| امروز سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:


علم و قدرت جوامع با علوم انسانی گره خورده است

علوم انسانی خیلی سریع روی جوامع انسانی به ویژه از نظر استحاله نسل جوان و جوامع ارزشی اثر می گذارد، لذا هر گونه ورود به حوزه علوم انسانی نیازمند پالایش هایی بر اساس الگوهای داخلی، ملی و دینی است.

به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه به نقل از شبستان، علم و قدرت دو کفه ترازوی پیشبرد اهداف مهم در هر کشور محسوب می شوند. تا علم در حوزه های مختلف فرصت بروز و ظهور پیدا نکند جامعه به جلو رانده نمی شود و تا قدرت نباشد این علم نمی تواند به منصه ظهور برسد لذا این دو مولفه رابطه ای دو سویه و جداناشدنی با یکدیگر دارند.

درراستای بررسی رابطه دو سویه علم و قدرت با تنی چند از کارشناسان به گفت وگو نشسته ایم که در ادامه حاصل آن را می خوانید:

علیرضا صدرا، عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه ظرفیت کار علمی در کشور وجود دارد اما آنچنان شایسته است حمایت از این امور پژوهشی نمی شود، گفت: این در حالی است که ایرانیان موسس مکاتب بزرگ فلسفی، تاریخی، اجتماعی و انسانی بوده اند و با این گذشته درخشان قاعدتا باید بیش از هر ملت دیگری به مساله پژوهش در روزگار کنونی توجه کنند.

وی با بیان اینکه تولید نظریه مثل تولید صنعت است و البته ظریف تر و ضروری تر از آن و نیازمند زمینه سازی های مناسب است، افزود:  نهادها و نیروهایی که متولی کار هستند باید استراتژی روشن، یک برنامه و طرح جامع و همه جانبه را در این زمینه در پیش بگیرند. اما هنوز که هنوز است متاسفانه در ارزیابی های عملی ما کمیت غالب است، اینکه تولید مبانی صورت گیرد از حرف و شعار چندان پیشتر نرفته است و بیشتر تبلیغات داشته ایم و این حالت تشریفاتی و ظاهری شده است.

صدرا تصریح کرد: این در حالی که است که علم به ویژه در عرصه علوم انسانی با عمل گره نخورده است. از سوی دیگر جایی نظریه تولید می شود که مشکل از طریق آن نظریه حل شود. بین علم و عمل ما هماهنگی وجود ندارد.

استاد دانشگاه تهران در پایان تاکید کرد: ظرفیت در ایرانیت و اسلامیت ما وجود دارد. از سوی دیگر ضرورت هم وجود دارد و باید این کار صورت گیرد. اگر کشوری بخواهد درون زا رشد کند باید از نظر تولید علمی و فکری ارتقا یابد اما این مهم نیازمند زمینه سازی است.

علم قدرت می زاید و می افزاید

در ادامه حجت الاسلام دکتر یحیی جهانگیری سهروردی، استاد حوزه و دانشگاه نیز با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان در مورد رابطه علم و قدرت اظهار کرد: امروزه همچنان که تافلر گفت علم قدرت می زاید و می افزاید. در این میان علم یکی از ابزارهای مهم قدرت بوده و این بسیار روشن است که با تولیدات دانشی هم می توان قدرت مقابل را تهدید کرد و هم خودمان به قدرت بزرگ دست یابیم.

وی ادامه داد: با دانش است که می توان سلاح های جدید تولید کرد با دانش است که می توان حتی صنعت غذایی یک کشو را تهدید کرد و… . این موارد عرصه هایی است که در جنگ های آینده به طور جدی مطرح است. پس علم قدرت می آفریند و می افزاید و این مساله غیرقابل انکار است، اما چه طور می شود که علم را به قدرت تبدیل کنیم؟ برای تحقق این مهم باید بیاییم نگاه خودمان را در حوزه دانشجویی و دانش اندوزی در حوزه و دانشگاه را با نگاه سرمایه ای ببینیم.

