| امروز جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ |
سرخط خبرها:

مناظره مرتضی عزتی و غلامرضا مصباحی‌مقدم؛


عزتی: مکاتب سرمایه‌داری و سوسیالیستی اقتصادی نیستند/ مصباحی‌مقدم: علوم اقتصادی امروز بر بستر سرمایه‌داری است

مرتضی عزتی در نشست «اقتصاد اسلامی؛ از شعار تا عمل» گفت: معتقدم مکتب سرمایه داری و مکتب سوسیالیستی اقتصادی نیستند و مصباحی مقدم هم گفت: علوم اقتصادی که امروز شکل گرفته بر بستر سرمایه داری بوده وقتی آن علوم را از جای دیگر وارد کنیم دچار مشکلات زیادی می شویم.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه، نشست «اقتصاد اسلامی؛ از شعار تا عمل» با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا مصباحی مقدم رئیس پیشین کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه امام صادق(ع) و مرتضی عزتی رئیس انجمن اقتصاد اسلامی و استاد دانشگاه تربیت مدرس در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

مصباحی مقدم در ابتدای جلسه درباره مفهوم اقتصاد اسلامی گفت: ما مکتب اقتصاد اسلامی را در مقابل مکتب سرمایه داری و مکتب سوسیالیستی داریم. علم اقتصاد دانشی است که رفتارهای اقتصادی انسان را در جامعه و رخدادها را مانند تورم و رکود واشتغال و بیکاری را مطالعه می کند. همچنین سیاست های اقتصادی در علم اقتصاد مورد بحث قرار می گیرد و برآمده از مکتب اقتصادی و از علم اقتصاد بهره می گیرد.

وی ادامه داد: ما تردیدی نداریم که اسلام دارای مکتب اقتصادی مستقل است از آنچه که در اندیشه اقتصادی در غرب از چند قرن قبل شروع شده و تا الان ادامه دارد. در عالم علم و دانش ما واقعیتی به نام مکتب اقتصاد اسلامی داریم و به این معنا نیست که عملیاتی شده است. البته در صدر اسلام نظامی شکل گرفت که در آن مکتب اقتصاد اسلامی عینیت یافت.

وی بیان کرد: تفاوت ماهوی جدی بین مکتب اقتصاد اسلامی با مکتب سرمایه داری و مکتب سوسیالیستی داریم. مکتب اقتصاد اسلامی در پس از انقلاب اسلامی مطرح شد و قانون اساسی تبلور مکتب اقتصادی اسلام است و اکنون هم متفکران اسلامی می گویند کاش اقتصادی که در قانون اساسی دیده شده به اجرا در می آمد. علم اقتصاد علم اجتماعی و علم بعد الاجتماع است. مکتب اقتصادی علم قبل الاجتماع است و اندیشه نظری است و شهید صدر قبل از اینکه جامعه اسلامی ایران شکل بگیرد آن را مطرح کرده بود.

وی اضافه کرد: علم اقتصاد علمی است که واقعیت های عینی اقتصاد در جامعه را مطالعه می کند بخشی از این واقعیت ها مقوله رفتاری دارد مانند رفتار مصرف کنندگان و تولید کنندگان و بخشی هم جنبه تبیین و توصیف وقایع و حوادث اقتصادی را دارد. شاید نتوان به علم اقتصاد سبقه اسلامی داد زیرا وظیفه علم اقتصاد مطالعه واقعیت های موجود در اقتصاد جامعه است. طبق گفته شهید صدر اگر جامعه اسلامی جامع و کامل مطابق مکتب اقتصاد اسلامی تحقق پیدا کند کاملا می توان علم اقتصاد اسلامی را مطالعه کنیم و به علم اقتصاد اسلامی برسیم. در آن صورت رفتار مصرف کننده و سرمایه گذار را در اقتصاد اسلامی می توان بررسی کرد.

مصباحی مقدم بیان کرد: اگر امروز سخن از این است که اقتصاد اسلامی در ایران پیاده شده یا خیر؟ که اینگونه نیست ربطی به اسلام ندارد. در سال ۱۳۶۲ قانون عملیات بانکی بدون ربا تصویب شد. در آن قانون چیزی به نام بهره پذیرفته نشده بود بلکه مبنای آن قانون بدون بهره بود اما چنین اتفاقی نیوفتاده است. ابتدا شورای پول و اعتبار مصوبه ای تعیین کرد که بانک می تواند به سپرده گذاران علی الحساب سود بدهد که آن باعث پاشنه آشیل نظام بانکی ما شد و با پیدایش بانک های خوصی با نوعی رقابت در افزایش این نرخ مواجهه شدیم.

