| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:


علوم انسانی بدون نگاه فقیهانه و روش اجتهادی متحول نمی‌شود

حجت الاسلام یوسفی مقدم گفت: بدون نگاه فقیهانه و روش اجتهادی نمی توان سراغ منابعی نظیر قرآن و روایات برای تحول علوم رفت و از این منبع بهره مند شد.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شبستان، سالیان سال است که اندیشه ورزی و تکیه بر نظریات و دیدگاه های دانشمندان عرصه علوم انسانی سرلوحه کار جوامع غربی قرار گرفته است به گونه ای که اداره جامعه با بهره گیری از یافته ها و نظریات کسانی سامان می یابد که روزگاری در یکی از رشته های علوم انسانی در دانشگاه تحصیل می کرده اند و امروز در قامت جامعه شناس، روان شناس، حقوق دانان،  سیاست مدار و … به جامعه خدمت می کنند.

این جایگاه که امروزه در کشورهای غربی برای اندیشمندان حوزه علوم انسانی وجود دارد، زمانی در ممالک اسلامی وجود داشت و علم بر پایه اندیشه غنی اسلام به خدمت جامعه و کارگزاران جامعه می آمد اما این رویکرد در سرزمین های اسلامی دیری نپایید و با استعمار غرب و چالش های متعددی که پیش آمد، دچار انحراف شد به گونه ای که امروز کشورهای اسلامی با وجود پیشینه غنی که دارند، خود پذیرای اندیشه غربی هستند.

از این رو، بر آن شدیم با توجه به جایگاه و اهمیت علوم انسانی در اداره جامعه، با تنی چند از کارشناسان و پژوهشگران این عرصه به گفت وگو بنشینیم و ضرورت تحول علوم انسانی و تکیه بر علوم انسانی اسلامی، کارکردهای علوم انسانی در جامعه را بررسی کنیم. در ادامه نظرات حجت الاسلام محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن، حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی، مدیر قطب علمی فلسفه دین، حجت الاسلام دکتر عبدالله متقی زاده، استاد دانشگاه و از پژوهشگران و دغدغه مندان عرصه علوم انسانی به حضورتان تقدیم می شود:

حجت الاسلام دکتر محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به نقش علوم انسانی در تربیت جوامع، گفت: بشر همان طور که در عرصه های فناوری و تجربی، دانش هایی دارد و بر اساس آن دانش ها زندگی خود را شکل داده است، در حوزه معارف نیز به دانش هایی دست یافته که بر اساس آنها زندگی اش را شکل و سامان می دهد. یکی از دانش های مطرح در زندگی بشر، علوم انسانی است که می تواند در شکل گیری فرهنگ، تربیت و نحوه مواجهه با مسائل زندگی تاثیر بسزایی داشته باشد چراکه افراد خواه ناخواه با این علوم در ارتباط هستند.

وی ادامه داد: کشورهای غربی سال های سال به شکل متمادی در حوزه علوم انسانی کار کرده اند ولی آنچه که سبقه و ماهیت علوم انسانی غربی را شکل می دهد نگاه ماتریالیستی و مادی گرایانه علوم انسانی غربی است به این معنا که در علوم انسانی غرب، مساله متافیزیک و نگاه به آخرت، بحث معنویت انسان، اصلا مورد توجه نیست و حتی این نگرش ها را در علوم انسانی به نوعی غیرقابل قبول تلقی می کنند.

یوسفی مقدم تصریح کرد: این در حالی است که در مواجهه با علوم انسانی به خوبی در می یابیم اگر علوم انسانی با ماهیت غربی در جوامع اسلامی مطرح و اجرایی شود، خروجی این دانش ها تربیت انسان هایی خواهد بود با افکار و رفتاری متمایز از ماهیت اسلامی بودن جوامعی مثل جامعه ما، لذا باید چاره ای اندیشیده شود.

