به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزی لک، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی شب گذشته ۲۹ آذرماه در نشست علمی «مطالعات قرآن و علوم» در مرکز تخصصی تفسیر حوزه گفت: ما در خصوص قرآن گاه به تفسیر میپردازیم و گاهی نیز در مورد قرآن بحث و گفت و گو داریم که وقتی از تفسیر صحبت میشود غرض فهم منویات و دستورات الهی است.
وی افزود: علومی نیز وجود دارند که موضوع آن دیدگاه قرآن نیست بلکه موضوع خود قرآن است که چگونه مطالعه شود که از حیطه تفسیر بیرون است.
بهروزی لک با اشاره به تقسیمبندی سهگانه در تفسیر یعنی ترتیبی، موضوعی و ساختاری با بیان اینکه چگونه میتوان دیدگاه قرآن را کسب کرد تصریح کرد: چند مشرب در تفسیر موضوعی وجود دارد که یکی از آنها را شهید صدر بنا کرده و آن را تفسیر توحیدی نیز نامیده است که این روش عرضه مسایل به قرآن و گرفتن پاسخ از آن است. ایشان پیشنهاد کرده که ابتدا باید پرسشهای زمانه را احصاء کنیم و بعد خدمت قرآن ببریم و از قرآن استنطاق کنیم.
بهروزی لک بیان کرد: در علوم انسانی موضوعات مختلفی از جمله سیاسی مطرح است و پرسشهایی مانند مشارکت در نظام سیاسی، حق رای و … مورد بحث واقع میشود؛ این روش یک حجاب دارد و آن اینکه محقق خود را در زمان و سؤالاتی که دارد محدود میکند و همین مانع از همدلی و فهم عمیق قرآن میشود.
این محقق تصریح کرد: دومین روش در تفسیر موضوعی استخراجی است یعنی مسئله کلی را شناسایی میکنیم ولی چیزی را بر قرآن تحمیل نمیکنیم؛ الان یکی از ضعف های ما در روششناسی همین مسئله است که قرآن را چگونه بفهمیم بنابراین در این روش برای حل مسایل دل را به قرآن میسپاریم به عنوان مثال میخواهیم بدانیم روابط خانواده در قرآن چگونه باید باشد که در این روش قرآن را چند بار مرور میکنیم تا ببینیم کجا یافتههای قابل استفاده از قرآن میتوانیم داشته باشیم و بعد دستهبندی کرده و در نهایت به تولید یک نظریه قرآنی میپردازیم در حالی که در روش صدر ذهن ما به چندین سؤال محدود میشود.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه نظریه در علوم انسانی توضیحات سازمان یافته درباره پدیدهها و روابط آنها با یکدیگر است اظهار کرد: در تفسیر موضوعی نیز اگر بتوانیم فرمایشات قرآن را گردآوری و تنظیم و تنقیح و متن نظریه را استخراج کنیم در این صورت به تولید نظریه رسیدهایم که متاسفانه امروز در مباحث تفسیری در این مورد ضعف داریم؛ در مورد تفسیر و مناهج و گونهشناسی و …. کارهای زیادی شده است ولی در تولید نظریه ضعفهای زیادی داریم.
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: جا دارد حجاب روش شهید صدر را از جلوی روی خود برداریم زیرا روشهای دیگری نیز وجود دارد که میتواند ما را در فهم بهتر آیات کمک کند که در این عرصه ضعفها زیاد است.
وی با اشاره به نظریه دادهبنیاد تصریح کرد: در روش نظریهپردازی دادهبنیاد، الگو این است که دادههای خام زیادی داریم ولی نظریه نداریم لذا این سؤال مطرح است که چگونه از دل این دادههای قرآنی میتوان نظریه تولید کرد.
بهروزی لک با اشاره به شیوه دیگر در تفسیر موضوعی با عنوان تفسیر تنزیلی اظهار کرد: تنزیل نیز دو شعبه دارد؛ گاهی بازسازی کل قرآن براین اساس است و گاهی یک موضوع را در این عرصه بررسی میکنیم به عنوان مثال بحث دولتسازی از نظر قرآن را میتوان از این منظر بررسی کرد یا مسئله تکون سیاست خارجی دولت اسلامی از دیگر موضوعات است و البته بسیاری از موضوعات را میتوان در این سبک کار کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: تفسیر بنایی و ساختاری از دیگر روشهای تفسیر موضوعی است که میگوید هر سورهای ایده مرکزی و قلبی دارد و ایدههای پیرامونی نیز باید با این ایده مرکزی سنجیده و ارزیابی شود به عنوان مثال میتوان ایده مرکزی سوره مبارکه مائده که آیه اکمال در آن است استخراج شود و بعد ایدههای پیرامونی را نیز شناسایی کنیم.
وی با بیان اینکه هنوز به شکل منظم و گسترده در بحث تفسیر ساختاری نیز کار نکردهایم گفت: تاثیر قرآن بر دانشهای بشری با عنوان مرجعیت قرآن در علوم از مسایلی است که باید دغدغه بسیاری از طلاب باشد؛ به عنوان مثال ما میخواهیم روانشناسی، جامعهشناسی و حتی فیزیک و شیمی اسلامی داشته باشیم لذا باید بررسی کنیم آیا قرآن ظرفیت لازم برای رسیدن ما به این اهداف را دارد؟.
بهروزی لک ادامه داد: اگر دنبال تمدنسازی اسلامی هستیم علوم انسانی قرآنی، مبنای آن است و بدون داشتن این مبنا به نتیجه نخواهیم رسید. بنابراین باید به رشته علمی خود برگردیم و عالمانه به آن نگاه کنیم زیرا خیلی از افراد به این مسئله تفتن ندارند و تنها به ورودکردن به تفسیر بحث میکنند در حالی که باید این مباحث در میان خودمان رایج شود که چگونه هم میتوان علم تفسیر را توسعه داد و هم قرآن را وارد متن زندگی کنیم.
وی افزود: شهید صدر در دوره خود میخواسته روش تفسیر موضوعی را باب و ترویج کند زیرا مفسران به علت رواج تفسیر ترتیبی از موضوعات غافل شده بودند از این رو در دوره خود نظیری نداشته ولی امروز اگر خود را به چند سؤال مضیق کنیم و وارد تفسیر شویم در این صورت به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.
انتهای پیام/