به گزارش خبرنگار پایگاه خبری . تحلیلی طلیعه، محمد رمضانی دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی و دکتر سید محمد رضا تقوی استادتمام روانشناسی بالینی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز مقاله ای با عنوان اخبات، معیار زیربنایی در سنجش ایمان: مطالعۀ مقدماتی به رشته تحریر در آورده اند که در ادامه می آید.
چکیده
تدوین الگوی نظری اخبات برای سنجش ایمان و نیز، ساخت و اعتباریابی «مقیاس سنجش ایمان» بر اساس این الگوی نظری، هدف پژوهش حاضر بوده است. پس از مطالعه الگوهای نظری مختلف و برخی از پرسشنامههایی که در این زمینه ساخته شده است و نیز بررسی روایات و آیات قرآن و آثار علما، درنهایت الگوی سنجش ایمان بر مبنایِ مفاهیم اخبات و تذلل، بهعنوان مبنای نظریِ سنجش ایمان و طراحی مقیاس آن، انتخاب گردید. طبق این الگو، ریشه همه صفات بد و رذائل در انسان، استکبار بر خدای متعال است و در نقطه مقابل آن، تذلل و اخبات و انکسار در مقابل خدای متعال ریشه تمام صفات پسندیده است. لذا آن چیزی که وجه ممیزه بین اعمال و صفات نفسانی افراد است، میزان اخباتی است که در اوصاف نفسانی و اعمال و رفتار و انگیزههایشان وجود دارد نه صِرفِ خود اعمال و رفتار و صفات و انگیزهها. درنتیجه برای طراحی مقیاسی جهت سنجش ایمان، حتماً باید عامل اخبات در گویههای آن لحاظ گردد، وگرنه صِرف سنجش صفات و رفتارهای حسنه، نمیتواند شاخصی از میزان ایمان باشد. جهت ساخت پرسشنامهای بر مبنای این الگوی نظری، در مجموع، ۵۶ سؤال طراحی گردید که بعد از اصلاحاتی به ۵۲ سؤال کاهش یافت. پایایی این مقیاس از سه روش بازآزمایی، آلفای کرونباخ و تنصیفی بررسی گردید که به ترتیب ضرایب پایایی ۹۷/۰، ۹۳/۰ و ۸۷/۰ بهدست آمد. رواییسازه این پرسشنامه نیز از طریق مقایسه میانگین نمرات دانشجویان و طلاب علوم دینی با استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد که نمرات طلاب از نمرات دانشجویان بهطور معنیداری بالاتر است. در مجموع، شواهد نشان میدهد که «مقیاس سنجش ایمان» از خصوصیات روانسنجی مناسب برای استفاده در ایران برخوردار است.
مقدمه
تدوین الگوی نظری اخبات برای سنجش ایمان و نیز، ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش ایمان بر اساس این الگوی نظری، هدف پژوهش حاضر بوده است. هرچند نگارندگان اذعان دارند ساخت مقیاسی که بتواند میزان ایمان ـ که کیفیتی غیر قابل مشاهده مستقیم در درون فرد است ـ را بهصورت کمّی اندازه بگیرد در حد محال است، اما سعی شده است که تا حد امکان گویههایی در پرسشنامه گنجانده شوند که میزان «ایمان» و «دینداری» افراد را بسنجد و نه صرفاً جهتگیری اعتقادی یا تقیدات عملی و … . اگرچه تلاش زیادی برای رسیدن به این مقصود انجام شده است، اما هریک بهنحوی دارای کمبودهایی بودهاند. ضرورت ساخت پرسشنامههای معتبر و پایا برای سنجش دینداری را میتوان در قالب نکات ذیل بیان نمود:
الف) کاربرد در حوزه فردی برای محاسبه نفس
یکی از مسائلی که در دین مبین اسلام بسیار بر آن تأکید شده است، مسئله محاسبه نفس است. روایات و آیات زیادی تأکید دارند شیعه واقعی بایستی زمانی را در شبانهروز به محاسبه اعمال و مقایسه وضعیت ایمانی خویش با گذشته و سنجش پیشرفت یا پسرفت ایمانش اختصاص بدهد:
* پیش از آنکه مورد حسابرسی قرار گیرید، خود به حساب نفستان برسید و پیش از آنکه سنجیده شوید خود نفستان را در ترازوی سنجش بگذارید و برای آن حسابرسی بزرگ آماده شوید.[۱]
* اى کسانى که ایمان آوردهاید از (مخالفت) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا براى فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام مىدهید آگاه است! [۲]
بهنظر میرسد تدوین یک شاخص معتبر که بتواند ابعاد مختلف ایمان افراد را بسنجد، میتواند در تحقق بهترِ محاسبه نفس، به افراد کمک نماید. زیرا:
ب) کاربرد در حوزه اجتماعی و سازمانی برای سنجش فرایند تحول
یکی دیگر از مزایا و محاسن ساخت پرسشنامههای سنجش دینداری و ایمان، کاربرد آنها در مهندسی تحولات اجتماعی و مدیریت جامعه است. (سالاریفر و همکاران،۱۳۸۴ :۲) چند مورد از کاربردهای چنین مقیاسهایی در سطح اجتماعی عبارتند از: ۱٫ ارزیابی کارایی نظام آموزشی در حیطه آموزشهای دینی، ۲٫ ارزیابی کارایی و بازده فعالیتهای فرهنگی، ۳٫ ارزیابی بازده کلی نظام اسلامی در ارتقای ایمانی مردم جامعه.
