| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:


نگاهی به نقاط ضعف و قوت جریان فرهنگستان علوم اسلامی

منتقدان میگویند یکی از آفات موجود در فرهنگستان که از دل نوع کارکرد آن بیرون می آید "خود بسندگی علمی" است. این مسئله مشکلی را به وجود خواهد آورد که فرهنگستانی ها نتوانند از فرضیات و نظریات سایر نحله های فکری استفاده کند. همین مسئله موجب شده است که نگاه دیگر مراکز علمی نیز نسبت به فرهنگستان یک نگاه در تقابل باشد.

«پایگاه خبری- تحلیلی طلیعه» مصطفی میرآخورلی؛ انقلاب اسلامی منادی نگاه جدیدی بود که بازگشت به اسلاف بدون توجه به نیاز روز را نفی می کرد و از طرف دیگر در مواجهه با غربی قرار داشت که ندای تقابل دین و علم را سر می داد. لذا برخی از اندیشمندان مسلمان به دنبال این بودند که بتوانند آرمان انقلاب اسلامی، یعنی تمدن اسلامی را بر پایه فلسفه ای اسلامی بنا کنند. در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نگاه های متفاوتی نسبت به انقلاب و نهضت تمدن سازی اسلامی وجود داشت. برخی بر این باور بودند که انقلاب اسلامی باید با پوسته­ی مدرنیته­ی اسلامی وارد عمل شده و بتواند که جهانی شود. این گروه معتقد است که دستاوردهای غرب، قابل تجزیه به دو دسته خوب و بد هستند لذا می توان تجربه های خوب را از بد جدا کرد و به کار گرفت، البته این نگاه بیش از هرچیزناظر به پیشرفت و توسعه­ی سیاسی- اقتصادی غرب است. نگاه دوم بر پذیرش کامل مدرنیته مبتنی بود و این اعتقاد را داشت که با قرائت رایج از دین تغییر کند. اگر از دریچه ی این نگاه بخواهیم به غرب بنگریم چاره ای جز پذیرش کامل این تمدن نداشته و باید تمام لایه های تمدنی غرب را دریافت کنیم. نگاه سومی هم در این میان وجود دارد که معتقد است نه براساس دیدگاه اول میتوان دین را تجزیه پذیر دانست و نه بر اساس دیدگاه دوم باید برای تمدن سازی به سراغ غرب رفت. این گروه معتقد است که نگاه به تمدن اسلامی باید برآمده از دل انقلاب اسلامی باشد و تمدن سازی باید با ابزار و نرم افزاری آغاز شود که خود انقلاب اسلامی آن را تولید کرده است.از این منظر انقلاب اسلامی علاوه بر آنکه انقلابی سیاسی در عرصه مبارزه با استبداد داخلی محسوب می شود، باید بتواند تامین کننده و البته راهبر نگاه تمدن سازی در جهان باشد. برای رسیدن به این مهم نیاز است تعریف مشخص و معینی از علم به دست آید تا نرم افزار متناسب و مبتنی بر آموزه های اسلامی تدوین و اجرا شود. بر این اساس گروه های مختلفی شروع به فعالیت کردند تا راه رسیدن به تمدن اسلامی در سایه ی استفاده از علوم اسلامی را کشف و به کار گیرند، در این میان تغییر نگاه به مقوله علم در برخی موارد و تغییر زاویه دید به این مقوله در موارد دیگر مهم تلقی و خلا آن تا حد بسیار زیادی حس می شد.