این پژوهشگر اظهار کرد: مدت هاست در مورد تحول در علوم انسانی صحبت می شود و این مساله ای مهم و مورد نیاز در جامعه اسلامی ما است، اما باید توجه داشته باشیم که وقتی وظیفه ای را به مسلمانان متفکر و اندیشمندان دینی واگذار کردیم و از آنها خواستیم که علوم انسانی را از منابع دینی استخراج کنند، آیا آنچه که به دست می آید علوم انسانی است؟

رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن ابراز کرد: اگر از یک سو بر این باور باشیم که انسان پدیدآورنده علوم مورد نیاز بشر در ساحت تجربی و مادی است و از سوی دیگر علومی که به حوزه مباحث نظری کشیده می شود را از قرآن و سنت و منابع دینی استخراج  کنیم، در این صورت با دو رویکرد مواجه می شویم که یکی ناظر بر آن است که علوم تجربی غیردینی است و دیگری قائل است که حتی این علوم نیز دینی هستند.

وی با بیان اینکه باید توجه داشته باشیم روش های فعلی جوابگو نیستند، تاکید کرد: نمی توانیم از روش های فعلی نیز خود را بی نیاز بدانیم و واقعیت آن است که ما بدون نگاه فقیهانه و مجتهدانه و روش اجتهادی نمی توانیم سراغ منابعی نظیر قرآن و روایات برای تحول در این علوم برویم و از این منبع عظیم بهره مند شویم. بحث من آن است که در قرآن و روایات دریایی از معارف عمیق وجود دارد که هر کدام می تواند سرمنشا یک بحث در رشته های مختلف علوم انسانی به شمار آیند، اما مهم است که بدانیم چگونه از این منبع غنی استفاده کنیم.

یوسفی مقدم ابراز کرد: گاهی اصل و تمامیت نظریه به انسان اتکاء دارد و یک وقت است که ماکت و مبانی نظریه به انسان اتکاء ندارد، یعنی دانش انسانی نیست بلکه دانشی است الهی که به وسیله انسان استخراج شده است؛ لذا باید روی این موارد بحث شود.

ارجح دانستن علوم تجربی بر علوم انسانی باوری غلط است

حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی نیز طی سخنانی در این باره اظهار کرد: اساساً این دیدگاه به طور اساسی غلط است که علوم تجربی را ارجح تر از علوم انسانی بپنداریم. این علوم انسانی است که به علوم دیگر وجهه و اعتبار می بخشد. اصولاً دانش مدیریت کننده علوم تجربی در یافته های علوم انسانی نهفته است.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: درست است که فرآورده های بهداشتی و صنعتی و غذایی، اهم نیازهای انسانی را برطرف می کنند، اما باید توجه داشت که این مبانی، بدون برنامه ریزی و مدیریت و جهت دهی علوم انسانی، به مسیر صحیح وارد نخواهند شد، بلکه ممکن است در غایت امر، برای انسان خطرآفرین و زیانبار نیز شوند.

وی با بیان اینکه عرصه علوم انسانی مداوم نیاز به هم افزایی، تحقیق و توسعه دارد، اظهار کرد: تشویق و حمایت باعث خواهد شد که نوآوری و رویکردهای نوین حاصل شوند، چگونه توقع دارید بدون در نظر گرفتن این موارد اساسی، به چشم اندازهای مورد نظر جامعه دست پیدا نماییم؟ صراحتاً اعلام می دارم این محدودیت ها، باعث خسران خواهند شد.

ساجدی با اشاره به کمبود بودجه برای پژوهش های علوم انسانی افزود: متاسفانه، با دانشجویان و محققان که پای بحث و گفت وگو می نشینیم، اکثراً از عدم توجه و پذیرش و اهتمام مراکز تصمیم گیر، گله مند هستند. این چه رویه غلطی است که هر ساله با توجه به افزایش خیل دانشجویان و فارغ التحصیلان و محققان، بودجه های پژوهشی و آموزشی تقلیل می یابد؟ مسئولان می بایست در اجل زمان ممکن برای این رؤیه های ناثواب، چاره ای بیاندیشند.

وی ادامه داد: این ظلم بزرگی است که بگوییم چون دستاوردهای علوم انسانی، قابل رؤیت نیستند، بنابراین، می بایست به بخش های صنعتی و تجربی توجه داشت، آیا واقعاً اصول مدیریت و اقتصاد و سیاست، زیربنای توسعه یک کشور نیست؟ اگر بنا بر این است که فقط ظواهر حائز اهمیت باشند پس چه تفاوتی بین انسان های مؤحد و انسان های لاقید وجود خواهد داشت؟ آیا براستی نمی توان بین ظاهر و باطن جدایی قائل شد؟ ما می بایست در شرایط کنونی این مهم را مورد توجه قرار دهیم.