ج) اهمیت علمی ساخت مقیاس سنجش ایمان
با وجود ساخت صدها پرسشنامه دینداری در غرب که بر اساس دین مسیحیت یا یهودیت ساخته شدهاند، پرسشنامههای اندکی در کشورمان بر اساس دین اسلام ساخته شده است که بعضاً مشکلاتی نیز چون پایایی کم، اعتبار ضعیف، تعداد سؤالات زیاد، عدم دارا بودنک مبنای نظری مستدل، عدم گزارش ویژگیهای روانسنجی برخی از مقیاسها و … دارند.
در جدول ۱ (به نقل از خدایاری، ۱۳۸۴) برخی از مهمترین مقیاسهایی که سازههای مذهبی را میسنجند همراه با خصوصیات روانسنجی آنها آورده شده است:
جدول ۱: گستره پژوهشهای داخلی در زمینه ساخت مقیاسهای مذهبی (خدایاری فرد ،۱۳۸۴) |
||||||
نام سازنده |
نام پرسشنامه |
مدل نظری |
تعداد گویهها |
حجم نمونه |
پایایی |
اعتبار |
علوان آبادی (۱۳۵۲) |
– |
فرافکن |
۲۵ گویه |
– |
– |
– |
گلریز (۱۳۵۳) |
نگرش سنج مذهبی |
آلپورت |
۲۵ گویه |
– |
– |
– |
سراجزاده (۱۳۷۵) |
سنجش نگرش و رفتار دینی |
بر اساس مدل گلاک و استارک (۱۹۶۵) |
۲۶ گویه |
۶۰ نفر |
آلفا=۸۳/۰ |
روایی صوری از طریق اخذ نظر کارشناسان مذهبی- روایی بیرونی=۶۲/۰ |
آرین (۱۳۷۸) |
سنجش دینداری افراد مسلمان |
دینداری= باورهای دینی (توحید، نبوت، معاد) + رفتارهای دینی (اخلاق اسلامی، نماز، زکات، استخراج دستورات زندگی از متون دینی، شرکت در اجتماعات دینی، تربیت دینی فرزندان) + تعاملات دینی (دعا، توکل، توسل، رضا، نظارت خدا) |
۲۳ گویه |
۲۰۱ نفر |
آلفا=۹۳/۰ |
تحلیل عاملی |
باقری، خسروی و اسکندری (۱۳۷۸) |
مقیاس عملسنجی |
بر اساس مبنای نظری ارائه شده توسط خسرو باقری: |
کمتر از ۶۱ گویه |
۵۴ نفر و ۶۵۰ نفر |
آلفا (در نمونه ۶۵۰ نفری)=۸۴/. |
روایی سازه بر اساس قدرت تفکیک بین افراد سالم و مشکلدار در مقیاس SCL_90_R |
جان بزرگی (۱۳۷۸) |
خودشناسی در چارچوب مذهبی ـ اجتماعی |
استخراج صفات مؤمنین از قرآن و نهجالبلاغه |
۱۰۰ گویه |
۱۰۰ نفر |
آلفا=۷۷/۰ |
– |
خدایاری فرد، فقیهی، غباری بناب، شگوهیکتا، بهپژوه (۱۳۷۸) |
مقیاس اندازهگیری اعتقادات و نگرش مذهبی دانشجویان |
هیچ الگوی نظری منسجمی در آن استفاده نشده |
۴۰ گویه |
۳۹۶ نفر |
آلفا=۹۵/۰ |
روایی سازه از طریق افتراق دانشجویان و طلاب با نمونه ۲۳۵ نفری، روایی محتوایی از طریق ارائه نظر کارشناسان مذهبی |
گلزاری (۱۳۷۸)
|
معبد (مقیاس عمل به باورهای دینی) |
بر اساس مهمترین واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات دینی و مواردی که در شرایط کنونی، بهنظر میرسد شاخصهای اساسی دینداری باشد |
۲۵ گویه |
۲۸۸ نفر |
آلفا=۹۳/۰
|
روایی محتوایی از طریق نظر کارشناسان مذهبی، روایی ملاکی از طریق همبستگی بین ارزیابی تدین افراد از دوستانشان و نمره آزمون معبد آنها، روایی سازه از طریق تحلیل عاملی |
طالبان (۱۳۷۸) |
– |
بر اساس چهار بعد از ابعاد مدل نظری گلاک و استارک (۱۹۶۵) |
۲۵ گویه |
۳۸۴ نفر |
آلفا= ۶۸/۰ |
روایی ملاکی، روایی سازه |
طالبان (۱۳۷۹) |
– |
مدل گلاک و استارک (۱۹۶۵) |
۲۵ گویه |
۵۳۵۴ نفر |
آلفا= ۸۲/۰ |
روایی ملاکی از طریق همبستگی میان خود درجهبندی مذهبی و نمره کل مقیاس) |
اکبری و پارسا (۱۳۷۹) |
طرز تلقی و نگرش جوانان نسبت به دین |
بر مبنای مجموع آرای صاحبنظران غربی و شرقی، سه تلقی از دین متمایز شد: دین عملگرا، دین اعتقادی یا قومیگرا، دین تجربی و باطنی
|
۳۰ گویه |
۳۸۳ نفر |