  • تأسیس فرهنگستان

جریان”فرهنگستان علوم اسلامی قم“یکی از این جریان­ها است. فرهنگستان[i]موسسه علمی پژوهشی بود که در جهت تولید علم و در سال ۱۳۵۹ در قم توسط علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی تاسیس شد. در دوازده فروردین ۱۳۵۹ بود که سخنرانی حضرت امام در خصوص انقلاب فرهنگی سیدمنیرالدین را بر آن می دارد که به همراه چند تن از دوستان و شاگردانش به بررسی ابعاد شورای عالی انقلاب فرهنگی بپردازد.[ii]

تعطیلی دانشگاه ها در آن زمان بر اثر درگیری های رخ داده در داخل دانشگاه موجب می شد تا دانشجویان و اهالی فکر، جهت تامین منابع فکری خود به حوزه های علمیه مراجعه کنند؛ همین جلسات موجب شد تا سید منیر الدین همایشی سه روزه در قم جهت تببین ابعاد انقلاب فرهنگی برگزار کنند که نتیجه آن قرائت قطعنامه ای بود که در آن از امام خمینی(ره) خواستند تا “ستاد انقلاب فرهنگی” را تشکیل دهند. سیدداوودساجدی از شاگردان سید منیرالدین می گوید که پس از این سمینار سه روزه بود که عده ای به دور هم جمع شدیم و مرکزی را تاسیس کنیم تا عهده دار انقلاب فرهنگی باشد. لذا به دنبال مرکزی فرهنگستانی بودیم تا در حوزه تولید نرم افزار و سخت افزار مورد نیاز مدیریت انقلاب اسلامی فعالیت کند.[iii]

در آن سال ها مجامع مختلفی برای هم اندیشی در خصوص نوع قعالیت فرهنگستان شکل گرفت که در نهایت در پایان مجمع مقدماتی پنجم سید منیرالدین و اعضای فرهنگستان در سال ۶۲ “فرهنگستان علوم اسلامی قم” را به صورت دائمی تاسیس کردند.

بعد از رحلت سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی در سال ۱۳۷۹،حجت الاسلام میرباقری مسئولیت فرهنگستان را برعهده گرفت و تا حال حاضر در این مرکز مشغول به مدیریت است.

 

  • فعالیت­های فرهنگستان

وب سایت این مرکز مبین اهداف پیش روی فرهنگستان است. در حال حاضر فرهنگستان علوم اسلامی، در چهار حوزه، فقه حکومتی، علم دینی و تحول در علوم انسانی، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و حکمت و فلسفه در حال فعالیت است.

وب سایت فرهنگستان علوم اسلامی قم به آدرس www.isaq.ir دارای چهار بخش فوق است و اطلاعاتی را در این زمینه در خدمت مخاطبان قرار می دهد. همچنین فرهنگستان در حال برگزاری یادواره ای مجازی جهت بزرگداشت علامه حسینی الهاشمی است که طی آن آرای این شخصیت برجسته علوم اسلامی، مورد بررسی قرار می گیرد. فعالیت اصلی فرهنگستان علوم اسلامی قم را میتوان در تولید مقالات مهم علمی و مبتنی بر آموزه­های اسلامی دانست، از طرف دیگر این محتوای آماده شده در اختیار اندیشمندان علوم اسلامی قرار میگیرد تا طرح کلی و عملیاتی جهت استفاده از این اندیشه­ها، طرح ریزی شود و قابلیت پیاده سازی در جامعه را پیدا کند و پاسخگوی نیازهای روز نظام اسلامی باشد. به عنوان مثال می توان به “طرح جامع تکامل علم اصول فقه” اشاره کرد. این پروژه فعالیت خود را دراواخرسال ۱۳۸۸ پیروتصویب موضوعآن درگروه پژوهشی مزبور،فعالیتهای خویش رابااشراف علمی «استادسیدمحمدمهدیمیرباقری»آغازکرد.  به گفته اعضای فرهنگستان تیم پروژه ای مرکب از محققین با سابقه فرهنگستان علوم اسلامی در کنار محققین جوان این آکادمی تشکیل شده اند تا با شناسایی، طبقه بندی و ارزیابی راهکارهای پیشنهادی برای تحول معرفت دینی، ارائه طرح جامع تحول علم اصول با تحفظ بر سه شاخصه «تعبد، تقنین و کارآمدی»، همچنین تفاهم با دلسوزان و متخصصین این رشته بر سر چگونگی تحول ضابطه مند علم اصول فقه و ترسیم الزامات دست یابی به اهداف چشم انداز فرهنگستان علوم اسلامی در موضوع علم اصول فقه اهداف مورد نظر را جامه عمل بپوشاند.[iv]

