| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

سیدسجاد ایزدهی در گفتگو با طلیعه:


مناسبات اسلامی با تعصبات قومی، قبیله‌ای و حزبی میانه‌ای ندارد

مدیرگروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: غرض این است که در انتخابات بهترین فرد انتخاب شود تا شایستگی و کارآمدی نظام را تأمین کند. وقتی مشروعیت به معنای حجیت و کارآمدی معنا شود هم احکام اسلام عملی می شود و هم جامعه به سمت مطلوب راهنمایی خواهد شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، تبیین و تعیین مختصات و چارچوب های صحیح حکومت دینی و تشریح مناسبات صحیح در باب گزینش و رویکرد کارگزاران حکومتی در مواجهه با مردم و همچنین تحلیل رویکردهای روایی و شاخصه های نبوی(ص) و علوی(ع) در مقؤله حکومت داری و نظام سیاسی اسلامی، مقؤلاتی بود که ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدسجاد ایزدهی، مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتگویی ترتیب دهیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید.

حجت الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، گفت: اصولا فارغ از آنکه دولتها به مثابه ضرورت های اساسی در جامعه تلقی می شوند و هیچ جامعه ای نیست که از حکومت و دولت گریز داشته باشد اما عملا گونه این دولتها متناسب با چند چیز متفاوت می شود و اگر قرار باشد دولتی شکل گیرد چه در ساختار و چه در رفتار  مبتنی بر چند امر پیشینی است که تا تکلیف آن امر پیشینی مشخص نشود، عملا در ساختار و رفتار و انواع مختلف، تفاوت و تمایزی شکل نمی گیرد. به عبارت دیگر اگر قرار باشد دولتها را تقسیم بندی کنیم، تفاوت آنها یا می تواند در مبانی و خاستگاه مشروعیت شان باشد یا این تفاوت دولتها مبتنی بر غایات و اهداف دولتها است. این دو سنخ مبانی، یعنی همان مشروعیت و هدفها هستند که جایگاه و رفتار حکومت ها را تغییر می دهند.

وی ادامه داد: در بحث غایات و اهداف دولتها، مسئله عمده این است که حکومتها در جامعه اصالت ندارند، یعنی اینکه حکومتها مشروعیت بالذات ندارند، بلکه حکومت ها معمولا برای دستیابی به غایات و ارزشهای پیشینی هر جامعه ایجاد می شوند و غرض از ایجاد دولتها و حکومتها تحقق آن هنجارها و فرهنگ ها و ضابطه مند کردن و اجرای آنها و نیز اجرایی شدن آنها در فضای جامعه است.

ایزدهی گفت: طبیعتا چون هر جامعه ای اهداف و غایات متفاوتی دارد و براساس پیش‌فرض‌های هنجاری خاصی شکل می‌گیرد طبیعتا برای تحقق اهداف همان جامعه تلاش می کند. بر همین اساس همچنان که در نظام های غیردینی، سکولار و لائیک بحث تحقق حاکمیت الهی، دین و سعادت اخروی معنا ندارد در حکومتهای دینی غرض اصلی این است که حاکمان، حکومت و دولت آن، اهداف پیشین و هنجارهای غالب دینی را در جامعه حکم فرما کنند.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: این تعبیر حضرت علی(ع) است که از ابن عباس می پرسد که این کفش، ارزشش چقدر است؟ و ابن عباس می گوید که قیمتی ندارد(ارزشی ندارد). حضرت می فرمایند حکومت از این هم برای من بی ارزش تر است مگر اینکه حقی را اقامه کنم یا باطلی را از بین ببرم. تعابیر دیگری هم از امام حسین(ع) در این باره وجود دارد که می فرماید غرض از قیام من اصلاح امت پیامبر و امر به معروف و نهی از منکر است. غایاتی که اهل بیت(ع) در بحث های حکومتی مطرح می کنند یا تعبیری که حضرت امیر(ع) در خطبه شقشقیه دارد و می فرمایند: اگر نبود عهدى که خداوند از دانشمندان گرفته که در برابر شکمبارگى هیچ ستمگر و گرسنگى هیچ مظلومى سکوت ننمایند، دهنه شتر حکومت را بر کوهانش مى ‏انداختم، و پایان خلافت را با پیمانه خالى اولش سیراب مى‏ کردم، آن وقت مى‏ دیدید که ارزش دنیاى شما نزد من از اخلاط بینی بز کمتر است. اینها غایاتی است که در نظام اسلامی بیان شده است. اگر در این نظام حکومتها و دولتها در صدد ایجاد توسعه، اجرا و تسهیل این غایات در جامعه نباشند مسلما این حکومتها در جامعه محبوبیتی نخواهند داشت و فرقی با دولتهای عرفی سکولار که حداقل های لازم برای غایات نظام را دارند، نخواهند داشت.

مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: حضرت امیر(ع) در جوابیه ای که به خوارج می دهند، می فرماید: بالاخره ما حکومت و حاکمی می خواهیم؛ حالا ممکن است خوب یا بد باشد. بتواند کار ویژه های اصلی حکومت را داشته باشند امنیت و آزادی را اجرا کند و حق را از مظلومان بگیرد  اما این کارویژه را هر حکومتی می تواند داشته باشد (حکومت عادل و یا حکومتی فاجر به قول امیرالمومنین(ع) باشند)، اما نکته ای که حکومتهای عادل دارند این است که غایات شرعی مثل اقامه نماز و دین که شامل همه خوبیهاست در جامعه محقق شود و شایستگان در جامعه حاکمیت یابند و عدالت در جامعه حکمفرما شود. دین موجب می شود تا حکومت و دولت مطلوب عملا خودشان را نسبت به حکومت های عرفی و سکولار متمایز کند.

وی ادامه داد: از جمله امور دیگری که دولتهای اسلامی را از غیراسلامی متمایز می کند ماهیت و خاستگاه حکومت دینی است، یعنی آن مشروعیت پیشینی و الهی حکومت که مستند به خداوند است و البته مبتنی بر مقبولیت مردمی هم هست. این دوگانه مردمسالاری دینی که از یکسو مشروعیت حکومت به خداوند مستند می شود، طبیعتا باید احکام الهی در آن محور سیاست گذاری و عمل قرار گیرد و دین سالاری باید حاکم باشد و ارزشهای الهی برپا باشد و از سوی دیگر که مردم هستند باید ارزشها و کرامتهایشان حفظ شود و حق تعیین سرنوشت مردم هم به رسمیت شناخته شود. اگر حکومتهای دینی بتوانند این دو نکته را رعایت کنند؛ یعنی در راه تحقق غایات اصیل و پیشینی اسلام گام بردارند و آنها را مدنظرشان قرار دهند طبیعتا تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها و ساختار نظام هم بر همین اساس شکل می گیرد.

ایزدهی افزود: اگر حکومتی باشد که سعادت دنیوی و اخروی برایشان مهم باشد طبیعتا سیاستگذاری ها براساس سعادت تنظیم می شوند و نه براساس چیزهای دیگر و نیز سیاستها براساس تقوا و نیازهای دنیوی و اخروی تغییر می کند و نه بر پایه لذت مادی و فقط منفعت های زودگذر و طبیعتا این نوع حکومت در ساختار هم متفاوت خواهد بود. در این نوع حکومت ساختار به گونه ای طراحی می شود که حق مردم ادا شود و معنویت توسعه یابد و اقامه حق گسترش پیدا کند و بحث فرهنگ در آن از جایگاه خاصی برخوردار باشد. طبیعتا این نظام نمی تواند به گونه ای باشد که از یکسو به معارف اسلامی بی اعتنا باشد و از سوی دیگر هم به نظر و رأی مردم بی اعتنا باشد، بلکه باید به گونه ای باشد که هم رأی و نظر مردم را جلب و بتواند براساس موازین الهی حرکت کند. این دو نکته پیشینی موجب می شود که یک گونه خاصی از نظام اسلامی شکل گیرد که او را با نظامهای دیگر در شکل، کارکرد و رفتارهای حاکمان و کارگزاران متمایز کند.