آلفا (برای زیر مقیاسِ نگرش مناسکی، زیر مقیاسِ نگرش اخلاقی و زیر مقیاسِ نگرش باطنی)=۸۰/۰ |
|
آذربایجانی (۱۳۸۰) |
مقیاس جهتگیری مذهبی بر اساس اسلام |
الگوی نظری ده مؤلفهای بر اساس تعالیم اسلام (انسان و خدا، انسان و آخرت، اولیای دین، انسان و دین، بدن و قوای زیستی، معیشت، روابط اجتماعی، خانواده، اخلاق فردی) |
۷۰ گویه |
۱۷۵ نفر |
آلفا= ۹۴/۰ |
روایی سازه از طریق تفاوت معنیدار بین طلاب و دانشگاهیان |
بهرامی (۱۳۸۰) |
مقیاس جهتگیری مذهبی |
الگویی بر اساس انواع مناسبات انسان طراحی کرده است: ۱٫ مناسبات انسان و خود ۲٫ مناسبات انسان و دیگران ۳٫ مناسبات انسان و سایر پدیدهها |
۴۵ گویه |
۴۷۰ نفر |
آلفا= ۸۵/۰ |
– |
نیکخواه (۱۳۸۰) |
سنجش دینداری جوانان |
– |
۲۸ گویه |
۲۱۱ نفر |
آلفا= ۸۷/۰ |
روایی محتوی بر اساس نظر کارشناسان مذهبی |
معتقد لاریجانی (۱۳۸۱) |
آزمون باور دینی |
تدوین گویهها با توجه به هفت عاملِ: توحید، نبوت، معاد، عدل، امامت، اخلاق و احکام |
۴۰ گویه |
۵۰ نفر |
آلفا= ۹۵/۰ |
روایی سازه از طریق مقایسه دانشآموزان مدارس مذهبی و عادی و از طریق تحلیل عاملی |
مبانی نظری
پیش از اقدام برای طراحی و ساخت پرسشنامهای برای سنجش ایمان، به یک سؤال اساسی باید جواب داده شود و آن این است که ویژگیهای کلیدی ایمان را چه چیزی تشکیل میدهد؟ بدیهی است که تدوین گویههایی که قابلیت سنجش ایمان را داشته باشند متأخر از پاسخ به پرسش فوق است و هدف اساسی این مقاله نیز پاسخ به این سؤال و نیز ارائه مقیاسی برای سنجش ایمان بر همین مبناست.
نگارندگان با توجه به مطالعات پیشین و مروری که بر آیات و روایات و نظرات علما داشتهاند، به این نتیجه رسیدهاند که مفهوم اخبات و تذلل را میتوان بهعنوان جوهرۀ ایمان در افراد در نظر گرفت و سپس تجلی آن را در ابعاد مختلف، بهصورت گویههایی برای سنجش ایمان در آورد. به مفهوم اخبات در سه آیه از قرآن کریم اشاره شده که عبارتند از :
* کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند![۴]
* براى هر امتى قربانگاهى قرار دادیم، تا نام خدا را (به هنگام قربانى) بر چهارپایانى که به آنان روزى دادهایم ببرند، و خداى شما معبود واحدى است در برابر (فرمان) او تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیمشوندگان را.[۵]
* و (نیز) هدف این بود که آگاهان بدانند این حقى است از سوى پروردگارت، و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند کسانى را که ایمان آوردند، بهسوى صراط مستقیم هدایت مى کند.[۶]
در ادامه، به تبیین معنا و مفهوم اخبات و علت انتخاب مفهوم اخبات بهعنوان جوهرۀ اصلی برای سنجش ایمان میپردازیم و سپس جلوههای مختلف اخبات را در انسان بررسی خواهیم کرد:
معنا و مفهوم اخبات
در لغت به زمین فراخ و پست، «خَبت» گفته میشود. (معلوف یسوعی، ۱۹۹۲، ترجمه: بندر ریگی، ۱۳۸۲) خبت به معنای «المطمئن من الارض» هم آمده؛ یعنی زمین آرام و مطمئن. در بعضی کتابها، آن را به زمینهای فراخ و دشتهای گسترده معنا کردهاند. «الخبیت» به معنای چیزهای پست و فرومایه هم میآید. «اَخبَتَ» با «الی» و «لام» متعدی میشود و در قرآن با هر دو آمده است:
* « کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند.»
* « و (نیز) هدف این بود که آگاهان بدانند این حقّى است از سوى پروردگارت، و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند کسانى را که ایمان آوردند، بسوى صراط مستقیم هدایت مى کند.»