مصباحی مقدم افزود: این مسائل به پای اسلام نیست بلکه مربوط به عملکرد نظام بانکی است. ما آرمان ها و اهداف هایی داشتیم و برای آن نهادسازی کردیم مانند کمیته امداد امام خمینی(ره) اما از سویی توسط دولتمردان در طی ۴۰ سال سیاست هایی اجرا شد که توازن درآمد را در جامعه به هم ریخت و به شدت در خدمت ثروتمندان جامعه و شکاف فقیر و غنی شده است. بخش اعظم ملت ما درآمدهایی در حول و حوش خط فقر دارند و این حاصل سیاست های ماست و از اسلام نیست. کسانی که روی کار آمده اند دغدغه پیاده کردن اقتصاد اسلامی را نداشتند و تقاضایی از دستگاه اجرایی به سوی صاحبنظران حوزه و دانشگاه برای آموزش اقتصاد اسلامی بیان نشد.

وی بیان کرد: خوشبختانه اهتمامی به وجود آمده و انجمن اقتصاد اسلامی کارهایی انجام داده اند و از نظر حرکت علمی برای رونمایی از اقتصاد اسلامی قدم هایی برداشته شده اما جامعه عمل نپوشیده است.

عزتی در ادامه این جلسه در تعریف اقتصاد اسلامی گفت: اقتصاد اسم موضوع است. پدیده هایی در جامعه مانند کالا و عرضه و تقاضا وجود دارد که نقطه محوری این پدیده ها رفع نیازهای انسان با عنوان مصرف است. اسلام دین الهی و واحد است و آنچه که وجه اشتراک همه ادیان اصول اعتقادی است که خداوند گفته به آنها ایمان بیاورید. اصول دین برای همه ادیان ثابت است اما نماز و روزه فروع دین هستند و به همین علت روزه برای همه پیامبران یکسان نیست و به تناسب فرهنگ هر جامعه بیان شده اند. بعد از فروع احکام بیان شده که فرع بر فروع دین است.

وی ادامه داد: اگر اقتصاد اسلامی را اقتصاد اصول بدانیم که خیلی موضوع مرتبط نیست. علم دانستنی های قابل استدلال و اثبات است که مبتنی بر عقل و تجربه است. قرآن هم علم را دانستنی های متقن الهی و غیر الهی می داند و به آن دانش دین فقه می گوید. دانش دینی در آغاز اسلام تفکر قرآن گرا، تفکر حدیث گرا و تفکر عقل گرا بود. در فرایند تاریخی به علت مزیتی که برای حاکمان داشت، سنت گرایی بیشتر ترویج شد. در دوره های بعدی امویان سنت ها را به جای علم نشاندند و اقتصاد و علم به اضمحلال کشیده شد. در دوره هایی در جوامع اسلامی علم احیا شد و در کنار دین پیش رفت. اوج تمدن اسلامی زمانی رخ داد که در ایران علم و دین از هم تفکیک گردید. تفکیک واقعی علم و دین موجب پیشرفت علمی جهان اسلام شد.

عزتی بیان کرد: علم دانستنی هایی است برای واقعیت های این جهان و اصول دین دانستنی هایی است که عقل و تجربه از کشف آن برنمی آیند. بشر با عقل و تجربه زندگی خود را اداره می کرد و آنچه که اضافه شد دانستنی های مربوط به دنیای آخرت بود. اصل این دانستنی ها اصول اعتقادی بود. اصول اعتقادی هم مکتب اعتقادی می سازد.

وی اقزود: اقتصاد موضوع است و نمی توان پول اسلامی یا کالای اسلامی نامید. از نظر موضوعی اسلام یا غیر اسلام در اینجا نداریم. مکتب اقتصادی به معنای ثابت وجود ندارد و فقط مکتب اعتقادی داریم. اقتصاد سرمایه داری مکتب اقتصادی نیست. ما در اقتصاد مکاتب علمی داریم و اعتقادی نیستند. همه در جریان علمی پیش رونده قرار گرفته اند و مکاتب هم ادعای جدید کرده و پذیرفته اند. اگر ما هم ادعای داشتن اقتصاد اسلامی داشته باشیم در این جریان قرار داریم. 