این پژوهشگر و مبلغ بین المللی تصریح کرد: دانشی که سرمایه نیفزاید به درد نمی خورد، در غرب دستگاه چاپگر جوهرافشان را بر اساس پایان نامه ریاضی محض یک ایرانی ساختند. در غرب تئوریک ترین تئوری ها نیز ناظر بر عالم کاربرد است و کاربردی ترین کاربردها نیز پشتوانه نظری دارند ولی در کشور ما هزاران سال فلسفه می خوانیم و هیچ مشکلی از ما حل نمی کند.

جهانگیری سهرودی ابراز کرد: از طرف دیگر مردم و دولت و کلا جامعه دست به کارهایی می زنند که برخی اوقات هیچ پشتوانه نظری ندارد، حوزه نظر و عمل هر کدام راه خودش را می رود و نتیجه اینکه آن تصمیماتی که در حوزه عمل گرفته می شود بدون پشتوانه نظری است و آسیب می خورد و کسانی که نظریه تولید می کنند به حوزه عمل توجه ندارند.

تولید علم باید بومی باشد

وی افزود: ما برای تبدیل علم به قدرت و سرمایه آفرینی علم، باید دانشگاه  و حوزه ای داشته باشیم که نیازهای بومی ما را تامین کند. سیستم آموزشی ما به جای اینکه بیاید و منابع چندین ساله یا منابع وارداتی از غرب را تدریس کند باید نیازهای بومی خودمان را پیش بینی کند.

این مبلغ بین المللی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در مورد جنبش نرم افزاری، گفت: تاکید ایشان ناظر بر این است که تولید علم بومی داشته باشیم و ببینیم که اکنون نیاز ما چیست و در آتیه چه نیازهایی داریم و حوزه و دانشگاه در راستای این نیازها حرکت کنند. در این صورت است که مشکلات ما با روش های علمی حل می شود و هیچ وقت با معضل بیکاری مواجه نمی شویم.

وی تاکید کرد: چندی قبل شنیدم که عنوان کردند رشته فلسفه باید تعطیل شود. نظر من این است که این رشته اگر نیاز جامعه ما را ندهد، اتفاقا باید تعطیل شود. اکنون بسیاری از پایان نامه ها در کشور وجود دارد که برای چاپ آن پول ندارند. عمر دانشجو را گرفته اند ولی می گویند به چه درد ما می خورد، اگر به دردتان نمی خورد چرا استاد ارهنما و استاد داور و دانشجو عمرش را گذاشت؟ اگر بخواهیم پایان نامه ها برایمان مفید باشد باید به موضوعات مهم و مورد نیاز بپردازیم.

این گزارش می افزاید: دکتر حسن هانی زاده، استاد دانشگاه نیز در ادامه با بیان اینکه دانشگاه های کشورهای غربی برای رشته های علوم انسانی اهمیت بالایی قائل اند، گفت: می توان گفت نوعی نگاه استعمارگونه بر این رشته و این حوزه از علوم انسانی وجود دارد؛ کشورهای غربی رشد در علوم انسانی را قدرت می دانند، قدرتی که می تواند جامعه را به سوی پیشرفت سوق دهد.

وی یادآور شد: به اعتبار اینکه علوم انسانی خیلی سریع تاثیرش را روی جوامع انسانی به ویژه از نظر استحاله نسل جوان و جوامع ارزشی می گذارد، در نتیجه هر گونه ورود به حوزه علوم انسانی نیازمند یک سلسله پالایش هایی است که باید بر اساس الگوهای داخلی، ملی و دینی تعریف شود و به همین منظور است که کشورهای غربی سعی می کنند عوامل خودشان را در حوزه علوم انسانی به کشورها و ملت هایی که دارای الگوهای ارزشی هستند، نفوذ دهند و حاکم کنند.

انتهای پیام/

کد خبر : 49545
تاريخ ثبت خبر : 26 تیر 1396
ساعت بارگزاری خبر : 12:05
برچسب‌ها:, ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)