«اخبت» با «الی» معنای تواضع و خشوع و هبوط و ذلت را دارد و با «لام» معنای لینت و نرمش و پذیرش را دارد. وقتی گفته میشود: «اخبت الی ربهم» منظور آن تواضع و پستی و ذلتی است که فرد در برابر حق پیدا میکند. پس بهطور خلاصه، اخبات در قرآن به معنای احساس ذلت، خشوع، خاکساری و نیازمندی نسبت به خداوند است. (صفایی حائری، ۱۳۸۵: ۴۸؛ و جوادی آملی، ۱۳۸۷: ۳۲۴)
اخبات، معیار سنجش ایمان
در معارف اسلامی ریشه همه صفات بد و رذائل در انسان، استکبار بر خدای متعال است و در نقطه مقابل آن، تذلل و خضوع و خشوع و انکسار در مقابل خدای متعال ریشه تمام صفات پسندیده است. رسالت اصلی انبیای الهی بیرون آوردن انسان از استکبار و خودپسندی و رساندن وی به خضوع و خشوع و تذلل و اخبات نسبت به خداوند متعال است. (میرباقری، ۱۳۹۰)
* و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزى، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و بهشدت استکبار کردند![۷]
غایت خلقت انسان نیل به مقام عبودیت و تذلل و خشوع و انکسار و اخبات و استکانت در مقابل خدای متعال است و همه مسیر پر ابتلای انسان در عالم دنیا بهگونهای طراحی شده که بستر پرورش انسان و بستر رسیدن انسان به مقام تواضع و تذلل و خشوع و افتقار در مقابل خدای متعال و بیرون آمدن او از استکبار باشد. (همان، ۱۳۹۰)
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در خطبۀ قاصعه اشاره میکنند که اساساً همه ابتلائات در این دنیا برای تحقق همین تذلل و تواضع و اخبات است و اصلاً همه جریانات عالم و ابتلائات اجتماعی بشر هم برای همین است که صف مخبتین و متذللین و متواضعین از صف مستکبرین جدا شود. جریان اخبات و تذلل در عالَم به امامت و رهبری و ولایت و سرپرستی انبیاست و رهبری جریان استکبار را نیز، شیطان که خودش اولین مستکبر بود، بر عهده دارد. (فیض الاسلام، ۱۳۸۷)
هر خصوصیتی که در انسان شکل میگیرد، چه در روحش، چه در اعتقاداتش و چه در عملش، از دو حال خارج نیست؛ یا ناشی از تعزز و استکبار نسبت به خداوند است و یا ناشی از تذلل و اخبات و احساس انکسارِ نسبت به عظمت و کبرایی حضرت حق میباشد. بر این اساس، صفات حمیده انسانی هم آن صفاتی هستند که بر محور تذلل در مقابل خدای متعال شکل میگیرند و رذائل اخلاقی هم چیزی جز استکبار بر خداوند متعال نیستند. به هر میزانی که انسان نسبت به خداوند تذلل نداشته باشد، چیزهایی دیگری غیر از عظمت خداوند در نظرش عظیم جلوه میکنند و لذا تعلق به آنها پیدا میکند و این منشأ اصلی بروز رذائل اخلاقی است. (میرباقری، ۱۳۹۰)
از اینجا معلوم میشود که معیار خوب و یا بد بودنِ اوصاف نفسانی و رفتارها، میزان اخبات و تذلل موجود در آنهاست و نه صرفاً ظاهر آنها. لذا شاید صفتی در ظاهر، حمیده باشد اما در باطن و در وقتی که آن را با محک تذلل میسنجیم، جزء رذائل اخلاقی به حساب آید. پس هر تواضعی، فضیلت اخلاقی نیست و هر جود و بخششی هم جزء صفات حمیده نیست.
برای مثال اگر متواضع بودن، ناشی از احساس ذلت و اخبات و انکسار نسبت به خداوند باشد، انسان به خودش اجازه نمیدهد که در محضر خدا با مخلوقاتش با تکبر رفتار کند، اما همین تواضع ممکن است در فرد دیگر، ناشی از عوامل ارثی باشد؛ یعنی متانت و تواضع جزء خلق و خوی وراثتی و سرشت وی باشد و احساس ذلت در برابر خداوند در ایجاد این احساس نقشی نداشته باشد. حالت دیگر این است که تواضع فرد بهخاطر این باشد که مردم وی را متواضع بدانند. چنین تواضعی نیز هرچند در ظاهر یک فضیلت اخلاقی است، اما در باطن، نوعی ریاکاری و رذیله اخلاقی است. (نراقی، ۱۳۶۲: ۱۷۳)
معیار قرار دادنِ تذلل و اخبات برای سنجش اخلاقی بودن اعمال و صفات، معیار بسیار مهمی است و ریشه بسیاری از کجفهمیها را از بین میبرد. آیا تواضع و جود و بخششِ یک فرد ملحد، فضیلتی اخلاقی است؟ آیا صداقت و راستگوییک فرد بی دین، یک فضیلت اخلاقی حساب میشود؟
اینها سؤالاتی است که پاسخ به آنها قبل از اینکه معیاری برای فضائل اخلاقی پیدا نکنیم، دشوار و بعضاً چالشبرانگیز خواهد بود (برای تفصیل بیشتر ر.ک مصباح، ۱۳۸۸) و بهنظر نگارندگان، پاسخ به چنین سؤالاتی با محکِ «اخبات»، واضح و روشن خواهد بود ولو اینکه شاید پذیرش آن، در ظاهر ثقیل بهنظر برسد.