این محقق و پژوهشگر گفت: موضوع مردم سالاری دینی طبیعتا بحث رجوع به نظر مردم و أخذ نظر آنها را دارد و طبیعتا یکی از لوازم اش این است که انتخاب کارگزاران را به نظر مردم موکول می کنند و اگر مردم کارگزاری را بپسندند او را متصدی امور جامعه می کنند. با توجه به اینکه از یک طرف کارگزار نظام اسلامی باید در زمره شایستگان باشند و این گونه نیست که اگر هر کسی رای مردم را اخذ کرد کارگزار شود، بلکه باید اولا پیشینه مطلوب، اوصاف و ویژگی‌های خاصی داشته باشد، همچنان که در بحث ولایت فقیه مثلا می‌گوئیم که باید ولی، فقیه، عادل مدیر و مدبر باشد، طبیعتا کارگزاران نظام هم باید حد نازل تری از این اوصاف را داشته باشند. متدین، کاردان و عادل باشند اگر کسی این وِیژگی‌ها را داشت طبیعتا نه تنها مجاز است در این عرصه وارد شود، بلکه مکلف است وارد این عرصه شود و اظهار کند. خوبیها و ویژگی‌هایش را به معرض عموم بگذارد تا مردم بتوانند انتخاب درستی داشته باشند.

وی ادامه داد: مرحوم صاحب جواهر تعبیرشان این است که اگر کسی ولو در نظام جائر، دارای ویژگی هایی است که می تواند احکام اسلامی را اجرا کند، باید این ویژگی ها را نزد سلطان جائر اظهار کند تا مطلوبیت پیدا کند و بتواند به منصب برسد و به نیابت از خدا و پیغمبر (و نه حاکم جائر) بتواند احکام دین را اجرا کند. در نظام اسلامی هم، اشخاص شایسته باید ویژگی های خود را ارائه کنند و به معرض نظر و رأی مردم بگذارند. حقیقتا با توجه به اینکه ملاک در کارگزاری نظام اسلامی تحقق غایات و کارآمدی نظام است طبیعتا اگر دو نفر نامزد سمت و پستی باشند و از میان آنها یکی بداند که نفر دوم بهتر، عالمتر و کاردان تر است باید او را مقدم بدارد، چون دعوای در نظام اسلامی دعوای بر سر قدرت نیست، دعوای خدمت و به کارگیری قدرت برای تحقق آرمان های اسلامی و آسایش مردم است.

بنابراین دو رقابتی برای قدرت با هم ندارند و اگر دعوا در رقابت نباشد موجب می شود که اخلاق انتخاباتی درست و خوبی حاکم شود که نامزدها، خود شخص کاردان را معرفی کنند و به نفع او کنار بروند و در مقام مبارزه های انتخاباتی از دیگران تعریف و تمجید کنند. در این حالت است که رقبا از مذمت هم سخن نمی گویند و خودشان و شایستگی هایشان را عرضه می کنند. طبیعتا ملاک در تبلیغات انتخاباتی همچنان که از لفظ «تبلیغ» برمی آید باید افراد واقعیت ها و اوصاف خودشان را نه بیش و نه کم ارائه کند و بر این باور باشند که کسی که در نهایت تصمیم می گیرد مردم هستند. در این باره اگر مثالی بخواهیم بزنیم اینکه بین دو کالا که می خواهند ارائه کنند، خصوصیات آن را بگویند تا مردم کالا را بشناسند و بخرند و این گونه نباشد که کالا را بزک کنند و مردم را بفریبند. دانستن، حق کسانی است که می خواهند انتخاب کنند.

ایزدهی خاطر نشان کرد: بنابراین خود را به معرض رأی و نظر بگذارند. طبیعتا در این فضا تعصبهای قومی، قبیله ای و حزبی جایی ندارد، چون مراد این نیست که مثلا تفکر خاصّی حاکم باشد کسی در حزبی فعال است باید حتما به حزب خود رأی بدهد در صورتی که می داند فردی که در حزب دیگری نامزد شد صلاحیت بیشتری دارد، بلکه حزب الف باید بتواند شخصی را از حزب ب و یا شخصی که فارغ از حزب است را انتخاب کند و آن را به مردم هم بنمایاند. غرض این است که در انتخابات بهترین فرد انتخاب شود تا شایستگی و کارآمدی نظام را تأمین کند. وقتی مشروعیت به معنای حجیت و کارآمدی معنا شود هم احکام اسلام عملی می شود و هم جامعه به سمت مطلوب راهنمایی خواهد شد.

انتهای پیام/

کد خبر : 46513
تاريخ ثبت خبر : 26 اردیبهشت 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:27
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)