عزتی اظهار کرد: در هیچ جایی نظام اقتصادی مشابه وجود ندارد و هر کشوری بر اساس باورها و علم، هدف گذاری برای اقتصاد می کند و ما براساس باورهای اسلامی می توانیم بخشی از هدف گذاری اقتصاد را انجام دهیم . دانستنی های بخش اقتصاد هم ربطی به دین و اعتقاد ندارند. واقعیت های ساختاری اثبات عقلانی و تجربی می شوند و اثبات دینی برای ساختارهای موجود جوامع نداریم.

این استاد دانشگاه بیان کرد: بخش دیگری به نام سیاستگذاری است که چگونه تورم را کاهش دهد. و علم پاسخ دهنده است اما چون سیاست گذاری اجرایی می شود باید با اصول و اعتقادمان و با فروع و احکام دین هم تطبیق دهیم. یعنی دین نظارت بر سیاست گذاری می کند. تعاریف و مفاهیم را از هر جایی را می توان بیان کرد. اینها مجموعه دانش اقتصاد است که در هدف گذاری آن از علم و تجربه و عقل و اصول دین می توانیم استفاده کنیم. در سیاست گذاری از دین هم به عنوان ناظر می توان بهره گرفت. در نظام اقتصادی قوانین و مقرراتی داریم که می توانیم برخی از آنها را از دین بگیریم.

وی افزود: قانون اساسی می گوید قانونگذار قانون را تصویب کند و شورای نگهبان نظارت فقهی و قانونی کند که در جمهوری اسلامی هم وجود دارد. اقتصادی اسلامی است که هدف گذاری آن بر اساس علم و دین و تجربه همزمان تایید شود. سیاست گذاری فقط مبتنی بر علم است اما در چارچوب اصول دین  و حتی المقدور رعایت احکام است. اگر در جایی تناقض در احکام ایجاد شد با فتوای فقیهان بزرگ می توان آن را کنار گذاشت. اقتصادی اسلامی است که مبتنی بر علم اقتصاد طراحی شده باشد و در چارچوب اصول اعتقادی اسلام کار کند و حداکثر اهداف انسانی را تامین کند.

عزتی تصریح کرد: اسلام اهداف دنیایی را مرجح بر احکام می داند. احکام از نظر دینی به فرمایش فقهای بزرگ مسئولیت ذاتی ندارند بلکه ابزاری برای پیشبرد اهداف انسانی هستند.

مصباحی مقدم در جواب صحبت های دکترعزتی گفت: ایشان درباره اینکه مکتب سرمایه داری مکتب علمی است و نه اعتقادی سخن مناقشه برانگیزی می گوید. مکتب سرمایه داری که به گفته ایشان مکتب های علمی متعدد هستند، همه بستری اندیشه ای دارند که مشترکات جدی دارند. ما به  آن مشترکات مکتب سرمایه داری می گوییم. آزادی اقتصادی و عدم مداخله دولت در اقتصاد، اندیشه است. رقابت به عنوان عنصر در سرمایه داری کاملا پذیرفته شده است و بنگاه ها در جلب حداکثر سودشان تلاش می کنند. اینها اصول مکتب سرمایه داری است.

وی افزود: مکتب سرمایه داری اعتقادی نیست ولی اندیشه ای است که صاحبانش به آن کاملا معتقدند و مرتبط به آدمهاست. در مورد بسیاری از مباحث این اصول، جریان علمی شکل گرفت که مکتب های مختلف را پدید آورده است. من این را می پذیریم. ما در برابر اقتصاد سرمایه داری مکتب سوسیالیسم داریم و نمی توان آن را جزو اقتصاد سرمایه داری تلقی کرد و این نشان دهنده وجود دو مکتب است. اقتصاد اسلامی انطباق دقیق با سرمایه داری و سوسیالیم دارد. اسلام منفعت طلبی را رد نمی کند و انسان را نفع طلب می داند. قرآن به گونه ای انسان را هدایت می کند که نفع طلبی محرکه ای برای محقق شدن خواسته های دین است.

مصباحی بیان کرد: اسلام از این نظر به نگاهی متفاوت از غرب توجه داشته است و انسان خودخواه را با گسترش مفهوم منفعت کنترل کرده نه با رها کردن او در گرو نفع طلبی شخصی و مادی و دنیایی. اما غرب اینگونه نیست زیرا سرمایه داری سخنی از آخرت ندارد.