نکته دیگری که در رابطه با اخبات میتوان مطرح کرد، این است که قرآن کریم در آیات متعدد، اصناف و اقشار مختلفی از مردم را معرفی میکند، اما همگی آنها را نزدیک (و نه واصل) به رحمت خودش میداند. اما وقتی درباره گروه مخبتین صحبت مینماید، آنها را واصل به رحمت خودش میداند، یعنی مقام اخبات، مقامِ رسیدنِ به رحمت حق است و شرط وصال و رسیدن به رحمت حق است، اما سایر مقامات، نزدیکِ به رحمت حق هستند.[۸] برای نمونه:
* «و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسئولیتها، و امید به رحمتش. و نیکى کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است!» [۹]
نیکوکار (محسن) در اصطلاح قرآن به کسی گفته میشود که خوب عمل میکند؛ هم کارِ خوب میکند و هم کار خوب را با روش خوب و زیبایی انجام میدهد. خداوندی که رحمتش را واسعه معرفی میکند، آن را به محسنین نزدیک و نه واصل میداند و این بدین معناست که حتی با رحمت واسعه حق و رحمتی که به ما نزدیک است هم ـ مایی که در مرتبه احسان هستیم که بالاتر از مرحله اسلام و ایمان و تقواست[۱۰] ـ میتوانیم محروم بمانیم. (صفایی حائری، ۱۳۸۵: ۱۳-۱۲) اما در مقابل، وقتی درباره مخبتین صحبت میکند، به آنها بشارت به وصال رحمت میدهد[۱۱] و نه نزدیکی رحمت:
* «و خداى شما معبود واحدى است در برابر (فرمان) او تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیم شوندگان را».[۱۲]
جلوههای اخبات
در قسمتهای قبل در مورد مفهوم اخبات و علت انتخاب مفهوم اخبات بهعنوان زیربنایی برای سنجش ایمان، بحث شد. در این بخش قصد داریم به این بحث بپردازیم که اخبات در چه مسائلی متجلی میشود تا سپس بر اساس این شاخصها بتوانیم گویههایی برای سنجش ایمان تدوین کنیم. نگارندگان این سطور، برای تهیه پرسشنامهای برای سنجش ایمان، تجلی اخبات و تذلل را در ۵ حیطۀ مختلف در نظر گرفتهاند:
حقیقتِ اخبات، درکى از ذلت باطنى انسان نسبت به خداوند است و این ذلت، انکسار، فروتنى، تواضع، لینت و رحمت مىآورد. تواضع، در اکل و شرب و اقتصاد و در مَأکل و مَلبس مىآورد. همانطور که امیرالمؤمنین در مورد متقین میفرمودند: «مَنْطِقُهُمُ الصَّوابُ وَ مَلْبَسُهُم الْاقْتِصادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّواضُعُ». (صفایی حائری، ۱۳۸۵: ۷۷) در اینجا امیرالمؤمنین (علیه السلام)، اثر تواضع را حتی در لباس پوشیدن و سخن گفتن متقین نیز میداند که تأییدی بر مطالب قبلی است. نمونهای از سؤالات این خردهمقیاس عبارتند از سؤال ۲۴: “آدم پرخوری هستم”و سؤال ۵۴: “زیاد میخوابم”.
* «به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نکنند و کاملا تسلیم باشند».[۱۴]
نمونهای از سؤالات این خردهمقیاس عبارتند از سؤال ۶: “ایجاد محدودیت یا نابرابری برای زنان در مسائلی مثل حجاب، پوشش، ارث، دیه و … را از احکام مترقی اسلام میدانم که صلاح بشر در آن است؛ هرچند ممکن است حکمت آن را ندانم” و سؤال ۴۹: “تمام احکام اسلام را به مصلحت بشر میدانم و حتی اگر حکمت آنها برایم روشن نشده باشد، آنها را کاملاً میپذیرم”.
روش
الف) روش تحقیق برای تدوین الگوی نظری این پژوهش: طرح تحقیق در این پژوهش جهت تدوین الگوی نظری اخبات برای سنجش ایمان، از نوع «تفسیری ـ درایی»[۱۵] میباشد. روش پژوهش نیز در مورد اطلاعات قرآنی، استفاده از کتب تفسیری و در مورد اطلاعات حدیثی، استفاده از روش ابداعیِ پسندیده (۱۳۸۶) میباشد. پسندیده در پژوهشی تحت عنوان «درآمدی بر روششناسی فهم معارف روانشناختی از احادیث» به ارائه الگویی روششناختی برای استنباطهای روانشناختی از احادیث پرداخته است که روش پژوهش در روایات در تحقیق حاضر، مستند به این نوع روش تحقیق میباشد. روششناسی مذکور، جهت تبیین روش تحلیل و تبیین گزارههای حدیثی است. در این روش، مؤلفههای گزاره، تعیین شده و برای تبیین رابطه میان آنها، از دو روش استفاده میشود که یکی مبتنی بر شناخت ویژگی مؤلفههاست و دیگری مبتنی بر پژوهش معکوس. این روش تحلیل و تبیین، محقق را به لایههای معنایی عمیقتری از روایات میرساند و امکان طرح ایدهها و نظریههای مختلف را فراهم می سازد. (همان، ۱۳۸۶)
تذکر این مطلب نیز خالی از لطف نیست که روش تحقیق دیگری که برای موضوعهایی از قبیل موضوع این پژوهش ممکن است مطرح باشد، روش تحلیل محتوای کیفی است؛ (محمدی مهر، ۱۳۸۹) اما به دو دلیل این روش بهعنوان روش تحقیق در پژوهش حاضر ذکر نشده است: دلیل اول اینکه اصولاً پارادایمی که پژوهش حاضر بر اساس آن شکل گرفته است، با پارادایمی که پژوهشهای متداول روانشناختی ـ حتی از نوع تحلیل محتوای کیفی ـ براساس آن شکل گرفتهاند، بسیار متفاوت است. در پارادایم حاضر روانشناسی هیچ متن مکتوبی نمیتواند بهعنوان “منبعی” جهت تحلیل محتوا و سپس “ارائه یک مدل” مورد استفاده قرار بگیرد؛ زیرا نهایتِ کاری را که میتوان در تحلیل محتوا انجام داد، “توصیفی” کمّی یا کیفی از محتوای یک مرجع مکتوب یا دیداری یا شنیداری یا … است و روانشناسیِ حاضر، بههیچوجه هیچ متنی را دارای صلاحیت برای ارائه یک «مدل» نمیداند.
دلیل دوم این است که اصولاً روششناسی باید در مورد موضوع تحقیقیِ ما یک “روش” ارائه دهد و صِرف تشابه با محتوای موضوع، جهت استفاده از آن روش کافی نیست. در این پژوهش نیز، استفاده از تحلیل محتوای کیفی هیچ “روش” و “فرایندی” را به ما جهت بررسی و استخراج یک “مدل” از یک “متن مقدس” ارائه نمیدهد، زیرا متون مقدس ظرافتها و اصول و روشهای تحقیق خاص خودشان را میطلبند که این مسائل در روش تحلیل محتوای کیفی ملحوظ نیست.
