| امروز پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:


مفهوم و مولفه‌های اساسی مردم‌سالاری دینی

مردم سالاری دینی از مباحثی است که دارای مولفه ها و اهداف مختص به خود است و از این نظر مردم سالاری دینی در جامعه دارای اهمیت منحصر به فردی است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، برخی به طور قطع منکر مفهوم مردم سالاری دینی هستند که آنها را می توان به دو گروه تقسیم کرد: اول محققان آشنا با اندیشه و فلسفه سیاسی غرب که معتقدند مردم سالاری رایج در غرب با مردم سالاری دینی مغایرت دارد. دوم: پژوهشگران آشنا با اندیشه و فلسفه سیاسی اسلام که معتقدند دموکراسی در اسلام وجود خارجی ندارد یا حداقل در فقه شیعه وجود ندارد.

استدلال هر دو گروه تا حدودی به هم نزدیک است زیرا دموکراسی در غرب دارای پیش فرض هایی است که هیچ کدام با اندیشه اسلام منطق نیست. تحولات غرب که به مردم سالاری منتهی شد در بستر سکولاریستی، امانیستی و قهر و دوری از بحث خدامحوری تحقق یافت که هیچ کدام با اسلام سازگاری ندارد حتی اگر اصول و مبانی اسلام به درستی تبیین و تفسیر شوند با آنها تقابل و چالش ماهوی دارند.

پاسخ اجمالی آن است که آنان مفهوم مردم سالاری را با رهیافت دوم پذیرفته اند و حال آنکه مردم سالاری با رهیافت اول منطقی تر است.

مفهوم مردم سالاری دینی

مردم سالاری دینی به معنای روش و شیوه زندگی سیاسی مردم است که نظام دینی را پذیرفته اند و آن نظام حداقل تضمین کننده آزادی، استقلال، رضایت مندی، مشارکت سیاسی و اجرایی عدالت اجتماعی – سیاسی مردم و در نهایت احساس حاکمیت روح شریعت در زندگی سیاسی مردم باشد.

شاید بهترین گزینه در بحث مردم سالاری دینی را بتوان نظام جمهوری در ایران دانست که در آستانه ورود به یک نظام مردم سالار دینی است و از این رو احتمال می رود با این مصداق نیازی به تایید فرد یا گروه خاصی نیست به ویژه که نظریه پردازان غربی نیز این موضوع را باور داشته اند و اندیشه ورانی چون بلاتسر با تاکید بر ایران امروز و ایرلند این دو کشور را دارای پدیده ای نسبتا با مشخصات مردم سالاری دینی توصیف کرده اند.

مولفه های اساسی مردم سالاری دینی

عناصر نظری مردم سالاری دینی مجموعه ای از عناصر هستند که صرفا جنبه تئوریک دارند و پایه برای عناصر دیگری که نمود خارجی و مصداقی در بحث مردم سالاری می یابند تلقی می شوند. عناصر نظری مردم سالاری دینی به شرح زیر است:

اصل توحید در ساحت خرد و اندیشه ورزی

اصل عدالت و عدالت محوری

اصل قانون و قانون مندی

اصل تنوع سیاسی مبتنی بر آزادی مثبت

اصل رضایت و قبول عامه

عناصر عینی مردم سالاری دینی مجموعه ای از عناصر هستند که از حوزه باور و اعتقادات فرا رفته و جنبه عملی و مصداقی دارند. این عناصر عبارتند از:

پذیرش رهبری و هدایت مستمر

وجود جامعه ای با وصف دینی

پذیرش نهادهای نظارتی و کنترلی قدرت از ناحیه مردم

مشارکت و رقابت سیاسی فراگیر

پذیرش قرائت نهایی از سوی مردم در صورت وجود تفاسیر و قرائت های مختلف در نظام سیاسی

اهداف مردم سالاری دینی

ایجاد برابری اجتماعی و سیاسی

نظام مردم سالاری دینی خواهان برابری شهروندان در زمینه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هم چون رای، حق اعتراض و حق دست یافتن به مناصب مادی و معنوی بدون هیچ گونه تبعیضی است.

بسط اندیشه قانون گرایی

در نظام مردم سالاری دینی نه تنها با خودکامه مبارزه می شود بلکه باید با اصل خودکامگی نیز مبارزه کرد. تاریخ جوامع اسلامی نشان داده است که اگر مبارزاتی علیه خودکامه صورت پذیرد با اندک زمانی خودکامه دیگر بر کرسی قدرت می نشیند و اصولا مبارزه با خودکامگی رها شده است و مجددا بی نظمی و ضدقانون گرایی در جامعه حاکم شده است. یکی از اصول دست یابی به سعادت بشر پای بند بودن به قانون و قانون گرایی است.

تعلیم و تربیت

انسان می خواهد در زندگی حد و مرزی نداشته باشد از مثبت بی نهایت تا منفی بی نهایت. همین امر در برخی افراد باعث می شود مبانی عقیدتی را انکار کنند زیرا نمی خواهند به قید و بند مبتلا گردند. بنابراین در نظام مردم سالاری دین تعلیم و تربیت باید به صورتی آشکار شود که توان مقاومت در برابر چالش های منفی این قرن را داشته باشد و بتواند خواسته هایش را متناسب با دگرگونی های محیطی شاداب و زنده نگه دارد.

اعطای حق تعیین سرنوشت به مردم

در نظام مردم سالاری دینی چون مردم از ارکان نظام سیاسی هستند حق تعیین سرنوشت از حقوق اساسی آنها تلقی می شود. امام خمینی(ره) در بیانات خود تصریح می کند که حق تعیین سرنوشت از حقوق اساسی مردم است که به موجب آن هر ملتی باید سرنوشت خود را تعیین کند.*

*: مسعود پورفرد، کتاب مردم سالاری دینی، انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۸

انتهای پیام/

کد خبر : 64986
تاريخ ثبت خبر : 18 فروردین 1397
ساعت بارگزاری خبر : 10:05
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)