وی ادامه داد: باید نگاه به منفعت شخصی و منفعت اجتماعی داشت. جامعه هویت دارد و هویت اجتماعی است که زنده هست و زندگی می کند و می میرد. این هویت اجتماعی را در اندیشه سرمایه داری نمی بینیم و وقتی نباشد مقتضیات آن هم وجود ندارد. نقطه مقابل آن سوسیالیت است که می گوید آنچه که حقیقتا وجود دارد جامعه است و افراد سلول های یک اجتماع هستند و باید دغدغه اجتماع را داشت.

مصباحی مقدم افزود: اصول تفکر ما متفاوت است. سرمایه داری دارای تفکر اعتقادی است. جریان علمی که اکنون شکل گرفته بر بستر اندیشه سرمایه داری است. اگر از بستر اندیشه سرمایه داری جریان علمی را جدا کنیم حتما نتایج متفاوتی به دست می آید. من معتقد نیستیم که ما برای دست یافتن به اقتصاد اسلامی نیازمند به شستن دانش اقتصاد هستیم. این دانش ابزارمند است و ابزارها را در اختیار ما قرار می دهد. ما از این ابزار استفاده می کنیم اما فروز را مورد مناقشه قرار می دهیم درحالیکه ابزار را مورد مناقشه قرار نمی دهیم.

مصباحی مقدم ادامه داد: آقای عزتی مسائلی را  درباره اصول و فروع مطرح کردند که درباره آن مسائل مطرح شده مناقشه شد. مثلا گفتند سیاست گذاری را فقط علم تعیین می کند اما نباید با اصول اعتقادی ناسازگاری داشته باشد. پس سیاست های اقتصادی نیازمند ابزارهای علمی و توجه به اصول اعتقادی و احکام دارد. احکام دین بر مبنای اعتقادات دینی شکل گرفته و توسط پیامبر(ص) بیان شده است. حلال پیامبر تا قیامت حلال و حرام او هم همین طور است. پس به راحتی نمی توان گفت احکام از اهمیت لازم و پایبندی برخوردار نیست. موضوعات متحول می شوند و احکام به تبع موضوعات تحول می یابند.

عزتی در ادامه با اشاره به مکتب سرمایه داری گفت: معتقدم مکتب سرمایه داری و مکتب سوسیالیستی اقتصادی نیستند. مکتب اقتصادی در مکاتب جزو مکاتب علمی محسوب می شوند. اصالت نفع و اصالت فرد در تئوری ها دقیقا اسلامی است و این دو مولفه مبنای تئوری های اقتصادی است.

وی تصریح کرد: اصالت اجتماع و اصالت فرد به طور همزمان بی معناست زیرا یک چیز دو چیز نمی تواند باشد. نمی توان فرد را هم اصل دانست و هم غیر اصل. اصالت جمع یعنی اشتراک که با قرآن سازگار نیست و در هیچ جا در دوران فلاسفه اسلامی پیش از دوران اخیر این بحث مطرح نشده است.

عزتی افزود: اقتصاد سرمایه داری واژه ساخته شده سوسیالیت ها به معنی تقابل مکتبی است و نه بحث اقتصادی. ما هم در جریان تفکر سوسیالیستی قرار گرفتیم و الا در دوره صدر اسلام مباحث سود و نفع دنبال می شد و هیچ بحث اشتراکی به مفهومی که امروز است را پیدا نمی کنیم.

وی با اشاره به عملکرد مدیران و سیاستمداران در اجرای اقتصاد اسلامی گفت: چرا همه مجریان و قانونگذاران و تصمیم گیران از زاویه مدافع اقتصاد اسلامی و بی تقصیری در اجرا صحبت می کنند. این اندیشه خوبی نیست که در جامعه ترویج می کنیم. هیچ کس مسئول نیست و همه مدعی هستند.

عزتی بیان کرد: ما مسائل غیر اسلامی را در جامعه توجیه می کنیم. مثلا برای ایجاد تعاونی ها به آیه «تعاونو علی البر و التقوی» استناد می کنیم. قرآن در هیچ کجا در بیان نعمت های این دنیا «بر و تقوا» را لحاظ نمی کند. ما گاهی از اسلام علاقه های شخصی مان را توجیه می کنیم. دنیا اثبات کرده تعاونی در شکل گسترده به اقتصاد ضربه می زند مگر در جایی استثنایی و خاص می تواند موفق باشد. این ایده ها جزو ارتباط دادن غیر واقعی دین به اقتصاد است که انحرافات اسلامی را شامل می شود.