ب) جامعه و نمونه آماری: جامعه آماری این پژوهش برای تعیین پایایی و روایی، دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج در سال تحصیلی ۸۹- ۸۸ و ۹۱-۹۰ و طلاب حوزه علمیه یزد و یاسوج در سال تحصیلی ۸۹- ۸۸ بود. نمونه آماری نیز شامل ۱۵۶ نفر از دانشجویان و طلاب دانشگاهها و حوزههای علمیه فوق شامل ۴۵ نفر از دانشگاه شیراز ، ۸۰ نفر از دانشگاه یاسوج، ۱۷ نفر از حوزه علمیه یزد و ۱۴ نفر از حوزه علمیه یاسوج میشوند.
ج) مراحل اجرا: مراحل اجرای این تحقیق شامل موارد زیر بود:
نتایج
الف) پایایی پرسشنامه:
تعیین پایایی این پرسشنامه به سه روش تنصیفی، ثبات درونی و دوبارهسنجی انجام گرفت و برای این منظور از فرمولهای همبستگی و آلفای کرونباخ استفاده گردید.
روش تنصیفی: بهمنظور تعیین اعتبار تنصیفی پرسشنامه، سؤالات پرسشنامه به دو قسمت زوج و فرد تقسیم و نمره آزمودنیها در هر قسمت محاسبه گردید. سپس ضریب همبستگی بین دو قسمت محاسبه گردید. این ضریب برای کل مقیاس ۸۷/۰ بود.
ثبات درونی: جهت سنجش ثبات درونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. براساس نتیجه حاصله، ضریب آلفای پرسشنامه ۹۳۲/۰ بهدست آمد که رضایتبخش میباشد.
بعد از محاسبه پایایی اولیه، سؤالات بار دیگر مورد بررسی قرار گرفت و ۴ سؤال با معیارهای مشخص که در ادامه خواهد آمد، نامناسب تشخیص داده شد و از مقیاس حذف گردیدند. محتوای سؤالات ۲۷ و ۲۹ و۴۱ نیز بازنویسی شدند. پایایی کل مقیاس بعد از حذف ۴ سؤال نامناسبِ ۲۴ و ۲۸ و ۴۸ و ۵۴ ، از ۹۳۲/۰ به ۹۳۷/۰ افزایش پیدا کرد. در این تحقیق برای تصمیمگیری در مورد مناسب بودن یا نامناسب بودن یک سؤال، ۲ ملاک مدنظر بوده است:
دوبارهسنجی: برای تعیین پایایی دوبارهسنجی مقیاس سنجش ایمان، تعداد ۳۹ نفر شامل دانشجویان دانشگاه شیراز (۲۲n=) و طلاب حوزه علمیه یزد (۱۷n=) در آزمون بار اول و در فاصله دو هفته، مجدداً در آزمون بار دوم مشارکت نمودند. ضریب پایایی که از طریق میزان همبستگی بین دو بار اجرای این مقیاس بهدست آمد، ۹۷/۰ بود که در سطح ۰۰۱/۰ >p معنیدار بود. همچنین جهت بررسی نتایج و مقایسه میانگین دوبار اجرای مختلف، از آزمون t وابسته استفاده شد. جدول ۳ این نتایج را بهطور خلاصه بیان میکند. همانطور که در این جدول ملاحظه میشود، نتایج آزمون نوبت اول و دوم بسیار بههم نزدیک بوده و آزمون آماری، تفاوت معنیداری را بین دوبار اجرای مقیاس سنجش ایمان، نشان نمیدهد.
جدول شماره ۳) آزمون t وابسته جهت بررسی پایایی مقیاس سنجش ایمان با استفاده از روش بازآزمایی |
|||||||
|
تعداد افراد |
میانگین |
انحراف معیار |
درجه آزادی |
ارزش t بهدست آمده |
p |
|
مقیاس سنجش ایمان |
آزمون نوبت اول |
۳۹ |
۶۴/۲۰۰ |
۶۴/۳۳ |
۳۸ |
۱۸۹/۰ |
۸۵۱/۰ |
آزمون نوبت دوم |
۳۸/۲۰۰ |
۶۰/۳۴ |
ب) روایی پرسشنامه: برای بررسی رواییسازه پرسشنامه، از مقایسه بین نمرات کل طلاب و نمرات کل دانشجویان استفاده گردید. چنانچه نمرات کل طلاب بهطور معنیداری از دانشجویان بالاتر باشد، میتوان آن را دلیل بر رواییسازه پرسشنامه دانست؛ هرچند عکس آن ممکن است صادق نباشد. میانگین و انحراف استاندارد نمرات کل طلاب و دانشجویان در مقیاس سنجش ایمان در جدول شماره ۵ ملاحظه میشود. تفاوت بین دو گروه در سطح (۰۰۲/۰ P=) معنیدار است که نشانگر رواییسازه این مقیاس است.