این رویکرد فرهنگستان در پروژه ها نشان می دهد که سیاست این مرکز به سمت فعالیت علمی مبتنی بر اصول اسلامی و البته کاربردی است که در بخش بعدی ، یعنی رویکرد نظری این مرکز بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

 

  • رویکرد نظری فرهنگستان

یکی از ویژگی­های اصلی فرهنگستان علوم اسلامی ابتنای مفروضات و نظریات آن بر مبانی دینی است، البته این نکته به معنی تایید همه جانبه و کامل فرایض مطرح شده توسط فرهنگستان نیست کما اینکه نظریه پردازان فرهنگستان نیز چنین ادعایی ندارند.

ویژگی دیگر نوع نگاه فرهنگستان تعامل فکری با سایر فرهنگ هاست که موجب شده است تا دوگانه انحلال – التقاط در آن به چشم نخورد و پویایی خود را حفظ کند.

فرهنگستان علوم اسلامی با رویه ی پرسش – پاسخی خود که بر طرح پرسش های جدید و مبتنی بر نیاز روز و پاسخ متناسب با این پرسش ها مبتنی است، توانسته راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.

نوع نگاه فرهنگستان به مقوله علم به طور کل و بالاخص به فلسفه یک نگاه مهندسانه است، در حقیقت فرهنگستانی ها معتقدند که کسب علم بالنفسه نباید غایت و هدف باشد، بلکه علم باید بتواند جنبه کارکردی خود را نمایان سازد. از نگاه این جریان علمی فلسفه زمانی موفق خواهد بود که بتواند معطوف به تسخیر در عالم باشد. این نگاه ممکن است این شائبه را در ذهن ایجاد کند که تعریف چنین غایتی برای علم، منتج شده از نگرش پوزیتویستی باشد که بیکن و کارل مارکس مدعی آن بودند. اما تفاوت در ابعاد، جهت، موضوع و روش خود را نشان می دهد. اگر برای انسان دو نوع عقلانیت معاش و معاد را در نظر بگیریم، باید بگوییم که شاید نگاه فرهنگستانی ها با رویکرد تجربه گراها نسبت به علم مشابهتی دارد اما در جهت، اولی معطوف به عقل معاد بوده و علم را از برای هدفی متعالی و در راه پرستش الهی به کار می بندد در حالی که نگاه تجربه گرا از این رو هدف علم را تسخیر عالم می داند که بتواند پاسخ عقل معاش خود را بدهد.

علمی که فرهنگستانی ها معرف آن هستند با سه شاخصه، جهت الهی داشتن، تفاهم بین الازهانی داشتن و کارآمدی با علمی که پوزیتویست ها و مارکسیست ها معرفی می کنند، متمایز می گردد. در نظر فرهنگستان علوم اسلامی، عالِمی را میتوان اسلامی دانست که اراده و کیف آن، اختیار علم را در دست بگیرد و عالِم خود را در جهت اراده­ی الهی قرار دهد زیرا از نگاه فرهنگستانی­ها، اختیار انسان در طول اختیار الهی قرار می گیرد.

فلسفه­ای که از منظر فرهنگستان نگریسته می­شود به وضوح در مقابل فلسفه صدرایی و نوصدرایی قرار می گیرد. فلسفه نوصدرایی ارتباطی با سایر علوم ندارد. همین مسئله موجب شده است تا تقابل فلسفه صرف و فلسفه کاربردی در این دو خط فکری بیش از پیش خود را نمایان سازد.