وی افزود: اسلام و علم هر کدام کارکردهای خود را دارند و در جایی که با هم همکاری می کنند باعث پیشرفت جامعه می شوند و اگر بخواهیم آنها را جایگزین و توجیه کنیم ضربه ای را می خوریم که امروز دچار آن شده ایم.

مصباحی مقدم در جواب مطالب مطرح شده توسط دکتر عزتی گفت: ما بحث الفاظ نداریم ایشان می گوید مکتب سرمایه داری اقتصادی نیست بلکه اجتماعی است. از نظر من چنین مساله ای دارای اهمیت نیست. هر چه که باشد. اما درباره اینکه می گویند جریان علمی ارتباطی به سرمایه داری ندارد، توصیه می کنم این مبحث را در کتاب «اقتصادنا» از شهید صدر بخوانند. شهید صدر درباره اقتصاد سرمایه داری می گوید علم اقتصاد امروز بر بستر سرمایه داری است. من می گویم اقتصاد علم اجتماعی است یا خیر؟ اگر علم اجتماعی است که در بستر جامعه بروز و ظهور کرده و آن جامعه جهانی نیست بلکه جوامع واقعی است که در جهان تقسیم شده اند.

وی افزود: ادعای علم جهانی در علوم اجتماعی بیهوده است زیرا علوم اجتماعی نیست. در جامعه شما پدیده هایی ظهور و بروز می کند که می تواند علم آن جامعه باشد. اگر همه فروز رفتاری مشابه میان همه عالم باشد، آن علم قابل تعمیم است اما اینگونه نیست. علوم اقتصادی که امروز شکل گرفته بر بستر سرمایه داری بوده است وقتی آن علوم را از جای دیگر وارد کنیم مشکلات زیادی پیدا می کنیم. تمام رنج ما از اقتصاد به این علت است که اقتصادخوانده ها و متفکران ما آنچه که در غرب بوده را در کشور ما تجربه کرده اند.

 مصباحی مقدم درباره این موضوع که قرآن پایبند به اصالت نفع و اصالت فرد است، گفت: شما نمی توانید آنچه که قرآن بیان کرده را مبتنی بر اصالت فرد و اصالت نفع بدانید. رفتار حضرت ابراهیم در ذبح فرزند خود ناشی از اصالت فرد است یا اصالت نفع؟ قرآن حضرت ابراهیم را به عنوان الگو معرفی کرده اما الگو اصالت نفع و اصالت فرد را مطرح نمی کند. اسلام با اشتراکیت همراه است اما نه با اشتراکیت مارکس.

وی افزود: در صدر اسلام مولفه های سود و نفع مبنا بوده و نفی نشده اند اما اسلام منحصر به آن نبوده و همه را وادار به انفاق کرد. اصالت فرد یعنی انسان به دنبال منفعت خود باشد تا به منفعت جامعه برسد. منافع جامعه خط قرمز است و نباید افراد به آن متعرض شوند که اینجا اصالت الاجتماع مطرح می شود.

وی در جواب این سوال که چه کسی باید اقتصاد اسلامی اجرا کند و چه کسی در عدم اجرا مقصر است، گفت: نمی توان کسانی که در جایگاه سیاست گذاری هستند را در مقام اجرا مقصر بدانید. مجری باید مطابق سیاست ها عمل کند و در غیر این صورت مقصر است. مدیران ما بر اساس رفتار انتخاباتی پیش بینی نشده از سال ۷۶ به این سو در کرسی ها قرار گرفتند. ما حزب نداریم که بتوانیم رفتار انتخاباتی را پیش بینی کنیم. ما باید انتخابات مان را پیش بینی پذیر کنیم و این بدون وجود احزاب امکان ندارد. در این صورت نگاه ها کوتاه مدت خواهد بود و در این صورت نمی توان مقصر را پیدا کرد.