جدول شماره ۴: میانگین، انحراف استاندارد و همبستگی هر گویه با نمره کل |
|||||||||||
شماره گویه |
میانگین |
انحراف استاندارد |
همبستگی |
شماره گویه |
میانگین |
انحراف استاندارد |
همبستگی |
شماره گویه |
میانگین |
انحراف استاندارد |
همبستگی |
*Q1 |
۳٫۰۵۷۷ |
۱٫۲۵۵۹۰ |
.۶۱۰ |
Q26 |
۲٫۸۹۱۰ |
۱٫۱۷۲۶۷ |
.۴۴۲ |
* Q51 |
۴٫۱۷۹۵ |
۱٫۰۳۱۶۷ |
.۶۰۴ |
Q2 |
۳٫۷۶۲۸ |
۱٫۱۷۰۱۲ |
.۵۴۵ |
Q27 |
۴٫۵۴۴۹ |
.۸۵۲۶۵ |
.۲۰۱ |
Q52 * |
۴٫۱۶۶۷ |
۱٫۰۶۴۵۸ |
.۶۵۳ |
Q3 |
۴٫۵۲۵۶ |
.۹۹۳۱۹ |
.۴۵۹ |
Q28 |
۳٫۰۵۷۷ |
۱٫۰۹۰۹۶ |
.۱۱۷ |
Q53 * |
۳٫۸۷۸۲ |
۱٫۰۹۱۵۷ |
.۶۹۹ |
Q4 |
۳٫۴۴۸۷ |
۱٫۴۸۶۶۹ |
.۴۳۹ |
Q29 |
۴٫۲۳۷۲ |
.۹۸۴۴۷ |
.۲۶۳ |
Q54 |
۳٫۳۹۱۰ |
۱٫۰۹۲۹۳ |
.۰۸۶ |
Q5 |
۳٫۴۰۳۸ |
۱٫۰۸۲۲۸ |
.۳۶۸ |
Q30 |
۳٫۹۹۳۶ |
۱٫۰۷۴۶۱ |
.۵۱۳ |
Q55 |
۳٫۶۳۴۶ |
.۹۳۷۳۰ |
.۵۱۹ |
Q6 |
۳٫۷۲۴۴ |
۱٫۴۱۲۲۷ |
.۴۸۵ |
Q31 |
۴٫۱۹۲۳ |
۱٫۰۴۱۸۱ |
.۴۸۹ |
Q56 * |
۳٫۱۹۸۷ |
۱٫۱۸۲۷۸ |
.۷۱۸ |
Q7 |
۱٫۸۳۳۳ |
۱٫۱۱۲۰۱ |
.۳۸۴ |
Q32 |
۳٫۷۷۵۶ |
۱٫۱۲۲۰۶ |
.۳۸۷ |
||||
Q8 |
۳٫۴۹۳۶ |
۱٫۵۸۰۱۱ |
.۴۲۴ |
Q33 |
۳٫۵۸۳۳ |
۱٫۰۳۴۶۲ |
.۳۴۵ |
||||
Q9 |
۳٫۶۴۷۴ |
۱٫۱۲۳۳۸ |
.۲۵۳ |
Q34 |
۳٫۳۹۷۴ |
۱٫۱۲۲۶۷ |
.۳۷۲ |
||||
Q10 |
۳٫۱۹۸۷ |
۱٫۱۷۷۳۱ |
.۵۰۴ |
Q35 |
۳٫۶۱۵۴ |
۱٫۲۷۷۴۰ |
.۵۷۵ |
||||
Q11 |
۳٫۰۵۷۷ |
۱٫۵۲۹۲۴ |
.۵۸۱ |
Q36 |
۴٫۳۲۰۵ |
.۹۵۷۰۶ |
.۴۱۱ |
||||
Q12 |
۲٫۷۷۵۶ |
۱٫۲۸۸۰۳ |
.۵۹۰ |
Q37 * |
۳٫۳۰۱۳ |
۱٫۰۵۵۹۸ |
.۶۰۰ |
||||
Q13 |
۲٫۷۰۵۱ |
۱٫۲۸۱۲۲ |
.۵۰۶ |
Q38 |
۳٫۴۶۱۵ |
۱٫۱۲۶۷۱ |
.۵۸۵ |
||||
Q14 |
۲٫۸۴۶۲ |
۱٫۴۲۸۵۳ |
.۵۳۳ |
Q39 |
۴٫۲۲۴۴ |
.۹۹۴۰۱ |
.۴۴۲ |
||||
Q15 |
۳٫۱۱۵۴ |
۱٫۲۵۴۴۷ |
.۵۱۴ |
Q40 * |
۳٫۸۰۱۳ |
۱٫۰۶۸۱۳ |
.۷۵۵ |
||||
Q16 |
۲٫۱۹۲۳ |
۱٫۱۰۱۹۹ |
.۲۵۸ |
Q41 |
۳٫۸۹۱۰ |
۱٫۲۹۸۰۱ |
.۱۲۷ |
||||
Q17 |
۲٫۵۶۴۱ |
۱٫۰۴۸۳۸ |
.۳۸۰ |
Q42 |
۴٫۰۵۷۷ |
.۸۷۴۳۰ |
.۰۶۶ |
||||
Q18 |
۴٫۵۰۰۰ |
.۸۲۳۰۵ |
.۴۱۹ |
Q43 |
۳٫۶۹۸۷ |
۱٫۰۹۷۹۲ |
.۵۰۶ |
||||
Q19 |
۴٫۲۳۷۲ |
۱٫۲۱۸۷۴ |
.۵۲۴ |
Q44 |
۴٫۰۰۶۴ |
۱٫۰۹۸۳۷ |
.۴۱۱ |
||||
Q20 |
۳٫۸۵۹۰ |
.۹۱۱۹۲ |
.۳۹۰ |
Q45 |
۳٫۶۴۷۴ |
.۹۹۵۵۰ |
.۲۵۷ |
||||
Q21 |
۴٫۰۰۶۴ |
۱٫۰۵۰۳۳ |
.۱۷۲ |
Q46 |
۳٫۸۴۶۲ |
۱٫۰۷۸۵۵ |
.۴۸۹ |
||||
* Q22 |
۳٫۶۲۱۸ |
۱٫۲۰۳۹۹ |
.۶۶۸ |
Q47 |
۴٫۰۷۰۵ |
.۸۲۰۰۱ |
.۱۸۰ |
||||
Q23 |
۳٫۴۹۳۶ |
.۸۵۳۸۱ |
.۲۹۹ |
Q48 |
۳٫۹۲۹۵ |
.۹۷۱۲۸ |
.۱۹۵ |
||||
Q24 |
۳٫۷۰۵۱ |
۱٫۱۵۹۶۳ |
-.۰۸۲ |
Q49 * |
۴٫۱۴۱۰ |
۱٫۱۰۳۹۴ |
.۷۲۹ |
||||
Q25 |
۳٫۷۷۵۶ |
۱٫۳۰۷۹۱ |
.۳۹۳ |
Q50 |
۴٫۰۸۳۳ |
.۹۳۶۴۲ |
.۵۲ |
جدول ۵: آزمون تی مستقل برای تفاوت بین میانگینهای نمرات طلاب و دانشجویان |
|||||||
|
|
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
t |
درجه آزادی |
معنی داری (یکطرفه) |
|
طلاب |
۳۱ |
۲۱۷/۶۱۲۹ |
۲۰/۶۸۷۶۴ |
۳/۰۲۲ |
۶۷/۲۵ |
۰/۰۰۲ |
دانشجویان |
۹۶ |
۲۰۳/۵۳۱۰ |
۲۷/۵۵۵۳۰ |
نتیجهگیری
هدف از تحقیق حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش ایمان بوده است. این پرسشنامه به جهت چند خصوصیت از جمله مبنای نظری جدید و متقن، عینی بودن و پایایی زیاد، میتواند در ایران مورد استفاده قرار گیرد و مبنای نظری آن نیز میتواند الگویی برای ساخت پرسشنامههای دیگر واقع شود.
محدودیتهای پژوهش: محدودیتهای پژوهش حاضر را میتوان در دو مورد زیر خلاصه نمود:
