| امروز پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

محمدباقر خرمشاد در گفتگو با طلیعه:


علوم انسانی به شرط تحول، موتور توسعه کشور می‌شود/ وظیفه دولت در قبال علوم انسانی

رئیس کارگروه علوم سیاسی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی، با بیان اینکه تحول در علوم انسانی شرط توسعه است و اگر چنین نشود علوم انسانی ترمز پیشرفت خواهد شد، اظهار کرد: این تحول نیازمند حمایت دولت است تا جهشی در گستره این علوم در کشور اتفاق بیفتد و این علوم موتور توسعه مملکت شوند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، تحول در علوم انسانی نیازمند تحقق موارد متعددی است که در صورت به ثمر نشستن آنها می توان امیدوار بود که جهش اساسی در این علوم ایجاد شود به گونه ای که علوم انسانی بر پایه فرهنگ بومی ما ارایه شوند. قاعدتا در تحقق این امر نمی توان نقش دولت را نادیده گرفت. دولت با حمایت از گستره علوم انسانی می تواند کمک شایانی به ارتقا این علوم داشته باشد. در راستای بررسی این موضوع و با توجه به اینکه در هفته دولت قرار گرفته ایم با دکتر محمدباقر خرمشاد، رئیس کارگروه علوم سیاسی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی به گفتگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:

 

*در هفته دولت قرار داریم. از دیدگاه حضرتعالی دولت ها در تحول علوم انسانی چه نقش و جایگاهی دارند؟

 

برای پاسخ به این سوال به صورت عام باید اهمیت علم در اداره حکومت ها و به صورت خاص علوم انسانی در اداره حکومت ها را در جهان امروز مرور کنیم. امروزه در واقع علم و خصوصا علمِ تبدیل شده به فناوری در موفقیت حکومت ها، در اداره کردن سرزمین ها و کشورهایی که در آنجا اداره حکومت را در اختیار دارند از نقش بسیار بالایی برخوردار شده است و به نظر می رسد این نقش بیشتر هم می شود.

 

کشورها در مسیر رشد و ترقی و یا پیشرفت و توسعه خود هرچه که بیشتر بتوانند به لحاظ سخت افزاری پیشرفت کنند  و موفق شوند که نیازهای اولیه را براورده کنند نیازشان به علوم انسانی، به مفهوم علمی که با انسان و درون انسان و با روابط انسان ها با یکدیگر و با جامعه، طبیعت تعریف شده است، بیشتر می شود. در واقع بعد از رفع نیازهای اولیه که با پیشرفت سخت افزاری اتفاق می افتد ضرورت بهره گیری از علوم انسانی جهت اداره هرچه بهتر، موفق تر و مفیدتر جوامع انسانی با تکیه بر علم و در اینجا یعنی علوم انسانی بیشتر و بیشتر خود را نمایان می کند.

 

لذا به جرات می توان گفت علوم انسانی در جوامع امروز که بر اساس روندهایی پیش بینی شده به تدریج نیازهای سخت افزاری اش به حداقل می رسد اهمیت بیشتری می یابد و نیاز به علوم انسانی بیش از گذشته خود را نشان می دهد؛ اگر این حرف درست باشد که به نظر می رسد با درصد بسیار بالایی از اتقان و استحکام برخوردار است جمهوری اسلامی ایران نیز در شرایطی قرار دارد که باید از الان برنامه ریزی بیشتر و با شتاب تری را برای تقویت علوم انسانی و به خدمت گرفتن آن برای اداره هرچه بهتر جامعه تدبیر کند؛ به خصوص اینکه جمهوری اسلامی ایران در یک اقدام قابل دفاع شاهد گسترش دانشگاه ها بوده است و امروز بیش از چهار و نیم میلیون دانشجو مشغولند که حداقل ۵۰ درصد آنها در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند.

 

اکنون مشکل ما این است که علوم انسانی کشور به حد کافی روزآمد، کارآمد، بومی و اسلامی نیست، در حالی که این موارد اقتضا جامعه ایران امروز است. اگر علوم انسانی بخواهد در خدمت حکومت برای نوعی حکومت خوب، مفید و مثمر ثمر قرار گیرد باید حتما تلاش کند تا روزآمد، کارآمد، بومی و اسلامی شود، لذا انتظار این است که با توجه به این حجم بالای دانشجویی که اکنون در علوم انسانی وجود دارد و حجم بالای هزینه هایی که برای تربیت نیروها در مقاطع مختلف کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری صورت می گیرد؛ هزینه ها به گونه ای سامان داده شود که حداقل برابری کند با تولیدات و برای اینکه به صورت حداقلی برابر شود لازم است که برنامه هایی را برای تحقق چهار مورد یاد شده اندیشیده شود تا علوم انسانی در خدمت حکومت قرار گیرد.