فلسفه صدرایی بر این عقیده است که فلسفه باید نگاهی مطلق داشته باشد و خواه ناخواه این اشکال ممکن است وارد شود که فلسفه ای که موضوع آن بررسی ماده است چطور می توان پسوند اسلامی را به خود بگیرد. به بیان دیگر حکمت صدرایی، مجموعه­ای از گزاره­ها و مسائل هستی شناختی است که تحت عنوان احکام موجود بما هو موجود گرد آوری شده است.

 

  • نقدهایی به رویکرد نظری و شیوه­ی عملی فرهنگستان

منتقدان می­گویند یکی از آفات موجود در فرهنگستان که از دل نوع کارکرد آن بیرون می آید “خود بسندگی علمی”[v] است. این مسئله مشکلی را به وجود خواهد آورد که فرهنگستانی ها نتوانند از فرضیات و نظریات سایر نحله های فکری استفاده کند. همین مسئله موجب شده است که نگاه دیگر مراکز علمی نیز نسبت به فرهنگستان یک نگاه در تقابل باشد. نمونه این مسئله را در انتقاد حجت الاسلام خسروپناه از فرهنگستان علوم اسلامی  در کتاب “جریان‌شناسی فکری ایران معاصر”  می توان دید که در آن کتاب صریحاً ادعا می شود که فرهنگستان نگاهی متقابل با نگاه رهبری انقلاب در خصوص فلسفه دارد.[vi] بنا بر گفته فرهنگستانی ها، بسیاری از انتقادات صورت گرفته بر اساس مستندات درجه اول از فرهنگستان نبود و بیش از هرچیز بنای متنقدین بر شنیده هاست.[vii]

انتقاد دیگری که این مرکز علمی را در معرض تهدید قرار داده است، عملی نشدن اندیشه های استخراج شده از فرهنگستان است. بسیاری از مفروضات و نظرات تولید شده در این مرکز کاربردی بوده و میتواند با پیوندی که میان حکمت اسلامی و علوم ایجاد می کند، در زندگی روزمره به کار گرفته شود تا راه رسیدن به تمدن اسلامی را هموار سازد اما این اندیشه­ها در کمیت بالا هنگام به کارگیری و عملی شدن با مشکل رو به رو هستند که یکی از علل آن نبود نیروی اجرایی کافی است. البته عامل موثر دیگر در این مسئله به نظر بسیاری از فرهنگستانی ها، بایکوت این مرکز علمی از سوی سایر جریانات فکری و جریان فکری حاکم می باشد. [viii]

در مواجهه بین فرهنگستانی ها و دیدگاه غربی و فرهنگستانی ها و صدرایی ها باید دید کدام دیدگاه می تواند نیاز جامعه را پاسخ دهد که به زعم فرهنگستانی ها این فلسفه مضاف است که می تواند برای وضعیت کنونی در راه رسیدن به تمدن اسلامی راه گشا باشد.

——————————————–

[i]منظور از فرهنگستان در ادامه این متن، فرهنگستان علوم اسلامی قم است.

[ii]خاطرات سید منیرالدین:۲۷۲– به نقل از محمدصادق پور ابراهیم اهواز.

[iii]مظفری نیا:.۰۵۳

[iv]حجت الاسلام محمدی از اعضای فرهنگستان در مصاحبه با فارس.

[v]رهدار در مصاحبه با مجله سوره اندیشه، اردیبهشت و خرداد ۹۲٫

[vi]ر.ک به کتاب “جریان شناسی فکری ایران معاصر” – عبدالحسین خسرو پناه.

[vii]بیانیه روابط عمومی فرهنگستان در پاسخ به کتاب “جریان شناسی فکری ایران معاصر”.

[viii]رهدار در مصاحبه با مجله سوره اندیشه، اردیبهشت و خرداد ۹۲٫

کد خبر : 7012
تاريخ ثبت خبر : 3 تیر 1394
ساعت بارگزاری خبر : 11:53

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)