عزتی در ادامه بیان کرد: اینکه ادعا کنیم علم جهانی بیهوده است، درست نیست. بعضی از گزاره های علمی جهانی است و بخشی از آن بخش جهانی قابل استفاده در ایران هم هستند. اعتقادات در رفتار اثر دارند به همین دلیل خداوند اعتقاد ما را می سازد تا ما ایمان بیاوریم. وقتی ایمان باشد همه کارها انجام می شود. اعتقادات در رفتار و اخلاق تاثیر دارد و اگر اخلاق در جامعه وارد شود و رفتار را تغییر دهد به علم تبدیل می شود. اسلام برای اخلاق و اصول آمده اما به معنای آن نیست که به جای علم می نشیند. زیرا آنها جزو اعتقادات و محترم است اما برای سیاست گذاری نیست.

وی با بیان اینکه می گویند علم غربی باعث ویرانی است، گفت: پیش از انقلاب اقتصاددانان که در غرب تحصیل کرده بودند همان تئوری های غربی را در کشور اجرا کردند و متوسط به رشد اقتصادی ۱۴ درصد رسیدند. باید سیاست گذاری های ما مبتنی بر علم اثبات شده در دنیا باشد اما متاسفانه نظرات شخصی را به جای علم می گذاریم. همچنین وقتی در مباحث مان می گوییم منافع اجتماعی را در قانونگذاری باید رعایت کنیم به معنای اصالت جمع نیست بلکه به این معناست که مجموعه افراد از منافع جمع منتفع می شوند.

مصباحی مقدم در ادامه بیان کرد: آقای عزتی گفتند پیش از انقلاب علم اقتصاد را به کار بردیم و رشد کردیم. کل مناقشه درباره عملکرد اقتصاد قبل از انقلاب به دلیل اقتصاد وابسته صنعتی بود. ما کدام زیرساخت های اقتصادی را در ایران داشتیم؟ ما فولاد و آلومینیوم نداشتیم. اینکه کشور در آن زمان با ۳۶ میلیون نفر جمعیت و با شش میلیون صادرات بشکه نفت اداره می شد و الان صادرات ما به حدود سه میلیون و هفتصد هزار بشکه با هشتاد میلیون نفر جمعیت رسیده است، قابل توجیه نیست؟

وی اضافه کرد: بعد از انقلاب کدام مدیر اقتصادی دانش آموخته اقتصاد کشور نبود و کدام یک باور به اقتصاد نداشتند که ما دچار این بدبختی شدیم؟ ما علم اقتصاد را نفی نمی کنیم. اما باور داریم علم اقتصاد که بر بستر اندیشه غربی و سرمایه داری شکل گرفته با آنچه که در جامعه اسلامی و رفتار مسلمانان وجود دارد، کارکرد متفاوتی دارد.

مصباحی مقدم گفت: اقتصاددانان در زمان پهلوی به فکر استقلال اقتصادی نبودند. سازمان برنامه و بودجه قبل از انقلاب زیر نظر آمریکایی ها اداره می شد.

عزتی در ادامه گفت: ما قبل از انقلاب کارخانه فولاد و آهن و فلزات داشتیم و معتقدم اقتصاددانان آن زمان به فکر استقلال اقتصادی بودند. علم اقتصاد و سیاست گذاری مبتنی بر علم، پیشرفت ایجاد می کند. بعضی از دانستنی ها جهان شمول نیست اما دانستنی های جهان شمول را باید اسقفاده کنیم. امروز تعامل سازنده با دنیا و سرمایه گذاری پیشرفت ایجاد می کند. گاهی با نام فقر زدایی و گاهی با نام توزیع درآمد اقتصاد را نابود می کنیم و به همین علت رشد اقتصادی منفی شش درصد داریم. 

مصباحی مقدم در پایان اظهار کرد: علم اقتصاد به عنوان اینکه ابزار در اختیار قرار می دهد را قبول دارم اما به معنای آن نیست که فروز پایه که در این علم مبنا قرار گرفته شده ایدئولوژیک است را قبول داشته باشم. ما معتقدیم که علم اقتصاد پیشرفت می آورد ولی کسانی که مدیریت اقتصاد ما را به عهده داشتند، دانش آموختگان اقتصاد کشور بودند و بهره جدی از مفاهیم اقتصاد اسلامی نداشتند و به نام دین عمل نکردند و آنچه که از پیشرفت نکردن های ماست شامل عملکرد این افراد است.

انتهای پیام/

کد خبر : 59789
تاريخ ثبت خبر : 24 دی 1396
ساعت بارگزاری خبر : 10:28
برچسب‌ها:, , , ,

دیدگاه شما

( الزامي ) (الزامي)