 

*نقش حکومت در این میان چیست؟ ارزیابی شما از جایگاه حکومت در تحقق این هدف چیست؟

 

برای این کار حکومت باید برنامه ریزی کند تا این چهار شاخص که ذکر کردم را محقق کند، اگر چنین نشود خسارت هایی که وارد می شود این است که دولت مقدار زیادی هزینه می کند و بعد میلیون ها فارغ التحصیل دانشگاهی را در مقاطع مختلف به جامعه می فرستد و آنها به دلیل اینکه مدرک دارند توقع دارند ولی روزآمد نیستند، کارآمد نیستند. توان بومی ندارند  در نتیجه به کار گرفته نمی شوند پس هزینه زیادی برای آنها می شود، اما کارآمدی لازم را ندارند، توقع هم دارند و در این میان خلاهایی متعددی نیز در کشور وجود دارد که این افراد نمی توانند این خلا ها را پر کنند و در نتیجه  مجموعه ای از خسارت های چند بعدی و چند جانبه به کشور وارد می شود.

 

*اگر این روند اصلاح شود چه اتفاقی می افتد؟

 

در این صورت تعداد فراوانی فارغ التحصیل داریم که در علوم انسانی روزآمد هستند. افرادی که علوم انسانی به گونه ای به آنها تدریس شده باشد که وقتی فارغ التحصیل می شوند کارآمد باشند، بتوانند در عین اینکه انسان به ماهو انسان جهان وطن است جهانی فکر کنند یا جهانی ببینند و در عین حال بومی فکر کنند.

 

تخصص در حوزه انسان بومی این جغرافیا و تمدن و محیطی که  ما در آن زندگی می کنیم را داشته باشند و به طور مشخص تر از معرفت دینی – وحیانی اسلامی هم در شناخت حوزه های مختلف علوم انسانی بهره گرفته باشند که مکمل حوزه های پوزیتیویستی یا به هرحال تجربی موجود رایج در جهان هم باشد، این موارد یکدیگر را تکمیل کنند در این حالت خیل انبوه نیروهای کیفی را خواهیم داشت که خلاء های موجود را نه تنها پر می کنند که توقعی که وجود دارد را برآورده می کنند و بعد آنها احساس مفید بودن می کنند و تبدیل به موتور محرکه توسعه در کشور می شوند یعنی اگر این اتفاق نیفتد و علوم انسانی روزآمد، کارآمد، بومی و اسلامی نشود نه تنها بر خلاف انتظاری که از آن داریم موتور توسعه نمی شود که ترمز توسعه می شود. برای اینکه علوم انسانی به ترمز پیشرفت و توسعه در کشور تبدیل نشود باید حتما در آن تحولی اتفاق بیفتد، این تحول را باید دولت و حکومت انجام دهد تا بعد خود دولت و حکومت از این نتیجه بهره مند شود تا جهشی در کشور اتفاق بیفتد.

 

*در این سیر به هر صورت نیازمند منابع و ترجمه های بروز هستیم که به نظر می رسد در بسیاری از موارد این منابع به خوبی و به راحتی در دسترس نیستند. چه تحلیلی دارید؟

 

بله درست است، ما باید در روزآمد سازی، اطلاعات، معلومات و یافته های بروز جهان را داشته باشیم. باید این روزآمدی که به لحاظ بومی مساله های امروز انسان ایرانی اسلامی، انسان حوزه تمدن ایرانی اسلامی است را به صورت روزآمد در جهان امروز در نظر گرفته و متناسب با بوم خودمان ارایه و تولید اندیشه و نظریه داشته باشیم اما متاسفانه حتی در بحث ترجمه در بسیاری از موارد نه تنها روزآمد نیستیم بلکه گزینشی معکوس عمل می کنیم، یعنی کتاب هایی ترجمه می شود که مساله امروز ایران نیست بلکه مساله انسان امروز جامعه غربی آن هم در کشورهای خاصی از غرب است به دلیل این که آن جامعه در یک شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژی، پیشرفت فناوارانه زندگی می کند که ما در آن شرایط نیستیم در نتیجه این انسان اقتضاء خود را دارد که محققان آن جامعه به درستی برای آن انسان نظریه پردازی می کنند و مساله هایش را موضوع و مساله تحقیق قرار می دهند اما در این میان ما می خواهیم که این دستاوردهای دیگران را در یک محیط و بوم دیگری که در آن شرایط نیست با زور و با هر حال با حمد و قل هو الله استفاده کنیم که نمی شود. چون هر دو انسان هستند ولی مساله شان با یکدیگر تفاوت دارد.

 

در نتیجه من هم موافقم که ما باید به هرحال بتوانیم در تکنیک، در یافته های فنی موجود در علوم انسانی در حوزه های مختلف بروز باشیم با استفاده از ترجمه ولی در عین حال در استفاده از آن علوم برای نظ ریه پردازی و سخن گفتن مساله های انسان امروز بوم خودمان را در نظر بگیریم.

 

انتهای پیام/

کد خبر : 28662
تاريخ ثبت خبر : 7 شهریور 1395
ساعت بارگزاری خبر : 11:23
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)