| امروز شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

رئیس مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی آمریکا در گفتگو با طلیعه:


علوم انسانی باور به پیشرفت را تقویت می‌کند/ نمی‌توان نسخه واحدی از پیشرفت را به سایر جوامع تسری داد

رئیس مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس آمریکا با اشاره به اینکه جامعه ای به پیشرفت و توسعه باور نداشته باشد در این مسیر قرار نمی گیرد، گفت: علوم انسانی می تواند این باور را ایجاد و تقویت کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، روند کنونی پیشرفت کشور نشان می دهد، نیاز جدی به نظریات بومی و کاربردی در حوزه علوم انسانی، به شدت در فضای مدیریتی جامعه احساس شده و نقطه تمرکز علمی کشور به زودی به رشته های علوم انسانی منتقل خواهد شد. به همین دلیل می توان پیش بینی کرد که در آینده نزدیک شاهد مطالبه و توجه جدی همه حوزه های اجرایی و مدیریتی کشور، به متخصصین و صاحب نظران رشته های مختلف علوم انسانی خواهیم بود.

اگر کمی به فضای تحولات علمی ایران توجه کنیم و ساختار سیاست های کلانی که در فضای علمی در مراکز مدیریتی ایران در حال تصویب هستند را مورد بررسی قرار دهیم، به وضوح می توان نشان داد که کشور، به شکلی همه جانبه به سمت تمرکز بر علوم انسانی و تلاش برای جنبش و تحول علمی در این حوزه پیش می رود. بر این اساس می توان امیدوار بود که در سالهای آینده، جایگاه این علوم در فضای علمی کشور کاملاً متحول شده و طبعاً شاهد فضایی بسیار پرشور در حوزه علوم انسانی باشیم.

همین موضوع اهمیت و جایگاه علوم انسانی در کشور را بیش از پیش مشخص می سازد. در گفتگو با پروفسور «کلایتون کراکت» رئیس و استاد مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس آمریکا به بررسی نقش علوم انسانی در پیشرفت جوامع پرداخته ایم که در ادامه آمده است. «الهیات سیاسی رادیکال: دین و سیاست بعد از لیبرالیسم» از جمله آثار وی به شمار می رود.

*اولویت اصلی علوم انسانی چیست؟ پاسخ به پرسشهای بومی یا جهانشمول؟

هر دوی این مسائل و پرسشها مهم هستند. برخی مسائل جهانی متوجه تمام بشریت است و عالم علوم انسانی باید آنها را مورد مطالعه قرار دهد و برای حل و فصل آنها تلاش و اهتمام نماید.

اما مسائل و پرسشهای بومی نیز حائز اهمیت هستند و علوم انسانی باید به آنها پاسخ دهد و برای آن معضلات و مشکلات راه حلی بیابد.

در حال حاضر مسائل و مشکلات جهانشمولی وجود دارند که اولویت اصلی را دارند. گرم شدن زمین، مسائل زیست محیطی، گازهای گلخانه ای و … مسائل و مشکلاتی هستند که جهان امروز باید با تشریک مساعی در حل و فصل آنها قدم بردارد.

تشدید این مسائل و حل نشدن آنها باعث ایجاد مشکلات اساسی برای بشریت می شود و نسلهای آینده را با مسائل و مشکلات بسیار مهمتری متوجه خواهد کرد.

نسل امروز باید به این مسائل توجه داشته باشد و برای حل و فصل آنها تمام تلاش خود را انجام بدهد. همکاری جمعی و جهانی برای حل این مسائل لازم و ضروری است و همه جوامع بشری در مقابل این مسائل مسئول هستند.

*اهمیت علوم انسانی در پیشرفت جوامع چیست؟

علوم انسانی مبنای توسعه و پیشرفت جوامع هست. ذهنی که پیشرفت را باور دارد با علوم انسانی ارتباط پیدا می کند. این علوم انسانی است که به افراد جامعه این باور را می آموزد که پیشرفت لازمه یک جامعه است. ضرورت این موضوع از رهگذر مطالعات علوم انسانی به دست می آید.

 جامعه ای به پیشرفت و توسعه باور نداشته باشد در این مسیر قرار نمی گیرد. علوم انسانی می تواند این باور را ایجاد و تقویت کند.

*یعنی بدون توجه به علوم انسانی جوامع قابل به حصول پیشرفت هستید؟

باید ابتدا تعریف واضح و مشخصی از پیشرفت و توسعه داشته باشیم. پیشرفت اگر صرفا محدود به رشد و توسعه اقتصادی باشد در این صورت جوامع بدون پیشرفت در علوم انسانی نیز می توانند به این امر دست یابند.

اما پیشرفت فقط محدود به جنبه های اقتصادی نیست و برای حصول به چنین پیشرفتی باید علوم انسانی در میدان باشد.

علوم انسانی با تأکید بر نگاه انتقادی و پرسشگرانه نهایتا منجر به پیشرفت جوامع می شود. این نوع نگاه را علوم طبیعی و فنی و مهندسی منتقل نمی کنند.

بر همین اساس جوامعی وجود دارند که در زمینه علوم مهندسی پیشرفته هستند ولی پیشرفت آنها همه جانبه نیست.

*آیا الگوی یکسانی برای پیشرفت جوامع وجود دارد؟

هر جامعه و فرهنگی مقتضیات خاص خود را دارد. می توان از تجربه دیگر جوامع در مسیر پیشرفت استفاده کرد و برخی اصول مورد نظر آنها را مد نظر داشت، اما در مجموع هر جامعه شرایط و مقتضیات خاص خود را دارد و برای پیشرفت آن باید به مقتضیات اجتماعی، فرهنگی، هویتی و … آن جامعه توجه داشت.

نمی توان نسخه ای واحد از پیشرفت را به سایر جوامع تسری داد. تجربه نشان داده این روش گاهی به جای آنکه پیشرفت و توسعه را برای جوامع به ارمغان بیاورد باعث پسرفت و تشدید توسعه نیافتگی آنها نیز شده است.

با توجه به هویتهای متمایز و متفاوت و شرایط متغیری که جوامع دارند نمی توان الگوی یکسانی برای همه جوامع در نظر گرفت.

هر جامعه بر اساس زمینه های فرهنگی و هویتی که دارد جهان بینی خاص خود را دارد. ممکن است در برخی موارد اصول مشترکی میان جوامع وجود داشته باشد ولی در مجموع حرکت باید بر اساس فرهنگ خاص هر جامعه باشد.

برای نمونه هویت یک جامعه ممکن است هویتی سکولارو هویت جامعه دیگری، دینی باشد. در این صورت اصول بسیار تفاوت دارند. مبدأ علم در این جوامع بسیار متفاوت خواهد بود و اهداف نیز تفاوت ماهوی دارند.

گفتگو از: جلال حیران نیا

انتهای پیام/

کد خبر : 62065
تاريخ ثبت خبر : 23 بهمن 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:24
برچسب‌ها:, , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)