۱٫ به دلیل حجم کم، نمونه نمیتواند معرف مناسبی برای جامعه باشد و تعمیمپذیری آن محدود به جامعه حوزوی و دانشگاهی میباشد.
کتابنامه
مجلهها
پینوشت
[۱]. normative
[۱]. حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و زنوها قبل ان توزنوا و تجهزوا للعرض الاکبر (میزان الحکمه، جلد ۳، حدیث شماره ۴۰۰۰)
[۲]. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُون (حشر: ۱۸)
[۳]. بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُم (یوسف: ۱۸ )
[۴]. إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ (هود: ۲۳)
[۵]. وَ لِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَهِ الْأَنْعامِ فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتین (حج: ۳۴)
[۶]. وَ لِیَعْلَمَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذینَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقیم (حج: ۵۴)
[۷]. وَ إِنِّی کُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً (نوح: ۷)
[۸]. برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به کتاب اخبات، نوشته ی علی صفایی حائری، انتشارات لیله القدر
[۹]. ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنین (اعراف: ۵۶)
[۱۰]. بهتعبیر قرآن، احسان یعنی تقوا به اضافۀ صبر (صفایی حائری، ۱۳۸۵، ص۱۱): «مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ»، (یوسف:۹۰)
[۱۱]. بشارت گاهی به امکان، گاهی به قرب و گاهی به وصال یک مسئله است. لذا حدی از بشارت برای مؤمنین هم وجود دارد: «بشر المومنین». بشارت به دیگران، بشارت به اسلام، بشارت به ایمان، بشارت به تقوا، بشارت به بعثت و نظایر آن که در قرآن هست، بشارت به قرب هستند نه بشارت به وصل. «و بشر المخبتین» بشارتی بالاتر است. (صفایی حائری، ۱۳۸۵، ص۱۷)
[۱۲]. فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتین (حج: ۳۴)
[۱۳]. استاد آیت الله علی صفایی حائری(۱۳۸۵: ۵۹) دراینباره میفرمایند:
«اگر این معنا در تو آمد و این فروتنى در وجود تو نشست، دل مىلرزد و این [دل منکسر و لرزان]، از «آثار اخبات» است. در این هنگام، این ذلت، در ذهن تو، در دل تو، در عمل تو، در اقوال تو، در علم تو، در لباس تو و در خوراک تو و … اثر مىگذارد و اینها شکل دیگرى پیدا مىکنند. اگر در تاریخ مىشنویم که وقتى براى رسول اللَّه فالودهاى آوردند، ایشان آن را کنار زدند و نخوردند و فرمودند: «لا أَشْرِبُهُ وَ لا أُحَرِّمُهُ وَ لکِنْ أَتَواضَعُ للَّهِ»؛ تواضعاً للَّه نمىخورم [به خاطر تواضع نسبت به خدا نمیخورم]، ولى حرامش هم نمىکنم، و اگر مىبینیم که اولیاء خدا متواضعند و مشى ایشان چنین است، به خاطر دلى است که منکسر شده، به خاطر دلى است که مخبت خدا شده»
[۱۴]. فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیما (نساء: ۶۵)
[۱۵]. در روششناسی تحقیقات دینی، به روش برداشت از قرآن، اصطلاحاً «تفسیر» و به روش برداشت از روایات «درایه الحدیث» گفته میشود (مدیرشانه چی،۱۳۹۰)؛ لذا از آنجاکه تحقیق حاضر به بررسی قرآن و روایات و تدوین الگوی سنجش ایمان از دیدگاه این دو منبع میپردازد، طرح تحقیق «تفسیری- درایی» نامیده شده است.
انتهای پیام/