نسبت این علم و حقیقت چیست؟ نگاه تطابقی، نگاه تنافری، نگاه تناظری، نگاه توازی یا نگاه تساوی؟

در رابطه علم و دین و عقل و وحی همه این ترکیب‌ها مطرح می‌شده است؛ چون بحث بر سر این بوده است که چه چیزی جامعه را دینی نگه می‌دارد؟ علوم عقلانی حتی مثل علم اصول یا کلام و نه ضرورتاً منطق یا فلسفه که سلباً حوزه ایمان – حال با هر تعریفی – به‌عنوان محور یک جامعه دینی – با هر تعریفی- را معین می‌کرده یا علوم دینی مثل فقه که ایجاباً حوزه ایمان و جامعه دینی را روشن می‌کرده است؟

خود این آموزه‌های دینی هم محل مناقشه بوده و هست. لذا هنوز دعوای علم دینی و علم بومی باقی مانده است؛ وگرنه به نظر می‌رسد در آن طرف اتفاقاً مفاهیم روشن است حال یا از نظر کارکرد یا از نظر موضوع یا از نظر فایده یا از نظر هدف یا از نظر مطلق شناخت یا از نظر اشتراک در موضوع یا تمایز در روش یا نگرش‌های دیگر.

۶- دکتر الویری در ادامه در باب هویت علمی دانش تاریخ اسلامی می‌نویسد: «با اندکی مسامحه باید گفت نگاه ما معطوف به کارکرد اجتماعی و نقش­آفرینی عینی و بیرونی دانش تاریخ است و به‌هیچ‌وجه هویت علمی دانش تاریخ را نفی نمی­کند و وقتی می­گوییم دانش تاریخ اسلامی مبانی خاص خود را دارد، باز هم ملتزم به نگاه داشتن تاریخ به‌عنوان یک دانش هستیم».

در اینجا باز هم تعریف از دانش مبهم باقی مانده است. بنابراین نمی‌توان قضاوت کرد. آیا منظور از دانش، تعریف تجربه‌گرایانه است یا دانش به معنای استدلالی انتقادی است یا دانش به‌مثابه فعالیت تحقیق روشمند جدای از هر نتیجه نسبی آن است؟

۷- در جای دیگری از این مقاله جناب آقای دکتر الویری می‌نویسند: «اگر دانش تاریخ بخواهد این کارکردها و اهداف و روش­ متناسب با آن را داشته باشد، ناچار به بازخوانی مبانی معرفتی خود است. به‌عنوان‌مثال اگر آگاهی از سبک زندگی امام معصوم (ع) (نیاز جامعه اسلامی و کارکرد دانش تاریخ اسلامی) برای تعالی انسان و جامعه (هدف دانش تاریخ اسلامی) نیازمند مراجعه به قرآن و سخنان معصومان ع) (بخشی از روش دانش تاریخ اسلامی) است، باید اعتبار وحی به‌مثابه یک منبع آگاهی­بخش تاریخی و به دنبال آن جایگاه خداوند به‌مثابه کارگردان اصلی هستی و جامعه هم اثبات و پذیرفته شده باشد (مبانی معرفتی دانش تاریخ اسلامی)».

باید خاطرنشان ساخت که اتفاقاً ازآنجاکه در ماهیت اعتبار و کم و کیف آن در میان فرق اسلامی مجادله وجود دارد، دریافت‌ها میان علوم توسط متکلمان و فیلسوفان مسلمان با محدثان و ظاهرگرایان متفاوت بوده است. بنابراین، محل نزاع همچنان گشوده است. اتفاقاً تجربه این موضوع و این نوع مواجهه یک‌بار در قرن شانزدهم در اروپای میراث‌دار گالیله و نیوتن و دکارت متحقق شده است و همگی از چشم‌انداز الهیاتی طبیعی و معقول به این اعتباریات دینی نگریسته‌اند.

۸- در نهایت باید گفت که به نظر می‌رسد اگر افق دیدمان را از یک جامعه اسلامی به جامعه مسلمانان تحت تأثیر باورهای دینی اسلام اما درگیر تجربه تفسیری معین از آنها تبدیل کنیم و نسبت علوم وارداتی را با آنها بسنجیم، رهیافت ما متفاوت خواهد شد. ورود از این منظر امکان مانور بیشتری برای تعامل بین جامعه تحت تأثیر ارزش‌های دینی، اما برساخته شده توسط باورمندان به یک دین با علوم جدید پدید می‌آورد. از آن جمله بحث کاربرد و هدف و فایده را دست‌یافتنی‌تر و معنادارتر و درعین‌حال، حفظ هویت علمی را برای علوم نیز سهل‌الوصول‌تر می‌سازد.

انتهای پیام/

 

کد خبر : 61141
تاريخ ثبت خبر : 9 بهمن 1396
ساعت بارگزاری خبر : 14:00
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)