| امروز پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:


نظریه «تقارن شدید» شهید محمدباقر صدر

طبق قانون ذهن ما از مواجهه با خود شی به تصور شی منتقل می‌شود؛ از مواجهه با «امر مشابه» و همچنین «امر مقارنِ» شی نیز، به تصور آن شی منتقل می‌شود. در قانون سوم که از آن به قانون تقارن شدید یاد می‌شود، قید «به نحوی مخصوص» ذکر شده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، کتاب «هستی شناسی اجتماعی؛ درآمدی بر یک نظریه نو» نوشته سیدعلی سیدی فرد است که در بخشی از آن آمده است:

شهید صدر پس از نقد و بررسی دیدگاه‌های مختلف در باب وضع، نظریه مختار خود را ارائه می‌کند. شهید صدر  برای حل مشکل وضع، به تحلیل ذهن روی می‌آورد؛ از نظر ایشان، در حوزۀ دلالت، سه قانون تکوینی بر ذهن حاکم است:

قانون (۱): ادراک یک شئ، علت حصول تصور آن شئ در ذهن است؛ مثلاً اگر اسبی را مشاهده کنیم، صورت اسب نیز در ذهن شکل می‌گیرد.

قانون (۲):  ادراک چیزی که شبیه یک شئ است، علت حصول تصور آن شئ در ذهن است؛ مثلاً اگر عکس اسب را ببینیم (که شبیه اسب واقعی است)، صورت اسب در ذهن ما حاضر می‌شود.

قانون (۳): ادراک چیزی که با چیز دیگری به نحوی مخصوص همراه و مقترن شده باشد، علت تصور آن امر دیگر است؛ مثلاً صدای اسب، همواره با خود اسب همراهی و تقارن دارد؛ به همین دلیل اگر کسی صدای اسب را بشود، صورت اسب را تصور می‌کند.

قانون دوم و سوم، به نوعی در امتداد قانون اول قرار می‌گیرند؛ همانطور که طبق قانون (۱)، ذهن ما از مواجهه با خود شئ به تصور شئ منتقل می‌شود؛ از مواجهه با «امر مشابه» (قانون (۲)) و همچنین «امر مقارنِ»  (قانون (۳)) شئ نیز، به تصور آن شئ منتقل می‌گردد.

در قانون سوم که از آن به قانون تقارن شدید یاد می‌شود، قید «به نحوی مخصوص» ذکر شده است.

منظور از نحوه مخصوص همراهی و تقارن، تقارنی است که به یکی از انحاء زیر حاصل شود:

الف- تقارن کمی: منظور از تقارن کمی، همراه شدن دو شئ در دفعات زیاد و مکرر است. برای مثال، دو دوست را فرض کنید که همواره با یکدیگر هستند؛ زمانی که یکی از آن‌ها را می‌بینیم، با دیدن یکی از آن‌ها به یاد دیگری می‌افتیم. مهم‌ترین عنصر در تقارن کمی، عنصر «تکرار زیاد» است.

ب- تقارن کیفی: تقارن کیفی، به معنای همراه شدن یک چیز، با چیز دیگری است که برای شخص تجربه‌کننده از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مثال، شخصی را فرض کنید که سال‌هاست فرزند خود را گم کرده‌است؛ این شخص برای زیارت به شهر مشهد می‌رود و در حین خرید، ناگهان فرزند خود را پیدا می‌کند و بسیار خوشحال می‌شود.

به این ترتیب، «حضور در شهر مشهد» و «پیدا شدن فرزند» در ذهن این شخص، تقارن شدید و اکیدی پیدا می‌کند، به طوری که هرگاه سخن از مشهد به میان می‌آید، به یاد پیدا شدن گمشدۀ خود می‌افتد. در اینجا، پیدا شدن فرزند، فقط برای یک بار، به طور همزمان، با حضور در شهر مشهد تقارن و همراهی پیدا کرده است؛ اما به این دلیل که حادثه مذکور، از نظر شخص تجربه‌کننده (یابنده کودک) اهمیت زیادی دارد، در ذهن او تقارن شدید پیدا می‌کند.

انتهای پیام/

کد خبر : 47656
تاريخ ثبت خبر : 13 خرداد 1396
ساعت بارگزاری خبر : 12:30
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)