به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از روابط عمومی مَنا، نوزدهمین نشست از سلسله نشستهای ایدهپردازی و نوآوری در علوم انسانی اسلامی (نشان) با حضور زاهد و مسعودی به عنوان اساتید داور، حسینی به عنوان مدیر جلسه با موضوع «بررسی نسبت میان ظهور علم تاریخ و خودبنیادی بشر جدید» روز چهارشنبه ۱۱مرداد از سوی نمایندگی مَنا (در استان فارس و هرمزگان) در مرکز آموزشهای فرهنگی دانشگاه شیراز ساعت ۱۱ـ۱۲ برگزار شد.
در ابتدا سید عقیل حسینی مدیر جلسه به اساتید خوش آمد عرض کرد و سپس ایدهپرداز محمدرضا اشراقی دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران مقاله خود را ارائه داد و گفت: شروع دوره جدید از ابتدا با این طلب همراه بوده است که انسان بتواند تمام ساحات زندگیاش را به وسیله عقل خویش و بدون ارجاع به امری بیرون و ورای از آن تبیین کرده و به آن معنا بخشد.
وی افزود: ظهور این نگاه در تفکر فلسفی، مشخصاً با دکارت آغاز شده و این روند ادامه پیدا کرده و در نهایت با هگل به اوج خود رسیده است. تمام علوم طبیعی نیز در چنین فضایی ظهور کرده و رشد یافتهاند، اما یکی از عرصههای مهمی که تا قبل از دوره جدید تماماً تحت تأثیر نگاههای الهیاتی بود، علم تاریخ است.
وی در ادامه گفت: در دوره ماقبل تجدد، تاریخ به عنوان عرصه تحقق خواست و مشیت الهی تلقی میشد و منطق آمد و شد وقایع و رویدادها کاملاً بر اساس خواست خداوند تحلیل میشد، اما در دوره جدید، به دنبال طلب خودبنیادی انسان مدرن، در این طرز تلقی نسبت به تاریخ تشکیک شد و مورخین و فیلسوفان جدید، چنین نگاههایی را برنتافتند؛ زیرا دیگر احساس نمیشد که افعال آدمی در مقایسه با نقشه الهی از اهمیت ناچیزی برخوردار است.
اشراقی تصریح کرد: لذا تمام مورخین همت خود را صرف برانداختن افسانههایی که تا پیش از این درتاریخ مطرح بود، کردند و به تعبیر خودشان سعی داشتند تا علمی جدید مبتنی بر تفسیر صحیح دادهها بنا کنند؛ زین پس تاریخ عرصه تحقق فعل انسانی و فعلیت یافتن خواست اوست.
اشراقی در ادامه افزود: در این بین متفکران بسیاری ظهور کردند که هر یک سهم بسزایی داشتند؛ اما نقطه اوج این طرز تلقی، ظهور فلسفه تاریخ در قرون هجدهم و نوزدهم است که نمایانگر اوج نگاه انسانمدارانه و تهی شدن تاریخ از هر امر قدسی و ماورایی است.
وی تصریح کرد: هدف ایده حاضر آن است تا شکلگیری و تکوین نگاه خودبنیادانه به تاریخ را در متفکران دوره جدید پیگیری کرده و نشان دهد. همچنین ضرورت و کاربرد این ایده، کمک به فهم ماهیت علوم انسانی و اجتماعی جدید و درک فضای فکریای است که زمینهساز پیدایش این علوم شدهاند.
در ادامه نشست سید سعید زاهد زاهدانی عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز به عنوان استاد داور گفت:
چون علم تاریخ یکی از مفاهیم مهم و غیر قابل انکار در نظریهپردازی در علوم انسانی است، لازم است چنین تحقیقهایی صورت پذیرد. بنابراین اصل ایده مورد تأیید است با پردازش این ایده تحت نظر یک استاد شایسته وضعیت یکی از پایه های اصلی نظریهپردازی اجتماعی روشن خواهد شد. موضوع «علم تاریخ» در نظر گرفته شود و از اول تا انتها بر این موضوع وفادار باشید.
وی افزود: تاریخ نویسان اسلامی هم مورد توجه قرار گیرند و میزان اثرگذاری آنها در دوره رنسانس و بعد از آن در عصر روشنگری لحاظ شود. نقش عنصر «اراده تاریخ ساز» در علم تاریخ در دورههای مختلف مورد توجه قرار گیرد.
در ادامه سید اسماعیل مسعودی به عنوان یکی دیگر از اساتید داور نشست، مهمترین نظرات خود را چنین بیان کرد: ایده مطرح شده به مسئله بسیار اساسی در مبانی علوم انسانی اشاره کرده است؛ یعنی مفهوم تاریخ و شکلگیری علم تاریخ. این ایده میتواند بازخوانی اساسی در نظریههای علوم اجتماعی انجام دهد.
وی تصریح کرد: خودبنیادی در قرن ۱۹ در عرصه فرهنگ و اجتماع بستر و زمینه شکل گیری علوم اجتماعی فرانسوی و آلمانی بوده است. بنابراین در بررسی تطبیقی در زمینه علوم اجتماعی اسلامی نیز بررسی علم تاریخ و ایده اشراقی کاملاً مفید خواهد بود.
اسماعیلی در ادامه افزود: توجه به یک کد محوری در بررسی روند تاریخی لازم است. همچنین لازم است مفهوم «علم» در دوره های تاریخی از یونان تاکنون و مفهوم علم در علم تاریخ در دوره جدید بررسی شود و نسبت علم جدید و خودبنیادی بشر جدید نیز مورد مطالعه قرار گیرد.
در پایان نشست، ایدهپرداز به توضیحاتی در رابطه با نقدهای اساتید داور پرداخت و مقرر گردید پیشنهادات اساتید در اصلاح و تکمیل مقاله مدنظر قرار گیرد.
انتهای پیام/