ساجدی افزود: بحق، تنها مؤلفه رشد یک کشور پژوهش و تفکر است، نباید ذهن های خلاق و نوآور را با توجیه عدم امکان تخصیص بودجه، به حاشیه راند. ما در برابر استعدادها مسئول هستیم، این وظیفه مستقیماً متوجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مملکت است. سرمایه سوزی و اتلاف اندیشه ها قطعاً گناهی نابخشودنی است که سب مواخذه ما در پیشگاه خداوندی خواهد شد.

مدیر قطب فلسفه دین در پایان خاطرنشان کرد: باید توجه داشت در پروسه تبدیل سطح بنیادین به راهبردی و کاربُردی در علوم انسانی اسلامی، هم اینک ما در ابتدای راه هستیم، درست است که کارهایی چه در حوزه ها و چه در دانشگاه ها، صورت گرفته اما باید گفت هنوز تا رسیدن به نقطه مورد نظر، راهی طولانی در پیش داریم. توقف در این مسیر مساوی است با توقف در مسیر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ایرانی را با موازین اسلامی و در چارچوب توسعه و نوآوری می خواهد، بنابر این، ایستایی و سکون ما را از رسیدن به چشم انداز توسعه ای ایران اسلامی دور خواهد کرد.

تلاش برای شناخت همه مولفه های فرهنگ غربی، اشتباه است

همچنین حجت الاسلام دکتر عبدالله متقی زاده، استاد دانشگاه نیز طی سخنانی درباره تفاوت علوم وارداتی با علوم انسانی اسلامی، اظهار کرد: در نظام حاکم بر علوم انسانی غربی هیچ توجهی به مسائل معنوی و متافیزیک نشده است. آنها در جریان رنسانس به این نتیجه رسیدند که هیچ مقوله غیرتجربی، معنادار نیست. اگر کسی به این دیدگاه رسید خود را از نظام قوی معرفتی که در آن خداوند محور مباحث است، محروم کرده است.

وی ادامه داد: در چنین دیدگاهی عوامل تشکیل دهنده و مسائل و تئوری های علوم انسانی فقط اکتفا به علوم بشری دارد. تئوری های بشری که تک عاملی هستند. برای مثال وقتی در مورد چرایی تحولات اجتماعی از مکتب مارکس که معتقد به نظام مادی و مادی گرایی است، سوال می کنیم او چنین خواهد گفت که تحولات اجتماعی در طول تاریخ بر اساس تضاد بین تز و آنتی تز و سنتز اتفاق می افتد، یعنی نظام هستی شناسی اش به همین دنیا منحصر می شود. ابزارهای اقتصادی را زیربنا و فرهنگ را روبنا مطرح می کند. اما دیگران نظر مارکس را رد می کنند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: عده زیادی طرفدار مارکس بودند اما بعدها دیدند که اشتباه کرده اند و از این تفکر دست کشیدند. بعدها نیز در گستره علوم سیاسی، کسانی مبنای تحولات اجتماعی را سیاست و قدرت می دانستند به بن بست رسیدند و این در حالی است که تفکر دینی به ما می گوید که باید تفکر جامعی داشته باشیم و عناصر فرهنگی که با جامعه مان سازگاری ندارد را کنار بزنیم. اشکال برخی از دوستان که با فرهنگ غرب آشنایی دارند، این است که خیال می کنند باید تمامی عناصر فرهنگ غربی را شناخت و پذیرفت. در حالی که نباید چنین باشد و باید برخوردی اندیشمندانه در مواجهه با تفکرات غربی داشته باشیم.

وی با بیان اینکه علوم انسانی که در غرب ایجاد شده و رشد کرده است با جامعه و عناصر هویتی و فرهنگی ما سازگاری ندارد، گفت: لذا باید آنها را بومی سازی کنیم و تولیدات جدید داشته باشیم. برای مثال نظریات اقتصادی که تقریبا چهارصد سال قبل در کشورهای غربی مطرح شده بود، شاید در آن جامعه قابلیت پیاده شدن داشته باشند، ولی در جوامع شرقی عمدتاً جواب نمی دهند.

انتهای پیام/

کد خبر : 62746
تاريخ ثبت خبر : 30 بهمن 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:05
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)